eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.6هزار عکس
15.9هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✨کسی می گفت: در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم .... 💫او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد .. 💫پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد ! سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد ! انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است . 💫از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم . و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم ﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾ بگو : پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند 💫پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند @tafakornab @shamimrezvan 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ و امشب...✨ آسمان مست از سبوی ماه شعبان است 🌙 خدایا ❣ فقط تو میدونی ته دلمون چی مےگذره خدایا محتاج نگاهِ لطـفتـم إلــــهـــے وَ رَبّـــــي مــَنْ لـي غَیــرُڪ❣ حلول ماه پُر فیض و برکت شعبان🌙 برشما مبارك 🎉🎊🌸 با آرزوی سلامتی و موفقیت برای همه شما خوبان شبتون ستاره بارون ✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺خدایا باتوکل به اسم اعظمت 🌺و نام‌ زیبایت آغازمی‌کنیم شروع هرلحظه را.. 🌺ای که زیباترین علت هرآغاز تویی! 🌺امروزمان راباتلاش ومهربانی به‌تومی‌سپاربم 🌺یارویاورمان باش ای بزرگترین 🌺بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌺 🌺الهی به امیدتو🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸روز تون معطر به عطر خوش صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان مطهرش 🌼🍃 🌼الّلهُمَّ 🌸صلّ 🌺علْی 🌼محَمَّد 🌸وآلَ 🌺محَمَّدٍ 🌼وعَجِّل 🌸 فرَجَهُم ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ ✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هر کسی ... یک دلبـ💜ـر جـانـانـه دارد من... تـــو را سلام دلرباترین معشوق دنیا💜 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 19 فروردین ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:15 ☀️طلوع آفتاب: 06:42 🌝اذان ظهر: 13:06 🌑غروب آفتاب: 19:31 🌖اذان مغرب: 19:50 🌓نیمه شب شرعی: 00:23 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆دوشنبه یاقاضی الحاجات(ای برآورنده حاجتها)×صد ✍🏻هرکس نمــاز2شنبه رابخواندثواب۱۰حج و۱۰عمره برایش نوشته شود 2رکعت ؛ درهر رکعت بعدازحمد یک آیة‌الکرسی ،توحید ،فلق وناس بعد از سلام۱۰ استغفار @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍳🍞🍯🧀 صبحانه های دارویی: ✅درمان عفونت: مصرف عسل بصورت شربت یا جرعه جرعه ✅درمان یبوست: مصرف سالاد میوه ✅رفع خستگی: مصرف شیر دارچین ✅درمان پوکی استخوان: مصرف شیر سنجد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دوشنبه 19 فروردین‌ماهتون بخیر🌹 🌼صبحتون پر از محبت 🌺سهم امروزتون خوبی 🌸سهم زندگیتون عشق 🌼سهم قلبتون مهربونی 🌺سهم چشمتون زیبایی 🌸و سهم عمرتون عزت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
در یک حکایت قدیمی ژاپنی آمده است: روزی یک جنگجوی سامورایی از استاد خود می‌خواهد که مفهوم بهشت و جهنم را برایش توضیح دهد. استاد با حالتی اهانت‌آمیز پاسخ می‌دهد: «تو آدم نادانی بیش نیستی و من نمی‌توانم وقتم را با افرادی مثل تو تلف کنم!» سامورایی که غرورش جریحه‌دار شده بود برافروخته و خشمگین می‌شود، شمشیرش را از نیام بیرون می‌کشد و می‌غرد: «می‌توانم تو را به خاطر این گستاخی بکشم!» استاد در جواب به آرامی می‌گوید: «این جهنم است...» سامورایی با مشاهده‌ی این حقیقت که چطور برای لحظه‌ای اسیر خشم شده بود در خود فرو می‌رود، آرام می‌گیرد، شمشیرش را غلاف می‌کند، در برابر استاد خود سر تعظیم فرو آورده و از او به خاطر این بصیرت تشکر می‌کند. استاد بلافاصله می‌گوید: «این همان بهشت است» هوشیاری سریع سامورایی در مورد آشوب و اضطراب درونی خود، به خوبی تفاوت اساسی میان اسیر بودن در یک احساس و آگاه بودن از آن را نشان می‌دهد. سقراط هنگامی که می‌گوید: «خودت را بشناس» به این نکته‌ی کلیدی در هوشیاری عاطفی اشاره دارد که باید به احساس خود در همان زمان که در حال ابراز آن هستیم، آگاهی داشته باشیم. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم🌷 ﻣﻦ ﺑﺎﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺩﺭ ﺁﺷﺘﯽ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺸﻢ،ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﻋﺸﻖ ﻣﯽﻭﺭﺯﻡ ﻭ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻋﺸﻖ میﻭﺭﺯﻧﺪ. امروز مثل هر روز اتفاقات خوبی میافتد. ‌خدایا سپاسگزارم❣ ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
◁◈ ◈▷ 🌴 احکام محیط زیست ⇚【حیوانات】 ✦ آیا نگهداری حیواناتی مثل سگ و گربه در منزل اشکال دارد❓ ⇦ اول اینکه سگ با گربه تفاوت‌های زیادی دارد. ◈ سگ نجس‌العین است 〖یعنی خود حیوان نجس است〗 اما گربه نجس نیست. ◆ نیم‌خورده‌ی سگ نجس و حرام است؛ نیم‌خورده‌ی گربه این‌گونه نیست. ◈ اینکه سگ سروصدا دارد و به همسایه‌ها آزار می‌رساند. 💠 این مسئله به‌خصوص در مجتمع‌های مسکونی که مردم می‌خواهند طهارت شرعی را رعایت کنند و مسیرها و امکانات مشترکی وجود دارد و ترددها هم زیاد است، درصورتی‌که نگهداری حیوانات موجب شود اشخاص نتوانند اعمال عبادیشان را درست انجام دهند و به‌هرحال به همسایگان آزار برسد یا مثلاً تماس حیوان با بعضی از غذاها، موجب بیماری شود جایز نیست]. ✠ اما به‌طورکلی اگر کسی کارگاه یا کارخانه‌ یا باغی دارد، یا گله‌ای دارد که برای حفاظت از آنها احتیاج به سگ دارد، یا برای اغراض دیگری که عقلایی باشد، نگه‌داری از سگ اشکالی ندارد. یا مثلاً اینکه گربه‌ای را برای سرگرمی در منزل نگهداری می‌کنند، این را نمی‌گوییم حرام است؛ اما درباره‌ی نگه‌داری از سگ در خانه روایت داریم که در خانه‌ای که سگ نگهداری‌شود ملائکه حضور پیدا نمی‌کنند. 🔘 استفتائات آیت الله خامنه‌ای @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ ﴿۵۸﴾ ✨و پروردگار تو آمرزنده ✨وصاحب رحمت است (۵۸) 📚 سوره مبارکه الکهف ✍بخشی از آیه ۵۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣2⃣1⃣ با خودم گفتم: «نخوابیدن بهتر از خوابیدن و دیدن خواب های وحشتناک است.» این بار سر و صداهای بیرون از خانه مرا ترساند. صدایی از توی راه پله می آمد. انگار کسی روی پله ها بود و داشت از طبقه پایین می آمد بالا؛ اما هیچ وقت به طبقه دوم نمی رسید. در را قفل کرده بودم. از پشت پنجره سایه های مبهمی را می دیدم. آدم هایی با صورت های بزرگ، با دست هایی سیاه. معصومه و خدیجه آرام و بی صدا دوطرفم خوابیده بودند. انگشت ها را توی گوش هایم فرو کردم و زیر پتو خزیدم. هر کاری می کردم، خوابم نمی برد. نمی دانم چقدر گذشت که یک دفعه یک نفر پتو را آرام از رویم کشید. سایه ای بالای سرم ایستاده بود، با ریش و سبیل سیاه. چراغ که روشن شد، دیدم صمد است. دستم را روی قلبم گذاشتم و گفتم: «ترسیدم. چرا در نزدی؟!» خندید و گفت: «چشمم روشن، حالا از ما می ترسی؟!» گفتم: «یک اِهِمی، یک اوهومی، چیزی. زهره ترک شدم.» گفت: «خانم! به در زدم، نشنیدی. قفل در را باز کردم، نشنیدی. آمدم تو صدایت کردم، جواب ندادی. چه کار کنم. خوب برای خودت راحت گرفته ای خوابیده ای.» رفت سراغ بچه ها. خم شد و تا می توانست بوسشان کرد. نگفتم از سر شب خواب های بدی دیدم. نگفتم ترس برم داشته بود و از ترس گوش هایم را گرفته بودم، و صدایش را نشنیدم. ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣2⃣1⃣ پرسید: «آبگرم کن روشن است؟!» بلند شدم و گفتم: «این وقت شب؟!» گفت: «خیلی خاکی و کثیفم. یک ماه می شود حمام نکرده ام.» رفتم آشپزخانه، آبگرم کن را روشن کردم. دنبالم آمد و شروع کرد به تعریف کردن که عراقی ها وارد خرمشهر شده اند. خرمشهر سقوط کرده. خیلی شهید داده ایم. آبادان در محاصره عراقی هاست و هر روز زیر توپ و خمپاره است. از بی لیاقتی بنی صدر گفت و نداشتن اسلحه و مهمات. پرسیدم: «شام خورده ای؟!» گفت: «نه، ولی اشتها ندارم.» کمی از غذای ظهر مانده بود. برایش گرم کردم. سفره را انداختم. یک پیاله ماست و ترشی و یک بشقاب سبزی که عصر صاحب خانه آورده بود، گذاشتم توی سفره و غذایش را کشیدم. کمی اشکنه بود. یکی دو قاشق که خورد، چشم هایش قرمز شد. گفتم: «داغ است؟!» با سر اشاره کرد که نه، و دست از غذا کشید. قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم: «چی شده؟! اتفاقی افتاده؟!» باورم نمی شد صمد این طور گریه کند. صورتش را گرفته بود توی دست هایش و هق هق گریه می کرد. ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan
👆 💖 حضرت امام حسن مجتبی"ع" قالَ عليه السلام: حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ . 💖 حضرت فرموند: کسی که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد. 📘[کلمه الامام حسن ج۷ص۱۲۹] 〰➿〰➿〰➿ 💖امام حسین(ع): ✍ایمان بنده مومن کامل نمی شودمگراینکه دراوچهار خصلت باشد. نیکوباشد باشد ازگفتن حرفهای زیادی خودداری کند زیادی مالش را انفاق کند 📚ارشادالقلوب،ج1،ص454 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈نارگیل باعث افزایش اشتها میشود 👈 اضافه کردن نارگیل رنده شده به ماست باعث افزایش وزن و چاقی می شود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ مـــهم بودن را فراموش ڪنید تا آرامش نصیب تان شود هرچه ڪمتر نیازمندِ تحسین دیگران باشید بیشتر تحسین میشوید امروز فـــرصتــــي دوباره است پس سخت نگیر و لبخند بزن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🎊«تنها»«ماهی» که 💕«شهادت» ندارد، «شعبان» است 🎊و«تنها»«ماهی» که 💕«تولّد» ندارد«محرّم» است 🎊این یعنی«حسین»(ع) 💕محور«شادی و غم» است 🎊السلام علیک یااباعبدالله الحسین 💕ولادت با سعادت امام حســین (ع) 🎊مبــــارک بــــاد🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️خدایا تو این شب میلاد 💜پسر علی بن ابیطالب علیه السلام ♥️و شب تولد نور دیده ی 💜فاطمه زهرا(س).... ♥️هیچ قلبی گرفته نباشه 💜هیچ دلی غمگین نباشه ♥️هیچ چشمی اشکبار نباشه 💜و هر چی خوبی خداست ♥️برای همه رقم بخوره... 💜آرامش و شادی مهمون همیشگی ♥️دلها و خونه هاتون... 🎊🎊 عیدتون مبارک 🎊🎊 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم🌻 🌼الهی به امیدتو🌼 🌼خدایا تو زیباٺرین‌ تڪرار 🌼 هر روز زندڪَے منـــے... 🌼شڪـرت بــراے نڪَاه 🌼نۅازشڪَرت ڪہ هرصبح 🌼بدرقہ‌آغازم‌بہ‌سۅےٺوسـٺ صبحتون بخیر ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام زمانم❤️ 🌷سلام ای انتظار انتظارم سلام ای رهبر و ای یادگارم 🌷سلامم بر تو ای فرزند زهرا(س) سلامم برتو ای آقای دنیا صلی الله علیک یاصاحب الزمان(عج ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ‍ ﺑﺮﺭﻭﻱ ﺣﺴﻴﻦ ﻧﻮﺭ ﺩﺍﻭﺭ ﺻﻠﻮﺍﺕ ﺑﺮﺭﻭﻱ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺩﻟﺎﻭﺭﺻﻠﻮﺍﺕ ﻣﻴﻠﺎﺩ ﺣﺴﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﻭﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺭﺷﻴﺪ ﺑﻔﺮﺳﺖ ﺗﻮﺑﺮاﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﺻﻠﻮﺍﺕ 🍃🌺اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وعلی آلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 🌺🍃 