eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6.4هزار دنبال‌کننده
55.7هزار عکس
61.9هزار ویدیو
695 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی با حضور بیش از 5000 استاد حوزه و دانشگاه ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e ارتباط با ما: @ansar_mgh @aboozar58 @zareir @aliakbari20 کانال‌ سخنرانی سیاسی @PS1400
مشاهده در ایتا
دانلود
48.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 | «روضه حسینی» ▪️ با نوای حجت الاسلام و المسلمین محمدپور ▪️ مراسم عزاداری مجازی سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام ۹۹/۶/۸ 🏴 @mesbahyazdi_ir
📸 عاقبت منفورترین چهره‌های واقعه کربلا ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
🏴قرائت زیارت ناحیه مقدسه با نوای حاج سید علی حسینی‌نژاد در حرم مطهر کریمه اهل بیت سلام الله علیها 🔸پخش زنده از طریق پرتال جامع آستان (amfm.ir/live) 🔸شبکه اجتماعی آستان مقدس https://b2n.ir/245571 ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
🏴 اعمال روز عاشورا ▪️به دنبال کسب و کار نباشید و بدون نیت روزه تا عصر چیزی میل نکنید، نهایتا کمی آب بنوشید. ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
☑️نوای محرم 🔸هر روز در کانال خبر فوری قم تصویر روضه آن روز در سایز استوری و پست منتشر میشود ✅ *کانالی برای محتوای‌مستند* ✅ eitaa.com/IRIslamic sapp.ir/irislamic
دل بسته ام مرا زسر خویش وا مکن از من مرا جدا کن و از خود جدا مکن هرگز نگویمت که بیا دست من بگیر گویم گرفته ای زعنایت رها مکن در من اگر سعادت ترک خطا نبود در تو کرامت است تو ترک عطا مکن خواهی اگر زلطف بمن اعتنا کنی دیگر به کثرت گنهم اعتنا مکن نزد کریم فرق ندارند خوب و بد یکجا قبول کن همگان را سوا مکن یابن الحسن یابن الحسن غلامرضا سازگار فعالیت آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت! از پایکوب اسب سواران شنیده ام بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت اونی که بیش از همه مایه نگرانی خود ابی عبدالله است اینکه فرمود: انا قتلت مکروبا، من رو غصه دار کشتند. آقا غصه چی رو داشتی؟ حقیق علی الله الا یزورَنی مکروبٌ الا نفَّس الله کربته بر خدا لازمه که هر غصه داری که بیاد زیارتم خدا غم و غصه اش را برطرف کند چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید جای سرشک خون جگر، گریه می کنید... علی عباسی علی عباسی از شور عزا شعور درآوردی از ظلمت محض نور درآوردی سوزاندی و سوختی و خورشید شدی تا این که از تنور درآوردی *** تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پی صحرای کربلاست باز این چه شورش است که در خلق عالم و نیل فرات تشنه موسای کربلاست عیسی به عرش رفت ولی روضه خواند و گفت عریان به روی خاک مسیحای کربلاست باید علی شود زکریای کربلا وقتی که روی نی سر یحیای کربلاست مجنون کجاست تا که ببیند چه چشم ها دنبال ردّ محمل لیلای کربلاست بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز مات معمّای کربلاست ای با خبر ز سرّ معما ،شما بگو ای روضه خوانِ ناحیه ،آقا ،شما بگو آهی بکش، به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما صمصام انتقام خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه خوان ما تاریخ را ورق بزن، از کربلا بگو برگرد چارده سده پیش از زمان ما این خون نوشته ای که تو خواندیش «ناحیه» این بی کسی که باد فدایش کسان ما این روضه های باز که با السلام هاش لکنت گرفته است سراپا زبان ما شأن نزول کیست که خون گریه می کنی؟ ای کاش کارد بگذرد از استخوان ما ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه هاست ای وای بر دلم... سندش روی نیزه هاست
