eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببخشید سکه دارید؟ ❤️میخواهم به گذشته ها زنگ بزنم؛ به آن روزها ❤️به دلهای بزرگ، به محل کار پدرم، به جوانی مادرم، به کوچه های کودکی، به هم بازیهای بچگی... ❤️میخواهم زنگ بزنم... ❤️به دو چرخه ی خسته ام، به مسیر مدرسه ام که خنده های مرا فراموش کرده... به نیمکت های پر از یادگاری.... به زنگهای تفریح مدرسه ❤️به تابستان و پشه بندها و خواب روی پشت بام.... به زمستانی که با زمین قهر بود... به کرسی و بخاری نفتی که همه ما را با عشق دور هم جمع میکرد... ❤️به هفت سین و ماهیهای قرمزش.... ❤️میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند... میدانم تو هم دنبال سکه میگردی... افسوس... ❤️هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد...☎️ join👉@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔻حذف صبحانه باعث ریزش موهایتان می‌شود ◽ریزش مو یکی از تاثیرات عمده و جانبی نخوردن صبحانه است. مهم بودن صبحانه یعنی اینکه مصرف آن نباید به هیچ عنوان حذف شود، بلکه صبحانه همانند ناهار و شام باید مورد اهمیت قرار بگیرد. ◽افراد بیشتر به مصرف ناهار و شام برنجی اقدام می‌کنند اما نان، شیر، پنیر، کره بادام زمینی، تخم مرغ و... که در وعده صبحانه میل می‌شود، دارای خواص فراوانی است بنابراین با حذف صبحانه بخش مهمی از پروتئین‌های دریافتی بدن را از دست خواهیم داد. ◽لبنیات و تخم مرغ که بخش عمده مصرف آنها در وعده صبحانه است برای تامین پروتئین بدن نقش مهم و ضروری دارند و اسید‌های آمینه ضروری مورد نیاز بدن را تامین می‌کنند. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
مردی نابینا زیر درختی نشسته بود! پادشاهی نزد او آمد، ادای احترام کرد و گفت: قربان، از چه راهی میتوان به پایتخت رفت؟ پس از او نخست وزیر همین پادشاه نزد مرد نابینا آمد و بدون ادای احترام گفت: آقا، راهی که به پایتخت می رود کدام است؟ ‌ سپس مردی عادی نزد نابینا آمد، ضربه ای به سر او زد و پرسید:‌‌ احمق،‌راهی که به پایتخت می رود کدامست؟ هنگامی که همه آنها مرد نابینا را ترک کردند، او شروع به خندیدن کرد. مرد دیگری که کنار نابینا نشسته بود، از او پرسید: به چه می خندی؟ نابینا پاسخ داد: اولین مردی که از من سوال کرد، پادشاه بود. مرد دوم نخست وزیر او بود و مرد سوم فقط یک نگهبان ساده بود. مرد با تعجب از نابینا پرسید: چگونه متوجه شدی؟ مگر تو نابینا نیستی؟ نابینا پاسخ داد: فرق است میان آنها … پادشاه از بزرگی خود اطمینان داشت و به همین دلیل ادای احترام کرد… ولی نگهبان به قدری از حقارت خود رنج می برد که حتی مرا کتک زد. طرز رفتار هر کس نشانه شخصیت اوست! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
امیرکبیر هفته ای دو روز به دروازه گمرک تهران میرفت و کالاهایی که بازرگانان وارد کرده بودند از نزدیک مشاهده و معاینه میکرد و اگر آنها را بی مصرف دانسته ورودشان را صلاح نمیدانست وامر میکرد برگردانده شود. در سفری که امیر کبیر به اتفاق ناصرالدین شاه به اصفهان کرد ، در قم به بازار رفت و وقتی که بلورها و چینی هایی که پیشه وران قم ساخته بودند مشاهده کرد ، قلیان خود را به آنها نشان داد و گفت آیا می توانید چنین شیشه هایی برای قلیان بسازید ؟ ما این را هر کدام سه تا چهار تومان از انگلیس وارد می کنیم . چرا شما نظیر آنها را نمی سازید که پول ما به جیب خارجیها نرود . بعد دستور داد که در مجلس او به جز بلور و چینی قم ، ظرفی به کار برده نشود . با این دستور اعیان واشراف کشور از امیر تبعیت کرده و به جای ظروف خارجی از ظرفهای ساخت ایران استفاده کردند . 