eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
💚پیامبر مهربانی 🍀اگر کسی به شما محبتی کرد شما هم محبت او را جبران کنید و اگر نتوانستید لااقل از او تشکر نمایید این تشکر شما پاداش او خواهد بود🍀 📗تحف العقول ، ص ۴۹ ❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹❤️🌹 💚پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله و سلم ❤️خداوند را با تمام دلتان دوست بدارید❤️ 📕کنزالعمال ۴۴۱۴۷ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔸 پول خانه ❓سؤال: آیا خمس مالی که مستأجر به عنوان رهن به موجر می‌دهد، بر عهده‌ی است یا ؟ ✅ پاسخ: اگر از منفعت کسب مستأجر باشد، بر او واجب است که بعد از گرفتن آن از موجر، خمس آن را بپردازد، و خمس آن بر عهده‌ی موجر که آن مال را به عنوان می‌گیرد، واجب نیست. 🔹منبع: پایگاه اطلا‌ع‌رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿۱۹﴾ ✨و خدا زمين را براى شما فرشى ✨ گسترده ساخت (۱۹) 📚سوره مبارکه نوح ✍آیه ۱۹ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💭 ﺷﺒﻲ "ﺳﻠﻄﺎﻥ" ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ مےکرد ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ؛ ﺑﻪ ﺭییس ﻣﺤﺎﻓﻈﺎﻧﺶ ﮔﻔﺖ: ﺑﯿﺎ ﺑﺼﻮﺭﺕ ﻧﺎﺷﻨﺎﺱ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﻭﯾﻢ، ﻭ ﺍﺯ ﺣﺎﻝ مردم و ﻣﻠﺖ ﺧﺒﺮ ﺑﮕﯿﺮﯾﻢ . 💭 ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﮔﺸﺖ ﻭ ﮔﺬﺍﺭ بودند که مردی را ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺭﺩ مےﺸﻭﻧﺪ ﻭ ﺍﻋﺘﻨﺎﯾﯽ به ﺍﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺷﺪﻧﺪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩﻧﺪ، " ﻣﺮﺩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ " ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩﻩ ﻭﻣﺪﺗﯽ ﻧﯿﺰ ﺍﺯﻣﺮﮒ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ . 💭 ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺴﺪ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﺪﻧﺪ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ مردم ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻧﺪ: ﺍﻭ ﻓﺮﺩﯼ ﻓﺎﺳﺪ، " ﺩﺍﯾﻢ ﺍﻟﺨﻤﺮ " ﻭ "ﺯﻧﺎﮐﺎﺭ " ﺑﻮﺩ! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺗﺤﻮﯾﻞﻫﻤﺴﺮﺵ ﺩﺍﺩ. 💭 ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﺷﯿﻮﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ(خطاب به جنازه همسرش) ﮔﻔﺖ : ﺧﺪﺍ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﮐﻨﺪ ﺍﯼ ﻭﻟﯽ ﺧﺪﺍ ! ﺗﻮ ﺍﺯ ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﮑﻮﮐﺎﺭﺍﻥ ﺑﻮﺩﯼ !!.... ﻣﻦ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ " ﻭﻟﯽ ﺍﻟﻠﻪ " ﻭ ﺍﺯ "ﺻﺎﻟﺤﯿﻦ " ﻫﺴﺘﯽ ! 💭 "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ : ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯿﮕﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﭼﻨﯿﻦ ﻭﭼﻨﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺵ ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ؟ !! ﺯﻥ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ : ﺑﻠﻪ ، ﻣﻦ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯﻗﻀﺎﻭﺕ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﺘﻌﺠﺐ ﻧﯿﺴﺘﻢ . ﺳﭙﺲ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔت: 💭 ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ می توﺍﻧﺴﺖ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪ ﻭ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﺭﻭﻥ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﻣﯽﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : «ﺍﻟﺤﻤﺪ ﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭﻓﺴﺎﺩ ﻣﺭﺩﻡ ﮐﻤﺘﺮ ﺷﺪ؛ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻨﺰﻝ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ "ﺯﻧﺎﻥ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﻭ ﺑﺪﻧﺎﻡ " ﻣﯿﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﭘﻮﻝ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ ﺍﻣﺸﺒﺖ ! ﺍﻣﺸﺐ ﺩﺭﺏ ﻣﻨﺰﻟﺖ ﺭﺍ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﻧﮑﻦ !! 