🕊 تفسیر آیه ۶ تا ۱۴ سوره علق 🕊
🍃 كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَي (۶)🍃
🍃أَن رَّآهُ اسْتَغْنَي (۷)🍃
🍃إِنَّ إِلَي رَبِّكَ الرُّجْعَي (۸)🍃
🍃أَرَأَيْتَ الَّذِي يَنْهَي (۹)🍃
🍃عَبْداً إِذَا صَلَّي (۱۰)🍃
🍃أَرَأَيْتَ إِن كَانَ عَلَي الْهُدَي (۱۱)🍃
🍃أَوْ أَمَرَ بِالتَّقْوَي (۱۲)🍃
🍃أَرَأَيْتَ إِن كَذَّبَ وَتَوَلَّي (۱۳)🍃
🍃أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَي (۱۴)🍃
ترجمه :
🍃 نه چنين است (كه مى پندارند). بى گمان آدمى طغيان مى كند.🍃
🍃چون خود را بى نياز مى بيند.🍃
🍃همانا بازگشت همه به سوى پروردگار توست.🍃
🍃آيا ديدى آن كه منع مى كند.🍃
🍃بنده اى را كه نماز مى خواند.🍃
🍃آيا انديشيده اى كه اگر (آن بنده) بر طريق هدايت باشد يا به تقوا سفارش كند. (سزاى نهى كننده او جز آتش نيست)🍃
🍃آيا انديشيده اى كه اگر تكذيب كند و روى برتابد (فقط خود را هلاك ساخته است؟)🍃
🍃آيا او نمى داند كه خداوند مى بيند.🍃
كلمه «كلاّ» يا به معناى نفى گذشته است يعنى اين گونه نيست كه انسان به ياد گذشته خود باشد كه خداوند او را آفريد و به او آموخت، پس بنده او باشد، بلكه به جاى بندگى طغيان مى كند و مانع بندگى ديگران نيز مى شود.
و ممكن است كلمه «كلاّ» به معناى حقًا و براى تأكيد باشد.
اگر انسان ظرفيّت نداشته باشد، يا ثروت او را مغرور مى كند، چنانكه قارون مى گفت: «انّما اوتيته على علم عندى» يا قدرت او را مغرور مى كند، چنانكه فرعون مى گفت: «اليس لى ملك مصر» يا علم او را مغرور مى كند. چنانكه بلعم باعورا به آن گرفتار شد. «آتيناه آياتنا فانسلخ منها» ولى اگر ظرفيّت باشد، حتى هر سه در يك نفر جمع مى شود مثل حضرت يوسف و سليمان ولى مغرور نمى شود، چون همه را از خداوند مى داند نه خود. چنانكه حضرت سليمان علیه السلام گفت: «هذا من فضل ربّى» و حضرت يوسف علیه السلام گفت: «ربّ قد آتيتنى من الملك و علّمتنى من تأويل الاحاديث» آرى خطر آنجاست كه انسان به خود بنگرد نه خدا. «أن رآه استغنى»
طغيانگر نه خدا را بنده است، نه دستورات الهى را به رسميّت مى شناسد، نه استدلال مى پذيرد و نه به نداى وجدان و ناله مظلومان گوش مى دهد.
مراد از عبدى كه نماز مى خواند «عبداً اذا صلّى» چنانكه از آيات آخر سوره بر مى آيد، رسول خداست، چون در آن آيات، آن حضرت را از اطاعت آن شخص نهى نموده است و او را به سجده و قرب دعوت مى كند. از آنجا كه اين آيات، اولين آياتى است كه بر پيامبر نازل شده، پس آن حضرت قبل از رسيدن به مقام رسالت، نماز مى خوانده است.
در احاديث مى خوانيم: ابوجهل از اطرافيان خود پرسيد: آيا پيامبر در ميان شما نيز براى سجده صورت به خاك مى گذارد؟ گفتند: آرى. گفت: سوگند به آنچه سوگند مى خوريم، اگر او را در چنين حالى ببينم، با پاى خود گردن او را له مى كنم. زمانى كه متوجه شد پيامبر در حال نماز است، تصميم گرفت با لگد بر سر مبارك آن حضرت در سجده بكوبد، همين كه نزديك شد، با حالتى عجيب عقب نشينى كرد و به مشركان گفت: وقتى به او نزديك شدم، در مقابل خود خندقى از آتش ديدم.