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز شنبه 20 فروردین ماه 1398 🌞اذان صبح: 05:14 ☀️طلوع آفتاب: 06:40 🌝اذان ظهر: 13:06 🌑غروب آفتاب: 19:32 🌖اذان مغرب: 19:51 🌓نیمه شب شرعی: 00:23 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨یا ارحم الراحمین✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعدازحمدیک بارسوره تین توحیدفلق ناس @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺دﻳـداﺭ سه ﻣﻮﻟﻮﺩ 🌸ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎﺷـد 🌼اﻳﻦ ﺩﻭلت ﻣﺴﻌﻮﺩ 🌺ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎﺷـد 🌸میلاد اَبالفضـل(ع) 🌼وﺣُﺴﻴﻦ(ع) ﻭﺳَﺠﺎﺩ(ع) 🌺بر ﻣَﻬـﺪی ﻣﻮﻋﻮﺩ 🌸ﻣﺒﺎﺭک ﺑﺎشـد 🌼عـیدتون مــبارکــــ🌸 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚روز ، روز حاجت و روز مراده ❤️دل فاطمه امروز شاد شاده 💚عاقلا بیایید وقت جنونه ❤️هر کی عیدی می خواد اینو بخونه 💚تهنیت یا ولی الله اومده از ره ثارالله ❤️یاثارالله یاثارالله❤️ ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به سه شنبه ۲۰ فروردین ۹۸خوش آمدید 🍃🌷 💕سلام صبح زیباتون بخیر ☕ 😊 🌸عیدتون مبارک 💕امروزجاودانه است و 🌸زيباترين روزدنياست 💕شادباش 🌸مهربان باش و 💕خوشحالی را 🌸فریادبزن 💕میلاد فرخنده ارباب عالم 🌸حضـــــرت امام حسین ع 💕مبارکــــــــَ باد 🎉 🎊 🎉 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣2⃣1⃣ گفتم: «نصف جان شدم. بگو چی شده؟!» گفت: «چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه ها توی مرز گرسنه اند. زیر آتش توپ و تانکِ این بعثی های از خدا بی خبر گیر کرده اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلی ها.» دستش را گرفتم و کشیدمش جلو. گفتم: «خودت می گویی جنگ است دیگر. چاره ای نیست. با گریه کردن تو و غذا نخوردنت آن ها سیر می شوند یا کار درست می شود؟! بیا جلو غذایت را بخور.» خیلی که اصرار کردم، دوباره دست به غذا برد. سعی می کردم چیزهایی برایش تعریف کنم تا حواسش از جنگ و منطقه پرت شود. از شیرین کاری های خدیجه می گفتم. از دندان درآوردن معصومه. از اتفاق هایی که این چند وقت برای ما افتاده بود. کم کم اشتهایش سر جایش آمد. هر چه بود خورد. از ترشی و ماست گرفته تا همان اشکنه و نان و سبزی توی سفره. به خنده گفتم: «واقعاً که از جنگ برگشته ای.» از ته دل خندید. گفت: «اگر بگویم یک ماه است غذای درست و حسابی نخورده ام باورت می شود؟! به جان خودت این چند روز آخر را فقط با یک تکه نان و چند تا بیسکویت سَر کردم.» خم شدم سفره را جمع کنم، پیشانی ام را بوسید. سرم را پایین انداختم. ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣2⃣1⃣ گفت: «خیلی خوشمزه بود. دست و پنجه ات درد نکند.» خندیدم و گفتم: «نوش جانت. خیلی هم تعریفی نبود. تو خیلی گرسنه بودی.» وقتی بلند شد به حمام برود، تازه درست و حسابی دیدمش. خیلی لاغر شده بود. از پشت خمیده به نظر می آمد؛ با موهایی آشفته و خاکی و شانه هایی افتاده و تکیده. زیر لب گفتم: «خدایا! یعنی این مرد من است. این صمد است. جنگ چه به سرش آورده...» آرزو کردم: «خدایا! پای جنگ را به خانه هیچ کس باز نکن.» کمی بعد، صدای شرشر آب حمام و خُرخُر آبی که توی راه آب می رفت، تنها صدایی بود که به گوش می رسید. چراغ آشپزخانه را خاموش کردم. با اینکه نصف شب بود. به نظرم آمد خانه مثل اولش شده؛ روشن و گرم و دل باز. انگار در و دیوار خانه دوباره به رویم می خندید. فردا صبح، صمد رفت کمی خرید کند. وقتی برگشت، دو سه کیلو گوشت و دو تا مرغ و سبزی و کلی میوه خریده بود. گفتم: «چقدر گوشت! مهمان داریم؟! چه خبر است؟!» گفت: «این بار که بروم، اگر زنده بمانم، تا دو سه ماهی برنمی گردم. شاید هم تا عید نیایم. شاید هم تا آخر جنگ.» ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