💭 ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﻣﯿﮕﺸﺖ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﺍﻟﺤﻤﺪﻟﻠﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﺭﺗﮑﺎﺏ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺷﺪﻥ ﻭ ﺑﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺷﺪ !! ﻣﻦ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻼﻣﺖ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﻣﯿﮕﻔﺘﻢ: ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﺟﻮﺭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ، ﻭﺟﻨﺎﺯﻩ ﺍﺕ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﮐﺴﯽ " ﻏﺴﻞ " ﻭ " ﮐﻔﻨﺖ " ﻫﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ . 💭 ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﯿﺖ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻦ ﻣﻦ، ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﺍﻭﻟﯿﺎﺀ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺣﺎﺿﺮ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺷﺪ !! ﺳﻠﻄﺎﻥ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﻌﺮﻓﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ " ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮐﺸﻮﺭ " ﻫﺴﺘﻢ . ﻭ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻋﻠﻤﺎﯼ ﺍﺳﻼﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻏﺴﻞ ﻭ ﮐﻔﻨﺶ ﻣﯽﺁﯾﯿﻢ ...ﺻﺒﺢ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ "ﺳﻠﻄﺎﻥ " ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ "ﻋﻠﻤﺎ " ﻭ " ﻣﺸﺎﯾﺦ " ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﻭ ﺟﻤﻊ ﮐﺜﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺮ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﻓﻦ ﮐﺮﺩﻧﺪ !!... ﺧـﺪﺍﻭﻧـﺪﺍ ❣️ ﺑﺪ ﮔﻤﺎﻧﯽ ﻭ ﺳﻮﺀ ﻇﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ " ﺣﺴﻦﻇﻦ " ﻭ ﺧﻮﺵ ﮔﻤﺎﻧﯽ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﺼﯿﺒﻤﺎﻥ ﺑﻔﺮﻣﺎ..... «ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺭﻩ ﻣﺴﺠﺪ ﻭ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﻋﻤﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﺪﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺳﺖ ﻧﮕﯿﺮﯼ ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﭘﯿﺮ ﺧﺮﺍﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﭘﻨﺪ ﻫﺮ ﺩﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﮕﯿﺮﯼ» 📚"ﺷﯿﺦ ﺑﻬﺎﯾﯽ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
همیشه باید مراقب سه چیز باشیم: وقتی تنها هستیم مراقب افکار خود، وقتی با خانواده هستیم مراقب اخلاق خود، و زمانی که در جامعه هستیم مراقب زبان خود. ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔:@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚معجزه امام رضا(ع) 💟⇦•ﯾﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺍﻧﮕﻠﯿﺴﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﺗﻬﻮﯾﻪ ﺍﯼ ﺣﺮﻡ آﻗﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ(ﻉ)، ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺻﺤﻨﺎ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﺩﯾﺪ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﭼﺸﻤﺶ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ، ﺭﻭ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﺘﺮﺟﻤﺶ گفت: ﭼﺮﺍ ﺍینقدﺭ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺷﻠﻮغه ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻟﻬﺎ و پارچه ها ﭼﯿﻪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﻣﯿﺒﻨﺪﻥ؟؟ گفتن: ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺮ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻣﯿﺎﯾﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺘﻤﺎﻻ ﺭﻭ ﻣﯿﺒﻨﺪﯾﻢ ﺗﺎ ﻣﺸﮑﻠﻤﻮﻥ ﺯﻭﺩﺗﺮ ﺣﻞ ﺑﺸﻪ.. ﺩﯾﺪﻥ ﻣﻬﻨﺪﺱ خارجیه ﮐﺮﻭﺍﺗﺸﻮ ﺍﺯ ﮔﺮﺩﻧﺶ ﺩﺭآﻭﺭﺩ ﻭ ﺑﺴﺖ ﺑﻪ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ آﻗﺎ ...! ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﯽ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ فولاد ﺩﻭﺭ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺗﻠﻔﻨﺶ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭﺩ، ﻣﺘﺮﺟﻢ ﻣﯿﮕﻪ: ﺩﯾﺪﻡ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺣﺎﻟﺶ ﺩﮔﺮﮔﻮﻥ ﺷﺪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﻧﺴﺖ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﻬﺘﺮ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ؟! ﺩﺳﺘﺎﺵ ﻣﯿﻠﺮﺯﯾﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺧﺎﻧﻤﻢ ﺑﻮﺩ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻓﻠﺞ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﮐﺠﺎیی؟ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺮﺍ؟ ﮔﻔﺖ: ﯾﻪ ﺷﺨﺼﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ خونه ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺭﺿﺎ ﻫﺴﺘﻢ، ﻫﻤﺴﺮﺗﻮﻥ ﻣﻨﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ، ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﺗﻮﻥ رو ﺑﺒﯿﻨﻢ.. ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻀﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﭽﻪ، ﯾﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻬﺶ ﮐﺮﺩ ﯾﻪ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﻭ ﺳﺮﺵ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ آﻗﺎﺗﻮﻥ ﺑﮕﯿﺪ ﻣﺸﮑﻠﺶ ﺣﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ.! ﺑﻌﺪ ﺍﺯ اﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺸﻢ ﺍﺗﺎﻕ، دیدم ﺑﭽﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭ ﺟﻔﺖ ﭘﺎﻫﺎﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﺮﻩ، ﺍﯾﻦ آﻗﺎ ﮐﯽ ﺑﻮﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯼ؟ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻢ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ..!😭 هر روز با بهترین و همراه ما باشید↙️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
درها برای کسانی گشوده می شوند که جسارت در زدن داشته باشند جسارت داشته باش،با امید،با عشق بامحبت و تلاش در بزن حتما درها گشوده خواهند شد به سوی روشنایی ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 🆔:@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 ✨کسی می گفت: در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم .... 💫او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد .. 💫پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد ! سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد ! انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است . 💫از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم . و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم ﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾ بگو : پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند 💫پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💎پیرمرد محتضری که احساس می کرد مردنش نزدیک است، به پسرش گفت: مرا به حمام ببر. پسر، پدرش را به حمام برد. پدر تشنه اش شد. آب خواست. پسر قنداب خنکی سفارش داد برایش آوردند و آن را به آرامی در دهان پدر ریخت و پس از شست وشو پدر را به خانه برد. پس از چندی پدر از دنیا رفت و روزگار گذشت و پسر هم به سن کهولت رسید روزی به پسرش گفت: فرزندم مرگ من نزدیک است مرا به حمام ببر و شست وشو بده. پسر نااهل بود و با غر و لند پدر را به حمام برد و کف حمام رهایش کرد و با خشونت به شستن پدر پرداخت. پیرمرد رفتار خود با پدرش را به یاد آورد. آهی کشید و به پسر گفت: پسرم تشنه هستم. پسر با تندی گفت: این جا آب کجا بود و طاس را از گنداب حمام پر کرد و به حلقوم پدر ریخت. پدر اشک از دیده اش سرازیر شد و گفت: من قنداب دادم، گنداب خوردم. تو که گنداب می دهی ببین چه می خوری؟ ‌‌‌‌‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
