eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ بنام نامت و باتوڪل به اسم اعظمت میگشایيم دفتر امـــروزمان را باشد ڪه در پایان روز مُهر تایید بندگی زینت دفترمان باشد! الهی به امیدتو.... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آن چشمه ی جوشنده اکسیرحیا ت انگیزه ی خلقت است وآیینه ی ذات بشنوکه فرشتگان همه می گویند برخاتم انبیامحمدصلوات 🌹اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه 21👇
#حدیث_روز 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز #جمعه 15 تیر ماه 1397 🌞اذان صبح: 04:09 ☀️طلوع آفتاب: 05:54 🌝اذان ظهر:13:09 🌑غروب آفتاب: 20:24 🌖اذان مغرب: 20:45 🌓نیمه شب شرعی: 00:16 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#ذکر_روز_جمعه 💯مرتبه 🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد🌹 #خدایا❣ ✨درک دوران سبز ظهور دولت عشق رانصیب مابگردان #آمین 💚اللهم عجل الولیک الفرج💚 کی بانک انا المهدیت ازکعبه برآید. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#بسته_سلامتے صبح‌ زودبهترین زمان برای نوشیدن آب‌میوه است بخصوص اگرازآب سیب،گلابی وانگوراستفاده كنید،چراكه باعث عملكردبهتردستگاه گوارش، جذب موادمغذی وشادابی می‌شود @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
سلام💐جمعه مبارک ❣ درکنارخانواده بهترین آدینه را سپری کنید🌸🍃 یه مهمونی قشنگ یه دورهمی صمیمی همراه با یک دنیا شادی وآرامش🌸🍃🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 https://t.me/joinchat/Ao2d4D9XxVgFlk3p7ecgFQ حجاب فاطمی اقا❌ 🍒داستان واقعی وآموزنده 🍒 👈قسمت چهارم قبول نکردم، از جرأتش تعجب کردم تا مدتی جرأت نکردم با او چت صوتی کنم، به خدا قسم می‌دانستم شیطان همنشین من بود و صدای او را برای من زیبا جلوه می‌داد و باقیمانده‌ی عفت و دین و اخلاق مرا از بین می‌برد. تا اینکه روزی رسید که تلفنی با او صحبت کردم!! اینجا بود که زندگی‌ام وارد مرحله‌ی انحراف شد، مانند یک بدن شده بودیم طوریکه درحال چت کردن با هم تلفنی هم حرف می‌زدیم. سخن را کوتاه می‌کنم... هر که داستان مرا بخواند فکر می‌کند همسرم در حق من کوتاهی کرده یا اینکه مدت‌های طولانی در خانه حضور نداشته اما دقیقا برعکس، وقتی از سر کار برمی‌گشت به خاطر من و بچه‌ها خیلی کم پیش دوستانش می‌رفت و معمولا به خانه برمی‌گشت. با گذشت روزها، وقتی معتاد اینترنت شدم و روزانه بین ۸ تا ۱۲ ساعت را مقابل کامپیوتر می‌گذارندم حتی از بودن او در خانه خوشم نمی‌آمد، او را سرزنش می‌کردم که چرا در خانه هست. تشویقش می‌کردم که شب هم کار کند تا از دست قرض‌ها و قسط‌های خانه و دیگر چیزها راحت شویم. او هم به حرف من عمل کرد و با یکی از دوستانش کار دیگری را شروع کردند. بعد از آن بیش از پیش وقتم را کنار اینترنت می‌گذارندم با وجود آنکه از قبض تلفن که گاه سر به فلک می‌کشید ناراحت بود اما نتوانست جلوی مرا بگیرد. کم کم روابط من با دوست پسرم وارد مراحل جدیدی می‌شد بعد از آنکه صدایم را بارها شنیده بود و شاید هم از آن خسته شده بود از من می‌خواست با هم دیدار کنیم. من اما سعی می‌کردم این درخواستش را نادیده بگیرم اما نمی‌خواستم رابطه‌ام را با او قطع کنم. فقط به ظاهر او را برای این درخواستش سرزنش کردم هرچند خودم بیشتر مشتاق دیدار او بودم اما نپذیرفتم، شاید برای ترس بود. اما اصرارش روز به روز بیشتر می‌شد فقط می‌خواست مرا ببیند، همین... درخواستش را به این شرط پذیرفتم که برای اولین و آخرین بار باشد. جایی را برای دیدار تعیین کردیم و سپس در یکی از بازارها با هم دیدار کردیم. درحالیکه شیطان نفر سوم ما بود. 👈ادامه_دارد⬅️⬅️⬅️ ====================== http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================
💕خوشبختی چیز عجیبی است وقتی میاید گامهایش آنقدر آرام است که شاید صدای پایش را نشنوی اما وقتی نیست دردش را تا مغز استخوان حس میکنی خوشبختی یک حس درونی است خوشبختی حاصل نوع نگاه ها به زندگیست، تغییری متفاوت از بودن و برداشتی آزاد از زندگی. خوشبخت باشید.... @tafakornab @shamimrezvan
