🌸🍃🌸🍃
#سواد_زندگي
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵ
ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ !
ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ !
ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ !
ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ !
ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻫﺪﻓﻬﺎﯾﺖ، ﺳﺨﺘﯽ ﺭﺍ ﻫﻞ ﺑﺪﻩ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻥ !
ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺎﺵ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﯼ،
ﺑﻪ ﺗﻮ ﻓﺮﺻﺖ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﮕﺬﺍﺭﯼ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻮ ﺁﻏﺎﺯ ﮐﻨﯽ،
ﺁﻥ ﺭﺍ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻦ، با ﻋﺸﻖ ﺯﻧﺪﮔﯽ كن.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
در زمان جوانی، درویشی پیش من آمد و اثر گرسنگی در من دید.
مرا به خانه خود خواند و گوشتی پخته پیش من نهاد كه بو گرفته بود و مرا از خوردن آن، كراهت می آمد و رنج می رسید.
درویش كه آن حالت را در من دید، شرم زده شد و من نیز خجل گشتم....
برخاستم و همان روز، با جماعتی از یاران، قصد «قادسیه» كردیم.
چون به قادسیه رسیدیم راه گم كردیم و هیچ گوشه ای برای اقامت نیافتیم...
چند روز صبر كردیم تا به شرف هلاك رسیدیم. پس، حال چنان شد كه از فرط گرسنگی، سگی به قیمت گران خریدیم و بریان كردیم ...
و لقمه ای از آن، به من دادند. خواستم تا بخورم، حال آن درویش و طعام گندیده یادم آمد. با خود گفتم؛ این ، جزای آن است كه درویش، آن روز از من خجل شد .
#حکیم_عطار_نیشابوری
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
«به بزرگی گفتند: چرا با فلان دوستت که بر انجام گناهان اصرار می ورزد، قطع رابطه نمی کنی؟ گفت: آن دوست من، امروز به فضایل من محتاج است. شرط دوستی اقتضا می کند که من به وسیله دوستی، دستش را بگیرم و به فضل خدا، او را از کارهای زشت باز دارم و از آتش دوزخ برهانم»
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
این حرف گاندی رو سرلوحه ی تمام روابطتتون بزارید که میگه:
"تو نمیتونی کسی رو مجبور کنی درست رفتار کنه، اما میتونی طوری رفتار کنی آرزو کنه ای کاش درست رفتار میکرد."
همینقدر عمیق.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#اصطلاح_الكي
کارهای بدون مطالعه و نقشه که حقیقتی نداشته باشد را "الکی" گویند.
این اصطلاح در رابطه با دروغ و دروغگویی هم به کار برده می شود؛ به طور کلی هر چه که واقعیت نداشته باشد و کسی تلاش کند تا راست جلوه کند در اصطلاح گفته می شود: " الکی می گوید " یا "کارهایش الکی است".
الک را به گفته علامه دهخدا موبیز، تنگ بیز، پرویزن و آردبیز هم می گویند. الک از سیمهای باریک بافته می شود، مانند غربال، ولی سوراخهای آن کوچکتر است. به همین جهت هر چیز را که از آن بگذرانند بیخته آن بسیار نرم است. در بعضی مناطق الک مویی هم معمول است که از موی یال یا دم اسب می بافند. در گذشته که الک سیمی معمول نبود و یا در مناطقی که الک سیمی نداشته اند، پارچه های بسیار نازک پنبه ای را مانند الک سیمی به چوب وصل می کردند و آرد و سایر چیزهای نرم را به منظور بیختن از آن میگذراندند.
برای این کار از پارچه های به درد نخور و بی دوام و نازک استفاده میکردند و هر کس چنین پارچه هایی در خانه داشت،آن را برای درست کردن الک کنار میگذاشت تا اینکه رفته رفته به این پارچه ها که برای الک کردن به کار میبردند الکی می گفتند.
امروز در اصطلاح در میان مردم، هرچیز بی ارزش و یا خبر بی پایه و اساس را الکی میگویند.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#مردشامي_و_امام_حسن
شخصی از اهل شام ، به قصد حج يا مقصد ديگر به مدينه آمد . چشمش افتاد
به مردی كه در كناری نشسته بود. توجهش جلب شد. پرسيد: «اين مرد كيست ؟»
گفته شد : «حسن بن علی بن ابيطالب است».
سوابق تبليغاتی عجيبی كه در روحش رسوخ كرده بود، موجب شد كه ديگر خشمش به جوش آيد و قربة الی الله آنچه میتواند دشنام نثار حسن بن علی بنمايد . همينكه هر چه خواست گفت و عقده دل خود را گشود، امام حسن بدون آنكه خشم بگيرد و
اظهار ناراحتی كند، نگاهی پر از مهر و عطوفت به او كرد، و پس از آنكه
چند آيه از قرآن -مبنی بر حسن خلق و عفو و اغماض- قرائت كرد به او
فرمود: «ما برای هر نوع خدمت و كمك به تو
آمادهايم».