؟ گویند که در دو طرف درب ورودی کاخ سلطان محمود غزنوی، دو مستمند نشسته بودند. یکی چاپلوس بود و هرکس که رد می شد، از وزیر و وکیل و سلطان با چرب زبانی چیزی کاسب می شد؛ اما دیگری ساکت بود. گاهی گدای چاپلوی به او می گفت: "مگر تو احتیاج نداری، پس چرا از این زبانی که خدا بهت داده استفاده نمی کنی بیچاره!" گدای دیگر همیشه جواب می داد که کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه! یک روز کسی به سلطان گفت: "قربان قضیه این دو تا گدای دم درب ورودی را می دانید؟" گفت: "نه، اتفاقاً می خواهم بدانم چرا یکی ساکته و دیگری پرحرف؟" سلطان به سلامت باشند، گدایی که ساکت است، گاهی کلامی بر لب می راند که بهتر است از جلوی در او را رد کنید. سلطان پرسید: چه می گوید؟ پاسخ شنید که وقتی به او می گویند، چرا جلوی سلطان و وزیر احترام نمی کنی تا صله ای بگیری؟ او می گوید که کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه! سلطان محمود که عصبانی شده بود، گفت: حالا به او خواهم گفت که دنیا دست چه کسی است! سلطان فرمان داد که یک مرغ شکم پر برای شام حاضر کنند. مرغ را آوردند و سلطان یک الماس خیلی ارزشمند داخل شکم مرغ گذاشت و گفت: "ببرید برای گدایی که به ما احترام می کند تا رفیقش بفهمد همه کاره چه کسی است." مرغ را برای گدای چاپلوس بردند، ولی از قضا آن شب وزیر هم یک بوقلمون برایش فرستاده بود و او سیر بود. به دوستش گفت: امروز چقدر کار کردی؟ پاسخ شنید: 3 سکه. گفت: "بیا این مرغ با اینکه خیلی بیشتر می ارزه، ولی 3 سکه رو بده و مال تو". گدای دیگر پاسخ داد که نمی خواهم! گفت: "دو سکه بده." جواب داد که نمی دهم. گفت: "یک سکه." گفت: "نه، این مرغ روی دستت باد کرده و باید دور بیندازیش حالا می خواهی سر من کلاه بذاری؟" گفت: "بیا مجانی برش دار که اینجا بماند بو می گیرد!" برداشت و لقمه اول را که خورد الماس را دید. گذاشت جیبش و گفت: "رفیق، شاید از فردا من رو ندیدی، ولی یادت باشد؛ کار خوبه خدا درست کنه سلطان محمود خره کیه"! فرداش سلطان دید، این گدا هست و دیگری نیست. گفت: بیاریدش داخل و از او پرسید که رفیقت کجاست؟ گفت: "دیروز همچین حرفی زد و امروز هم نیامد." سلطان با عصبانیت گفت: "تو چرا دوباره گدایی می کنی، مگه من به تو صله ندادم؟" گفت:" بله سلطان ولی چون بوقلمون وزیر را خورده بودم، دادمش به رفیقم." سلطان ابتدا ناراحت شد ولی بعد لبخندی زد و گفت: این جمله که من می گویم تو هم تکرار کن وگرنه میدهم شلاقت بزنند. بگو: "کار خوبه خدا درست کنه، سلطان محمود خره کیه!" @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشہ يڪرنڪَ بماڹ حتی اگَر در دنيايي زندڪَي میڪني ڪہ مردمش هزار رنڪَ ميشوند. ثانیه ثانیه ے "عصرتون شااااااد"🍨🍦🍧 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ‍ ⛔️ سید جیکاک آیت الله جاسوس 1️⃣ می گفت حضرت علی (ع) را در خواب دیده که مردم را به فاصله گرفتن از نفت توصیه کرده و آن را نجس خوانده است. کاغذی را به شکل دست انسان بریده و روی شانه خودش چسبانده بود. بعد زیر آفتاب دراز کشیده بود تا پوستش تیره و جای انگشتان دست روی تنش مشخص شود. به همه می گفت این جای دست حضرت علی است. این شعر را یاد مردم ساده دل و خوش باور داده بود: تو که مهر علی مِنِ دلته/ نفت ملی سی چنته؟ ( تو که عشق علی توی سینه ات است، نفت ملی را می خواهی چکار؟) 2️⃣ در مجلسی حاضران را دروغگو معرفی می کرد و هنگامی که قرار بر اثبات شد، کبریتی روشن کرد و گفت: هر کس راست بگوید این کبریت ریشش را نمی سوزاند. اول کبریت را به ریش خود گرفت که نسوخت سپس ریش تمام افراد ساده لوح حاضر را سوزاند. به مردم قبولاند که دروغ گفته اند و البته بعدها مشخص شد که ریش او مصنوعی و نسوز بود. مردم با دهان باز این کرامات او را تحسین می کردند. 3️⃣ عصای معروف داشت که با آن معجزه می کرد. وقتی به بدن کسی می زد به او شوک عجیبی منتقل می شد! جیکاک مدعی بود عصای او بهترین وسیله برای تشخیص حلال زاده بودن افراد است و با همین شگرد بسیاری از کسانی را که به دلیل مختلف می خواست از وجهه اجتماعی و قدرت بیندازد، تخریب می کرد! بعدها فاش شد که در عصای معجزه آسای مستر جیکاک جز یک پیل خشک الکتریکی و یک مدار ضعیف انتقال برق هیچ چیز وجود نداشته و جریان ضعیف برق باعث انتقال شوک الکتریکی به افراد نگون بختی می شده که مستر جیکاک هنگام تماس عصا با آنها، دکمه وصل جریان را فشار میداده ! 4️⃣ جیکاک برای اثبات حقانیت خود نیز از این عصا استفاده بسیار برد و به مردم می گفت که چون صاحب کرامت است شبها به اذن خدا نوری در پیش پایش روشن می شود تا بتواند راه را از بیراه تشخیص دهد. مردم شگفت زده بارها شب به دنبال وی راه می افتادند تا شاهد درخشش نور در پیش قدم های او باشند. همیشه حق با جیکاک بود. مردم با چشم خودشان می دیدند که جلوی پایش نور روشن می شود. 5️⃣ جیکاک مجلس وعظ و منبر برپا می کرد و آخرش هم روضه امام حسین می خواند و وسط روضه موقعی که همه داغ می شدند ناگهان عمامه خود را به درون آتشی که وسط مجلس بود پرتاب می کرد! عمامه نمی‌سوخت و جیکاک آن را به عنوان معجزه خود بیان می کرد و ادعا می کرد که سید واقعی اوست. هیچکس را به سیدی قبول نداشت چون عمامه آنها در آتش می سوخت! از اینجا بود که او به «سید جیکاک» معروف شد. وی بارها درحضور جمع کثیری از مردم، سادات را به مبارزه می طلبید و با شعبده هایی که در آن تخصص داشت مردمان شگفت زده را به خود متمایل می کرد و سادات را مغبون و منزوی می ساخت. 📕بخش هایی از اینها را جین راف گارثویت استاد کالج دارتموث آمریکا در کتاب «تاریخ سیاسی اجتماعی ایل بختیاری» نوشته است. زوایایی از شخصیت عجیب «میجر جیکاک» که از او به عنوان یکی از ماموران سازمان اطلاعاتی برون‌مرزی بریتانیا (MI6) در ایران یاد می شود. ◀️ می گویند در آغاز به عنوان چوپانی کر و لال به مدت هفت سال در ایل بختیاری به آموختن فرهنگ و زبان بختیاری می‌پردازد و پس از فراگیری آن، به عنوان یک بختیاری در منطقه نفت‌خیز مسجدسلیمان سکنی می‌گزیند. در طول حضور خود در آن منطقه با فنون شعبده‌بازی و حربه‌های دیگر، توجه مردم محلی را به جلب کرد و سرانجام خود را به عنوان یک روحانی شیعه جا زد و فرقه ای به نام طلوعیان یا سروشیان را ایجاد کرد. در این مدت علاوه بر تاثیر روی خوانین، به اشخاص ساده لوح تلقین کرده بود که وطن خاکی بی‌ارزش است و باید به فکر بهشت بود و نباید خود را درگیر امور بی ارزشی مانند نفت کنند! مامویتی که انگلیسی ها به او داده بودند. سرانجام آنقدر توطئه کرد که دولت وقت او را از ایران اخراج کرد و چه بسا بسیاری گریه کردند که حکومت ظالم در حق «سید»، ظلم کرد! 🔰 مثل تمام ماجراهای قدیمی، حقیقت و افسانه در مورد او در هم ادغام شده است اما مستر جیکاک که سید شده بود را کسی انکار نمی کند. گاهی فکر می کنم گرچه ساده لوحی، خوش دلی، کم سوادی و خرافه پرستی مردم آن روزگار جاده را برای مرد زیرک انگلیسی صاف می کرد اما در هر زمانه ای می شود «فریب» خورد. امروز شاید به سادگی آن مردم بخندیم که چقدر راحت گول می خوردند اما چه کسی می تواند با اطمینان بگوید شیطان هایی که بر کره زمین حکومت می کنند همین الان در حال فریب دادن ما نیستند و ما با دهانی باز شعبده های آنها را تحسین نمی کنیم؟ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
کاهش فشار خون و کلسترول 🔷یک ق.غ 🥄گل ختمی را در قوری بریزید و روی آن آب جوش ریخته 🔷اجازه دهیدکه به مدت ۱۵ دقیقه⏰دم بکشد 👈سپس آن را با کمی عسل 🍯 شیرین کرده و میل🍵 نمایید ••••●❥JOiN👇🏾 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌✨﷽✨ ✨ هیچ وقت به خودت مغرور نشو برگها همیشه وقتی میریزند، که فکر میکنند طلا شده اند...🍂 •••🍃🌸JOiN👇🏻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️پروردگارا امشب 💜دلی آرام ،قلبی نورانی ⭐️شفای همه بیماران ، 💜زندگی شـاد و عالی ⭐️سلامتی جسم و روان 💜نصیب همه بندگانت بفرما ⭐️ستاره‌ی بختتون روشن 💫✨🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم الهی به امیدتو باسم رب المهدی(عج) ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام تو را سپاس میگویم برای نعمتهایت. در این روز یکشنبه به همه ﺳﻼﻣﺘﯽ، ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻭ سعادت و خوشبختی را عطابفرما... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🥀 السلام علیک یاجوادالائمه بـر اخترِ نهّمیـن، هـزاران صلوات بر جلوۀ جودِ حیِّ ســبحـان صلوات   بر ابنِ رضا؛ تقی؛ بر آن حجتِ حق رخسـارِ جواد؛ ماهِ رخشان صلوات 🥀 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و 🥀 آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ▪شهادت مظلومانه امام ▪جواد علیه السلام تسلیت باد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
▪️سلام امام زمانم تسلیت ▪السلام علیک یا ▪جوادالائمه(ع) از سوگ جواد (ع) آسمان می گرید در ماتم آن سرو جوان می گرید ع ای شیعه ز دیده اشک خونبار ، ببار چون حضرت صاحب الزمان(عج) می گرید. ▪آجرک الله یا صاحب الزمان ▪شهادت امام جواد ▪علیه السلام تسلیت باد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙تلاوت آیات ۳۸ الی ۴۷ سوره «مدثر» توسط قاری بین المللی قرآن کریم «کبیر قلندرزاده» ⚜️ شروع روزتون با قرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ٢٠ تیر ماه ١۴۰۰ 🌞اذان صبح: ٠۴.١۴ ☀️طلوع آفتاب: ٠۵.۵۸ 🌝اذان ظهر: ١٣.۹ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٢۱ 🌖اذان مغرب: ٢٠.۴۲ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.١٨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
۰۰۰☝️ 🌸 یکشنبه ۱۰۰ مرتبه 💗یا ذَالجَلالِ والاِکرام💐 🌸ای صاحب جلال و بزرگواری 💗این ذکر موجب فتح و نصرت می‌شود 👇 ✍هرڪس این نمازرادر روز1شنبه بخواندازآتش جهنم وعذاب ایمن شود↻2رڪعت ؛ رکعت اول⇦حمدو3ڪـوثر رکعت دوم⇦حمدو3توحید 📚جمال الاسبوع۵۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: تورابه پنج چیزسفارش میکنم: 🍃🌸اگر مورد ستم واقع شدی ستم مکن 🍃🌸اگر به تو خیانت کردند خیانت مکن 🍃🌸اگر تکذیبت کردند خشمگین مشو 🍃🌸اگر مدحت کنند شاد مشو 🍃🌸و اگر نکوهشت کنند، بیتابی مکن 📚بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص167 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃◾️🍃 ▪یا جوادالائمه ادرکنی دل هفت آسمان امروز غمین است توگویی لحظه ی مرگ زمین است همانند پــــــدر درحجره ی خود جواد ابن الرضا(ع) مسموم کین است. ▪شهادت امام جواد(ع) ▪تسلیت و تعزیت باد. 🍃◾️🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
دعای حرز امام جواد(ع) برای جمیع حاجات دنیوی ورزق وروزی و باطل کردن سحر و طلسم بسیار مفید است "بسم الله الرحمن الرحیم" ✨يا نُورُ يا بُرْهانُ يا مُبينُ يا مُنيرُ يا رَبِّ اِكْفِنى الْشُّرُورَ وَ افاتِ الدُّهُورِ وَ اَسْئَلُكَ النَّجاةَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِى الصُّورِ✨ اى نور و اى دليل روشن و اى آشكاركننده اى نوربخش پروردگارا كفايتم كن از شرور و آفات روزگار واز تو خواهم رهايى را در روزى كه دميده شود در صور امام جواد (ع) : خود را به این دعا حرز کن که اگر لشکرهای روم و ترک را ملاقات کنی و همگی به همراه جمیع اهل زمین علیه تو قیام کنند، از ایشان به تو بدی نرسد و از همه آن ها ایمن باشی. 🔔آیت الله بهجت می فرمایند: من در مورد ختومات از استادم (مرحوم آیت الله قاضی) چیزی نمی پرسیدم، اما گاهی خود ایشان می فرمودند. از جمله سه عمل را: اول حرز امام جواد(ع) که باید به بازو بسته شود و خاصیت آن ( خصوصا برای باطل کردن سحر و طلسم) فقط در صورت بسته شدن به بازوست... آیت الله بهجت می فرمایند:«برای جلوگیری از چشم زخم یا باطل شدن سحرهمراه داشتن حرز امام جواد(ع)مفید است 📚(گوهرهای حکیمانه ص13) ❣ ...❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh