🔸توماس فریدمن گفت: عربستان توجه خاصی به فلسطینی‌ها ندارد یا شناخت زیادی از جزئیات این روند مسالمت آمیز ندارد. اگر بایدن توافقی را امضا کند که شامل فلسطینی‌ها نباشد این یک هدیه ژئو سیاسی مجانی به نتانیاهو است. 🔸این نویسنده معتقد است که بایدن این کار را نمی‌کند چرا که انقلابی را در داخل حزب ترقی‌خواه ایجاد کرده و تصویب این معامله در کنگره را پیچیده می‌کند. کریس وان هولن، سناتور دموکرات آمریکایی گفت: برای بایدن تبلیغ چنین توافقی در کنگره دشوار خواهد بود. مساله اصلی که دموکرات‌ها خواهان آن هستند این است که این پیشنهاد شامل بندهای واضح و قابل اجرایی باشد که راهکار تشکیل دو دولت را حفظ کند و با خواسته‌های جو بایدن که می‌خواهد فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها از آزادی و حقوق مساوی برخوردار باشند، همسو باشد. این مسائل برای صلح دائم در خاورمیانه مهم است. 🔸فریدمن معتقد است کمترین چیزی که عربستانی‌ها و آمریکایی‌ها از نتانیاهو در ازای یک هدیه بزرگ برای عادی‌سازی روابط با یک کشور عربی مسلمان می‌خواهند، چهار مساله است: عدم الحاق کرانه باختری، عدم گسترش شهرک سازی در کرانه باختری در خارج از شهرک‌های موجود، عدم مشروعیت بخشی به کانون‌های شهرک سازی و انتقال مناطق فلسطینی در مناطق «ج» به مناطق «الف» و «ب» و قرار دادن آن تحت کنترل تشکیلات خودگردان بر اساس شروط توافق اسلو. تشکیلات خودگردان نیز باید توافق عادی‌سازی روابط میان عربستان و اسرائیل را تایید کند. 🔸فریدمن گفت: تشکیلات خودگردان فلسطین در وضعیتی نیست که در حال حاضر وارد مذاکرات صلح شود؛ اما دولت افراطی‌ها در اسرائیل برای دستیابی به مقدار بیشتری از مناطق کرانه باختری تلاش می‌کند و نیاز شدیدی به توقف فوری این مساله وجود دارد. مذاکرات طولانی خواهد بود و احتمالا چند ماه مذاکره بین آمریکایی‌ها، عربستانی‌ها، اسرائیلی‌ها و فلسطینی‌ها طول بکشد. اگر بایدن تصمیم بگیرد این معامله را مطرح کند به نفع آمریکا، اسرائیل و عربستان خواهد بود و امید فلسطینی‌ها به راهکار تشکیل دو دولت را از بین خواهد برد. این یک مساله بسیار بزرگ است. محلل

ناتو با پهپادهای انتحاری به مسکو حمله کرد....

آمریکای جنوبی، حیاط خلوت آینده ایران #تحلیل_مهم #تحلیل_اختصاصی ایران_شهرخورشید برای اولین بار در طول تاریخ ، ایران می‌تواند به تنهایی در یک قاره بزرگ غیر از آسیا نفوذ و تسلط تمدنی انحصاری داشته باشد. حتما اخبار این روزهای دنیا را دنبال می‌کنید. یک رقابت جهانی بین دو بلوک شرق و غرب برای تسلط بر کشورهای دنیا و حذف رقیب مقابل در حال انجام است. در 80 سال گذشته، آمریکا به عنوان یک ابرقدرت بزرگ در جهان معرفی شده و حتی توانسته بود با حذف شوروی، 3 دهه حکمرانی بر جهان تک قطبی را نیز تجربه کند. اما با تغییر نظم دنیا و شرایط کنونی آن به جایی رسیده ایم که آمریکا مجبور است متحدان اروپایی خود را قربانی کند تا بتواند در نظم آتی دنیا در مقابل محور شرق حرفی برای گفتن داشته باشد و به سرنوشت شوروی دچار نشود. در این میان هرچه می‌گذرد رقابت ها تشدید می‌شود و فضای حرکتی خلاقانه برای رقبا به شدت محدود می‌شود. در این میان قدرت های برتر تنها می‌توانند از داشته های گذشته خود به عنوان یک امتیاز و اهرم تاثیر گذاری تمدنی بهره مند شوند. بهترین مثال برای این گفته قاره آفریقا است. پیش از شروع جنگ اوکراین و شروع رسمی جبهه بندی بین دو بلوک شرق و غرب، کشورهای ایران، روسیه، چین در آفریقا حضور پیدا کرده و توانسته بودند به کمک مردم آفریقا آمده و استعمار گران غربی را از بسیاری از کشورهای آفریقایی بیرون کنند.(یا حداقل زمینه این اتفاق را مهیا کنند) امروزه آمریکا و متحدانش با هر روشی که بتوانند سعی خواهند کرد جلوی این اتفاق را بگیرند. به همین دلیل آمریکا به شدت سعی کرده چین را از سمت دریا محاصره کند و سعی می‌کند روسیه را نیز در اوکراین مهار کند و با افزایش تحرک و جابجایی ادوات و تجهیزات جنگی و حضور گسترده نظامی در منطقه خلیج فارس سعی می‌کند برای ایران یک سد رفتاری ایجاد کند تا با مشغول کردن ایران جهت پاسخ به این اقدامات و امنیتی کردن منطقه، ایران را تا حد ممکن مهار کند تا شاید با این کارها دیگر تجربه شکست عظیم آفریقا در سایر نقاط دنیا تکرار نشود. زیرا با مهار قدرت های بلوک شرق دیگر فرصت لازم جهت شکل گیری جبهه های جدید نیابتی در سایر کشورها، کمتر پیدا می‌شود. امروزه به دلیل همین اقدامات و تمرکز آمریکا و متحدانش بر محاصره شدید چین و روسیه، دیگر برای چین و روسیه بسیار مشکل است که بتوانند آنطور که در آفریقا حضور دارند در سرزمين جدیدی مانند حیاط خلوت آمریکا یعنی آمریکای جنوبی نیز حضور یابند. اما برای ایران همه چیز فرق می‌کند. ایران با توجه به یک نقشه راه قدیمی بسیار هوشمندانه جهت حضور در حیاط خلوت آمریکا، امروز جایگاه و فرصت ویژه ای برای افزایش گستره نفوذ تمدنی خود در آمریکای جنوبی را دارد در 15 سال گذشته چین و روسیه از ترس تحریم ها و دشمنی آمریکا و ناتو جرات نداشتند در آمریکای جنوبی حضور موثری غیر از ورود اقتصادی پیدا کنند اما در این دوران ایران با حمایت کامل از ونزوئلا در مقابل آمریکا، یک شروع طوفانی در این قاره بزرگ را کلید زد. هرچند در دولت گذشته به دلیل سیاست های ذلیلانه لیبرالی کلیدساز، تا حد امکان سعی شد این روابط تعطیل شود اما بازوی نظامی حاکمیت ایران در خارج از کشور یعنی سپاه قدس( و سایر ارگان های حاکمیتی فعال در بخش تمدنی) به فرماندهی سردار بزرگ در کشورهای مختلف آمریکای جنوبی حضور پیدا کرد. در تمام این سالها یک جنگ قدرت بین ایران و آمریکا در این کشورها وجود داشت و هیچ کدام از طرفین هم،مایل به رسانه ای کردن نتایج آن نبودند. آمریکا برای حفظ آبرو و حریم خصوصی خود و ایران برای جلوگیری از سو استفاده رسانه ای دشمنان خود و ایجاد فشار بیشتر رسانه ای بر ملت ها در رابطه با این هماورد سکوت کرد. حتی خبر حضور گسترده ایران در این قاره می‌توانست به نوعی حساسیت چین و روسیه را نیز در بر داشته باشد و در جای دیگر از آن ها نیز واکنش منفی داشته باشیم . به هرحال تعارف نداریم هیچ کشوری(بجز یاران محور مقاومت) مایل نیست ایران تا به این اندازه قدرت پیدا کند. اما امروز دیگر شرایط فرق می‌کند. به علت خیمه سنگينی که بلوک غرب بر روی چینی ها زده اند و جنگ روسیه و محاصره این دو،ایران به تنهایی با خیال راحت می‌تواند حضور تمدنی خود را در این قاره علنی کند. بعد از آنکه عملیات تاریخی و فوق استراتژیک نیروی دریایی ارتش ایران در سفر به دور دنیا رقم خورد و نیروی دریایی ایران به عنوان پنجمین کشور بزرگ دنیا که توانسته این سفرهای فرا قاره ای انجام دهد. دیگر با خیال راحت حضور و اتحاد خود با کشورهای آمریکای جنوبی را علنی تر کرد. (ادامه مطلب در پست بعدی.. 👇 )

زیرا امروز نه چین و نه روسیه، نه کشورهای اروپایی و عضو ناتو و نه حتی خود آمریکا آنچنان فراغت بال دارند تا بتوانند پا به پا در کنار ایران حضور پیدا کنند. توجه بفرمایید که برای نفوذ تمدنی، شما باید بتوانید هر سلاح یا محموله ای را که نیاز میدانید بدون خطر به کشور طرف بفرستید. تا وقتی این ارتباط شکل نگرفته باشد و ایمنی آن تامین نشده باشد هنوز نمی‌توانید ادعا کنید که در جای دیگر میتوانید نفوذ تمدنی گسترده داشته باشید زیرا براحتی توسط دشمنان این خط ارتباطی قطع و نفوذ شما سرکوب خواهد شد. امروز در دنیا تنها ایران است که در مقابل زیادی خواهی آمریکا و ناتو در دریا به طور مستقیم پاسخگو است. نه چین و نه حتی روسیه (ای که در جنگ با ناتو قرار دارد) هم جرات توقیف کشتی های آمریکایی را ندارد اما ایران به پشتوانه سالها تجربه و موقعیت ژئوپلیتیکی عالی، در پاسخ به توقیف کشتی های ایرانی توسط آمریکا، توانسته براحتی کشتی های غربی را جلوی چشم ناوهای آمریکایی توقیف کند و در جلوی چشم تمام دنیا آمریکا را تحقیر کند و به نوعی بازدارندگی خوبی ایجاد کند. زیرا آمریکا نمی‌خواهد هر روز تحقیر شود!!! امروز اگر یک نفتکش ایرانی توسط آمریکا توقیف شود، تمام دنیا منتظر است که بزودی ایران پاسخ آن را بدهد. کار به جایی رسیده که با تهدید فرمانده نظامی ایران، شرکت های آمریکایی جرأت تخلیه نفت ایران را از نفتکش توقیفی در سواحل خود آمریکا ندارند زیرا می‌داند ایران مقابله به مثل می‌کند و بزودی باید تاوان چند برابری بدهند این بازدارندگی را در کنار حضور اقیانوسی نیروی دریایی ایران قرار داده و تاثیر آن را با امتیازات حضور یک دهه ای ایران در کشورهای آمریکای جنوبی جمع بندی کنید. اینجاست که متوجه اهمیت قرارداد های جدید و مهم نظامی ایران با کشورهای آمریکای جنوبی می‌شوید. فریاد های آمریکا و احساس خطر شدید این کشور به این دلیل است که بعد از گذشت بیش از یک قرن ونیم، یک کشور توانسته به صورت گسترده وارد حیاط خلوت آمریکا شود و نه تنها حضور پیدا کند بلکه به دنبال اقدامات تمدنی از جمله ملت سازی باشد. در 10 سال آینده یک فرصت طلایی بی نظیر برای ایران عزیز ما مهیا است که بتواند با مقابله با آمریکا و با استفاده از ابزار های تمدنی ضد استکباری خود و تاثیرگیری از نفوذ گفتمان اسلامی و شیعی خود (مبارزه با ظلم‌ در هر شرایطی)، کشورهای آمریکای جنوبی را به متحدان اصلی خود در آن سوی کره زمین تبدیل کند. با توجه به نتایج مثبت درگیری ایران با آمریکا در منطقه خاورمیانه ، آن هم در زمانی که به هیچ وجه قدرت کنونی را نداشت، می‌توانیم امیدوار باشیم که با وجود قدرت کنونی و مشکلات شدید هژمون آمریکا، یک پیروزی شیرین را تجربه کنیم. آمریکا زمانیکه به منطقه ما آمد و عراق و افغانستان را اشغال کرد که در اوج قدرت خود بود و تمامی کشورهای دنیا حتی چین و روسیه با وی همراه بودند، آن زمان ایران به تنهایی با همت مردان مقاومت خود توانست به جایگاه برتر امروز برسد. اما امروز آمریکا در سراسر دنیا دچار درگیری های گسترده است ( که اگر در هرکدام شکست بخورد بهای بسیار زیادی می‌پردازد) و سایر قدرت های دیگر دنیا نیز به میزان زیادی درگیر تغییر نظم جهانی و سقوط هژمون آمریکا هستند. اینجاست که فرصت طلایی ایران خودش را نشان می‌دهد. سابقه کار تمدنی ایران و پروژه موفق ملت_دولت سازی ایران در دو قاره بزرگ به ما تجربه و اعتماد به نفس کافی جهت ایجاد شاخه تمدنی امپراتوری بزرگ ایران، در آمریکای جنوبی را می‌دهد. سالها هزینه دادیم تا برای چنین روزی بتوانیم از آن استفاده کنیم. پس لذتش را ببرید. منابع فوق العاده معدنی یکتا ، کشت عظیم فراسرزمینی، تامین امنیت غذایی، بازار عالی صادرات تکنولوژی و ایجاد ارتش هایی بر پایه تکنولوژی‌های نظامی ساخت ایران، ایجاد پیوند های تمدنی با گسترش اسلام در کشورهای آمریکای جنوبی که به خاطر سیاست های لیبرالی آمریکا تشنه مذهب و دین هستند و.... همگی نشان دهنده یک دهه روشن و زیبا از حضور تمدنی ایران در آمریکای جنوبی می‌باشد . شکر گذار خداوند باشیم و از همه کسانی که زیر پرچم ایران برای رسیدن به این هدف والا طی 20 سال گذشته تلاش کردند، تشکر کنیم. کسانی مانند سردار شهید که آشکارا در ونزوئلا فعالیت کردند یا همه کسانی که شاید هرگز نامی از آن ها در جایی به میان نیاید اما برای ایران بزرگ تلاش کرده اند. به دشمنان ایران می‌گوییم از دست ما عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید... یاعلی مرداد ١۴٠٢ میلاد.رضایی

اجرای دو حمله تروریستی در محله سیده زینب دمشق، افزایش حملات ایذایی داعش و تحرکات اخیر آمریکایی‌ها نشان می‌دهد واشنیگتن در تلاش است تا مجددا گروهک‌های تروریستی را در سوریه احیا کرده تا علاوه بر ثبات‌زدایی سیاسی و امنیتی از سوریه، با هدف قرار دادن مناطق گردشگری، پازل فشار اقتصادی به دمشق را تکمیل و برای تداوم حضور غیرقانونی خود مشروعیت بخرد‌. پس از وضع تحریم‌های سزار بر علیه سوریه آنها همواره تلاش کردند که یک پیوست و مکمل امنیتی برای آن طراحی کنند که شاهد افزایش حملات موشکی رژیم صهیونیستی بودیم اما ناکارامدی این حملات آنها را به فکر ایجاد یک درگیری کنترل شده با مقاومت انداخت که نشانه‌های آن را از ابتدای امسال شاهد بودیم اما عدم توانایی آن‌ها در کنترل نبرد، دشمن را وادار به تلاش برای احیای تروریسم کرده است. البته آمریکا در سال‌های پیش هم چندین بار تلاش کرد تا داعش را علی‌الخصوص در سوریه احیا کند اما اقدامات پیشگیرانه متحدین همواره مانع شده است که انشاالله اینبار هم همین خواهد بود. Muhallel

✅بندهای غروب برجام در مهر ۱۴۰۲ ۱. برداشتن محدودیت‌های سازمان ملل در زمینه تحقیق و توسعه (R&D) و تولید موشک‌های بالستیک ایران که قابلیت حمل کلاهک اتمی دارند. ۲. سازمان ملل ممنوعیت واردات و صادرات فناوری مرتبط با صنایع موشکی نظیر موشک و پهپاد با برد ۳۰۰ کیلومتر (۱۸۶ مایل) یا بیشتر را برمی‌دارد. ۳. آمریکا طبق برجام ملزم به درخواست قانونی از کنگره (لایحه) برای پایان دادن به تحریم‌ بخش‌های اقتصادی است که به عنوان بخشی از توافق هسته‌ای آن را تعلیق (Suspend) کرده بود. ۴. ایالات متحده ملزم به حذف (Remove) تحریم برخی از افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران است. ۵. اتحادیه اروپا باید تحریم‌های باقی‌مانده خود علیه برنامه هسته‌ای ایران را بردارد. Muhallel

گزینه نظامی به تنهایی یعنی تمام ...

تعطیلی کانون صرافان به دلیل تخلفات و انحرافات از اهداف، گامی در جهت احیای اقتدار حاکمیت در اقتصاد است. هر بازیگر اقتصادی -ولو خصوصی- باید در چارچوب سیاستهای ملی و در جهت منافع ملی فعالیت نماید. عدم اعمال نظارت حاکمیت بر این مهم، منافع خصوصی را در تقابل با منافع ملی قرار می‌دهد

یکی از اتفاقات بسیار مهم روزهای گذشته که در میان خبرها گم شد، سفر وزرای امور خارجه، اقتصاد و تجارت، و ارتباطات سوریه به ایران با هدف اجرایی کردن تفاهمات سفر اردیبهشت رئیس جمهور به سوریه بود. واقعیت این است که پس از موج عادی‌سازی کشورهای عربی با دمشق، برخی وعده‌ها، تفاهمات، و حتی قراردادهایی علی‌الخصوص از سوی امارات و عربستان برای بازسازی سوریه صورت گرفت اما تا این لحظه به دلیل تحریم‌های سزار و فشارهای سیاسی آمریکا، میزان آورده اقتصادی عملی این کشورها برای سوریه 0 بوده است. از سویی روسیه نیز به دلیل فشار جنگ با ناتو امکان حضور گسترده اقتصادی ندارد و این یک پنجره طلایی برای ماست تا از این فرصت در حد توان خود استفاده کنیم زیرا به علت مشکلات اقتصادی کشور، ما نیز توانایی بازسازی کامل سوریه را نداریم. از سویی عراق نیز که همواره از تحریم‌های آمریکا معاف بوده وارد کار شده و تلاش دارد در زمینه مشتقات نفت و گاز و مسائل آبی و تجاری و مرزی با دمشق همکاری کند. این هم قابل توجه آن دسته که با یک سفر سران اعراب به دمشق غش کرده و می‌گفتند سوریه پشت ما را خالی کرد و با اعراب بست! Muhallel

اخبار روزهای اخیر حاکی از تجمع گسترده نیروهای مقاومت در اطراف پایگاه التنف با هدف خلق و تثبیت معادله بوکمال - تنف است. به عبارتی هر گونه فشار و حمله به البوکمال = با هدف قرار دادن التنف. البته برخی منابع خبری تاکید دارند که مقاومت حتی برای یورشِ زمینیِ پیش‌دستانه و یا اجرای یک حمله هیبریدی پهپادی - موشکی برای انهدام تاسیسات دشمن آمادگی دارد. هر چند استراتژی ضربه دوم غالب است و از همین رو هر گونه حمله آمریکایی‌ها، قرار دادن پایگاه‌هایشان در سوریه در یک سینی و تحویل آن به مقاومت است! ما نیز در بهمن ماه پارسال در گزارش جنین تا اصفهان تاکید کردیم غده سرطانی سوریه، التنف است و تا زمانی که این تومور بدخیم وجود دارد، نمی‌توان پایانی برای فتنه‌نگری آمریکا در سوریه متصور بود. لجستیک داعش در حملات اخیر به درعا، دمشق و نفتکش‌ها در جاده سلیمه - رقه تماما از مبدا تنف است. Muhallel

*دلار گران‌تر می‌شود؟* حسین کمیل:/چند نکته عرض می‌کنم ‌و انتهای تحلیل را باز می‌گذارم! دولت چند روز گذشته اقدام به انتشار اوراق بدهی کرده. این امر یعنی دولت برای جبرای کسری بودجه سعی در چاپ اوراق نموده است.از آنجا که دولت این اقدام را دیرتر از وقت معمول انجام داده یعنی اینکه کفگیر دولت با وجود افزایش درآمدها از مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم، صادرات و گران کردن خوراک پتروشیمی‌ها،فروش نفت و غیره، به ته دیگ خورده است و انتشار بیش از حد اوراق هم یعنی تامین منابع مالی بانکها از محل خلق پول برای خرید اوراق، که این عمل بعید بنظر می‌رسد.از طرفی ساقط کردن بورس با رانت دستوری معاون اول رئیسی و متنعم شدن عده‌ای قلیل به لطف متضرر شدن اکثریتی فقیر، باعث عدم اعتماد مجدد مردم به بورس و تامین نیاز مالی دولت از این محل شده است.لذا گران کردن بنزین(جگر شیر میخواهد) و نان و افزایش قیمت ارز بیشتر از نرخ مصوب در بودجه، از راههای دولت خواهد بود. یاعلی

🎯*آقای رئیسی!بعید میدانم مجموعه استانداری ایلام جرات دعوت از ما را داشته باشند تا حرفهای جدی را بشنوید!* *حسین کمیل:/* دکتر رئیسی در انتخابات سال ۹۶که اوضاع روحانی و دولتش به لطف پیش‌خور کردن منابع کشور و امید به برجام، در حوزه معیشت و کنترل تورم به مراتب بهتر بود، توانست حدود ۱۵میلیون از رای ملت را در انتخاباتی با مشارکت ۶۰درصدی کسب نماید. پس از افتضاحات غیرقابل باور دولت دوم حسن روحانی و در پایان فاجعه‌بار و غم انگیز ۱۴۰۰ که با کاهش محسوس و بی‌سابقه مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری نمایان‌تر شد، ابراهیم رئیسی به لطف عملکردش در دستگاه قضا و حمایت خالصِ «*انقلابیونِ همیشه حاضر در انتخابات*»نهایتا ۱۷میلیون رای را کسب کرد،و برآورد آن یعنی در بهترین حالت همان جماعت سابق به او رای دادند! سوال این است : *آیا او هنوز آرای جماعت انقلابی را حفظ کرده؟* حداقل به عنوان کسی که در کمیته‌های مردمی و سیاسی استان در حوزه انتخابات و ستاد او فعالیت مستقیم داشته و با بدنه جوان مرتبطم در مورد استان ایلام می‌گویم: *بسیار بعید می‌دانم!* گزارشات ماورایی که داد مسئولین صادق را درآورده،شوآف‌های هر روزه و پوشش‌های خبری رقت‌انگیز و مشمئزکننده،انتظار جوان‌مرگ‌شده‌ی تغییر جدی در نسل مدیران و ورود نخبگان جوان به مدیریتهای میانی و اجرای گام دوم،انحلال ستادهای مردمی و قطع ارتباط دولت با بدنه طرفدار و نتیجتا کانالیزه شده انتقادات و پیشنهادات در مسیر تحویل به دولت، مدیرانی با مدیریت ضعیف و حلقه‌های خاص و بی‌درد و ... سبب شد تا تتمه اعتبار و نفوذ انقلابیون در بین مردم ایلام هم به ثمن بخس و در بازار مکاره سیاسی‌بازی‌ها آقایان حراج شود و متقابلا حمایت بدنه مردمی و غیرتشکیلاتی تا حد زیادی منقطع گردد. نمی‌دانم!شاید رئیسی به این اشتباه خود پی برده باشد و مهمترین اقدام او در استان تغییرات گسترده در رئوس مدیریت استان باشد(که در سال انتخابات بعید است)اما!!!این کار در سال دوم-سوم دولت که دیگر وقت آزمون و خطا تمام شده و نیز در هنگامه‌ای که صف فرزندان و اقوام مدیران و مسئولان در حالِ بازنشستگی کشور، طولانی است،و حضرات هم لابیهایشان را برای گرفتن پست جدید بعد از عزل انجام داده‌اند،فاقد مجالی برای جوانان گام دومی،*پخته‌شدن* و هر اقدام موثر خواهد بود! بنظر می‌رسد،پاسخ رفتار فوق در انتخابات مجلس و سپس انتخابات ریاست جمهوری نمایان گردد!! و احتمالا آنچه را در مورد تک‌دوره‌ای شدن دولت روحانی می‌دیدیم در انتخابات ۱۴۰۴ و در سپهر نه‌چندان دور دولت رئیسی خواهیم دید و البته لطفی را که ابراهیم رئیسی و اعوانش در ایلام در حق لیبرالها با حذف جریان انقلاب از صحنه سیاسی انجام دادند،ماندگار خواهد شد