eitaa logo
𝗣𝗼𝗹𝗶𝘁𝗶𝗰𝗮𝗹 | تحلیل‌سیاسی
6.2هزار دنبال‌کننده
53.1هزار عکس
58هزار ویدیو
677 فایل
کانال رسانه تحلیلی سیاسی جهت مطالبه‌گری‌ اجتماعی_سیاسی با رویکرد تمدن سازی اسلامی با حضور بیش از ۳۰۰۰ استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ادمین: @aboozar58 @m_davoodi @ZAREIR @ansar_mgh ♨️ تحلیل سیاسی https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان عجیب و 👈این داستان که از حضرت آیةالله‌العظمی شبیری زنجانی نقل شده، هم ذکاوت و سیاست بالای ، صاحب فتوای تحریم تنباکو، را نشان می‌دهد و هم اهمیت دادن ایشان به مسأله : ✅ میرزای شیرازی مرد خیلی باهوش و چیزفهم عجیب و غریبی بود. حاج آقا رضا صدر از حاج انصاریِ مرحوم، واعظ معروف و ایشان از مرحوم آقای شیخ عبدالکریم حائری نقل می‌کرده که در اواخر که ریاست میرزا خیلی بالا گرفته بود، دسترسی به ایشان مشکل بود، چون مراجعه زیاد بود. خوب سنشان هم بالا بود، گرفتاری هم زیاد، لذا برای اینکه خیلی‌ها علاقه داشتند میرزا را ملاقات کنند، هر چند روزی یک مرتبه، بار عام می‌داد که اشخاص بتوانند بیایند و میرزا را زیارت کنند. ✅در یکی از این بار عام‌ها که اشخاص می‌آمدند برای زیارت، می‌بینند که نظر میرزا به یک شخص معینی معطوف است. هر چه اشخاص جلو می‌آیند و بعد از دستبوسی میرزا می‌روند، باز هم توجه میرزا به همان شخص و همان نقطه است، تا اینکه بالاخره نوبت به آن شخص مورد نظر میرزا می‌رسد و می‌آید دست میرزا را می‌بوسد. ✅میرزا از او سؤال می‌کند که مثلاً اهل کجایی؟ می‌گوید: اهل کربلا. می‌پرسد: برای چه اینجا آمده‌ای؟ می‌گوید آمده‌ام تا در سامرا درس بخوانم. ✅میرزا می‌فرماید: من به شما حکم می‌کنم که همین حالا مراجعت کنید به کربلا، و شهریه و حقوقی هم که در اینجا به طلبه‌ها داده می‌شود، در کربلا به شما داده می‌شود، و همین حالا برگردید. ✅ میرزا نوکرش را صدا می‌زند و به او می‌گوید قطار کی حرکت می‌کند؟ می‌گوید مثلاً نیم ساعت دیگر. می‌فرماید: این آقا را الان ببرید پای قطار و آنجا باشید تا ایشان سوار قطار بشوند و بعد مراجعت کنید. نیم ساعت بعد، یک ساعت بعد میرزا مرتباً می‌پرسد، خادم نیامد؟ و همین طور منتظر بوده و دقیقه‌شماری می‌کرده که خادم برگردد. بالأخره خادم بر می‌گردد. ✅ میرزا می‌گوید: او را راه انداختی؟ می‌گوید بله. می‌گوید خودت آنجا بودی موقع حرکت قطار. می‌گوید بله. می‌گوید قطعی شد حرکتش؟ می‌گوید بله. میرزا خیلی استنطاق می‌کند تا قطعی شود که آن شخص به کربلا برگشته است. ✅بعداً بعضی از اصحاب ایشان می‌پرسند: چرا این شخص را با این اهتمام به کربلا برگرداندید؟ میرزا می‌فرماید: از خصوصیات قیافه این شخص فهمیدم که اگر او در اینجا بماند، کار دست ما می‌دهد و دعای "صنمی قریش" می‌خواند، و ما که زحمت کشیدیم و مشکله اختلاف بین شیعه و سنی را به زحمت حل کردیم تا مسأله وجود نداشته باشد و سامرا برای تشیع مرکزیت پیدا بکند، او با یک عملش ممکن است این زحمات را از بین ببرد، یک در حرم بخواند و تمام این زحمات به هدر برود. ✅بعد که خود آن شخص را دیده بودند، گفته بود: خوش انصاف میرزا، نگذاشت اقلاً یک صنمی قریش بخوانیم! (کتاب جرعه‌ای از دریا، سید موسی شبیری زنجانی، ج ۱، صص ۱۱۹-۱۲۰) ✍🏻محسن انبیائی @anbiaei14