eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ..🤲 🍂ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺯﻧﺪگیمان ﺭﺍ 🌸ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺕ ﻗﺮﺍﺭﻣﯿﺪهیم 🍂ﻭ بہ ﺗـــــﻮ ﺗﻮﮐﻞ میکنیم 🌸کہ ﭼﺮﺍﻍ ﻭﻫﺪﺍﯾﺘﮕﺮ ﺭﺍهمان ﺑﺎﺷﯽ 🍂الهی بہ امیدتـــــو... 🍁بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🍁 💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ ⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ 🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸بر چهرہ 🍃پر ز نور مهدی صلوات 🌸بر جان و دل 🍃صبور مهدی صلوات 🌸تا امر فرج 🍃شود مهيا بفرست 🌸بهر فرج 🍃و ظهور مهدی صلوات 🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
🌼 مولای غریبم نبودنت تمام روزهای هفته .. قلبم را به درد می آورد اما، جمعه که می شود  جای خـــــــالی ات طور دیگری تیر می کِشد.. بیا و با آمدنت دلهای پر درد ما را شاد بفرما 🌼 العجل یا مولانا یاصاحب الزمان 🌼 اللهم عجل لولیک الفرج ‎‌‌‌‌‌
✋❤️ هرروزصبح زودبه گوشم صدای توست حی علی الحسین،وحی علی الحرم بایک سلام، روبه شما،رو به کربلا جامیدهم میان دلم یک بغل حرم ☀️🌹
ادامه درس 👆 ❤️🔹❤️🔹❤️ 🔹❤️🔹❤️ ❤️🔹❤️ 🔹❤️ ❤️ 👇👇👇 ❤️برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس 🔹آیات لعان آیات ۶ ،۷ 🔹برای این دو آیه ۶ و ۷ دو شآن نزول مشابه ذکر شده است که یکی رابیان می کنیم ❤️شأن نزول آیه‏ در زمان اکرم صلی الله علیه و آله و در حضور ایشان این عمل صورت گرفت، که می‌گویند نزول این آیه همان است. 🔹 به نام هلال بن امیه هراسان آمد خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و گفت: یا الله! من به چشم خود را دیدم که با فلان مرد می‌کرد. ♥️پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله "رویشان را برگرداندند. برای بار دوم و بار سوم نیز این سخن را بر زبان آورد و گفت: یا رسول الله! خدا خودش می‌داند که من راست می‌گویم و دروغ نمی‌گویم. ❤️همین آیات نازل شد و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بعد از نزول این آیات، هلال بن امیه و زنش را احضار فرمود 🔹 زنش از مدینه و فامیل‏دار و قبیله دار بود. هم با فامیل و قبیله خودش آمد. ❤️ برای اولین بار پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مراسم «لعان» را اجرا کرد به مرد فرمود: 👇 🔹بیا بار قسم بخور و خدا را گواه بگیر که راست می‌گویی، دفعه هم لعنت خدا بر تو اگر دروغگو باشی. 🔹آمد و با کمال اینها را گفت. وقتی هلال بن امیه چهار بار را قسم خورد و خواست خودش را لعنت کند، ❤️ پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: 👇 بدان که آخرت از عذاب دنیا خیلی شدیدتر است، مبادا زن خودت را به متهم کرده باشی، از خدا بترس! گفت: نه یا رسول الله! خدا خودش می‌داند که من دروغ نمی‌گویم. 🔹به هم فرمود : [چهار بار بخور که دروغ می‌گوید، دفعه پنجم هم خدا بر تو اگر مرد راست گفته باشد. 🔹[ زن، اول کرد و زبانش تقریباً بند آمد نزدیک بود کند. نگاهی به خویشاوندان خود کرد و گفت: 🔹 نه، من هرگز روی اینها را نمی‌کنم و اسباب خجلت اینها را فراهم نمی‌کنم. این کار را کرد. 🔹به‏ زن هم بعد از شهادت، وقتی خواست بگوید: «غضب خدا بر من اگر او راست گفته باشد» ❤️پیامبر فرمود: از غضب خدا بترس، آنچه در آخرت است از آنچه در دنیاست خیلی شدیدتر است، اگر حرف شوهرت حقیقت دارد او را کنی! این بود که زبان زن بند آمد یک مدتی هم توقف کرد و گفت : نه ؛ من خویشاوندان خودم را رو سیاه نمی کنم وقتی آن جمله را گفت، ❤️پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: دیگر از این شما زن و شوهر یکدیگر نیستید." ( ادامه دارد 👆)
