🔴 استتار سوءمدیریت با مذاکره!
✍🏻 #وحید_حاجیپور در #جوان نوشت
🔰حسن تربتی، مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران در جدیدترین اظهارنظر خود درباره فرجام حقوقی قرارداد گازی ایران و پاکستان گفتهاست تهران از شکایت صرف نظر کردهاست؛ او گفته است این قرارداد از طریق رایزنی پیگیری میشود.
🔺این اظهارات در حالی راهی رسانهها شدهاست که سعی دارد یک موضوع مهم را مخفی نگه دارد و وزارت نفت با زیرکی هیچگاه درباره آن سخنی نگفتهاست. موضوع از این قرار است که ایران برای صادرات گاز به پاکستان، خط لولهای را از عسلویه به ایرانشهر احداث کرد که دارای چهار انشعاب است، یکی از این انشعابها برای صادرات گاز است که در سال ۹۲ و با دستور وزیر نفت لولهگذاری این انشعاب عقیم ماند.
🔺بارها نوشتهایم که اگر ایران آماده صادرات گاز به اسلامآباد بود، میتوانست به راحتی از پاکستان شکایت کند و از این کشور غرامت سنگینی را طلب کند. ایران خط لوله صادراتی خود را تکمیل نکرده، بدین معنا که هیچ حقی برای شکایت از پاکستان ندارد و چنانچه از این کشور به محاکم داوری شکایت میبرد، بهطور حتم بازنده بود و باید هزینههای قابلتوجهی را پرداخت میکرد؛ چراکه طبق عرف رایج در اینگونه اختلافات، چنانچه شاکی نتواند حقانیت خود را ثابت کند باید هزینههای حقوقی طرف مقابل را نیز پرداخت کند.
🔻وزیر نفت بارها گفتهاست ایران به وظایف خود عمل و خط لولهای را به ایرانشهر احداث کردهاست، در شرایطی که این گفته، یک فرافکنی و دروغ است؛ خط لولهای که وزیر نفت سعی دارد آن را بهعنوان خط لوله صادراتی جا بیندازد، خط لوله مصرفی و سراسری است که قصد داشت گاز را به استان سیستان و بلوچستان و بندر چابهار برساند. انشعابی از این خط لوله برای صادرات گاز به پاکستان در نظر گرفته شدهبود که با وجود آغاز عملیات آن در ابتدای سال ۹۲ وزیر نفت آن را متوقف کرد.
🔻با این توضیح کوتاه باید گفت اساساً ایران نمیتوانست و نمیتواند از پاکستان شکایت کند، کما اینکه آخرین فرصت شکایت هم از بین رفتهاست تا این قرارداد در یک قدمی نابودی قرار بگیرد. این قرارداد در روزهایی که نخست وزیر پاکستان بیشترین قرابت را با سعودیها و امریکا داشت امضا شد، ولی زنگنه به شکلی عجیب زیربار اجرای آن نرفت و با بهانههای عجیب، مانع اجراییشدن آن شد.
🔻اینکه مسئولان وزارت نفت امروز از پیگیری این خط لوله در قالب مذاکره میگویند، از سر تأکید بر دیپلماسی انرژی نیست، بلکه بدین دلیل است که اصولاً وزارت نفت راه حقوقی و مستدل جمهوری اسلامی ایران را برای به سرانجام رساندن پرونده گازی ایران و پاکستان، بسته است و تنها راه چاره آن است که مذاکره جدیتر شود.
🔻قراردادی که سال ۹۱ امضا شد دیگر اعتباری ندارد؛ همه چیز از بین رفت؛ قراردادی که حاصل مذاکرات ۲۰ ساله بود با یک تصمیم وزیر نفت دیگر اعتباری ندارد و حالا برای صادرات گاز به پاکستان باید مسیر ۲۰ ساله دوباره طی شود. اینجاست که میتوان تصمیم وزیر نفت را بهعنوان یکی از تصمیمات اشتباه و بزرگ مدیریتی در جمهوری اسلامی ایران، در دانشگاهها تدریس کرد و البته مورد بازخواست قرار بگیرد.
💢 نه وزیر نفت، نه معاون بینالملل او و نه مدیرعامل شرکت ملی گاز، هیچکدام علاقهای به پذیرش اشتباه بزرگ سال ۹۲ را ندارند و امروز که مذاکره تبدیل به یک اپیدمی مدیریتی در ایران شده، سعی میکنند سوار بر این موج از پذیرش قصور بگریزند.
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 انتصابهایی برای آینده!
✍🏻 #وحید_حاجیپور
🔰دو سال پیش بود که وزیر نفت پس از پیروزی حسن روحانی در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری رسماً اعلام کرد مدیرانی که به روحانی و دولت وی اعتقاد ندارند باید کنار بنشینند؛ پاکسازی نفت از مدیرانی که به روحانی رأی نداده بودند، آغاز شد؛ نه خود زنگنه و نه مدیران وی که هجمههای شدیدی علیه رئیسی داشتند، گمان نمیکردند پس از دو سال کار بهجایی برسد که مقام عالی وزارت برای تضمین آینده خود پس از کنار رفتن، از موضع خود کوتاه آمده و برای افرادی حکم صادر کند که ازنظر سیاسی در جبهه مقابل وزیر نفت قرار دارند.
🔺زنگنه طی دو ماه گذشته چند حکم صادر کردهاست چه مستقیم و چه باواسطه. او میداند پس از پایان کارش در وزارت نفت باید پاسخگوی عملکرد خود باشد، خوب میداند آیتالله رئیسی بدون آنکه بپرسد «که هستی»، سوءمدیریتها را زیر ذرهبین قرار میدهد و مسئولان خطاکار باید پاسخگوی ضررهایی باشند که به کشور تحمیل کردند؛ چه زنگنه باشد و چه مدیران وی.
🔻زنگنه در جلسات خصوصی مدام از دستگیری و بازداشت خود به دلیل سوءمدیریتهای خود ابراز نگرانی میکرد تا چندی پیش هم رسماً اعلام کرد از زندان رفتن واهمه دارد؛ زنگنه در انتخابات ریاست جمهوری، رئیسی را به سخره میگرفت، حملات عجیبی به وی میکرد و نزدیکان آیتالله را در نفت، از کار برکنار کرد.
🔹شاید زنگنه زمانی احساس خطر کرد که چندی پیش از ورود رئیسی به قوه قضائیه، برخی مدیران وی به دیدار رئیسی رفته بودند. او میداند رئیسی بیش از همه به دنبال محاکمه مقصران کرسنت است و در مبارزه با فساد با هیچ احدی تعارف ندارد.
🔻زنگنه همان کسی است که سخنان رئیسی را «نسنجیده» عنوان میکرد و بهگونهای سخن میگفت که گویی رئیسی بازیچه اطرافیان خود قرارگرفتهاست. او در همان زمان خطاب به رئیسی گفته بود: آیا شما اینچنین میخواهید از حرمت اشخاص که پاسداری از آن در قانون اساسی از وظایف رئیسجمهوری است، صیانت کنید؟
🔻وی حتی رئیسی را تهدید کرده بود که بهزودی اسنادی را منتشر خواهد کرد، اما مانند شش سال پیش تنها به «گفتن» اکتفا کردهاست و حاضر نیست اسناد را از «جیب» خود بیرون بیاورد؛ با حملات بیوقفه زنگنه به رئیسی، همان خط نیز توسط آمدنیوز پی گرفته شد بهطوریکه شخص رئیسی بهعنوان یکی از عناصر فساد در کرسنت معرفی شد!
🔹حالا از آن روزها دو سال گذشته است؛ کسی که به وی حمله میشد ریاست دستگاه قضا را برعهده گرفتهاست. زنگنه بهخوبی میداند پس از پایان وزارتش باید پاسخگوی مدیریت خود باشد، باید بگوید بابت اقداماتی که انجام داده و نداده چه دلایلی داشته است.
🔹او بهخوبی میداند در آینده چه به وجود خواهد آمد، بنابراین طی ماههای گذشته با فرافکنی و بازیهای رسانهای سعی دارد این دروغ را القا کند که بابک زنجانی و تیم پشتیبان وی که یکی از آنها «سعید جلیلی» است، قصد دارد وی را به زیر بکشانند زیرا او یگانه نگاهدار ثروت ملی ایرانیان است!
🔺قطعاً مشاوران وی به او گفتهاند با چنین بازیهای رسانهای نیز موفق نخواهد شد، پای خود را از مهلکه دستگاه قضا بیرون بکشاند پس طبیعی است مدیران اصولگرا را به کار بگیرد؛ او ابتدا برای عبدالحسین بیات حکم مدیریت در هیئتمدیره شرکت ملی صنایع پتروشیمی را صادر کرد، برای محمدرضا مقدم معاون سابق خود که دارای نفوذ بسیاری در مراجع تصمیمگیری بالادست است حکم مشاوره صادر میکند و همزمان برای دو کارشناس حکم مدیرکلی صادر میکند. نیروهایی که وی برای آنها حکم صادر کردهاست، از نظر سیاسی در مقابل وزیر نفت قرار دارند؛ زنگنه را همه میشناسند، او طاقت مدیرانی که ازنظر عقاید سیاسی با آنها همنظر باشند، ندارند حال سوابق فنی و اجرایی هر چه که باشد.
💢چنین چرخش بزرگی از زنگنه قطعاً زمینهسازی برای آینده است؛ آیندهای که خود میداند چندان روشن نیست. چرخش او بهسوی نیروهای اصولگرا میتواند واهمه وی را تبدیل به یک اطمینان از روزهای آرام کند؟
تحلیل سیاسی و جنگ نرم
🔴 چرا زنگنه هیچ وقت تحریم نمی شود؟!
📝#وحید_حاجیپور خبرنگار حوزه انرژی در #نود_اقتصادی نوشت:
🔹دو هفته پیش بود که وزارت خزانهداری امریکا چند شرکت و فرد را در فهرست جدید تحریمهای خود قرار داد؛ در این فهرست جدید از رستم قاسمی گرفته تا فرزند وی و علی قصیر- فرزند احمد قصیر- دیده میشود که به دلیل دور زدن تحریمهای نفتی در این لیست قرار گرفتهاند.
🔺اصولاً امریکاییها کسانی را تحریم میکنند که برخلاف منافع آنها اقدام میکنند؛ چه به صورت شخصی و چه به شکل فعالیتهای اقتصادی- سیاسی که قوانین امریکا را نقض میکند. به بیان سادهتر، هر فردی که منافع امریکا را تأمین کند در فهرست تحریم نیست و میتواند با خیالی آسوده به فعالیتهای خود بپردازد.
🔹این اتفاق در حالی رخ دادهاست که در فهرست افراد تحریم شده سابق و فعلی نه نامی از وزیر نفت است و نه نشانی از مدیران وی؛ گویی امریکا و وزارت خزانهداری امریکا به این مهم پی بردهاند که نه زنگنه نه تیم وی برخلاف منافع کاخ سفید قدم از قدم بر نمیدارند.
🔺ممکن است برخی بر این طبل بکوبند که تحریم وزیر نفت یک کشور اقدامی غیرعرف است که در پاسخ به این ادعا باید گفت که در دوره پیشین تحریمها، نهتنها وزیر وقت تحریم شد، بلکه تعداد بسیاری از مدیران صنعت نفت به دلیل دور زدن تحریمها، وارد فهرستی شدند که هر آن امکان دستگیری آنها در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی ایران وجود داشت.
🔹از سوی دیگر، در همین دوره محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان توسط امریکا تحریم شد که وقتی این اتفاق رخ داد، بسیاری از طرفداران دولت این تحریم را نشانه تأثیرگذاری ظریف بر صحنه دیپلماسی عنوان کردند و نوشتند ظریف به حدی برای منافع امریکا خطرناک است که تحریم شدهاست.
💢 اگر تحریم ظریف به دلیل کارآمدی بودهاست، پس فرمانده فروش نفت چرا تحریم نشدهاست؟!