نویسنده‌ای مشهور، در اطاقش نشسته بود تک و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت: "سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند. مدّتی دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت. در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقه‌م از دستم رفت. سی سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتی سپری کرده بودم. در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکی‌اش محروم شد. مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگری بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدی بود پارسال!" در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهره‌اش را اندوه‌زده یافت. از پشت سر به او نزدیک شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند. بی آن که واکنشی نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترک کرد. اندکی گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذی را روی میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد. نویسنده نگاهی به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روی آن دید؛ روی کاغذ نوشته شده بود: "سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایی یافتم. سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم. حالا می‌توانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزون‌تر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمین‌گیر شود یا متّکی به کسی گردد، بی آن که در شرایط نامطلوبی قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت. در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگی دوباره بخشید. اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بی آن که معلول شود زنده ماند. " و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبی و خوشی به پایان رسید!" نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهای زندگی در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد. در زندگی روزمرّه باید بدانیم که شادمانی نیست که ما را شاکر و سپاسگزار می‌کند بلکه امتنان و شاکر بودن است که ما را مسرور میسازد 👌 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺎﺵ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ! ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻨﮕﺮ ! ﺍﺭﺯﺵ ﻫﺮ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺭﺍ ﺑﺪﺍﻥ ! ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺮﮐﺎﺭﯼ، ﺑﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺁﻥ ﺑﯿﻨﺪﯾﺶ ! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
زن و مرد از راهی می رفتند، ماموران آنها را دیدند و آنها را خواستند. پرسیدند شما چه نسبتی با هم دارید؟ زن و مرد جواب دادند زن و شوهریم. ماموران مدرک خواستند، زن و مرد گفتند نداریم! ماموران گفتند چگونه باور کنیم که شما زن و شوهرید؟ زن و مرد گفتند برای ثابت کردن این امر نشانه های فراوانی داریم. اول اینکه آن افرادی که شما می گویید دست در دست هم می روند، ما دستهایمان از هم جداست! دوم، آنها هنگام راه رفتن و صحبت کردن به هم نگاه می کنند، ما رویمان به طرف دیگریست! سوم آنکه آنها هنگام صحبت کردن و راه رفتن، با هم با احساس حرف می زنند، ما احساسی به هم نداریم! چهارم آنکه آنها با هم بگو بخند می کنند، می بینید که، ما غمگینیم! پنجم، آنها چسبیده به هم راه می روند، اما یکی از ما جلوتر از دیگری می رود! ششم آنکه آنها هنگام با هم بودن کیکی، بستنی ای، چیزی می خورند، ما هیچ نمی خوریم! هفتم، آنها هنگام با هم بودن بهترین لباسهایشان را می پوشند، ما لباسهای کهنه تنمان است! هشتم... ماموران گفتند خیلی خوب، بروید، بروید، فقط بروید! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#درسنامه قبل ازحرف زدن،بزارکلماتت از اين۳ دروازه عبوركنن : ١- آيا حرفم حقيقت داره؟ ٢- آيا گفتنش لزومى داره؟ ٣- آيا گفتنش مهربانانه است؟! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
#متن_شب✨🌙 شمارا بہ خداشب ڪہ میشود ڪمے مهربانترباشید براے ڪسے ڪہ دوستتان دارد غرور راڪنار بگذارید شبش رابخیرڪنید دنبال دلیل نباشید عشق درهیچ شناسنامہ اے ثبت نمیشود! #شب_بخیر🌙✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه 22👇
#حدیث_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران ☀️امروز #شنبه16تیرماه1397 🌞اذان صبح:04:10 ☀️طلوع آفتاب:05:55 🌝اذان ظهر:13:09 🌑غروب آفتاب:20:23 🌖اذان مغرب:20:44 🌓نیمه شب شرعی:00:17 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورادردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد ۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقی رسم قشنگَ صبح است ڪه سر صبح برایت چای و لبخند و سلام آوردم من سر ذوق همین عشق چنین بیدارم "سلام صبح زیبای شنبه تون بخیر"☕️ 👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍒داستان واقعی آموزنده 🍒 👈قسمت پنجم راستش با نگاه اول از او خوشم آمد یا شاید شیطان او را در نگاه من زیبا جلوه داد، شوهرم زشت نبود اما شیطان حرام را زیبا جلوه می‌دهد. از هم جدا شدیم بعد از آن سعی می‌کرد رابطه‌اش را با من بیشتر کند. نمی‌دانست که من شوهر دارم و صاحب چند فرزند هستم. بعد از آن بارها با هم دیدار کردیم و همه چیز را درباره‌ی من دانست. کاری کرد که از شوهرم متنفر شوم به من پیشنهاد داد از شوهرم طلاق بگیرم تا با من ازدواج کند. کم کم از همسرم متنفر شدم هر بار بی‌خود با او درگیر می‌شدم تا مرا طلاق دهد همسرم کم کم از مشکلاتی که در خانه به وجود می‌آوردم خسته شد و کمتر به خانه می‌آمد تا آنکه آن فاجعه رخ داد... همسرم گفت به یک سفر پنج روزه‌ی کاری خواهد رفت. به من پیشنهاد داد با بچه‌هایمان این مدت را پیش پدر و مادرم باشم احساس کردم فرصت مناسبی است. رفتن پیش پدر و مادرم را نپذیرفتم او هم از روی اجبار پذیرفت و روز جمعه به مسافرت رفت. روز یکشنبه با دوستم قرار گذاشتیم قرارمان این بود که در یکی از مراکز فروش همدیگر را ملاقات کنیم. با او سوار اتومبیلش شدم و با هم در خیابان‌ها می‌گشتیم... اولین باری بود که با یک مرد غریبه بیرون می‌رفتم انگار بیشتر از من نگران بود. به او گفتم نمی‌خواهم مدت زیادی بیرون باشم می‌ترسم همسرم به خانه تماس بگیرد یا مساله‌ی دیگری پیش بیاید. گفت اگر شوهرت بفهمد شاید طلاقت دهد و راحت شوی. از نحوه‌ی حرف زدنش خوشم نیامد کم کم داشتم نگران می‌شدم. گفتم بیشتر دور نشو نمی‌خواهم دیر کنم. سعی می‌کرد موضوع را عوض کند. ناگهان احساس کردم جایی نا آشنا هستم جایی تاریک، شاید مزرعه یا استراحتگاهی در بیرون شهر بود فریاد زدم اینجا کجاست؟ من را کجا می‌بری؟ طولی نکشید که ماشین را متوقف کرد. مرد دیگری در را باز کرد و مرا به زور بیرون کشید، نفر سوم و چهارم داخل آنجا بودند بوهای عجیبی می‌آمد. ناگهان همه چیز مانند صاعقه بر سرم فرود آمد فریاد زدم گریه کردم سعی کردم دلشان را به رحم بیاورم از شدت ترس نمی‌دانستم دور و برم چه می‌گذشت. ناگهان ضربه‌ای قوی را بر صورتم احساس کردم و از شدت ترس بیهوش شدم. 👈ادامه_دارد⬅️⬅️⬅️ ====================== http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 💫💫💫💫💫💫💫 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================
🔅(ص): ما أكرَمَ النِّساءَ إلّا كَريمٌ، وما أهانَهُنَّ إلّا لَئيمٌ. زنان را كسى گرامى نمى دارد، مگر انسانِ بزرگوار، و كسى به آنان اهانت نمى كند، مگر انسان پَست. 📚 تاريخ دمشق : ج 13 ص 31
با خنده‌هایتان دیگران را نیز به شادی دچار کنید بگذارید این ویروس مقدس همه دنیا را بگیرد ... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✍عارفی بود که شاگردان زیادی داشت و حتی مردم عامه هم مرید او بودند و آوازه اش همه جا پیچیده بود. 🌼روزی به آبادی دیگری رفت عابد به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. 🌼مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. گفت: فلان عابدبود، نانوا گفت: من از مریدان اویم، دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. 🌼وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد: دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بنده خدا ندادی ولی برای رضایت دل بنده خدا یک آبادی نان دادی! ╭✹••••••••••••••••••🌼 ❤️ ╯ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
از عقابی پرسیدند: آیا ترس به زمین افتادن را نداری؟ عقاب لبخند زد و گفت: من انسان نیستم كه با كمی به بلندی رفتن تكبر كنم! من در اوج بلندی نگاهم همیشه به زمین است. @tafakornab داستان وضرب المثل👆👆