آنگاه از او پرسيد: «آيا از اهل شامی؟» جواب داد: "آری". فرمود: «من با اين خلق و خوی سابقه دارم و سر چشمه آن را میدانم».
پس از آن فرمود: "تو در شهر ما غريبی، اگر احتياجی داری حاضريم به
تو كمك دهيم، حاضريم در خانه خود از تو پذيرايی كنيم. حاضريم تو را
بپوشانيم، حاضريم به تو پول بدهيم».
مرد شامی كه منتظر بود با عكس العمل شديدی برخورد كند و هرگز گمان نمیكرد با يك همچو گذشت و اغماضی روبرو شود، چنان منقلب شد كه گفت: «آرزو داشتم در آن وقت زمين شكافته میشد و من به زمين فرو میرفتم، و اين چنين نشناخته و نسنجيده گستاخی نمیكردم. تا آن ساعت برای من، در
همه روی زمين كسی از حسن و پدرش مبغوضتر نبود، و از آن ساعت بر عكس، كسی نزد من از او و پدرش محبوبتر نيست».
#نفثة_المصدور_محدث_قمي_ص٤
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگی
اگر در دل کسی جایی نداری، فرش زیر پایش هم نباش...
جایی که بودن و نبودنت هیچ فرقی ندارد،نبودنت را انتخاب کن. اینگونه به بودنت احترام گذاشتهای...
با هر رفتنی اشک نریز و با هر آمدنی لبخند نزن؛
شاید آنکه رفته باز گردد و آنکه آمده برود...
و آنقدر محکم و مقتدر باش که با این محبتها و بیمهریها زمینگیر نشوی...
لازم است گاهی در زندگی، بعضی آدمها را گم کنی تا خودت را پیدا کنی .
بعضی از آدمها را باید دوست داشت،
اما بعضیها را فقط باید داشت...
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هر چیزی که اذیتت میکنه؛
داره صبر رو یادت میده...
هرچیزی که نتونی کنترلش کنی،
داره یادت میده، چطور رها کنی...
آدمایی که ترکت می کنن،
دارن یادت میدن چطوری روی
پای خودت وایستی...
چیزی هم که عصبیت میکنه،
داره گذشته رو یادت میده...
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
آسایش دو گیتى تفسیر این دو حرف است :
با دوستان مروّت ، با دشمنان مدارا
پیامبر اسلام ( ﷺ )
مدارا و نرمی نیمی از زندگی است.
مدارا در کنار هر چیزی باشد آن را زینت می دهد ، و از هر چیزی برداشته شود زشتش می سازد.
آن خانه که خشت آن ز مهر است
مانند ستاره در سپهر است
در خانه اگر تعادلی نیست
باغیست که اندر آن گلی نیست.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#نيكي_درمقابل_نيكي
از امام رضا (علیه السلام) روایت شده است که در بنی اسرائیل قحطی شدید پی در پی اتفاق افتاد.
زنی بیش از یک لقمه نان نداشت، آنرا در دهان گذاشت تا بخورد، فقیری فریاد زد ای کنیز خدا، وای از گرسنگی.
زن گفت در چنین زمان سختی، صدقه دادن روا است.
لقمه را از دهان بیرون آورد و به فقیر داد.
زن، فرزندی کوچک داشت که در صحرا هیزم جمع میکرد، گرگی رسید و طفل صغیر را با خود برداشت و برد، مادر به دنبال گرگ دوید.
خداوند جبرئیل را مأمور نجات طفل فرمود.
جبرئیل پسربچه را از دهان گرگ گرفت و به سوی مادرش انداخت و به مادر گفت ای کنیز خدا، از نجات فرزندت راضی شدی، لقمه ای در برابر لقمه ای.
#ثواب_الاعمال_ص١٢٦
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#تعليم_و_تعلم_از_ديدگاه_پيامبر
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مسجد مدینه شد.
چشمش به دو اجتماع افتاد که از دو دسته تشکیل شده بود و هر دسته ای، حلقه ای تشکیل داده و سرگرم کاری بودند.
یک دسته مشغول عبادت و ذکر و دسته دیگر به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم بودند.
هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد.
به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود این هر دو دسته کار نیک می کنند و بر خیر و سعادتند.
آنگاه جمله ای اضافه کرد و فرمود لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شده ام.
پس خودش به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت و در حلقه آنها نشست.
#منية_المريد_ص١٠
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
هدایت شده از محمدباقر قالیباف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 قالیباف: نگرانی دیگر ما از این است که جدالهای سیاسی باعث بهحاشیهرفتن دغدغههای اصلی مردم و مسئلۀ اقتصاد و معیشت شود
📮 کانال رسمی اطلاعرسانی محمدباقر قالیباف
🔗 @Ghalibaf