eitaa logo
کانال هیئت الزهرا سلام الله علیها
3.2هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
15هزار ویدیو
77 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج ارتباط با مدیر کانال https://eitaa.com/Kavyar114 آیدی ادمین کانال جهت تبادل 👇 @Msh1789
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خار و میخك - قسمته ۱۰.mp3
9.81M
🎙| شکستن بندها https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa 🔸در اعماق تاریک‌ترین زندان‌ها، گروهی از زندانیان با شکنجه‌های وحشیانه روبه‌رو می‌شوند، اما روحیۀ آن‌ها هرگز شکسته نمی‌شود... 🖼 قسمت دهم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال هیئت الزهرا سلام الله علیها
روایت دلدادگی قسمت ۹۹🎬: سهراب مانند انسانی مجنون به دور خود می گشت ، گاهی می ایستاد و نگاهی به دور
روایت دلدادگی قسمت ۱۰۰🎬: مرد عرب نگاهی به سرتا پای سهراب انداخت و گفت : تو جوان شوریده با گاری خالی را چکار با حاکم بزرگ کوفه ؟! سهراب که واقعاً مانده بود چه جواب بدهد ، آه کوتاهی کشید وگفت : فقط می خواستم برج و باروی قصر را ببینم ....همین مرد عرب نشانی قصر را گفت و تاکید کرد کمی جلوتر پیاده می شود و از زیر چشم تمام حرکات سهراب را زیر نظر گرفته بود و انگار حرفی گلوگیرش شده بود و بالاخره طاقت نیاورد و گفت : تو که هستی؟ اول که به سخن درآمدی ، گفتم بی شک از عجمان فارس هستی اما وقتی با زبان عربی و لهجهٔ کوفی شروع به حرف زدن نمودی ، در هویت تو شک کردم ، براستی تو کیستی ؟ عربی یا عجم؟! سهراب آهی بلند کشید و گفت : از چیزی سؤال می پرسی که خودم واقف به آن نیستم و با زدن این حرف سکوت اختیار کرد و در دریای افکارش غرق شد : براستی او که بود؟ اما اینک مهم نبود او‌ کیست.‌‌براستی آن فرشتهٔ نجات که بود؟ پس با این فکر ، نگاهی به مرد کرد و گفت : شما در اینجا مسجدی به نام مسجد سهله می شناسید؟! مرد بار دیگر خیره به سهراب چشم دوخت و گفت : مگر می شود کوفی باشی و مسجد سهله را نشناسی؟ اصلاً تو را چه کار با مسجد سهله؟! چرا حرفهایت به دنبال هم نیست ، یکبار از حاکم و عمارت حکمرانی اش میپرسی که در مرکز شهر است و بار دیگر از مسجد سهله سؤال میپرسی که چند فرسخ دورتر است... سهراب خیره به راه پیش رویش ، بدون اینکه از جنب و جوش شهر و اطرافش چیزی بفهمد گفت : با امام جماعت مسجد کاری دارم... در همین حین مرد تشکری کرد و گفت : نگه دار جوان...نگه دار پیاده می شوم...خودت هم همین راه را مستقیم بگیر و جلو برو کمی جلوتر مسجد کوفه است و درست پشت آن عمارت حکمرانی و قصر حاکم است که کنگره هایش از دور پیدا خواهد بود و به راحتی آن را پیدا می کنی... سهراب تشکری کرد و به پیش رفت...او جسمش در شهر کوفه بود و روحش دور و بر آن جوان آسمانی ،سیر می کرد. بالاخره به جلوی قصر رسید ، درب قصر بسته بود و نگهبانی از بالای درب در اتاقکی خشت و گلی او را نگاه می کرد. سهراب سرش را بالا گرفت و گفت : سلام نگهبان ، درب را باز کنید ، پیغام و امانتی مهم برای حاکم دارم... نگهبان با تعجب سراپای او را از نظر گذراند و‌گفت : کیستی و از کجا می آیی؟ ظاهرت که نشان نمی دهد شخص شخیصی باشی و آنطور ادعا می کنی حامل پیغام مهمی باشی، آخر مردی با لباس کشاورزان و گاریی زواردررفته چه کار مهمی می تواند با حاکم داشته باشد؟! ادامه دارد‌‌..... 📝به قلم : ط_حسینی 🌨💦🌨💦🌨💦🌨💦
روایت دلدادگی قسمت ۱۰۱🎬: سهراب که واقعا حال و حوصلهٔ سؤال و پرسش نداشت گفت : برو به حاکم بزرگ کوفه بگو ، شخصی از خراسان آمده ، قاصد تاجر علوی ست و برایتان امانتی آورده... نگهبان آهانی کرد و همانطور که سرباز پایین برجک نگهبانی را صدا میزد گفت : چه خبر شده که هر روز از سمت عجمان برای ما قاصد می رسد... دقایق به کندی می گذشت و سهراب کنار دیوار بلند قصر کوفه ، غروب خورشید را به نظاره نشسته بود ،با صدای قیژ ممتدی که از درب بلند شد. سهراب از عالم خیالات به حال کشیده شد و بالاخره درب قصر باز شد. سربازی که با نگاهی تحقیر آمیز سر تا پای سهراب را می نگریست گفت : وای به حالت دروغ گفته باشی، حاکم