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸   🌹 امام‌علی علیه السلام: 🔹 بدانید که قرآن شفاعت کننده ای است که شفاعت او پذیرفته می شود...و روز قیامت قرآن در حق هرکس شفاعت کند، شفاعتش پذیرفته می شود. 📚 ،خطبه 17 🔹 اینجا با قرآن رفاقت کنیم تا وانفسای قیامت، پادرمیانی کند برایمان نزد خدا؛  با این رفتاری که ما با قرآن داریم، انتظاری هم از شفاعتش نداشته باشیم! 🌹 اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلاااااااام دوستان 🌸 شروع هفته‌تون عاالی🌸 صبحتون زيبا 🌸 روز تون پر اميد🌸 روز تون پر برکت🌸 روز تون پر انرژي🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تقدیر ویژه پوتین از همسر مسلمان رئیس جمهور ساسانستان با ۱۳ فرزند پوتین با یک دسته گل، نشان «مادر قهرمان» را به همسر رئیس جمهور ساسانستان (چچنستان) اهدا کرد. همسر قدیروف یک بانوی مسلمان و مادر 13 فرزند است که شرکتی با نام «سیمرغ» دارد و برای پوشش اسلامی بانوان لباس میدوزد. این بانوی مسلمان با همسر و فرزندانش در یک خانه ۴۰ متری زندگی می کنند و در ساعاتی که همسرش در خانه نیست، ۸ کارگر شرکت سیمرغ که بانوان همسایه هستند، با چرخ خیاطیهای خود در همین خانه ۴۰ متری کار می کنند. سیمرغ از شرکتهای فعال برای ترویج لباس و پوشش اسلامی در جشنواره‌های بین‌المللی است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔥🧚‍♂ حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند. نقاش به جستجوپرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و روزهای بسیاری آن کودک را کنارش می نشاند و تصویر او را می کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند. حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید،نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ،اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی نمودہ بودند... سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد. پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت به هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت.از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود. چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد. از او علت آن را پرسید؟ گفت : شما قبلا هم از چهره ی من نقاشی کشیده اید،من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی.امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید،این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم... 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔅 (ص) : 🔸 من قضى لأخيهِ المؤمنِ حاجَةً كانَ كمَنْ عَبدَ اللّهَ دَهرَهُ؛ 🔹 کسی که حاجت برادر مؤمن خود را برآورده سازد، مانند کسی است که عمر خود را به عبادت گذرانده باشد. 📚 حكمت نامه پيامبر (ص)، ج۹، ص۲۹۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 / اگر با خرید و فروش رمز ارز یا ارز مجازی سر و کار دارید حتماً این ویدیو را تا پایان . 🔈 : حجت الاسلام طباطبایی 📱تلفن پاسخگویی به سؤالات شرعی و اعتقادی حرم مطهر رضوی 👈 ۰۵۱۳۲۰۲۰ 🆔@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
