آغاز پروژه آبرسانی سپاه خوزستان به جفیر
مسئول بسیج سازندگی سپاه ولیعصر: پروژه آبرسانی به منطقه جفیر از دیروز آغاز شده و در مرحله نخست لولهها ریسهشده و لولهگذاری در روزهای آینده انجام میشود. این خطوط لوله به خط انتقال آب غدیر متصل میشود.
در زمینه آبرسانی به دیگر مناطق اولویتدارِ استان نیز درحال هماهنگی هستیم تا هرچه سریعتر خطوط انتقال آب پایدار را به این مناطق برسانیم.
برای فرار از فشار غرب به NPT تن دادیم
برای خلاصی از تحریم مبتنی بر ادعای نقض NPT به برجام رسیدیم
برای رهایی از کارشکنی آمریکا در برجام به اینستکس راضی شدیم
برای استفاده از اینستکس تصویب FATF لازم است
برای تأییدیه FATF خودتحریمی مالی و نظامی ضرورت دارد که معنایی جز خودکشی ندارد
✍️احمد قدیری
ادعای افشای محتوای پیامهای ارسالی اردوغان به تلآویو
✍روزنامه «یدیعوت آحارانوت» نوشته اردوغان با ارسال پیامهایی به مقامات رژیم صهیونیستی از تمایل خود برای از سرگیری روابط با تلآویو خبر داده است.
صهیونیستها اما گفتهاند تا زمانیکه آنکارا فعالیتهای بازوی نظامی حماس در استانبول را قطع نکند، روابط با ترکیه را عادیسازی نخواهند کرد.
ترکیه در سالهای گذشته با برخی رفتارهای نمایشی گاهی سعی کرد خود را بزرگ مدافع فلسطین و منتقد صهیونیستها نشان دهد تا شاید بتواند جایگاه ایران را در محور مقاومت تحت تأثیر قرار دهد. اما شکست مفتضحانه او در سوریه و عدم تحقق طرحهای نو عثمانی و حالا افشا شدن پیام او برای صهیونیستها نشان داد با حرکات نمایشی نمیتوان رفتار اصولی داشت.
دکتر ابراهیم رضایی، عضو کمیسیون اصل 90 مجلس:
دولت افتخار میکند در سال مانع زادیی و حمایت از تولید، بجای قطع برق خانگی، برق صنایع و کارخانجات را قطع میکند!
در این شرایط اقتصادی قطع کردن برق کارخانجات و صنایع، اشتباه است و تبعاتش در آینده مشخص خواهد شد.
مدیر مسئول روزنامه کیهان:
باید از جناب آقای روحانی پرسید؛ مگر مسیر چند ساله شما در مذاکرات دستاورد و نتیجه دیگری هم داشته است، که مصوبه مجلس مانع آن شده باشد؟!
مصوبه مجلس چالش هستهای را به یک دوراهی تعیینکننده رسانده است.
#رکورد
ایران در سالهای ۹۷ تا ۹۹، حدود ۸۱ درصد از درآمدهای نفتی خود را از دست داده است. نکته مهم آن است که درآمدهای نفتی ایران در سال ۹۹، به پایینترین رقم از سال ۷۸ تا کنون رسیده است. کارشناسان معتقدند مهمترین دلیل کاهش درآمدهای نفتی در سالهای اخیر، ناتوانی و سوءمدیریت #زنگنه در حوزه فروش نفت بوده است.
🔴 واقعبینانه در مورد این روزهای #افغانستان!
🔹در باب مسئله افغانستان؛ ما باید شناخت دقیق و کاملی از افغانستان داشته باشیم. بدون شناخت صحیح نمیتوان تحلیل صحیح داشت. تحلیل تحت تاثیر احساسات یا اطلاعات ناقص نتیجه درستی ندارد.
🔸یک طرف حکومت دو رئیسجمهوری اشرف غنی و عبدالله عبدالله است که هر دو فاسد و سر سپرده آمریکا هستند؛ طرف دیگر هم طالبان است با افکار فقه حنفیه و آغشته با تحجر و تندخو و البته ضدسلطه آمریکا. اقلیت شیعهای هم در افغانستان وجود دارد که خود چندپاره هستند و یکدست نیستند.
🔹جمعیت افغانستان بین ۳۳ تا ۳۸ میلیون نفر است. در انتخابات ریاست جمهوری دوسال پیش فقط ۲.۵ میلیون نفر شرکت کردند که اشرف غنی با ۹۲۳ هزار رای اول و عبدالله عبدالله با قریب ۷۰۰ هزار دوم شد ولی بعلت اختلاف هر دو به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند! هر دو هم وابسته و سرسپرده به آمریکا! مشخص است که عموم مردم افغانستان حکومت فعلی را قبول ندارند!
🔸حالا؛ جنگ در افغانستان حقوباطل محضی ندارد که بگوئیم جبهه شمال حق محض است و جبهه جنوب باطل محض! جنگ افغانستان هم جنگ مذهبی نیست. جنگ شیعه و سنی نیست؛ جنگ شیعه و وهابی نیست. دولت اشرف غنی و عبدالله عبدالله و فرزند احمدشاه مسعود که مقابل طالبان ایستادهاند هم خود اهل سنت هستند. شیعیان نه در حکومت کرزای، نه حکومت غنی و عبدالله جایگاهی آنچنانی و در خور نداشتند و نه با آمدن طالبان هم نابود و منهدم میشوند!
🔻لذا در این مسئله باید اصل و فرع کرد. به نظر اینها اصل است:
۱. پای بیگانه و استعمار -آمریکا- باید از افغانستان قطع شود.
۲. حکومت با اراده عموم یا اکثریت مردم یا عموم جریانات و دستهجات تشکیل شود.
🔹با این نگاه واقعبینانه، بدون احساسات میتوان شرایط افغانستان را تحلیل کرد. دولت وابسته به آمریکا که بر جنایات آمریکا در افغانستان سرپوش میگذارد و ذرهای استقلال عملی و سیاسی ندارد و با کمتر از یک میلیون رای انتخاب شده، لایق حمایت نیست؛ از طرفی عدم حمایت از حکومت وابسته فعلی، به معنای تایید تمام و کامل طالبان نیست.
🔸البته که طالبان هم مانند هر جریان سیاسی، نقاط قوت و ضعفی دارد و با ما در برخی حوزهها خاصه ضدآمریکا بودن اشتراک دارد و همانند داعش خون شیعه و مسیحی و سایر مذاهب را مباح نمیداند مگر با کسانی که با او وارد جنگ میشوند. ما آمریکا را ذاتاً تروریست میدانیم و داعش را ساخته آمریکاییها. طالبان را اما کاملاً رد یا تایید نمیکنیم. نقاط قوت و ضعفی دارد. البته تحجر در بحث فرهنگی و سیاسی هم جزو نقاط منفی جدی طالبان است همانند چپهای متحجر دهه ۶۰ ایران که ۲۰ سال بعد از آن طرف افتادند! امثال گنجی و سازگارا و مخملباف و خاتمی و ... که بعدها از لیبرالها هم لیبرالتر شدند!
🔹جمهوری اسلامی میتواند زمینه گفتگوهای بین افغانی را فراهم کند و جریانات مختلف افغانستان با گفتگو و مذاکره، مسائل خود را حل کنند ولی اینکه ورود نظامی داشته باشد نه دلیلی دارد نه درست و عقلانی است و نه هم نیاز است!
🔸برخی که جنایات صهیونیستها و داعشیها را دیدند اما شعار نه غزه نه لبنان سر میدادند امروز بعلت نابودی حکومت آمریکایی اشرف غنی و عبدالله عبدالله با یک میلیون رای، کاسه داغتر از آش شدهاند! اما این جمهوری اسلامی همان نظامی است که بخاطر حفظ جان شیعه و سنی و بخاطر امنیت سوریه و عراق و مرزهای خودش و بعلت تقویت جبهه مقاومت در برابر آمریکا و اسرائیل، شاخ غول داعش را شکست و از هیچ کسی هم ترسی ندارد! لذا بهترین تصمیم را حالا هم گرفته است.
♨️ عضویت در کانال #خبرهای_داغ_سیاسی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
🔴 این جمهوری اسلامی همان جمهوری اسلامی است که بخاطر حفظ جان شیعه و سنی و بخاطر امنیت سوریه و عراق و مرزهای خودش و بعلت تقویت جبهه مقاومت در برابر آمریکا و اسرائیل، شاخ غول داعش را شکست و از هیچ کسی هم ترسی نداشته و ندارد! آنانکه در برابر فتنه شام سکوت کردند و از شهدای مدافع حرم حمایتی نداشتند و حامیان آنها در عراق بجان جبهه مقاومت افتادند بهتر است در برابر مسئله افغانستان هم سکوت کنند!
♨️ عضویت در کانال #خبرهای_داغ_سیاسی👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
۱۱ مساله پیچیده آموزشوپرورش با زبان صراحت
معالاسف امروز نظام آموزشوپرورش در ایران، فراتر از حد تصور با مسائلی پیچیده روبهرو است و دولت جدید برای حل این مسائل ابتدا باید در قبال آموزشوپرورش مسالهمند شده و سپس گامهای لازم را برای کسب تصور صحیحی از مسائل این سیستم عظیم بردارد.
۱۱ مساله پیچیده آموزشوپرورش با زبان صراحت
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، حجتالاسلام رضا غلامی نوشت: آموزشوپرورش یکی از مهمترین ارکان پیشرفت در همه جوامع بهویژه جمهوری اسلامی ایران محسوب میشود. هرچند درطول ۴۲سال گذشته قدمهای کمی برای اصلاح و تقویت آموزشوپرورش برداشته نشده است اما معالاسف امروز نظام آموزشوپرورش در ایران، فراتر از حد تصور با مسائلی پیچیده روبهرو است و دولت جدید برای حل این مسائل ابتدا باید در قبال آموزشوپرورش مسالهمند شده و سپس گامهای لازم را برای کسب تصور صحیحی از مسائل این سیستم عظیم بردارد. من در این یادداشت کوتاه قصد دارم به واکاوی مختصر اهم مسائل آموزشوپرورش بپردازم با این امید که مورد عنایت دولت سیزدهم واقعشده و در برنامهریزیها مورد استفاده قرار گیرد.
یکم. مساله عدالت آموزشی
یکی از اهداف اساسی جمهوری اسلامی که در دو اصل ۲٠ و ۳٠ قانون اساسی نیز صراحتا به آن تصریح شده، برقراری عدالت آموزشی است. هرچند هماکنون برداشتهای متنوعی از عدالت اجتماعی و یکی از شاخههای مهم آن، یعنی عدالت آموزشی وجود دارد، اما تقریبا همه این برداشتها تایید میکنند که جمهوری اسلامی بهویژه با تصویب قانون مدارس غیرانتفاعی در اسفند سال۱۳۶۷، هرساله بیش از گذشته از عدالت آموزشی دور شده است. رویکرد نولیبرالیستی که از دولت سازندگی به بعد به بهانه جبران کسری بودجه و البته با آرم مشارکتهای مردمی بر مدیریت کلان آموزش سایه انداخته است، موجب شده نهتنها هر روز از کیفیت مدارس دولتی کاسته شود بلکه بخش مهمی از مردم ایران که از بضاعت لازم برای پرداخت شهریههای سنگین و گاه بیمنطق مدارس غیرانتفاعی برخوردار نیستند از آموزش کیفی در کشور و به تبع آن، بروز استعدادهای فرزندان خود محروم شوند.
این درحالی است که منابع دولتی آموزشوپرورش نیز براساس منطق عدالت آموزشی توزیع نمیشود و سهم اصلی بودجه و امکانات و بهویژه نیروی انسانی کیفی (معلمان) به کلانشهرها اختصاص دارد تا جایی که بعد از گذشت ۴دهه از انقلاب اسلامی، هنوز مناطق زیادی در کشور تحتعنوان مناطق محروم، از حداقل منابع و امکانات آموزشی نیز برخوردار نیستند بهطوری که میتوان گفت رفع محرومیت شدید آنها در حوزه آموزش، عمدتا به کنشگری خیرین و نیکوکاران در این مناطق گره خورده است.
دوم. مساله جذب و استخدام معلم و دانشگاه فرهنگیان
با وجود پیشبینیپذیر بودن دقیق روند بازنشستگیها و نیز توسعه آموزشوپرورش برحسب جمعیت، در سالهای اخیر به دفعات اعلام شد آموزشوپرورش در چند سال آینده عمدتا بهدلیل بازنشستگی گسترده جمعی از معلمان شریف، نیاز به استخدام چندصدهزار معلم دارد.(!) این خبر که کأنه کشف بزرگی ازسوی مدیران وقت آموزشوپرورش محسوب میشد، موجب شد با نادیده گرفتن بخش مهمی از اصول معقول جذب، تربیت و استخدام معلم در آموزشوپرورش و در شرایطی که در سالهای قبل وظایف آموزشوپرورش در توسعه و تقویت دانشگاه فرهنگیان نادیده گرفته شده بود، راهکارهای عجیبی برای تامین این نیاز وسیع ازسوی بعضی مدیران یا کارشناسان نامدار آموزشوپرورش ارائه شود.