منتظرت است و‌شک دارد که تو قاصد از خراسان باشی.. سهراب از جا برخاست و گرد و‌خاک پشت لباسش را گرفت و همانطور که افسار رخش را به دنبال خود می کشید ، پشت سر سرباز راهی شد. راهرویی سنگ فرش که دو طرفش جاده های خاکی بود و با درختان بلند و سربه فلک کشیده نخل در اطرافشان فضایی غریب و آشنا را برای سهراب به تصویر می کشید.. هر چه سهراب جلوتر می رفت ، احساسش قوی تر می شد ، انگار که اینجا یادآور خاطره ای دور در ذهنش بود ، اما آنقدر ذهن سهراب درگیر اتفاقات کوچک و بزرگ بود که به این احساس بهایی نمی داد. او می خواست زودتر امانتی را بدهد و به سمت مسجد سهله حرکت کند‌. سرباز همانطور که از زیر چشم ،سهراب و‌ گاری را می پایید گفت : لازم است که این گاری رنگ‌و رو رفته را هم به دنبال خود بکشیم؟ به محضر حاکم میرویم هاا.. سهراب توجهی به حرف سرباز نکرد و دستار سرش را که با آن صورتش را پوشانیده بود ، محکم تر بست. بالاخره پس از طی مسافتی ، جلوی عمارتی که دو طرفش مشعلهای فروزان روشن کرده بودند و عمارت بزرگ و زیبایی بود رسیدند. سرباز ایستاد و‌گفت : همین جا بمان تا خبرت کنم... سهراب گفت : به حاکم بفرمایید برای گرفتن امانتی باید بیرون بیاید ، چون امکان داخل شدن گاری به داخل ساختمان نیست. سرباز نگاهی به گاری کرد و قهقه ای زد و گفت : براستی این گاری امانتی ست که به خاطر آن از خراسان را تا اینجا تاخته ای؟ عجب آدم عجیبی هستی و چه امانتی غریبی با خود آورده ای و با زدن این حرف قهقه اش بلندتر شد و داخل ساختمان شد. سهراب درحالیکه ذهنش در جای دیگر سیر می کرد ، ساختمان و اطرافش را از نظر گذارند ، او حس می کرد که اینجا را می شناسد ، ناگهان از داخل راهروی پیش رویش ،مردی بلند بالا در حالیکه عصایی زیر بغل داشت و مشخص بود یکی از پاهایش قطع شده، با لباسی گرانبها و زربافت که در نور انبوه مشعل‌های داخل راهرو می درخشید ، به طرف سهراب می آمد. سهراب دانست که او‌ حاکم کوفه است ، به رسم ادب ، سرش را پایین انداخت و خیره به سنگفرش زیر پایش شد... ادامه دارد.... 📝 به قلم :ط_حسینی 💦🌨💦🌨💦🌨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
16.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽برکات سلام به امام زمان علیه السلام رودرزندگیت وارد کن .... اللهم عجل لولیک الفرج🌹https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وقایع آخرالزمان1.mp3
48.28M
حتما حتما گوش بدیم ۴ قسمت رو و ۲۸ تا ۳۸ ۴۵ تا۶۰ تیکه تیکه موضوع عوض میشه کامل گوش بده هر ۴ صوتی رو ( قسمت 1 از 4 ) علائم ظهور و جهان پس از ظهور به شدت توصیه میشه ۴ صوتی رو گوش بدیم کامل شگفت انگیز و بی نظیر ✅ درانتشاراین فایل بکوشیم ✅ وقــایــع آخــرالـزمــانــی نشر به نیت یاری حضرت https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa
وقایع آخرالزمان 2.mp3
41.76M
( قسمت 2 از 4 ) بی نهایت شنیدنی فقط از دست ندید قسمت اول یعنی دقیقه یک تا ۴۰ که بی نظیره ۴۱ تا ۶۹ هم روحتون تازه میشه مخصوصا ۴۳ تا ۴۶ و ۴۶ تا آخر بی نظیره بی نظیر ✅ درانتشاراین فایل بکوشیم ✅ وقــایــع آخــرالـزمــانــی در ایــران https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa نشر به نیت یاری حضرت
وقایع آخرالزمان3.mp3
50.4M
( قسمت 3 از 4 ) ثانیه ۲۰ به بعد عهدی در عالم ذر فوق العاده شنیدنی دنیای پیش از ظهور و پس از ظهور ✅ درانتشاراین فایل بکوشیم ✅ نشر به نیت یاری حضرت. https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa
وقایع آخرالزمان4.mp3
46.2M
زندگی تون متحول میشه و نگاهتون به خدا و خودتون و حضرت زیباتر میشه قسمت اول رو به هیچ وجه از دست ندید کامل ۴ تا رو گوش بدید همه چی براتون روشن میشه مسائل روز جهان ایران عالم ذر علائم دنیای پس از ظهور ( قسمت 4 از 4 ) ثانیه ۵۰ به بعد دقیقه ۲ و اینکه چگونه هر یک از ما میتونیم یگوشه از کار رو بگیریم بسیار شنیدنی و کاربردی برای همه ی اقشار جامعه https://eitaa.com/tahataneaatahataneaa ✅ درانتشاراین فایل بکوشیم ✅ وقــایــع آخــرالـزمــانــی نشر به نیت یاری حضرت