قُلْ لِعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلَاةَ ✨وَيُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً ✨مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خِلَالٌ ﴿۳۱﴾ ✨به آن بندگانم كه ايمان آورده‏ اند ✨بگو نماز را بر پا دارند و از آنچه به ✨ايشان روزى داده‏ ايم پنهان و آشكارا ✨انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه ✨در آن نه داد و ستدى باشد و نه دوستيى (۳۱) 📚سوره مبارکه ابراهیم✍آیه ۳۱ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📚 🌻🍃روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد. این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش می‌كردند، همچون دو روی یك سكه جدانشدنی به نظر می‌رسیدند. 🌻🍃پادشاه كه آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی كند. پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند. 🌻🍃ابتدا خطاب به دوست كوچك‌تر گفت: به من بگو چه می‌خواهی قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده كنم.اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد! 🌻🍃دوست كوچك‌تر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: «یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!» 🌻🍃حسادت اولین درس شیطان به انسان احمق است! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ♡••♡••♡••♡••♡
🐝🐉روزى زنبوری و ماری با هم بحث می‌کردند. مار ميگفت: آدمها از ترسِ ظاهر ترسناک من میمیرند، نه بخاطر نيشم! مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زير درختى خوابيده بود؛ نزديک شد و به زنبور گفت: من چوپان را نيش مى‌زنم اما تو بالاى سرش سر و صدا کن! 🐉مار چوپان را نيش زد و زنبور بالای سرش پرواز کرد.چوپان گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکيدن جاى نيش و تخليه زهر کرد و خوب شد. مار و زنبور نقشه ديگه اى کشيدند: اين بار 🐝زنبور نيش زد و مار خودنمايى کرد! 👩‍🌾چوپان از خواب پريد و همين که مار را ديد، از ترس پا به فرار گذاشت! از ضمادی استفاده نکرد و چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نيش زنبور مرد! این داستان زندگی ماست... خيلى از مشكلات هم همينگونه هستند؛ و آدم‌ها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود ميشوند. همه چیز بر میگردد به برداشت ما از زندگى. مواظب تلقین های زندگیمان باشیم... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔺عوارض : 🔹اختلال در خواب 🔹امکان افزایش وزن 🔹از دست دادن توده عضلانی 🔹افت انرژی 🔹بداخلاق شدن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
کف زدن در دوره استالین در دوران حکومت استالین، دست زدن پای سخنرانی حزب کمونیسم شوروی گاه تا ۲۰ دقیقه هم طول می کشید و آن هم یک علت داشت: شایع شده بود که کا.گ.ب(سازمان اطلاعات) سخنرانی ها را زیر نظر می گیرد تا اولین کسی که دست زدن را قطع می کند شناسایی کند. این بود که هیچ کس جرات نمی کرد اول از همه دست از تشویق بکشد. سرانجام برای حل مشکل، زنگی را در جلسات کار گذاشتند که اعلام ختم دست زدن را می کرد. البته این زنگ هم برای خودش داستانی داشت! بعضی ها برای چاپلوسی و خودنمایی، بعد از صدای زنگ هم باز دست می زدند و به افتخار سران شعار می دادند. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