از توسعه آنی و یکشبه دانشگاه فرهنگیان(!) تا تعطیلی دانشگاه و تامین نیاز آموزشوپرورش از دانشگاههای عمومی، از انداختن کل بار روی دوش ماده۲۸ اساسنامه دانشگاه فرهنگیان تا شریککردن دانشگاههای عمومی در تربیت معلم، از دور زدن دانشگاه فرهنگیان و جذب غیرقانونی تا تمدید دوران خدمت بخشی از معلمان و غیره. به هر حال امروز این مساله مهم پیشروی آموزشوپرورش ایران است و هنوز ایده معقولی برای حل این مساله که در تعیین سرنوشت نظام آموزشوپرورش نقش مهمی دارد، ارائه نشده است.
سوم. مساله اجرای سند تحول بنیادین
قریب به ۱٠سال از تصویب سند تحول بنیادین آموزشوپرورش گذشته است و هنوز اجرای ۵درصد از این سند در نظام آموزشوپرورش نیز قابل لمس نیست. پیشفرض اساسی تدوین و تصویب سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش این بود که براساس اجماع کارشناسی، نهفقط نظام کهنه آموزشوپرورش که اقتباسی ناشیانه از چندین الگوی غربی آموزشوپرورش محسوب میشود، پاسخگوی نیازهای امروزین و بهویژه برنامه پیشرفت همهجانبه کشور نیست بلکه بهرغم تلاشهایی که برای تطبیق شاکله و محتوای آموزشوپرورش با فرهنگ اسلامی و گفتمان انقلاب صورت گرفته است، هنوز نظام آموزشوپرورش تعارضهای جدی با فرهنگ اسلامی و ارزشهای انقلابی دارد.
البته من بر خود سند تحول نقدهایی دارم و همچنانکه رهبر بزرگوار انقلاب به کرار تاکید فرمودهاند، باب
اصلاح و تکمیل این سند بسته نیست اما باید قبول کرد که به دلایل گوناگون ازجمله: نبود باور و اراده مستحکم در مدیران آموزشوپرورش، عدم شکلگیری گفتمان تحول در بدنه آموزشوپرورش، وجود تفاسیر بعضا متناقض از مفاهیم سند، فقدان یک نقشهراه و طرح عملیاتی حرفهای و زماندار، کمبود منابع و الزامات زیرساختی تحول و از همه مهمتر، بیثباتی وحشتناک مدیریتی و مانعتراشیهای عناصر غربگرا در ستاد آموزشوپرورش، سند تحول بنیادین در آموزشوپرورش شانسی برای تحقق پیدا نکرده است و عجیب اینکه وقتی سند آموزش2030 وارد کشور شد تقریبا بخش مهمی از ستاد و حتی صف آموزشوپرورش برای اجراییشدن سریع آن بسیج شدند(!) و هنوز هم برخی علاقه شدید خود به تحقق سند2030 را پنهان نمیکنند.
چهارم. مساله متون و برنامهریزی آموزشی
روشن است که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا اکنون، زحمات زیادی برای اصلاح و تقویت متون آموزشی در نظام آموزشوپرورش کشیده شده است و امروز برخی متون چه از جهت محتوا و چه از جهت فرم، از سطح مطلوبی برخوردارند؛ با این حال باید قبول کرد جدا از خطر سیاستزدگی متون در دولتهای مختلف که نمونه بارز و مفتضحانه آن در دوران اصلاحات ظاهر شد، مجموعه متون آموزشی همچنان با مشکلات عدیدهای روبهرو است که برای نمونه میتوان به فربه بودن بیش از حد متون، عدم توازن و هماهنگی یا بهتعبیری دیگر فقدان روح واحد در محتوا، خلأها و ضعفهای فراوان محتوایی و تکنیکی، روشننبودن ارتباط بخشی از محتوا با نیازهای کشور، ابتنای بخش عمده آن بر اصل حفظمحوری، دچار شدن به آفت کنکورزدگی، کمبود آموزشهای حین خدمت برای ارتباط عمیق معلمان سراسر کشور با متون تازه و از همه مهمتر، نامحسوسبودن نسبت متون درسی با سند تحول بنیادین اشاره کرد.