آقا نوشته اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت! از پایکوب اسب سواران شنیده ام بردند روی نیزه، سری را که تن نداشت پیچیده بود در خودش از آتش عطش داغی که داشت در جگر خود، حسن نداشت انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت چشمی به چشم قاتل و چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود، ای کاش زن نداشت حق با شماست، شام و سحر گریه می کنید جای سرشک خون جگر، گریه می کنید
یه روز یه باغبون بود که خیلی مهربون بود یه باغی داشت که عشقِ زمین و آسمون بود یه روز یه عده گلچین گلخونه شو سوزوندن میون اون همه گل سه چهار تا غنچه موندن تو غنچه های لاله یه غنچه بود سه ساله همیشه غرق شبنم همیشه غرقِ ناله یه عده می رسیدن دنبالش می دویدن الهی بمیرم اون رو رو خارا می کشیدن یه شب تویِ خرابه خواب بود و خوابِ گل دید صدای ناله ی اون به آسمونا رسید یه وقت تو گریه هاش دید دَرِ خرابه وا شد   *میدونی چی شد؟..*   سَرِ گل رو آوردن خرابه کربلا شد سرو گذاشت رو زانوش زبون به شکوه وا کرد عزیز من گل من کی سرتو جدا کرد   *حسین.... خدا ان شاءالله؛ هیچ خانواده ای رو آواره بیابونا نکنه. امشب تک و تنهاست زینب. سکینه رو سوار کرد. زین العابدین رو سوار کرد. رباب رو سوار کرد. عمه قربونتون بِره. منم بی برادر شدم. عزیزایِ منم کشتن. دورتون بگرده عمه. دونه دونه رو همه رو سوار کرد. دونه دونه شونو محبت کرد. اما همچین که همه رو سوار کرد یه نگاه کرد دید کسی نیست کمکش کنه. همچین که دور و برش رو نگاه کرد دید نه خبری از عباس هست.نه از بنی هاشم ها خیری هست، صدا زد: علی اکبر! کجایی ببینی عمه جانت تنهاست،میخوام سوار بر محمل بشم...همه رو سوار کرد... عاقبت شتر جلوش زانو زد.*   میان این همه دشمن چو بی كسم دیدند   *یه سوال کنم ازت؟ اگه یه وقت خواهرت، مادرت گریه کنه یه نفر لبخند بزنه چکار می کنی؟*   میان این همه دشمن چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند -- از سر نی حرف می زنه، نگاهِ تو با دل من تو به این نیزه دار بگو، دور نشه از محمل من من فدات شم هلالِ من یه نگاه کن به حالِ من دلِ زینب، تو موهات خونه کرده.... آخه زُلفِ تو رو، فاطمه شونه کرده....   *از ابتدایِ نفس تا انتها... فریاد بزن: یا حسین...در و دیوار فردای قیامت گواهی میده، زن ، مرد، پیر ، جوون. تموم شد، شام غریبانه...حسین....
تفسیر عشق درس الفبای کربلاست لب تشنه خضر در پیِ صحرای کربلاست  باز این چه شورش است که در خلقِ عالم است نیل و فرات تشنۀ موسایِ کربلاست  عیسی به عرش رفت، ولی روضه خواند و گفت: عریان به روی خاکِ مسیحایِ کربلاست  باید علی شود، زکریّای کربلا وقتی که روی نِی، سر یحیایِ کربلاست  بعد از گذشت این همه سال از شهادتش خلقت هنوز ماتِ مُعمّایِ کربلاست  ای باخبر ز سرّ معما شما بگو ای روضه‌خوانِ ناحیه، آقا شما بگو   *ما هر چی بلد بودیم تو این چند شب گفتیم. هر کی به اندازه ارتباطش با امام حسین از حالا به بعد می تونه گریه کنه....*   آهی بکش به باد بده دودمان ما شعری بخوان که شعله بیفتد به جان ما  صمصامِ انتقام، خدا صبرمان دهد یک شب اگر شما بشوی روضه‌خوانِ ما  تاریخ را ورق بزن از کربلا بگو برگرد، چارده سده پیش از زمان ما  این خون نوشته‌ای که تو خواندیش ناحیه این بی‌کسی که باد فدایش کِسانِ ما  این روضه‌های باز، که با السّلام‌هاش لکنت گرفته است، سراپا زبان ما  شأن نزول کیست که خون گریه می‌کنی؟ ای کاش دشنه بگذرد از استخوان ما  ارباب مقتل، عازم آن سوی نیزه‌هاست ای وای بر دلم، سندش روی نیزه‌هاست  آقا نوشته‌اند که جدت کفن نداشت گیرم کفن نبود، چرا پیرهن نداشت؟  از پای‌کوب اسب سواران شنیده‌ام بُردند روی نیزه سری را که تن نداشت  پیچیده بود در خودش از آتشِ عطش داغی که داشت در جگر خودِ حسن نداشت  انگشتری که با خودش آورده بود کو؟ ای کاش هیچ وقت عقیق یمن نداشت   *همه دستارو بیارید بالا. حسین... صدات قطع نشه. حسین... حسین... حسین... قربون اسمت که دل رو زیر و رو می کنه. ان شاءالله هیچ وقت خواهری رو کنار بدن برادر نبینی. هی میگفت داداشم! کی لباست رو غارت کرده؟ داداش! کی موهات رو نامرتب کرده؟ داداش! دلم خوش بود یه انگشتری داری، داداش! کی انگشتت رو بریده؟ "کاش شماها امشب بودین کربلا کمک زینب می کردید" همچین که گریه می کرد دید یه دستی اومد رو شونه اش برگشت دید سکینه است. هی میگه: عمه این بدن کیه؟ عمه! بلند شو بریم بابام رو پیدا کنیم. چرا اینجا نشستی؟ این بدن کیه براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد: سکینه جان! بشین عمه. این بدن، بدن بابات حسینِ. حسین....    امشب همه ی مَردم با یه دنیا گرفتاری اومدن تو روضه، میگن ما کسی رو جز حسین نداریم، بریم حرف مون رو به آقامون بگیم. اما تا میان روضه، حرف مصیبتش میشه همه غصه ها یادشون میره. همه امشب اومدن بگن: امان از دلِ زینب... امشب اگه من بخوام روضه بخونم همین اوج روضه است. خدا انشاءالله هیچ کسی رو از بالا پایین نیاره. از مدینه وقتی بیرون زد، هر جا منزل می کردن جوانای هاشمی دور عمه رو می گرفتند. یه دستش رو علی اکبر می گرفت یه دستش رو قاسم می گرفت. عباس رکاب می گرفت تا زینب پایین بیاد. "درگوشی بهت بگم: خبر داری نامحرما دور زینب رو مثل امشب گرفتند؟" یاالله. خیلی خسته شد زینب. دونه دونه بچه هارو جمع آوری کرد. از اینجا روضه بخونم...*   بیش از ستاره زخم و فلک در نظاره بود دامان آسمان ز غمش پر ستاره بود یک خیمه نیم سوخته، شد جای صد یتیم چیزی که ره نداشت درآن خیمه، چاره بود در زیر پای اسب، دو کودک ز دست رفت چون کودکان پیاده و دشمن سواره بود یک رخ نمانده بود که سیلی نخورده بود در پشت ابر، چهره ی هر ماهپاره بود از دست ها مپرس که با گوش ها چه کرد از مشت ها بپرس که با گوشواره بود     *"می خوای روضه بشنوی شام غریبان؟..." میگه بچه ها می دویدن تو این بیابونا. دیدم یه دختری دامنش آتش گرفته. با عجله دویدم. آتش دامنشو خاموش کردم. داره می ترسه و می لرزه. گفتم: دخترجان! ناراحت نباش من نیومدم آزارت بدم، میخوام آتش دامنت رو خاموش کنم. همچین که آتش دامنش رو خاموش کردم یه نگاه کرد گفت: آقا میشه یه مقدار به من آب بدید؟ "شام غریبانه ، اگه مردا داد نمی زنن بگم زنا برا رقیه داد بزنن" میگه سپرم رو آب کردم، آب رو گرفت دستش، می لرزه اما آب نمی خوره... گفت: آقا! میشه به من بگی قتلگاه کدوم طرفِ؟ گفتم: دختر آبت رو بخور... قتلگاه رو برای چی میخوای؟ گفت: آخه بابام هنوز تشنه است،هنوز آب نخورده...*
  *سلام امشبتون نمک دیگه ای داره .. چون سلام امشبتون جوابش از دو لبِ مبارک حضرت صادر میشه .. اما فردا شب سلام میکنی ، دو جواب براتون میاد .. یه جواب از بالایِ نیزه .. یه جواب از گودیِ قتلگاه ...*   نیت اگر سوختن به پایِ حسین است طالبِ این اشک ها خدایِ حسین است   طبقِ روایت حسین کشتۀ اشک است اشکی اگر ریختم برایِ حسین است   در همه جا گفتگو ست از حسناتش در همه جا صحبت از وفایِ حسین است   یک سر و گردن سر است از همه در عرش هر که سرش خاکِ زیرِ پایِ حسین است   سر به هوا کی شود از عشقِ مجازی آنکه سرش گرم در هوای حسین است   چون حرمش عرش و روضه اش حرم اوست عرشِ خدا خیمۀ عزایِ حسین است   جامۀ احرام حاجیانِ محرم پیرهن مشکیِ عزای حسین است   خوب نظر کن به چهار گوشۀ عالم هر که غریب است آشنایِ حسین است   خرجِ عزایِ حسین کن نفست را ای که دم گرمت از عطای حسین است   نیست کم اندازۀ گدایی کویت گر که به او وصل است از دعای حسین است   منتی از پرچمِ کسی به سرم نیست روی سرم سایۀ لوایِ حسین است   آخر سر بازگشت من به سویِ اوست چون گلم از خاکِ کربلایِ حسین است   حسین آرام جانم ... حسین روح و روانم
این خانواده همه آقایِ ما شدند روزی رسانِ سفرۀ شبهایِ ما شدند وقتی که پا به عرصۀ خلقت گذاشتیم آغوش باز کرده پذیرایِ ما شدند ماها یکی یکی همه مجنونشان شدیم اینها یکی یکی همه لیلایِ ما شدند نوکر شدن همان و سلیمان شدن همان اینها دلیل رتبۀ والایِ ما شدند دنیا و کل لذت آن مال دیگران این خانواده لذت دنیایِ ما شدند چیزی به جز محبت اینها نخواستیم در هر شبانه روز تمنای ما شدند حرف از عذاب و آتش دوزخ نیاوردید این خانواده شافع فردایِ ما شدند