طلبکاری که مدتها سر دوانده شده بود برای وصول طلبش عزم جزم کرد و خنجر برهنه ای برداشت و به سراغ بدهکارش رفت تا طلبش را وصول کند. بدهکار چون وضع را وخیم دید گفت: چه به موقع آمدی که هم اکنون در فکرت بودم تا کل بدهی را یکجا تقدیمت کنم. چون طلبکار را با زبان کمی آرام کرد دستش را گرفت و گوسفندانی را که از جلوی خانه اش میگذشتند نشانش داد و گفت: ببین در هر رفت و برگشت این گوسفندان، چیزی از پشمشان به خار و خاشاک دیوارهای کاه گلی این گذر گیر کرده و از همین امروز من شروع به جمع آوری آنها میکنم. بقدر کفایت که رسید آنها را شسته و به رنگرز میدهم تا رنگ کند و بعد از آن زن و بچه ام را پای دار قالی مینشانم تا فرشی بافته و به بازار برده فروخته و وجه آن را دو دستی تقدیم تو میکنم. طلبکار از شنیدن این مهملات از فرط خشم به خنده افتاد و بدهکار هم چون خنده او را دید گفت: مرد حسابی طلب سوخته رو به این راحتی زنده کردی، تو نخندی من بخندم....؟ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚 امام باقر علیه السلام فرمود: یکی از پیامبران بنی اسرائیل عبور می کرد، دید مرد مؤمنی در حال جان دادن است، ولی نصف بدنش در زیر دیواری قرار گرفته، و نیمی در بیرون دیوار است، و پرندگان و سگها بدن او را متلاشی کرده اند و می درند، از آنجا گذشت، در مسیر راه خود دید یکی از امیران ستمکار آن شهر مرده است، جنازه او را بر روی تخت نهاده اند و با پارچه ابریشم کفن نموده اند، و در اطراف تخت، منقل هائی نهاده اند که بوی خوش عودهای خوشبو از آنها برخاسته است. آن پیامبر به خدا متوجه شد و عرض کرد: خدایا من گواهی می دهم که تو حاکم و عادل هستی و به کسی ظلم نمی کنی، این مرد 'مرد اولی' بنده تو است و به اندازه یک چشم به هم زدن، برای تو شریک نگرفته، مرگ او را آن گونه 'با آن وضع رقبت بار' قرار دادی و این 'امیر' نیز یکی از بنده های تو است که به اندازه یک چشم به هم زدن به تو ایمان نیاورده است؟ 'آن چیست و این چیست؟' خداوند به او وحی کرد: ای بنده من! همان گونه که گفتی حاکم و عادل هستم و به کسی ظلم نمی کنم. آن 'مرد اولی' بنده من، نزد من گناهی داشت، مرگ او را با آن موضوع قرار دادم تا مجازات گناه او این گونه انجام گیرد، و وقتی که مرد، هیچ گونه گناهی در او بجای نماند، ولی این بنده من 'امیر' که کار نیکی در نزد من داشت، مرگ او را با چنین وضعی قرار دارم، تا پاداش کار نیک او را داده باشم و هنگام مرگ نزد من هیچگونه نیکی و طلب نداشته باشد. 📙 اصول کافی، جلد ۲ ، ص۴۴۶ ، باب عقوبه الذنب ، حدیث ۱۱ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚داستان واقعی پندآموز در شهری حدود 200 سال پیش دختر ماهرخ و وجیهه و مومنه‌ای زندگی می‌کرد که عشاق فراوانی واله و شیدای او بودند. عاقبت امر با مرد مومنی ازدواج کرد. این مرد به حد استطاعت رسید و خواست عازم حج شود، اما از عشاق سابق می‌ترسید که در نبود او در شهر همسر او را آزار دهند. به خانه مرد مومنی (به ظاهر) رفت و از او خواست یک سال همسر او را در خانه اش نگه دارد تا این مرد عازم سفر شود. اما نه تنها او ،بلکه کسی نپذیرفت. عاقبت به فردی به نام علی باباخان متوسل شد، که لات بود و همه لات ها از او می‌ترسیدند. علی باباخان گفت : برو وسایل زندگی و همسرت را به خانه من بیاور. این مرد چنین کرد، و بار سفر حج بست و وسایل خانه را به خانه علی بابا آورد. همسرش را علی بابا تحویل گرفت و زن و دخترش را صدا کرد و گفت مهمان ما را تحویل بگیرید. مرد عازم حج شد، و بعد یک سال برگشت، سراغ خانه علی بابا رفت تا همسرش را بگیرد. خانه رسید در زد، زن علی بابا بیرون آمده گفت: من بدون اجازه علی بابا حق ندارم این بانو را تحویل کسی دهم . برو در تبریز است، اجازه بگیر برگرد. مرد عازم تبریز شد، در خانه ای علی بابا خان را یافت، علی باباخان گفت، بگذار خانه را اجاره کردم تحویل دهیم با هم برگردیم، مرد پرسید، تو در تبریز چه می‌کنی؟ علی باباخان گفت: از روزی که همسرت را در خانه جا دادم از ترس این که مبادا چشمم بلغزد و در امانتی که به من سپرده بودی خیانت کنم، از خانه خارج شدم و من هم یک سال است اهل بیتم را ندیده‌ام و اینجا خانه‌ای اجاره کرده‌ام تا تو برگردی. پس حال با هم بر می گردیم شهرمان خوی. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔸 🔸قسمت پنجم🔸 فرزندان آدم و حوا 🔸 🔸حضرت آدم و حوا، وقتی در زمین قرار گرفتند، خداوند اراده کرد که نسل آنها را به وجود آورده و در سراسر زمین منتشر کند. نام فرزندان آدم در قرآن نیامده و فقط در روایات ذکر شده است. امام سجاد (ع) فرموده اند: از حوا 20 پسر و 20 دختر متولد شد و در هر شكم یك پسر و یك دختر برایش تولد مى‏یافت، و اولین فرزند او «هابیل» همراه با یك دختر بنام «اقلیما» بود و در زایمان دوم: «قابیل» با دخترى بنام «لوزا» 🔸وقتی که فرزندان بزرگ شدند برای تامین مایحتاج زندگی، قابیل شغل کشاورزی را انتخاب کرد و هابیل به دامداری مشغول شد. زمانی که موقع ازدواج آن ها رسیدند به گفته بعضی از مورخین خداوند به آدم وحی کرد که قابیل با لیوذا، هم قلوی هابیل و هابیل با اقلیما هم قلوی قابیل ازدواج کند. حضرت آدم فرمان را به فرزندانش ابلاغ کرد، ولی چون «اقلیما» زیباتر از «لیوذا» بود قابیل این دستور را قبول نکرد و به پدرش تهمت زد و با تندی گفت: «خداوند چنین فرمانی نداده است، بلکه این تو هستی که چنین انتخابی کرده ای؟» اما ....... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 💕خوب تا کنیم !! مادر بزرگ می گفت: خدا نگاه می کنه ببینه تو با بنده هاش چه جوری تا میکنی تا همونجوری باهات تا کنه پس خوب تا کنیم ... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋🌹🤲🌹🦋 شب‌ها دستمان بہ خدا نزدیڪتر مےشود پس بیا دعا ڪنیم. 🙏 پـروردگـارا امروزمان را باز هم بہ ڪرمت ببخش و یارے ڪن درپیشگاهت روسفید باشیم. 🙏خـدایــا در این شب تو را بہ خدایے‌ات قسم دوستان و عزیزانم را در بهترین و زیباترین و پر‌ آرامش‌ترین مسیر زندگےشان‌ قرارده مسیرے کہ خوشبختے و آرامش خاطر را در لحظہ لحظہ زندگے خویش بچشند. ⭐⭐ ⭐🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙بانام و یاد خدا 🦋میتوان بهترین روز را 💙برای خود رقم زد... 🦋پس باعشق 💙وایمان قلبی بگوییم 🦋"بسم الله الرحمن الرحیم " 💙الهی به امیدتو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎چهار حدیث زیبا از صلوات 🦋 با صدای بلند صلوات فرستادن نفاق را بر طرف می کند. 📘 ثواب الاعمال ص ۱۹۰ 🦋هر کس یک مرتبه صلوات بفرستد ، خدا درِ عافیت را بر او می گشاید.‌ 📘جامع الاخبار ص ۶۷ 💎رسول خدا (ص)به حضرت علی (ع) فرمود: 🦋هر کس بر من صلوات بفرستد شفاعت من بر او واجب می شود 📘جامع الاخبار ص ۶۷ 💎یکی از آداب فرستادن صلوات این است که دل با زبان موافقت نماید ، 🦋به این معنا که از روی غفلت زبان را به گفتن صلوات حرکت ندهد 📘 شرح صلوات ج ۱۱۶ 🦋اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🦋 🦋 وسط ی ایـن همہ رنگ نوکرت💙 تا به ابد رنگ شماست بی خیال همه ی مـردم شــهر دلم آقا به خدا تنگ اَلّلهُمَّ_عَجِّل‌_لِوَلیِّڪَ_الفَرج 💙تعجیل درفرج صلوات💙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh