🔰حرف خدا یا هوس زمانه؟
🔸تذکر رهبر انقلاب در دیدار با اعضای سازمان تبلیغات اسلامی نسبت به ترجیح شبهمصالح عرفی بر حقایق شرعی
✍️ مهدی جمشیدی
🔹رهبر معظم انقلاب در دیدار رئیس و جمعی از مدیران سازمان تبلیغات اسلامی گفتند: «دستگاهها و عناصر فرهنگی-تبلیغی باید کاملاً مراقب باشند که حرف خدا در هیچ شرایطی زمین نماند و در این زمینه، نباید از جنجال و هوچیگری و اتهامات ترسید.» در این باره باید به چند نکته اشاره کرد.
1️⃣ مسأله و دغدغۀ فرهنگی ما، استقرار «حرف خدا» است؛ چنانکه انقلاب در پی تحقّق «احکام فرهنگیِ دین» است و دین عبارت است از ارادۀ تشریعی الهی. سخن انقلاب، سلیقۀ فرهنگیِ برخاسته از یک گرایش نظری یا تمایل سیاسی نیست، بلکه پای حکم خدا در میان است.
🔹از سالهای آغازین دهۀ هفتاد به این سو، لیبرالهای وطنی همواره برای ملامتکردن خطّ فرهنگیِ انقلاب، تعبیر «تنگنظری» را به کار میبرند و بر این باور هستند که انقلاب در مسیر جامعهپردازی فرهنگی، گرفتار «انقباض» و «فروبستگی» شده است و حاکمیّت به دنبال تحمیلکردن «سلایق فرهنگیِ» خود به جامعه است. اینان مدّعی هستند که انقلاب، برداشت خود از دین را اصل قرار میدهد و در چهارچوب این برداشت محدود و بسته، میخواهد نسخۀ خاصی از دینداری را در جامعه برقرار کند.
🔹 این روایت از تفکّر فرهنگی انقلاب، اغلب از اینکه به سراغ خودِ احکام فرهنگیِ اسلام برود و آشکارا آنها را تخطئه کند، پرهیز دارد. این در حالی است که سخن انقلاب، همان حرف خدا است و انقلاب در پی استقرار «قطعیّاتِ فرهنگیِ اسلام» است. در مقابل این چالش، روشنفکری سکولار و نیروهای سیاسی وابسته به آنها، کوشش کردهاند تا از طریق نظریۀ «تاریخیّت دین»، نظریۀ «تعدّد قرائتها از دین»، نظریۀ «سکولاریسم» و نظریۀ «نسبیّت ارزشی»، راهی برای کنار نهادن حرف خدا بگشایند.
2️⃣ اینکه حرف خدا در «هیچ شرایطی» بر زمین نماند به آن معنی است که نباید گرفتار «توجیههای اجتماعی» شد و بهعنوان «مصلحت اجتماعی»، از ارزشها و احکام دینی عبور کرد. آری، ارزشها در مقام تحقّق خارجی، گاهی دچار «تزاحم» میشوند و همواره نمیتوان همۀ ارزشها را در کنار یکدیگر محقّق کرد و در اینجا باید جانب ارزشهای اصلی و بنیادی را گرفت، امّا حتّی همین حالت نیز موقتی و گذرا است؛ یعنی اینگونه نیست که برای همیشه، عنوان مصلحت برقرار بماند و ما توجیهی برای «اجرا نکردن ارزشها» در اختیار داشته باشیم.
🔹 تعارضها، ماندگار نیستند و بههرحال، وضع به حال عادی بازمیگردد و باید به محض این تغییر، ارزشهای فرعی را نیز مستقر کرد. پس اصل بر این است که حرف خدا در «هیچ شرایطی» بر زمین نماند و مصلحتها، استثناهای موردی و موقتی هستند، نه قاعدهای برای «عبور تدریجی از ارزشهای دینی». در مقابل، برخی همواره به دنبال «مقیّد کردن حرف خدا» هستند و برای این هدف، به «عرف» و «جامعه» ارجاع میدهند تا «امتناع امر دینی» را در تاریخ کنونی به اثبات برسانند، یا دستکم، صورتی از دین را بیافرینند که «دین اقلّی» و «دیانت بُرشخورده» است.
🔹امّا حکومت دینی نمیتواند حرف خدا را در هیچ زمینهای رها کند و آن را با «معیارهای سکولار»، مقیّد سازد. تاریخ انقلاب، «تاریخ حقیقت» است نه «تاریخ مصلحت». باید هرچه که میتوان از سهم مصلحت در این تاریخ کاست و مجال داد که حرف خدا، ظهور و حضور حداکثری داشته باشد و همچون گذشته، در لابلای صفحات کتابها مهجور نماند. اگر نیز در جایی احساس میشود که «کشش اجتماعی» برای تحقّق بخشی از دین در سطح مطلوب قرار ندارد، باید برای ایجاد میل اجتماعی، چارهای اندیشید، نه اینکه «بیدرنگ» و «منفعلانه»، جانب عرف را گرفت و حرف خدا را به حاشیه راند.
3️⃣ دعوت به نهراسیدن از «جنجال» و «هوچیگری» و «اتهامات» به این معنی است که «اجرا کردن حرف خدا»، موجب واکنش منفیِ مخالفان خواهد شد و همواره کسانی هستند که حرف خدا را برنمیتابند و میکوشند با فضاپردازی و جوّسازی، انقلاب را از تحقّق حرف خدا، منصرف نمایند.
🔹دراینحال، انقلاب یا باید از این تهییج و تحریک بهراسد و منفعل و مرعوب شود و بهعنوان اینکه مصلحت، اقتضای تحقّق این بخش از دین را ندارد، رأی به تعطیل و تعویق آن بدهد، یا باید مقتدر و مستحکم بایستد و فشارها را بکشند و در برابر کجروایتها از حرف خدا، روایت راستین بیافریند. انتخاب عملگرایانِ سستعنصری که نگران از دست دادن بدنۀ اجتماعی خویش هستند و به «تداوم قدرت خویش» میاندیشند نه «تحقّق حرف خدا»، مشخص است.
▫️اسماعیل بن سهل، نامه ای به امام جواد علیه السلام نوشت و عرض کرد:
📝 علِّمْنِي شَيْئاً إِذَا أَنَا قُلْتُهُ كُنْتُ مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ. چیزی یادم بدهید که اگر بگویم، در دنیا و آخرت با شما باشم.
▫️ آقا امام جواد علیه السلام در جواب نامه او، به خط مبارک مرقوم فرمودند:
🔹أكْثِرْ مِنْ تِلَاوَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ وَ رَطِّبْ شَفَتَيْكَ بِالاسْتِغْفَارِ.
🔸زیاد سوره قدر (انا انزلناه) بخوان و دائما مشغول ذکر استغفار باش.
📚 بحارالانوار جلد ۸۹ صفحه ۳۲۸
▫️اسماعیل بن سهل، همچنین در نامه دیگری به محضر آقا امام جواد علیه السلام نوشت:
📝 أنِّي قَدْ لَزِمَنِي دَيْنٌ فَادِحٌ. بدهی سنگین و کمرشکنی بر عهده من است.
▫️امام جواد علیه السلام در جواب نامه او نوشتند:
🔹 أكْثِرْ مِنَ الِاسْتِغْفَارِ وَ رَطِّبْ لِسَانَكَ بِقِرَاءَةِ إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ.
زیاد استغفار کن و دائما مشغول خواندن سوره قدر (انا انزلناه) باش.
📚 بحارالانوار جلد ۸۹ صفحه ۳۲۹
💎 مدرسه اهلبیت
➖ @madraseh135