با اينكه مراد از «عبداً» شخص پيامبر است ولى نكره آوردن آن، به خاطر تعظيم و بزرگداشت است. «عبدًا اذا صلّى»
📌 پیام ها
🌿 انسان ناسپاس است. ما او را آفريديم و هر چه نمى دانست به او آموختيم. امّا او در برابر پروردگارش طغيان مى كند. «كلاّ انّ انسان ليطغى»
🌿 انسان به خاطر آنكه به غلط خود را بى نياز مى پندارد دست به طغيان مى زند. «ليطغى ان رآه استغنى»
🌿 بازداشتن از نماز، روشن ترين نوع منكرات است. «ينهى عبداً اذا صلّى»
🌿 حتى اگر احتمال حقانيّت دهند نبايد اينگونه با پيامبر برخورد كنند. «ان كان على الهُدى»
🌿 انسان كم ظرفيّت است و پندار بى نيازى او را مست مى كند. «ليطغى ان رآه استغنى»
🌿 علم به تنهايى كافى نيست. با اينكه به انسان علم داديم امّا طغيان مى كند. «علّم الانسان ما لم يعلم - انّ الانسان ليطغى»
🌿 غنى بودن كمال است، ولى خود را غنى ديدن زمينه لغزشهاست. «راه استغنى»
🌿 ايمان به معاد مانع طغيان است. «انّ الى ربّك الرجعى»
🌿 هر چه داريم مى گذاريم و مى رويم خود را بى نياز نپنداريم. «انّ الى ربّك الرجعى»
🌿 انسان و هستى هدفدار و به سوى خداست. «انّ الى ربّك الرجعى»
🌿 طاغوتيان مخالف نمازند. «ليطغى - ينهى عبدًا اذا صلّى» (رفتار ناروا زمانى مورد سرزنش قرار مى گيرد كه دوام داشته باشد.)
🌿 نشانه بندگى خدا نماز است. «عبدًا اذا صلّى»
🌿 طاغوت ها از بندگى خدا ناراحتند. (نه از افراد بى تفاوت و يا بنده هوسهاى خود يا ديگران) «ينهى عبدًا اذا صلّى»
🌿 نام و نشان مهم نيست، عملكردها مهم است. (نام نهى كننده و نمازگزار نيامده است.) «ينهى - صلّى»
🌿 سزاوار است كسى كه امر به تقوا مى كند خودش از راه يافتگان باشد. «كان على الهُدى او امر بالتّقوى»
🌿 ريشه طغيان دو چيز است: يكى آنكه خود را بى نياز مى بيند. «رآه استغنى» ديگر آنكه خدا را نمى بيند و گمان مى كند خدا هم او را نمى بيند. «ألم يعلم بانّ اللّه يرى»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402
🕊 تفسیر آیه ۱۵ تا ۱۹ سوره علق 🕊
🍃 كَلَّا لَئِن لَّمْ يَنتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِيَةِ (۱۵)🍃
🍃نَاصِيَةٍ كَاذِبَةٍ خَاطِئَةٍ (۱۶)🍃
🍃فَلْيَدْعُ نَادِيَه (۱۷)🍃
🍃سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ (۱۸)🍃
🍃كَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (۱۹)🍃
ترجمه :
🍃 چنين نيست (كه او مى پندارد.) اگر از كار خلافش دست باز ندارد موى پيشانى او را سخت بگيريم.🍃
🍃موى پيشانى دورغگوى خطاكار را.🍃
🍃پس او اهل محفلش را (به يارى) بخواند.🍃
🍃ما هم بزودى مأموران دوزخ را فرامى خوانيم.🍃
🍃حاشا از او پيروى مكن و سجده كن و (به خدا) تقرّب جوى.🍃
«نسفعاً» فعل است و نون تأكيد آخر آن به صورت تنوين نگاشته شده است. اين كلمه از ريشه «نسفع» به معناى گرفتن، به شدت كشيدن و سيلى به صورت زدن است. «ناصية» به معناى موى جلوى پيشانى است كه براى تحقير، آن را گرفته و مى كشند.
هنگامى كه سوره الرحمن نازل شد پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله پرسيد: چه كسى آن را براى رؤساى قريش مى خواند؟ اصحاب به خاطر برخورد تند و خشن رؤساى قريش ساكت شدند، ولى عبداللّه بن مسعود كه جثّه اى ضعيف داشت قبول كرد. همين كه نزد كعبه سران را ديد، آيات را تلاوت كرد. ابوجهل چنان سيلى به او زد كه از گوش او خون جارى گشت. او گريان نزد پيامبر آمد و حضرت غمناك شد. در جنگ بدر، عبداللّه بن مسعود در ميان كشته هاى مشركان ابوجهل را در آخرين لحظات ديد و روى سينه او نشست. ابوجهل گفت مى دانى كجا نشسته اى؟! گفت «الاسلام يعلو و لا يُعلى عليه» ابوجهل گفت به پيامبر بگو: حتى در اين حال، او مبغوض ترين فرد نزد من است. حضرت فرمود: فرعونِ موسى در آخرين لحظه ايمان آورد ولى فرعونِ من حتى در آخرين لحظه ايمان نياورد. ابن مسعود سر ابوجهل را از تن جدا و موى سر او را گرفته و نزد پيامبر مى كشيد و آيه «لنسفعاً بالنّاصية» در همين دنيا عملى شد.
كلمه «نادى» به مجلس عمومى يا تفريح گفته مى شود.
«زبانية» جمع «زبينة» به معناى مأمور است.
امام على عليه السلام مى فرمايد: ثمره علم بندگى خداست. آغاز اين سوره فرمان قرائت و تعليم با قلم بود و پايانش سجده و تقرّب است. يعنى علم مفيد، علمى است كه ما را به خدا برساند. البته راه قرب به خداوند شامل تمام كارهايى است كه با قصد قربت انجام مى شود، ليكن سجده بهترين راه قرب است.
در اين سوره كوچك سه بار كلمه «كلاّ» آمده است. يعنى بايد از توهمات و پندارهاى بى اساس پرهيز نمود.
امام رضاعليه السلام به استناد آيه «و اسجد و اقترب» فرمودند: نزديك ترين حالات انسان نسبت به خداوند حالت سجده است.
📌 پیام ها
🌿 راه توبه براى همه باز است ولى اگر توبه نكردند و دست بر نداشتند، گرفتار كيفر مى شوند. «لئن لم ينته لنسفعاً»
🌿 در برابر ستمگران تهديد لازم است.«لنسفعًا بالناصية»
🌿 دروغ و دروغ گويى ريشه ديگر خطاها و خلاف كارى است. «كاذبة خاطبة»
🌿 پشتوانه عملهاى ايذايى مخالفان، جلسات مخفيانه است. «ينهى عبدا اذا صلى - فليدع ناديه»
🌿 با اينكه مخالفان پيامبر، متشكل و سازمان يافته بودند، ولى كارى از پيش نبردند. «فليدع ناديه»
🌿 كلوخ انداز را پاداش سنگ است.«فليدع ناديه - سندع الزّبانية»
🌿 قدرت خداوند بر همه توطئه ها غالب است. «سندع الزبانية»
🌿 در برابر نهى و منع ديگران، شما اصرار بر انجام كارهاى عبادى داشته باشيد. «ينهى عبدًا اذا صلّى - واسجد»
🌿 اول برائت، بعد عبادت. «لاتطعه واسجد» (از ابوجهل هائى كه از نماز نهى مى كنند پيروى نكن و به عبادت و سجده بپرداز.)
🌿 سجده بهترين وسيله قرب به خداست. «واسجد واقترب»
🕊️🍃🕊️🍃🕊️
https://eitaa.com/tafsir_audio_Quran_1402
https://ble.ir/tafsir_audio_quran_1402