🔴ترامپ ولکن تصاحب کانادا، پاناما و گرینلند نیست!
رئیسجمهور منتخب آمریکا در پیامی در رسانههای اجتماعی خود، بعد از تبریک کریسمس، مجددا تلاش کرد لزوم تصاحب قلمرو و داراییهای کانادا، پاناما و گرینلند را به نفع منافع آمریکا توجیه کند. او نوشت:
کریسمس بر همگان مبارک، از جمله سربازان فوقالعاده چین که با عشق اما به صورت غیرقانونی کانال پاناما را اداره میکنند. (جایی که ۱۱۰ سال پیش ما برای ساخت آن ۳۸ هزار نفر را از دست دادیم.) و همیشه اطمینان حاصل میکنند که ایالات متحده میلیاردها دلار برای «تعمیرات و نگهداری» هزینه کند، اما در مورد «هیچ چیز» حق اظهار نظر نداشته باشد.
همچنین به جاستین ترودو، فرماندار کانادا، که مالیات شهروندانش بسیار بالاست، اما اگر کانادا ایالت پنجاه و یکم ما شود، مالیاتهای آنها بیش از ۶۰ درصد کاهش خواهد یافت، تجارتهایشان بلافاصله دو برابر خواهد شد، و به شکلی بینظیر در جهان از لحاظ نظامی حفاظت خواهند شد.
به همین ترتیب، به مردم گرینلند، که برای اهداف امنیت ملی ایالات متحده ضروری هستند و میخواهند ایالات متحده در آنجا حضور داشته باشد و ما هم خواهیم بود!
🇺🇸https://eitaa.com/tahlil30yasi
👇👇👇👇👇👇
🇺🇸بیان کلی:
1️⃣بیش از یک قرن از ساخت کانال پاناما میگذرد آبراهه ای که با اتصال دو اقیانوس اطلس و آرام، تحولی در حمل و نقل دریایی ایجاد کرد.
2️⃣در گذشته کشتیها برای عبور از اقیانوس آرام به اطلس مجبور بودند آمریکای جنوبی را دور بزنند اما پس از ایجاد این کانال بهطور مستقیم از اروپا به آمریکا و از آنجا به آسیای شرقی میروند.
3️⃣این کانال که در جریان یکی از بزرگترین و دشوارترین پروژههای مهندسی در جهان ایجاد شد یکی از سرشناسترین و مهمترین آبراههای جهان محسوب میشود.
4️⃣کانال پاناما ۷۷ کیلومتر طول دارد و از باریکه ای در قلب کشور پاناما در آمریکای مرکزی گذر میکند. کلمبیا، فرانسه و بعداً ایالات متحده قلمرو اطراف کانال را در طول ساخت و ساز آن کنترل کردند. فرانسه، کار بر روی این کانال را در سال ۱۸۸۱ آغاز کرد. اما بهدلیل عدم اعتماد سرمایهگذاران درپی مشکلات مهندسی و نرخ بالای مرگ و میر کارگران متوقف شد. سپس این ایالات متحده بود که زمام این پروژه را در ۴ مه ۱۹۰۴ به دست گرفت و عاقبت کانال را در ۱۵ اوت ۱۹۱۴ افتتاح نمود.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
از آنجا که از قرن ۱۶ میلادی منطقه ی آمریکای مرکزی و جنوبی در سیطره ی کامل اسپانیایی قرار گرفت برای اولین بار امپراتور مقدس روم و پادشاه اسپانیا سال ۱۵۳۴ م به فکر ساخت آبراهه ای در منطقه پاناما برای اتصال دو قاره اطلس و آرام افتادند تا از یک طرف این کار هم موجب تسهیل سفر کشتی ها بین اسپانیا و پرو شود و هم موجب برتری نظامی اسپانیا بر پرتغال گردد.
اما عملا اتفاقی نیفتاد....
خب
کلمبیایی ها در اواخر قرن نوزدهم تصمیم گرفتند با کمک یک شرکت فرانسوی آبراهه ی پاناما را حفر کنند به طوری که مهندسان فرانسوی این شرکت از سال ۱۸۸۱ الی ۱۸۹۴ تمام تلاش خود جهت تاسیس این کانال را انجام دادند اما به دلایل ذیل کارشان ناموفق و نیمه تمام رها شد:
۱.آب و هوای شدیدا بارانی منطقه
۲.جنگل های انبوه و درختان زیاد در مسیر
۳.انبوه حشرات و مارهای سمی منطقه که موجب بیماری و مرگ و میر شدید کارگران شده بود.
۴.شیوع تب زرد و نیش پشه مالاریا بین کارگران بطوری که ماهیانه ۲۰۰ کارگر را به کام مرگ میفرستاد.
پس از ناکامی فرانسوی ها در احداث کانال، تئودور روزولت( بیست و ششمین رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا) که طرفدار سرسخت قدرت دریایی و افزایش پایگاه های دریایی ایالات متحده بود شروع به سخن گفتن و حمایت از احداث سریع و حتمی این کانال زد زیرا معتقد بود ساخت آن قدرت دریایی آمریکا را دوبرابر میکند.
وی در سال ۱۹۰۲ کنگره را متقاعد کرد که ایالات متحده با هزینه ی خود کار نیمه تمام فرانسوی ها را تمام کند.
دولت آمریکا که بسیار عجله داشت در سال ۱۹۰۲ با پیشنهاد ده میلیون دلار و سالیانه ۲۵۰ هزار دلار بابت اجاره منطقه ی پاناما با دولت کلمبیا وارد مذاکره شد اما کلمبیایی ها که از نفوذ آمریکایی ها در کشور خود بیم داشتند پیشنهاد آنان را نپذیرفتند.
اینجا بود که آمریکایی ها به فکر تجزیه منطقه ی پاناما از کشور کلمبیا جهت نیل به اهداف خود افتادند!
توطئه ی آمریکایی ها جهت استقلال پاناما شروع شد؛ توضیح اینکه از سال ۱۸۹۹ الی ۱۹۰۲ شبه نظامیان لیبرال پاناما طی یک جنگ داخلی مشهور به جنگ هزار روزه با دولت کلمبیا سعی کرده بودند تا پاناما را از این کشور مستقل کنند اما شدیدا توسط دولت کلمبیا با حمایت آمریکا سرکوب شدند اما از زمانی که کلمبیا پیشنهاد آمریکایی ها را نپذیرفت این ایالات متحده بود که تلاش کرد این شورش استقلال طلبانه را مجددا زنده و اینبار حمایت کند!
آمریکایی ها با کمک همان شرکت فرانسوی که در انتقال عملیات ساخت کانال به آمریکایی ها سود میبرد، با شخصی پانامایی به نام فیلیپ ماریا که لابیست اصلی شرکت و سهامدار آن بود ملاقات کرده و با پرداخت صد هزار دلار رشوه به وی او را مجاب کردند تا با کمک مانوئل آمادور( رهبر جنبش استقلال طلبان پاناما) دست به شورش تازه ای جهت استقلال پاناما بزنند!