⭕️۶ تیر ۱۳۶۰ سالروز سوء قصد به جان رهبر معظم انقلاب / سخنرانی امام خمینی(ره) پس از ترور نافرجام حضرت آیت الله خامنه‌ای 🆔 @YjcNewsChannel

👆👆👆 🔹 پاسخ رسایی به مصاحبه مسئول دفتر ناطق نوری ♻️ وقتی ناطق وزیر کشور بود، طبری چه مسئولیتی گرفت؟ 🔸 قسمت اول 🔰 حمید رسایی: بعد از انتشار توییتی که در آن سئوالاتی در باره ارتباط اکبر طبری و اکبر ناطق نوری پرسیده شده بود، یکی از رسانه‌های همسو با ایشان، مصاحبه‌ ای با مسئول دفتر آقای ناطق نوری (بدون اشاره به هویت وی) منتشر کرد. بابت ارائه این توضیحات سپاسگزاریم. (متن آن را اینجا yun.ir/4ykapf بخوانید) در توضیحات ارائه شده توسط دفتر آقای ناطق نوری این مطالب آمده است: ۱. توییت رسایی در راستای جریان نفاق و همراه با افترا و دروغگویی و تشویش اذهان عمومی با هدف انحراف در مسیر پرونده محاکمه طبری است. ۲. طبری فرماندار نور نبوده و "مطلقا و در هیچ دوره‌ای نه آشنایی شخصی، نه ارتباط کاری و سازمانی، چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با حوزه علمیه، دفتر جناب آقای ناطق نوری و یا شخص اقای ناطق نداشته است." ۳. ناطق نوری هیچ توصیه‌ای برای طبری نداشته و در دوره ریاست مرحوم آیت الله شاهرودی بر قوه قضاییه، مخاطرات حضور طبری را به ایشان یادآور شده‌اند که شاهدان آن موجودند. ۴. ناطق نوری از ریاست دفتر بازرسی دفتر رهبری استعفا داده و برکنار نشده است. ۵. از رسایی شکایت می‌کنیم. اکنون با توجه به توضیحات ارائه شده، چند سئوال جدید مطرح می‌شود که پاسخ به آنها می‌تواند ابهامات بوجود آمده را برطرف کند: اکبر طبری در ابتدای دهه شصت، مسئول کتابخانه منافقین در روستای متی کلای بابل بوده است که بعد از ترور برخی از فعالان انقلابی شهر توسط منافقین‌، وقتی خانه‌های تیمی منافقین مورد بازرسی نیروهای سپاه قرار می‌گیرد، طبری که در یکی از خانه‌های تیمی حضور داشته، بازداشت می‌شود اما به دلیل اینکه مستقیما اقدام مسلحانه‌ای نداشته و اظهار توبه و ندامت می‌کند، پس از مدتی آزاد می‌شود. اکبر طبری سال ۶۱ تا ۶۳ دوره سربازی را در پلیس راه نور می‌گذراند و از همان جا وقتی آقایان به شهرستان نور تردد داشته‌اند به عنوان نیروهای اسکورت پلیس راهنمایی، همراه ایشان شده و باب آشنایی‌اش را باز می‌کند و چون روابط عمومی قوی و موثری در برقراری ارتباط با افراد داشته بلافاصله پس از سربازی، به عنوان بخشدار منطقه بلده شهرستان نور منصوب می‌شود! وی در حالی به این سمت می‌رسد که آقای اکبر ناطق نوری وزیر کشور و برادر ایشان (احمد) نماینده دور اول و دور سوم به بعد مجلس از حوزه انتخابیه نور و محمود آباد بودند. طبری بعد از بخشداری در نور، مدتی به وزارت کشور می‌رود تا در دولت دوم هاشمی رفسنجانی در حالی که آقای ناطق نوری رییس مجلس و برادر ایشان، نماینده حوزه انتخابیه نور و محمودآباد بوده‌اند، فرماندار محمودآباد می‌شود! و در دوره آقای شاهرودی به قوه قضاییه کوچ می‌کند. اما قطعه دیگر این پازل، کیومرث نیاز آذری اهل بابل است. وی از سال ۶۰ تا ۶۳ رییس اطلاعات سپاه بابل (زمانی که طبری توسط نیروهای سپاه بازداشت می‌شود و پس از سربازی بخشدار بلده نور می‌شود) و پس از آن، مدتی مدیرکل اطلاعات لرستان و در دولت هاشمی رفسنجانی پس از تاسیس وزارت اطلاعات به عنوان اولین مدیرکل اطلاعات استان مازندران انتخاب می‌شود (زمانی که طبری اهل بابل، فرماندار محمودآباد می‌شود) و تا پایان دولت دوم خاتمی نیز در این سمت باقی می‌ماند. نهایتا در ابتدای دولت احمدی نژاد بعد از دو دهه، وقتی از این سمت کنار گذاشته می‌شود، با توصیه آقایان به ریاست دانشگاه‌های آزاد منطقه شمال ایران (گلستان‌، مازندران و گیلان) منصوب می‌شود. ارتباط تنگاتنگ نیاز آذری با ناطق نوری و هاشمی رفسنجانی و حضور آنها در ویلای روستای خلیل کلای نیاز آذری مسئله پنهانی نیست از جمله وقتی ناطق و هاشمی در ایام فتنه سال ۸۸ با غیبت در مراسم تحلیف بیت رهبری به آن ویلا می‌روند. ارتباط اکبر طبری با خانواده نیاز آذری و رشوه‌های اخذ شده بابت رهایی فرزند متخلف نیاز آذری، بخش کوچک این ماجرا می‌باشد. 🔺ادامه در پست بعد👇

👆👆👆 🔸 قسمت دوم 🔹 پاسخ رسایی به مصاحبه مسئول دفتر ناطق نوری ♻️ وقتی ناطق وزیر کشور بود، طبری چه مسئولیتی گرفت؟ 🔰 حمید رسایی: اکنون چند نکته و سئوال جدید درباره ارتباطات اکبر طبری: ۱. بنده در توییتی که منتشر کردم‌، هیچ اتهامی را متوجه آقای ناطق نوری نکردم و فقط سئوالات و ابهامات موجود از جمله حمایت‌های اداری از طبری و لزوم بررسی هزینه ساخت حوزه علمیه مجلل آقای ناطق در لواسان را تا حدودی مطرح کردم تا در مسیر رسیدگی پرونده مورد توجه قرار گیرد. ۲. ادعای عدم شناخت شخصی مطلق و عدم ارتباط کاری و سازمانی "مستقیم و غیر مستقیم" اکبر طبری با ناطق نوری به مزاح بیشتر شبیه است آن هم در حالی که طبری در زمان وزارت کشوری ناطق نوری، بخشدار منطقه بلده شهرستان نور شده و سپس در زمان ریاست وی بر مجلس و نمایندگی برادرش در حوزه انتخابیه نور و محمودآباد، به فرمانداری شهرستان محمودآباد منصوب می‌شود. در خصوص حامی مالی حوزه علمیه مجلل آقای ناطق نوری در لواسان و ادعای عدم حمایت طبری، لازم است با بررسی اسناد‌، ضابطان پرونده و قاضی دادگاه اعلام نتیجه کنند. ۳. ادعا شده که ناطق نوری هیچ توصیه‌ای نسبت به طبری نداشته بلکه در دوره ریاست آیت الله شاهرودی، در این خصوص هشدار داده است. اولا طبری در زمان وزارت کشوری ناطق نوری، بخشدار و در دوره ریاست مجلس وی، فرماندار محموداباد در کنار نور می‌شود که این بالاتر از هر توصیه‌ای است. ثانیا اگر آقای ناطق نوری در جایگاه حساس مسئولیت بازرسی دفتر رهبری در این خصوص و پس از نامه هشدار آمیز مرحوم آقای مروی، نکاتی را به آیت الله شاهرودی یادآور شده، مستندات آن را منتشر کند. مخاطراتی که آقای ناطق نگرانش بوده و یادآور شده چه اموری بوده؟ در صورت صحت این ادعا چرا رییس بازرسی این نهاد مهم‌، وقتی آقای شاهرودی به این مخاطرات توجه نکرده، موضوع را رها کرده است؟ ثالثا اگر ادعای مذکور را بپذیریم، صراحتا دفتر وی به سکوت ناطق نوری در دوره ریاست آقای آملی لاریجانی اذعان می‌کند! سئوال این است که چرا ناطق نوری فقط در دوره آقای شاهرودی احساس خطر کرده و درباره طبری تذکر داده‌ ولی با اینکه در دوره آقای آملی لاریجانی هم مسئولیت بازرسی را داشته اما ادعان می‌کند که این نکات را به وی یادآور نشده است؟! چرا سکوت کرده است؟ آیا مخاطراتی که در دوره آقای شاهرودی داشته در دوره اقای آملی لاریجانی برطرف شده؟ ۴. در متن توییت اول به عزل یا برکناری آقای ناطق از بازرسی اشاره نشده بلکه تعبیر "کنار گذاشتن" وی بکار برده شده. بدیهی است که استعفای آقای ناطق می‌توانست مورد پذیرش قرار نگیرد و ایشان کنار گذاشته نشود. دفتر وی درباره اینکه چرا وی به تصمیم استعفا سوق داده شد نیز چیزی نگفته است و شاید اگر به دلایل استعفا در ماه‌های نزدیک به انتخابات هم اشاره می‌شد، به جا بود. ۵. بنده برای حضور در دادگاه و طرح سئوالات مهمتر همراه با مستندات آمادگی دارم. نکته پایانی: تنها نکته اشتباه در توییت قبل، عدم فرمانداری وی در نور بود که صحیح آن بخشداری در منطقه بلده شهرستان نور و فرمانداری در محمودآباد (همجوار نور) بود. نه در توییت قبلی و نه در این متن، آقای ناطق نوری به شراکت در مفاسد اقتصادی اکبر طبری متهم نشده اما همچنان سئوال مهمتر از مفاسد طبری، این نکته است که چطور در طول این ۴۰ سال‌، کمترین حد ارتباط و همکاری با منافقین در گزینش‌های موشکافانه به درستی مورد توجه قرار می‌گرفت و مانع از استخدام یک فرد حتی به عنوان آبدارچی یک مجموعه اداری می‌شده اما اکبر طبری با این سابقه، تا این اندازه در سیستم اداری کشور ارتقا یافته است! چرا و چگونه و با چه انگیزه‌هایی؟! حتما طبری‌های دیگری هم در بدنه مدیریتی کشور حضور دارند و تحت حمایت قاصرانه یا مقصرانه افراد با نفوذی هستند و توانسته‌اند در این جایگاه‌ها و حتی رده‌های بالای نظام نفوذ کنند که امور کشور گاهی قفل می‌شود. بررسی این موضوع که سئوال اصلی مردم است به ریشه‌یابی این فساد بزرگ کمک می‌کند خصوصا حالا که اراده آیت الله رییسی در مبارزه با فساد بویژه آغاز آن از درون قوه قضاییه، سبب افزایش امید مردم به نظام اسلامی شده است، نباید به سادگی از کنار آن گذشت. ✍حمید رسایی http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

🔴 پشت پرده ارتباط رسانه ها و فعالان اصلاح طلب با دلالان ارز و سکه و خودرو / تاج زاده: دلار را چقدر گران کنیم که مجبور به مذاکره شوید؟ 🔹فعالان اصلاح طلب و رسانه هاي همسو با آن ها مدتي است با انتشار اخبار مستقيم و غير مستقيم باعث تحريك بازار مي شوند. در حالی که بعد از انتشار اخبار جدید در خصوص نقض مجدد برجام توسط اروپا مدتي فضاي بازار آرام بود و مردم واکنش خاصی به موضوع نداشتند، به نظر می رسد بالا رفتن نرخ دلار و این فضاسازی رسانه ای بدون ارتباط با مقاصد سیاسی نباشد. 🔹به طور مثال "پویا ناظران" عضو تحريريه روزنامه دنیای اقتصاد در پيامي تحريك آميز از مردم خواسته تا "ريال" نگه ندارند و پول هايشان را تبديل كنند و يا روزنامه ابتكار با انتشار طرحي مشكوك سعي در تحريك مردم همزمان با افزايش قيمت دلار دارد. 🔹اين موارد نشان مي دهد كه جريان اصلاح طلب به دنبال ايجاد فضايي است تا كشور مجبور شود احتمالا تجربه تلخ برجام را تکرار کند و سمت بی ثباتی حركت كند كه نمونه بارز آن را مي توان در توئيت تاجزاده مشاهده كرد كه تلويحا اعلام كرده "دلار را چقدر گران كنيم تا مجبور به مذاكره شويد؟" 🔹از سويي ديگر برخي نيز معتقدند احتمالا برخی رسانه ها و افراد خودشان با دلالان سكه و ارز در ارتباطند و هر قدر قيمت ها افزايش پيدا كند سود بيشتري نيز نصيب اين افراد مي شود و به این دلیل علاقه ای به ثبات بازار ندارند./خبر نیمه محرمانه http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

⬅️درس‌هایی از ۱۷ سال پرونده هسته‌ای مهدی محمدی کارشناس سیاسی: قسمت اول : «چندان خوشایند نیست اما معلوم نیست خیلی هم بد باشد. پس از ۱۷ سال که از آغاز پرونده هسته‌ای ایران می‌گذرد، دوباره در نقطه‌ای قرار گرفته‌ایم که گویی این پرونده مجددا در حال آغاز شدن است. ژوئن 2020 از این حیث چندان تفاوتی با ژوئن 2003، یعنی زمانی که آژانس در دوره مدیرکلی «البرادعی» اولین قطعنامه را علیه ایران صادر کرد، ندارد. بازیگران هم تقریبا شبیه هم هستند: یک نهاد بین‌المللی که از خود اراده‌ای ندارد و به عنوان «سگ نگهبان» قدرت‌های بزرگ عمل می‌کند، دولتی در داخل ایران که غربی‌ها را از خودشان هم قوی‌تر می‌داند و یک برنامه امنیت ملی که توقف یا کند شدن آن به اولویت غرب مبدل شده. برخی چیزها هم البته متفاوت است: شرایط بین‌المللی بویژه مناسبات میان قدرت‌های بزرگ هیچ شباهتی به سال 2003 ندارد؛ بر اثر تجربه برجام، مدل اعتمادسازی به طور کامل اعتبار خود را از دست داده، برنامه هسته‌ای ایران اگر چه بر اثر برجام آسیب ‌دیده اما بسیار بزرگ‌تر از چیزی است که سال 2003 بود و از همه مهم‌تر، تجربه 7 سال همکاری فنی با آژانس و مذاکرات سیاسی با غربی‌ها، پیش روی ما است که باید ببینیم چیزی از آن آموخته‌ایم یا نه. من چند درس را واجد اهمیت بنیادین در هر گونه طرح‌ریزی برای آینده می‌دانم. 1️⃣درس اول این است که تا جایی که به ایران مربوط می‌شود، آژانس یک نهاد پرونده‌ساز است نه یک نهاد حل مسأله. تحقیقا ایران هرگز -تاکید می‌کنم هرگز- از طریق صرف همکاری فنی و حقوقی با آژانس نتوانسته هیچ مسأله‌ای را حل‌وفصل کند. وظیفه آژانس همواره این بوده که پرونده را قطور‌تر کند تا ایران را به سمت معامله‌ای که مطلوب غربی‌هاست سوق بدهد. نه سال 2003 و نه الان، داستان غیر از این نیست. معامله‌های سیاسی با ایران هم که عمدتا زیر عنوان اعتمادسازی انجام شده، نه با هدف رسیدن به یک توافق مرضی‌الطرفین، بلکه با هدف گرفتن مولفه‌های قدرت ایران از آن و فراهم کردن زمینه برای فشارهای بیشتر و امتیازخواهی‌های افزون‌تر در موضوعات گسترده‌تر انجام شده است. از توافقات تهران، بروکسل و پاریس در فاصله سال‌های 2004-2003 تا برجام، این قواعد صادق است. اساسا توافق‌های بزرگ‌تر با ایران با هدف «ایجاد یک زیرساخت تغییر از درون و رسیدن به معامله‌های بعدی درباره ارکان قدرت ملی ایران» انجام می‌شود نه با هدف حل مسأله، احیای اعتماد یا استیفای حقوق ایران. این اصول و درس‌ها در رفتار اخیر آژانس به نحو بسیار بارزتری قابل رهگیری است. آژانس برای نخستین بار به اطلاعات پنهان جاسوسی (نه حتی اطلاعات فاش شده) استناد کرده و خواستار دسترسی به مکان‌هایی است که هدف از آن چیزی جز تبدیل شدن آژانس به بخشی از سیستم جمع‌آوری اطلاعات موساد نیست. آژانس همان جای سابق ایستاده؛ سوال این است: جایگاه ما چه تغییری کرده؟ 2️⃣درس دوم این است که تا قدرت تولید نکرده‌اید مذاکره نکنید. از سال 2003 تاکنون ایران تنها زمانی توانسته موضوعی را حل‌و‌فصل کند یا امتیازی از طرف مقابل بگیرد که اهرم قدرتی در دست داشته و با آن طرف مقابل را از هزینه فشار بیشتر یا عدم توافق ترسانده است. من بارها گفته‌ام ـ و این اصل هنوز هم صادق است ـ که پرونده هسته‌ای ایران اساسا یک معامله وحشت است و هر طرف به میزانی که بترسد و نگران شود امتیاز خواهد داد و فقط هم امتیاز همین ترس را خواهد داد نه چیز دیگر. این موضوعی است که در پرونده منطقه‌ای، حاج‌‌قاسم سلیمانی بخوبی درک و پیاده‌سازی کرده بود و می‌گفت آموخته است که آمریکایی‌ها در منطقه فقط به یک چیز پاسخ می‌دهند و آن ترس است. همین حالا هم لازم نیست باب مذاکره بسته شود اما مذاکره زمانی مفید خواهد بود که طرف مقابل درک کند در موضع قدرت هستید والا اگر مذاکره به معنای «ابزاری برای جلوگیری از فشار بیشتر» تحلیل شود، فقط به فشار بیشتر خواهد انجامید. ادامه در پست بعد👇

شب نامه / چرا کشور با التهاب در حوزه معیشتی رو به رو شده است ؟ / پشت پرده گرانی دلار / فایل صوتی تاجزاده(چند روز بعد از شهادت حاج قاسم) که بی ارتباط با این روزها نیست / توئیتی که نشان می دهد ، ظاهرا دلار گران نشده ، عده ای گرانش کرده اند ... http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

💢مجلس در آستانه‌ی آزمونی بزرگ 📍 بالاخره دکتر زاکانی در مورد اعتبارنامه تاجگردون، دست به انتحار امنیتی و افشاگری زد... http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

🔴 واقعاً سگ اردشیر زاهدی شرف دارد بر صد تا مفتخور نفوذی خائن. http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

قسمت دوم : 3️⃣درس سوم این است که به رفتار خصمانه باید هزینه تحمیل کرد. ایران لااقل در 2 مقطع 84 تا 87 در موضوع هسته‌ای و از اردیبهشت تا دی‌ماه 98 در موضوعات هسته‌ای و منطقه‌ای، نشان داد توان فوق‌العاده‌ای برای تحمیل هزینه به رفتارهای خصمانه طرف مقابل دارد. در هر 2 مورد، نتایج فوق‌العاده بوده است؛ در اولی در زمانی حدود 2 سال، اروپا خط قرمز غنی‌سازی صفر را کنار گذاشت و در دومی استراتژی مقاومت فعال ایران، همه بازیگران را به التماس واداشت تا اینکه آشوب‌های مشکوک بنزینی در آبان 98 معادله را تغییر داد. متقابلا هر وقت ایران در هزینه‌مند کردن رفتارهای خصمانه دشمنان خود کوتاهی کرده - حالا به نام اعتماد‌سازی یا صبر استراتژیک یا هر چیز دیگر- فشارها به نحو بی‌سابقه تشدید شده است. راهبرد فشار حداکثری ترامپ اگر فقط یک منشا داشته باشد همین است که دولت آقای روحانی با اعتماد ساده‌دلانه به اروپا، هزینه خروج از برجام را لااقل به مدت یک سال برای آمریکا صفر کرد. 4️⃣چهارمین درس این است که همیشه به جای اتفاقی که جلوی چشم‌تان است به گام بعدی نگاه کنید. پدیده‌های راهبردی همان‌هایی نیستند که به نظر می‌رسند و معنای واقعی آنها را تنها زمانی می‌توان درک کرد که آنها را به عنوان بخشی از یک روند تحلیل کنید و گام بعدی را حدس بزنید. سوال مهمی که الان باید به آن جواب داد این است: گام بعدی آمریکا و اروپا چیست؟ همین که این سوال را به طور جدی بپرسید ناگهان مسأله ساده می‌شود. آمریکا مسیر تحریم‌های شورای امنیت را تا انتها رفته، در آژانس اجماع ندارد، حتی اگر پرونده دوباره به نیویورک ارجاع شود، مقاومت‌های بی‌سابقه سیاسی از جانب روسیه و چین و دیگر اعضا مقابل آن وجود خواهد داشت و از همه اینها مهم‌تر اینکه تشدید تنش با ایران قبل از انتخابات نوامبر به هیچ وجه به نفع آمریکا نیست. وقتی اینگونه به مسأله نگاه کنید درخواهید یافت که فقط کافی است دستگاه محاسباتی خود را از هضم شدن در دستگاه محاسباتی‌‌ای که طرف مقابل می‌خواهد ایجاد کند مصون نگه دارید. آن وقت می‌توانید تصمیم‌های بسیار مهم بگیرید و محاسبه‌ای واقعی از هزینه‌ها و فواید آن داشته باشید. 5️⃣و درس آخرـ و شاید مهم‌ترین درس ـ این است که عامل داخلی همیشه مهم‌ترین فاکتور در طرح‌ریزی راهبردی غرب علیه ایران است. همیشه یک عامل داخلی (یا شبکه همکار) در ایران وجود داشته که فشار را تبدیل به نتیجه می‌کند، دشمن را قوی‌تر از آنچه هست جلوه می‌دهد، جامعه را شرطی می‌کند، سعی می‌کند توان داخلی را ضعیف جلوه بدهد، جلوی اجماع داخلی مقابل دشمن را می‌گیرد و نفع سیاست داخلی خود را در مصالحه با آمریکا می‌بیند. آمریکایی‌ها به این عامل داخلی، محاسبات، طرح‌ریزی‌ها و انگیزه‌های آن، اشراف کافی دارند و بر اساس آن برنامه‌ریزی می‌کنند. همیشه بزرگ‌ترین خسارت‌ها زمانی وارد شده که عامل داخلی موفق شده بخش‌هایی از جامعه و نظام را با سیستم محاسباتی غرب تنظیم کند. توافقات 84-82 از دل محاسبات خاص دولت خاتمی بیرون آمد، تحریم‌های فلج‌کننده پس از 89 محصول فتنه بود، برجام از دل انتخابات ریاست ‌جمهوری 92 و شرطی‌سازی جامعه بیرون آمد و حالا هم چون دولت روحانی پالس‌های ضعف پی‌در‌پی به غرب ارسال کرده، دشمن به فکر فشار بیشتر افتاده است. داخل را مدیریت کنید، خارج خود مدیریت می‌شود». * وطن امروز به نقل از حوزه انقلابی http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

قیس الخزعلی در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی العهد عراق به برشمردن مهمترین اصلی‌ترین مسائل و موارد حمله شب گذشته عناصر وابسته به سازمان ضد تروریسم عراق با کمک، همراهی هدایت نظامیان و سفارت آمریکا در بغداد و به دستور مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق به مقر حشدالشعبی و ربایش تعدادی از نیروهای کتائب حزب‌الله پرداخت‌. این فرمانده برجسته بسیج مردمی عراق در این گفتگو به صراحت نخست وزیر عراق را خطاب قرار داده و او را مسوول ناآرامی‌ها و به هم ریخته شدن فضای عمومی کشور دانست. خزعلی تاکید کرد برخلاف ادعای رسانه‌های نزدیک به الکاظمی و همچنین سفارت آمریکا، هیچ قاضی حکمی برای بازداشت نیروهای کتائب حزب الله صادر‌ نکرده و هر آنچه اتفاق افتاده دست پخت شخص نخست وزیر عراق بوده است. مهمترین موارد گفتگوی خزعلی با شبکه العهد را در پست‌های بعد منتشر خواهیم کرد./اخبار سوریه http://eitaa.com/joinchat/2299330560C727b8a7440

📸 قوانین نگهداری سگ در کشورهای مختلف ✅ به رادار انقلاب بپیوندید: @Radar_enghelab

🔴 مینیاپولیس؛ شهری بدون پلیس قاتل 🔸 اعضای شورای شهر مینیاپولیس که در یک ماه اخیر به دلیل افشای قتل فجیع #جرج_فلوید به‌شدت تحت فشار بوده‌اند، با صد در صد آرا تصمیم به انحلال اداره پلیس این شهر گرفتند. __ ♨️ همه‌چیز اینجا مهم است👇 🆔 @snn_ir