☝️۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 21 آذر ماه 1399 🌞اذان صبح: 05:34 ☀️طلوع آفتاب: 07:04 🌝اذان ظهر: 11:58 🌑غروب آفتاب: 16:51 🌖اذان مغرب: 17:12 🌓نیمه شب شرعی: 23:13
☝️۰۰۰۰☝️ 🍃 : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 🍃 ،100مرتبه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ این ذکر بهترین داروی ،معنوی است 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 تاثیردعا در حق دیگران! 💎امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید : اگر شخصی در پشت سر برادر مؤمنش برای او دعا کند،از عرش ندا می شود: برای تو صد هزار برابر مثل او است (صد هزار برابر برای تو است) این در حالی است كه اگر برای خودش دعا می كرد، فقط به اندازه همان یك دعایش به او داده می شد. پس دعای تضمین شده ای که صدهزار برابر آن داده می شود بهتر است از دعای شخص دعا کننده برای خود، که معلوم نیست مستجاب بشود یا نشود. حال اگر کسی برای بهترین مخلوق خدا امام زمان علیه السلام دعا کند، چه می شود؟ یقینا بهترین ها برایش مقدر می شود... 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 📖۲ص۲۱۲
🍎 : 🔹به این منظور دو عدد خرما را در یک فنجان شیر به مدت یک شب بخیسانید. 🔹و روز بعد پیش از صبحانه خرما و شیر را میل کنید. 🔹همچنین می‌توانید مقداری خرمای خشک را هر روز صبح پیش از صبحانه میل کنید و پس از آن یک فنجان شیر گرم بخورید. برای عزیزانتون بفرستید❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖آدینه ای پر از عشق و محبت 🌸 پرازسلامتی موفقيت و شادى 💖 پر از خنده و دلخوشى 🌸و پر از خبرهای خوب 💖براتون آرزومندم 🌸با آرزوی بهترینها 💖سلام آدینه مبارک
○°●•○•°♡◇◇°○°●°○ "‌ "بر اساس داستان واقعی و ششم ✍ بخش چهارم 🌸تا بالاخره یک روز علیرضا خان از ایرج خواست که بره و یک سر به کارخونه بزنه …..بعد از نهار ایرج ازمن خواست که باهاش برم … با خوشحالی قبول کردم و رفتیم ….. وقتی چشمم به اونجا افتاد فهمیدم که ایرج چی میگه و بهش حق دادم… دل آدم از اون همه ویرونی به درد میومد …..کمی اطراف خرابه های کارخونه راه رفتیم ایرج حرف نمی زد و نگاه می کرد ….. 🌸مثل اینکه داشت در ذهنش چیزی رو برنامه ریزی می کرد ….. بعد اومد و روی سکوی کنار دیوار نشست و گفت : به نظر میاد کار آسونی باشه ولی نیست …. این دستگاه ها همه از خارج اومده بود و امکان دوباره گرفتش هم نیست چون همه پول نقد می خواد و هم تضمینی نیست که دوباره این کارو نکنن دیدی که با کسانی که این بلا رو سر ما آوردن هیچ دلیل بر خوردی نشد ….. با این اوضاع هم فکر نمی کنم بشه داد و ستدی با انگلیس انجام بدیم … 🌸باید یک فکر دیگه بکنیم ….مثلا اینجا رو یک چیزی درست کنیم که در آمد زایی باشه . گفتم: مثلا چی ؟ گفت : الان یک فکرایی تو سرم هست ولی بزار خودم اول فکرا مو بکنم بعد میگم …. می ترسم تو الان بهم بخندی ….. صبر کن ، خودم درست برنامه ریزی کنم اگر شد به همه میگم ….دیگه کارخونه ی قبلی امکان نداره ……. هوا داشت تاریک می شد که ما برگشتیم,,,,, نزدیک تولد دخترا بود ولی هیچ رغبتی نداشتیم که براشون تولد بگیریم ولی اونشب با هم رفتیم و براشون کادو خریدیم و فکر کردیم با یک کیک ساده تولدشونو برگزار کنیم …..وقتی داشتیم بر می گشتیم ایرج از من پرسید رویا اگر نشد کاری بکنیم بیا بریم پیش حمیرا اونجا من می تونم یک کاری راه بندازم و همون جا بمونیم …..گفتم حرفی ندارم به شرط اینکه عمه و عمو رو هم با خودمون ببریم …. 🌸گفت : نمیشه که بابا الان مریضه ….ولی راست میگی نمی تونیم اونا رو ول کنیم بریم …… سال پنجاه و نه بود من تخصص قبول شدم ولی دانشگاه توی فروردین تعطیل شده بود ….. چهره همه چیز عوض شده بود ….من چون خودم با پوشیدگی زن مخالفتی نداشتم خیلی زود به مانتو و روسری عادت کردم ولی خیلی ها از این کار شاکی بودن … ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی و ششم ✍ بخش پنجم 🌸همون زمان ایرج بدون اینکه حرفی به ما بزنه که می خواد چیکار کنه می رفت کارخونه و از خودش می شنیدیم که دوباره کارگر ها رو جمع کرده و دست به دست هم دارن اونجا رو درست می کنن …. 🌸اون دوباره از صبح خیلی زود می رفت و تا دیر وقت کار می کرد …و از وقتی این کار و شروع کرده بود حال و هوای خودشم عوض شده بود ….. و مجبور شد برای راه اندازی کارش باغ چیذر رو به قیمتی نازل بفروشه ….. اوایل شهریور یک روز بعد از ظهر ساعت سه اومد خونه من تازه از سر کار اومده بودم و داشتم می خوابیدم ….. با خوشحالی کنارم دراز کشید و من بغل کرد و گفت : عزیزم میشه بلندشی می خوام با هم بریم یک جایی …. گفتم ..تو رو خدا ایرج بزار یک کم بخوابم خیلی خسته ام ….. 🌸گفت می دونم ولی این بار رو ازت خواهش می کنم لطفا … مامان و بابا رو هم می بریم ……. دیدم انکار مسئله ی مهمی باید باشه بلند شدم … گفتم اگر بهم بگی میام ……. گفت: نمیگم باید بیای… بلند شو تنبل خانم ….. گفتم دخترا چی اونا رو چیکار کنیم ؟ گفت تو حاضر شو به اونا کار نداشته باش ……و همین طور که از اتاق می رفت بیرون گفت: دیر نکنی ها زود باش ….. 🌸وقتی حاضر شدم و رفتم پایین , همه توی ماشین منتظر من بودن علیرضا خان جلوی نشسته بود و بچه ها و عمه عقب …. سوار شدم…….. عمه پرسید تو می دونی کجا میریم ؟ گفتم : حالا هر کجا که باشه همین که داریم با هم میریم خوبه ……. 🌸از در خونه که رفتیم بیرون ماشین تورج رو دیدم که با مینا و بچه ها دم در وایساده بودن …… راه افتادیم و هنوز هیچکدوم جز ایرج و تورج نمی دونستیم کجا داریم میریم ….. وقتی افتادیم تو جاده ی کرج همه فهمیدیم که داره میره کارخونه …. و من حدس می زدم که اون کاری رو که می خواسته انجام بده راه انداخته …… 🌸وقتی دم کارخونه پیاده شدیم چشمم افتاد به صورت علیرضاخان که دگرگون شده بود صورتش قرمز بود و چونه اش می لرزید اون بعد از مدتها باز اومده بود به جایی که تمام عمرشو براش گذاشته بود ، حالا دوباره دربون در و برای ما باز کرد و ساختمون باسازی شده و مرتبی در مقابل ما بود و این همه ی ما رو احساساتی کرده بود ……. 