هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
689K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الہی صبح را 🌺🍃
با زمزمہ یاد تو آغاز می ڪنم🌺🍃
ڪہ تنہا تویی🌺🍃
معبدآرزوهای دست نیافتنی من🌺🍃
🌺بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ🌺
🌺الهی به امید تو 🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
104.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آغاز هفته ای پُر برکت و با شکوه👌
با صلوات بر حضرت مُحَمَّدٍ ﷺ 💖
و خاندان مطهرش💖
💖اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
💖وَ آلِ مُحَمَّدٍ
💖وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
༻﷽༺
#امام_عزیز_وغریبم_سلام❤️
سر شد بہ شوق وصل تو فصل جوانیَم
هرگز نمےشود ڪہ از این در برانیَم
#یابن_الحسن براے تو بیدار مےشوم
#صبحٺ_بخیر اے همہے زندگانیم
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج💐🌿
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_روز👆 #حکمت
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #شنبه 29 تیر ماه 1398
🌞اذان صبح: 04:22
☀️طلوع آفتاب: 06:03
🌝اذان ظهر: 13:11
🌑غروب آفتاب: 20:18
🌖اذان مغرب: 20:38
🌓نیمه شب شرعی: 00:20
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروز👆
⚜﷽⚜
❣ذكر روز شنبه
يا رَبَّ العالَمين
🌸اي پروردگار جهانيان
#نمازحاجت_روزشنبه
#درجه_پیغمبران
هرڪس روزشنبه
این نمازرابخواندخدااورا
دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد
[۴رڪعت ودرهررڪعت
حمد،توحید،آیةالکرسے]
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی #دانستنیهای_سبز
👈 افرادی که صبح ها دیر از خواب بیدار می شوند؛دچار ریزش مو می شوند.
✍ چراکه عموما این افراد صبحانه نخورده و یا دیر صبحانه میخورند که همین امر باعث کمبود ویتامین در بدن می شود.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
1.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیایش اول هفته 🍃 🌺
خـــــــ❤️ـــــــدایا
در این شنبه ی مبارکــــــــَ🍃🌺
برای همه سلامتی آرامش
و نیکبختی آرزو دارم
خدایا عطا کن به آنان هرآنچه
برایشان خیراست❣
ودلشان را لبریز کن ازشادی
ولبانشان رابا
گل لبخندشکوفا فرما❣
خدایا اگر مریضی دارند شفا بده
اگر مشکل مالی دارند وسیله سازی کن
مسیر خوشبختی شون را هموار
و هر آرزویی دارند برآورده بخیر بفرما
آمین❣
به برکت صلوات 🍃🌺
بر حضرت محمد و خاندان پاک و مطهرش 🍃🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عکس_نوشته👆
💠 #رقص_در_عروسی
سؤال⬅️ آیا رقص زن در عروسی اشکال دارد؟
پاسخ⬆️ (تصویر بالا)
#احکام_شرعی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَرَبُّكَ الْغَفُورُ ذُو الرَّحْمَةِ ﴿۵۸﴾
✨و پروردگار تو آمرزنده
✨و صاحب رحمت است(۵۸)
📚سوره مبارکه الکهف
✍آیه ۵۸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh@jomalate10rishteri
#انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_سی_و_هشتم
✍((می ماند))
دیگه همه بی حس و حالی بی بی رو فهمیده بودن ... دایی... مادرم رو کشید کنار ...
🌾- بردیمش دکتر ... آزمایش داد ... جواب آزمایش ها اصلا خوب نیست ... نمونه برداری هم کردن ... منتظر جوابیم ...
من، توی اتاق بودم ... اونها پشت در ... نمی دونستن کسی توی اتاقه ...
همون جا موندم ... حالم خیلی گرفته و خراب بود ... توی تاریکی ... یه گوشه نشسته بودم و گریه می کردم ...
🌾نتیجه نمونه برداری هم اومد ... دکتر گفته بود ... بهتره بهش دست نزنن ... سرعت رشدش زیاده و بدخیم ... در واقع کار زیادی نمی شد انجام داد ... فقط به درد و ناراحتی هاش اضافه می شد ...
مادرم توی حال خودش نبود ... همه بچه ها رو بردن خونه خاله ... تا اونجا ساکت باشه و بزرگ ترها دور هم جمع بشن... تصمیم گیری کنن ...
برای اولین بار محکم ایستادم و گفتم نمیرم ... همیشه مسئولیت نگهداری و مراقب از بچه ها با من بود ...
- تو دقیقی ... مسئولیت پذیری ... حواست پی بازیگوشی و ... نیست ...
🌾اما این بار ... هیچ کدوم از این حرف ها ... من رو به رفتن راضی نمی کرد ... تیرماه تموم شده بود ... و بحث خونه مادربزرگ ... خیلی داغ تر از هوا بود ...
