#امام_خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی پس از حادثه عبرت انگیز شکست آمریکا در صحرای #طبس در ۵ اردیبهشت ماه ۱۳۵۹ در سخنانی ماندگار فرمودند: "آیا جز این بود که یک دست غیبی در کار است؟ چه کسی هلی کوپترهای آقای کارتر را ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند. شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست”.
( #آمریکا_هیچ_غلطی_نمیتواند_بکند)
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
غیورمردی که پیکر #شهید_حججی را شناسایی کرد، آسمانی شد
🔻سردار مدافع حرم «#حاجمهدی_نیساری» در شب ۲۱ ماه رمضان آسمانی شد. #سردار_نیساری فردی بود که برای شناسایی پیکر « #شهید_حججی»به مقر داعش رفت و از «#سیدحسن_نصرالله» لقب #پهلوان_مقاومت را گرفت.
ماموریت ویژه سردار نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید محسن حججی
بعد از شهادت حججی تا مدتها، پیکر مطهرش در دست داعشیها بود تا اینکه قرار شد حزبالله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند. داعش هم پیکر محسن و دو شهید حزبالله را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزبالله را آزاد کند.
به من گفتند:
«میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر محسن را شناسایی کنی؟»
میدانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند اما آن موقع، محسن برایم از همه چیز و حتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم. با یکی از بچههای سوری بهنام حاج سعید از مقر حزبالله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود، با اسلحه ما را میپایید.
پیکری متلاشی و تکهتکه را نشانمان داد و گفت:
«این همان جسدی است که دنبالش هستید!»
میخکوب شدم. از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه، خشک شدم.
رو کردم به حاج سعید و گفتم:
«من چهجوری این بدن را شناسایی کنم؟! این بدن اربا اربا شده، این بدن قطعه قطعه شده!»
بیاختیار رفتم طرف داعشی. عقب رفت، اسلحهاش را مسلح کرد و کشید طرفم. داد زدم:
«پستفطرتا، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دستهاش؟!»
حاجسعید حرفهایم را تندتند برای آن داعشی ترجمه میکرد. داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند، میگفت:
«این کار ما نبوده. کار داعش عراق بوده.»
دوباره فریاد زدم:
«کجای شریعت محمد آمده که اسیرتان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!»
داعشی به زبان آمد و گفت:
«تقصیر خودش بود. از بس حرصمون رو درآورد. نه اطلاعاتی بهمون داد، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کرد که از خونش بگذریم. فقط لبخند میزد!»
هرچه میکردم پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم:
«ما باید این پیکر رو برای شناسایی دقیق با خودمون ببریم.»
اجازه نداد. با صدای کلفت و خشدارش گفت:
«فقط همینجا.»
نمیدانستم چه بکنم. شاید آن جنازه، پیکر محسن نبود و داعش میخواست فریبمان بدهد.
در دلم متوسل شدم به حضرت زهرا علیهاالسلام. گفتم:
«بیبی جان! خودتون کمکمون کنید، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.»
یکباره چشمم افتاد به تکهاستخوان کوچکی از محسن. ناگهان فکری توی ذهنم آمد. خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم بههم زدن، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاجسعید اشاره کردم که برویم.
نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزالله. از ته دل خدا را شکر کردم که توانستم بیخبر از آن داعشی، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.
وقتی برگشتیم به مقر حزبالله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.
دیگر خیلی خسته بودم. هم جسمی و هم روحی. واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردای آن روز حرکت کردم سمت دمشق. همان روز خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزبالله، پیکر محسن را تحویل گرفتهاند.
به دمشق که رسیدم، رفتم حرم بیبی حضرت زینب علیهاالسلام. وقتی داخل حرم شدم، یکی از بچهها آمد و گفت:
«پدر و همسر شهید حججی به سوریه آمدهاند. الان هم همین جا هستن، توی حرم.»
من را برد پیش پدر محسن که کنار ضریح ایستاده بود. پدر محسن میدانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم.
تا چشمش به من افتاد، جلو آمد و مرا در بغل گرفت و گفت:
«از محسن خبر آوردی.»
نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا اربا را تحویل دادهاند؟! بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
گفتم:
«حاجآقا، پیکر محسن مقر حزبالله لبنانه. برید اونجا خودتون ببینیدش.»
گفت:
«قَسَمَت میدم به بیبی که بگو.»
التماسش کردم چیزی از من نپرسد. دلش خیلی شکست.
دستش را انداخت میان شبکههای ضریح حضرت زینب علیهاالسلام و گفت:
«من محسنم رو به این بیبی هدیه دادم. همه محسنم رو. تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تار مویش رو برام آوردی، راضیام.»
وجودم زیر و رو شد. سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود. به سختی لب باز کردم و گفتم:
«حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علیاکبر علیهالسلام اربا اربا کردن.»
هیچ نگفت. فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت:
«بیبی، این هدیه رو قبول کن.»
▫️هرگز شهدایی را که امنیتمان را مدیونشان هستیم، فراموش نکنیم.
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | طوفان شن
🌀بهمناسبت سالروز شكست آمريكا در تجاوز به ايران در صحرای #طبس
📥 سایر کیفیتها👇
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=26252
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥خیانت #بنی_صدر در عملیات #طبس (عملیات پنجه عقاب)
🔻با اینکه هلیکوپترهای آمریکایی در صحرای طبس زمین گیر شده بودند، بنی صدر در اقدامی عجیب دستور بمباران آنها را داد!
ظاهرا اسنادی در این هلیکوپترها بود که آمریکاییها نمیخواستند افشا شود ...
" برشی از مستند «نیمه شب ۲۴ آوریل»"
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ روز
✅ نکات کلیدی جزء بیست و سوم قرآن کریم
❌بهترین فرصته ببینیم قرآن چی گفته و بهش عمل کنیم❌
❗️نکات مهمش را بخاطر بسپار❗️
#بهار_قرآن
#ماه_رمضان
#ماه_مبارک_رمضان
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr
🔴 روزهداری یا کمک به فقرا؟
میگن آقا مگه روزه نمیگیری که حال فقرا رو درک کنی؟ با نخوردن تو هیچ گرسنهای سیر نمیشه. الکی به خودت زحمت نده. برو عملی به یاد فقرا باش
🔻نکته اولی که تو این سوالات وشبهات باید بهش توجه کرد اینه که پیشفرض اکثر این سوالات و شبهات اصلا غلطه. یعنی ما بخاطر درک حال فقرا روزه نمیگیریم. شاید یکی از نتایج روزه گرفتن درک حال فقرا باشه. اما دلیل اصلی روزه گرفتن این نیست.
🔻وقتی این پیشفرض غلط درباره روزه رو قبول بکنیم که روزه برای درک حال فقراس، اون موقع کلی شبهه دیگه هم بوجود میاد، مثلا میگن فقرا نون و غذا ندارن بخورن، آب که میتونن بخورن. پس میشه آب خورد. یا روزه برای قدیماس که اکثر مردم هیچی نداشتن بخورن، الان که وضعیت بهتر شده دیگه روزه باید برداشته بشه. و از این قبیل حرفها
🔻حالا چرا باید روزه بگیریم؟
بههمون دلیلی که باید نماز بخونیم، خمس بدیم، زکات بدیم، حج بریم و واجبات دیگه رو انجام بدیم. چون مسلمونیم و دینمون اسلامه، دین اسلام یه سری قانون و مقررات داره که توسط خداوند تبارک و تعالی که خالقمون هست وضع شده و گفته باید این کارارو انجام بدی. ماهم باید انجام بدیم، تمام.
خدا کجا گفته؟ تو قرآن، سوره بقره آیه183
(ای کسانی که ایمان آوردید، روزه بر شما واجب شده همونطور که بر پیشینیان شما واجب شده بود، شاید باتقوا شوید)
🔻تو این آیه نه بحث فقرا اومده، نه چیز دیگه. گفته خدا واجب کرده. اگرم بخوایم دلیلی برای روزه گرفتن بیاریم، و فلسفه روزه رو بیان کنیم همون چیزی که تو آیه گفته رو باید مطرح کنیم. یعنی باتقوا شدن. حریم الهی رو مراقبت کردن. کنترل نفس پیداکردن. که بحث مفصلی میطلبه از اساتید اخلاق
حسین دارابی
↶【به ما بپیوندید 】↷
https://eitaa.com/tahavaliasr
@tahavaliasr