همین مساله بهشکلی دیگر در برنامهریزی آموزشی نیز به چشم میخورد که برای نمونه میتوان به شتابزدگی و ضعف منطق در تغییر نظام پنج-سه-چهار به نظام شش-سه-سه، عدم استفاده درست از تکنیکهای روزآمد آموزشی، ضعف استفاده از فناوریهای جدید، غلبه حفظمحوری بر پژوهشمحوری، عدم پیشبینی برای جبران ضعف مهارتآموزی، نبودن سهم عمومی و اختصاصی برنامههای پرورشی و از همه مهمتر، بسته بودن باب خلاقیت و نوآوری در روشهای آموزشی اشاره کرد.
پنجم. مساله معاونت پرورشی
بعد از تعطیلی معاونت پرورشی در دوران اصلاحات که با انتقاد صریح و مکرر رهبر معظم انقلاب اسلامی روبهرو و بهظاهر دوباره احیا شد، اما این معاونت بعد از دو دهه، هنوز حیات دوباره خود را -که جلوههای زیبای آن در دهه60 بروز و ظهور یافت- پیدا نکرده است. فرضیه ظاهری طرفداران تعطیلی معاونت پرورشی این بود که پرورش باید در رگهای کل نظام آموزشوپرورش جاری و ساری شود و منحصرسازی آن در یک جزیره بهنام معاونت پرورشی اشتباه است؛ با این حال آنها هیچ ایده روشنی جز یکسری شعارهای کلی و کمخاصیت برای جاری و ساریکردن پرورش در رگهای کل آموزشوپرورش نداشتند و طبیعی بود که با حذف معاونت پرورشی حداقل کارهایی هم که توسط این معاونت در عرصه تربیت دینی و انقلابی دانشآموزان انجام میشد و در جای خود بسیار مفید بود دیگر انجام نشد.
این را هم باید اضافه کرد که در این سالها با آنکه دوباره معاونت پرورشی به ساختار وزارت آموزشوپرورش بازگشت اما نهفقط پست معاون پرورشی در عمده مدارس حذف شد بلکه بودجه کل این معاونت بهاندازه گردش مالی یک موسسه فرهنگی مردمنهاد مثلا در نجفآباد اصفهان هم نیست و معنای این حرف برای مخاطبان این یادداشت روشن است. در عین حال معتقدم حتی اگر معاونت پرورشی از جهت شاکله و بودجه به وضع مطلوب برمیگشت، مدیران آموزشوپرورش در این 20سال نشان دادند ایدهای برای تحقق حداکثری رسالت آموزشوپرورش در عرصه پرورش ندارند.
ششم. مساله مالی، دیون و نوسازی مدارس
جدا از مساله بیعدالتی در توزیع بودجه و امکانات که پیشتر به آن اشاره کردم، یا عدم استفاده صحیح از بودجههای قبلی و فعلی که اظهرمنالشمس است، رویکرد دولت و مجلس به بودجه آموزشوپرورش رویکردی غلط و خجالتآور است. رهبر معظم انقلاب بارها تاکید فرمودند که بودجه آموزشوپرورش را باید بهمثابه بودجه سرمایهای در نظر گرفت و در تامین نیازهای حقیقی این مجموعه عظیم و حیاتی نهفقط خساست به خرج نداد بلکه بهدنبال محاسبات متعارف «هزینه-فایده» در کوتاهمدت نبود.
لکن رویکرد دولتها و مجالس قبلی و کنونی به آموزشوپرورش بیشتر به کمک دادن به آموزشوپرورش شباهت دارد و همین وضع موجب شده آموزشوپرورش علاوهبر لنگی همیشگی در بودجه و ناتوانی در صافکردن بدهیهای انباشته و بهروز، قدرت خود را در سرمایهگذاریهای بزرگ و درازمدت کاملا از دست بدهد. بهجز این، مساله مرمت و نوسازی مدارس فرسوده هم مشکل دیگری است که جدا از اختلال در کار آموزشوپرورش، بهویژه در مناطق محروم میتواند جان دانشآموزان زیادی