خاله معصومه پرستار بود با چند تا بچه ... دایی محسن هم یه جور دیگه درگیر بود و همسرش هفت ماهه باردار ... و بقیه هم عین ما ... هر کدوم یه شهر دیگه بودن ... و مادربزرگ به مراقبت ویژه نیاز داشت ...
دکتر نهایتا ... 6 ماه رو پیش بینی کرده بود ... هم می خواستن کنار مادربزرگ بمونن و ازش مراقبت کنن ... هم شرایط به هیچ کدوم اجازه نمی داد ...
🌾حرف هاشون که تموم شد ... هر کدوم با ناراحتی و غصه رفت یه طرف ... زودتر از همه دایی محسن ... که همسرش توی خونه تنها بود ... و خدا بعد از 9 سال ... داشت بهشون بچه می داد ...
مادرم رو کشیدم کنار ...
- مامان ... من می مونم ... من این 6 ماه رو کنار بی بی می مونم ...
✍ادامه دارد......
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_ سی_و_نهم
✍((حرف های عاقلانه))
مادرم با اون چشم های گرفته و غمگین بهم نگاه کرد ...
- مهران ... می فهمی چی میگی؟ ... تو 14 سالته ... یکی هنوز باید مراقب خودت باشه ... بی بی هم به مراقبت دائم نیاز داره ... دو ماه دیگه مدارس شروع میشه ... یه چی بگو عاقلانه باشه ...
🌸خسته تر از این بود که بتونم باهاش صحبت کنم ... اما حرف من کاملا جدی بود ... و دلم قرص و محکم ... مطمئن بودم تصمیمم درسته ...
پدرم، اون چند روز ... مدام از بیرون غذا گرفته بود ... این جزء خصلت های خوبش بود ... توی این جور شرایط، پشت اطرافیانش رو خالی نمی کرد ... و دست از غر زدن هم برمی داشت ...
بهم پول داد برم از بیرون غذا بخرم ... الهام و سعید ... و بچه های دایی ابراهیم و دایی مجید ... هر کدوم یه نظر دادن ... اما توی خیابون ... اون حس ... الهام ... یا خدا ... با هر اسمی که خطابش کنی ... چیز دیگه ای گفت ... وقتی برگشتم خونه ... همه جا خوردن ... و پدرم کلی دعوام کرد ... و خودش رفت بیرون غذا بخره ...
🌸بی توجه به همه رفتم توی آشپزخونه ... و ایستادم به غذا درست کردن ... دایی ابراهیم دنبالم اومد ...
- اون قدیم بود که دخترها 14 سالگی از هر انگشت شون شصت تا هنر می ریخت ... آشپزی و خونه داری هم بلد بودن ... تو که دیگه پسر هم هستی ... تا یه بلایی سر خودت نیاوردی بیا بیرون ...
- بچه که نیستم خودم رو آتیش بزنم ... می تونید از مامان بپرسید ... من یه پای کمک خونه ام ... حتی توی آشپزی ...
🌸- کمک ... نه آشپز ... فرقش از زمین تا آسمونه ...
ولی من مصمم تر از این حرف ها بودن که عقب نشینی کنم... بالاخره دایی رفت ... اما رفت دنبال مادرم ...
✍ادامه دارد......
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حدیث_روز
💠 پيامبر ص:
یا على! چهار چيز را پيش از چهار چيز درياب:
۱-جوانى ات را پيش از پيرى
۲- سلامتى ات را پيش از بيمارى
۳- ثروتت را پيش از فقر
۴- زندگى ات را پيش از مرگ
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
✅امّت من، تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند و به يكديگر هديه دهند و امانتدارى كنند، سعادتمند خواهند بود
لا تَزالُ اُمَّتي بِخَيرٍ ما تَحابّوا وتَهادَوا وأدَّوُا الأَمانَةَ
عيون أخبارالرضا عليه السلام ج 2 ص 29
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃
ابن عباس پارچه خیمه را بالا زد و نگاهی به دست های علی (ع) انداخت. علی، همچنان نخ و سوزن از کفش کهنه اش میگذراندند.
یا امیرالمومنین، مردم منتظرند که برایشان خطبه بخوانید. شما هنوز مشغول وصله کردن کفشهایتان هستید؟
علی، رشته نخی را که با آن کفشش را میدوخت، گره زد و محکم کشید. کفشهای پر از وصله و پینهاش را جلو پای ابن عباس گذاشت و گفت:
این دو لنگه کفش را برای من قیمت کن.
ابن عباس دستی به صورتش کشید و ابروهایش را بالا انداخت.
گمان نکنم کسی حاضر باشد بابت این کفشها درهمی بپردازد.
امیرالمومنین همان طور که به کفشها نگاه میکرد، گفت: به خدا قسم این کفش، پیش من محبوبتر از حکومت بر شما است؛ مگر این که با آن حقی را اقامه کنم یا باطلی را دفع.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