🌸تورج دست عمو رو گرفت تا با عصایی که داشت بیاد تو کارخونه حالا اون می تونست کمی راه بره ولی یک پاش روی زمین کشیده می شد …. با اینکه همه ی ما خوشحال بودیم ولی خوشحالی علیرضاخان برای ما چیز دیگه ای بود هنوز سرشو بالا گرفته بود و به روی خودش نمیاورد که توانشو از دست داده با غرور به اطراف نگاه می کرد ……… وقتی داخل سالن شدیم …. همه چیز با قبل متفاوت شده بود ایرج با زحمت زیاد اونجا رو تبدیل به کارخونه ی تولید پودر و صابون و مواد شوینده کرده بود چیزی که اون زمان بسیار کمیاب شده بود و مردم به سختی پیدا می کردن … 🌸ایرج هم به همین خاطر به فکرش رسیده بود که کارخونه رو تبدیل به چنین جایی بکنه …… من بهش افتخار کردم و خودش چقدر مغرورانه همه جا رو نشون ما داد و گفت که تورج چقدر کمکش کرده …..و ما با خوشحالی و امید واری برگشتیم خونه ولی هنوز بیست روزی از این افتتاح اونجا نگذشته بود که دوباره همه چیز بهم ریخت و ناقوس جنگ به صدا در اومد. ○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
❣✨﷽✨❣ ✨ امام باقر علیه السلام: ✴️ اگر خواهان قرار گرفتن در مقامات رفیع هستید؛ اگر خواهان گشایش در هر امری هستید؛ اگر خواهان جلب رضایت خداوند می باشید؛ توجّه به دو امر الزامی است: ◁▣ شناخت امام زمان(عج) ◁▣ اطاعت از امام زمان(عج) ⚡️اگر شاه کلید «معرفت امام» در دست باشد، تمام قفل ها باز می‌شود. 📚 مکیال المکارم، ج۲، ص۱۸۰. ✍🏻 🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃 ⇱ ڪلیــڪ ڪنید ⇩
🌺 امام خامنه ای: ➖ به زن کمک می‌کند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاه‌های بسیار لغزنده‌ای که سر راهش قرار داده‌اند نشود. [1] ➖ مسئله 1: به طور کلی بر زن واجب است در مقابل ـ مسلمان باشد یا غیر مسلمان- پوشش شرعی مربوط به خود را مراعات کند و در صورتی که نسب به رعایت پوشش واجب کوتاهی کند گناه کرده است. ➖ مسئله 2: مردها نیز نسبت به پوشش در مقابل دیگران، به ویژه وظایفی دارند که رعایت آن در مواردی واجب است؛ برای مثال اگر مردی بداند نامحرم به بدن او نگاه می کند، بنا بر احتیاط واجب باید بدن خود (‌مواضعی که معمولا آن در بین مردان متعارف است) را به استثنای سر، گردن و دست ها بپوشاند. [2] ✳️ پی نوشت: 👇👇 [1]. دیدار با اعضای شورای فرهنگی – اجتماعی زنان 4/10/1370 [2]. توضیح المسائل ده مرجع، م 2435
🍃أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ ( البقرة ، آیه٢٦٧ ) 🍃از چیز های پاکیزه ای که به دست آورده اید انفاق کنید
❓ میدونستید یه بیماری هست به نام فابینگ؟ 🔸 بنا به تعریف Phubbing، عملی است که باعث می‌شود افراد در محیط‌های اجتماعی یا خانوادگی به جای توجه به دیگران به تلفن خود نگاه کنند. ✍ مطالعات بسیاری نشان داده‌اند که فابینگ به روابط اجتماعی افراد آسیب می‌زند و کودکان را به افسردگی دچار می‌کند. 🔸علائمش ایناست: ▫️ترس از دست دادن اخبار و پیام دوستان ▫️دنبال کردن دائمی صفحه موبایل با نگاه هنگام زمین گذاشتن گوشی ▫️عدم توانایی در صرف شام یا ناهار بدون چک کردن تلفن ▫️قرار دادن گوشی کنار بشقاب غذا ▫️چک کردن گوشی به محض بیدار شدن
یک منبع خوب از ویتامین‌های B1، B2 و B6 است که برای حفظ سلامت مغز و خون‌سازی ضروری هستند...
✨﷽✨ ✨ وقتی کاری انجام نمی شه، شاید خیری توش هست، صبر کن... وقتی مشکل پیش بیاد، شایدحکمتی داره... وقتی تو زندگیت، زمین بخوری حتما ًدرسی است که باید یاد بگیری... وقتی بهت بدی می کنند، شاید وقتشه که تو خوب بودن رو یادشون بدی ... وقتی همه ی درها به روت بسته می شه، شاید با صبر و بردباری در دیگری به روت باز بشه و خدا بخواد پاداش بزرگی بهت بده... وقتی سختی پشت سختی میاد،حتماً وقتشه روحت متعالی بشه... وقتی دلت تنگ می شه،حتماً وقتشه با خداي خودت تنها باشی...
یا رب چه شود زان گل نرگس خبر آید🌼 آن یار سفر کردهٔ ما از سفر آید🍃 شام سیه غیبت کبری به سر آید🌼 امید همه منتظران منتظر آید🍃 🌴أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ❣ 😭 ‌‌ ‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸زندگی باید کرد ⭐️گاه با یک گل سرخ 🌸گاه با یک دل تنگ ⭐️گاه با سوسوی 🌸امیدی کمرنگ ⭐️لحظه هاتان بی غم 🌸زندگیتان آرام 🌷شبتون به لطافت گل🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ✨ 🌸ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ .. 🍂در آغاز هفته ﺯﻧﺪگیمان ﺭﺍ 🌸ﺩﺭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺕ ﻗﺮﺍﺭﻣﯿﺪهیم 🍂ﻭ بہ ﺗـــــﻮ ﺗﻮﮐﻞ میکنیم 🌸کہ ﭼﺮﺍﻍ ﻭﻫﺪﺍﯾﺘﮕﺮ ﺭﺍهمان ﺑﺎﺷﯽ 🍂الهی بہ امیدتـــــو... 🍁بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸‏شروع هفته را 💕پُر برکت می کنیم 🌸صبحمان را معطر می کنیم 💕نفسمان را خوشبو می کنیم   🌸به ذکر صلوات بر 💕حضرت محمد(ص) 🌸و خاندان مطهرش 🌸برای امروزتون برکتی عظیم 💕و معجزه های خدایی آرزومندم 🌸 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 💕وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌸شروع هفته تون پر از بهترینها🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ 💚 💝 سلام می ڪنم بہ تو، توئی ڪہ نور دیده اے توئی ڪہ سالها ز من، بہ جز بدے ندیده اے سلام می ڪنم بہ تو، غریب غائب از نظر توئی ڪہ وقٺ بی ڪسی، بہ داد من رسیده اے ‎‌‌‌‌‌‌
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🌺 مۇمنِ خالص از منظرِ قرآن دارد که عبارتند از : 🔹۱. از یادِ خدا غافل نمی‌شود: "رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ ..." (سوره نور، ۳۷) 🔹۲. از غیرِخدا نمی‌ترسد: "... وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ ..." ( سوره الاحزاب، ۳۹) 🔹۳. محبوبِ اصلیِ او خداست: "... وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ..." (سوره بقره، ۱۶۵) 🔹۴. جز خدا و رضای خدا هیچ‌چیز برایش مهم نیست: "... قُلِ اللَّهُ ۖ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِي خَوْضِهِمْ يَلْعَبُونَ" (سوره انعام، ۹۱) 🔹۵. از غیرِخدا انتظارِ اجر ندارد: "... إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ ۖ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ" (سوره یونس، ۷۲) 🔹۶. توقّعِ تشکّر ندارد: "إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا" (سوره انسان، ۹) 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
☝️ ۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 22 آذر ماه 1399 🌞اذان صبح: 05:35 ☀️طلوع آفتاب: 07:05 🌝اذان ظهر: 11:58 🌑غروب آفتاب: 16:52 🌖اذان مغرب: 17:12 🌓نیمه شب شرعی: 23:13