eitaa logo
تحلیل و بررسی خبر
129 دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
11هزار ویدیو
993 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
«شرق» در انتظار منجی آمریکایی روزنامه شرق در یادداشتی با عنوان «انتخابات آمریکا و اقتصاد ایران»، نوشت: «اگر ترامپ بتواند با سودمندی از هر ابزار در انتخابات برنده شود، میزان فشار آمریکا بر ایران و اقتصاد ایران افزایش خواهد یافت. اگر جو بایدن، نامزد دموکرات‌ها، برنده انتخابات ریاست‌جمهوری شود، نخستین تأثیر آن کاهش فشار اقتصادی خواهد بود که ترامپ در دو، سه سال گذشته بر اقتصاد ایران تحمیل کرده است. دموکرات‌ها جنساً نرم‌تر از جمهوری‌خواهان هستند. روی‌ کار آمدن دموکرات‌ها در آمریکا در سال آینده میلادی به احتمال بسیار زیاد فشار کنونی اقتصادی‌ای را که ترامپ بر ایران وارد کرده، تعدیل خواهد کرد (!!!) اگر با انتخاب بایدن فروش نفت ایران آغاز شود و به‌تدریج گسترش یابد، بحران اقتصادی کنونی ایران به‌تدریج فروکش خواهد کرد». این رسانه اصلاح‌طلب اضافه می‌کند: «در صورت پیروزی دموکرات‌ها حرکت به‌سوی رفاه نسبی شتاب خواهد گرفت. فقر کنونی در طبقات پایین اقتصادی به‌تدریج کاهش خواهد یافت. مسکن و اجاره‌بها نیز پایین خواهد آمد. روابط تجاری ایران با کشورهای اطراف و اروپا و خاور دور نیز بهبود خواهد یافت. این تغییرات اگر مثبت باشد، سود آن نصیب دولت بعدی در ایران خواهد شد». اما و اگرهایی که روزنامه شرق ترسیم می‌کند، در حالی است که؛ تجربه تحریم‌ها در دوره‌های مختلف نشان می‌دهد، دموکرات‌ها نیز پا به‌پای جمهوری خواهان علیه منافع ملت ایران قدم برداشته‌اند، نمونه این اتحاد رویه علیه ایران را می‌توان در مصوبات کنگره و سنای این کشور در خصوص طرح‌های مربوط به کشورمان مشاهده کرد. شاهد مثال دیگر در خصوص عدم تغییر مواضع آمریکا با جابجایی سکان ریاست جمهوری این کشور، سخنرانی اخیر «جو بایدن» بود که صراحتاً اعلام کرد: «اگر در انتخابات پیروز شوم، محدودیت‌های ایران ذیل برجام را طولانی‌تر و کامل‌تر می‌کنم».
سرمایه‌گذاری در بورس به‌جای سپرده‌گذاری در بانک در طرح سنجش نگرش مردم ایران پیرامون وضعیت اقتصادی کشور با جامعه آماری شهروندان بالای ۱۸ سال کل کشور و تعداد نمونه ۱۵۹۰ که به شیوه مصاحبه تلفنی اجرا شد (۲۹ تیر تا ۵ مرداد ۹۹)؛ در سؤالی از مردم پرسیده شده است «ترجیح می‌دهید پس‌انداز خود را چگونه مدیریت کنید؟» ۱۷ درصد گفته‌اند در بازار زمین و مسکن؛ ۱۶.۵ درصد؛ در زمینه اشتغال‌زایی و کارآفرینی؛ ۹.۲ درصد گفته‌اند در بورس؛ ۸.۱ درصد پس‌انداز خود را در بانک و ۵.۸ درصد گفته‌اند طلا و سکه و ۱.۶ درصد نیز دلار و ارز خریداری می‌کنند. نکته قابل‌توجه در مقایسه مدیریت پس‌انداز کل جمعیت در مرداد ۱۳۹۹ با خرداد ۱۳۹۸، کاهش قابل‌توجه میزان تمایل به پس‌انداز در بانک و افزایش تمایل به سرمایه‌گذاری در بازار بورس است. در خرداد ۹۸، ۲۴.۸ درصد مردم گفته بودند ترجیح می‌دهند پس‌اندازشان را در بانک‌ها سپرده‌گذاری کنند، این میزان در مرداد ۱۳۹۹ به ۸.۱ درصد رسیده است. در مقابل، سرمایه‌گذاری مردم در بورس رشد داشته و از ۱.۵ درصد در خرداد ۹۸ به ۹.۲ درصد در مرداد ۹۹ رسیده است. افراد بالای ۵۰ سال (۱۲ درصد) بیش از سایر گروه‌های سنی پس‌اندازشان را در بانک سپرده‌گذاری می‌کنند. جوانان ۱۸ تا ۲۹ سال (۲۱.۲ درصد) بیش از سایر گروه‌های سنی تمایل به اشتغال‌زایی و کارآفرینی دارند؛ همچنین میزان تمایل به سرمایه‌گذاری در بورس بین جوانان (۱۲.۹ درصد) بیش از سایر گروه‌های سنی است.
فناوری حداکثری یا فناوری حداقلی؟! با نگاه به رویکرد مقام معظم رهبری در موضوع فضای مجازی، درمی‌یابیم که ایشان معتقد به فناوری حداکثری در مورد فضای مجازی هستند و به دلیل شناخت عمیق معظم له از این فضا و ابعاد مرتبط با آن، تنها به حوزه کاربری و مصرف‌کننده بودن راضی نبوده و بیش از عرصه کاربری به عرصه حاکمیتی و مدیریتی فضای مجازی توجه خاصی دارند. ازاین‌رو نمی‌توانیم قبول کنیم که زمین بازی و مدیریت در اختیار بیگانگان باشد و آن‌ها به مردم و امورات کشور جهت دهند. از همین رو باید در تراز کشورهای پیشرفته حوزه ICT و صاحب فناوری باشیم و به یک ابرقدرت در این حوزه تبدیل شویم؛ اما در کنار این دیدگاه، غرب‌گرایان و برخی مسئولین دولتی، به فناوری حداقلی و کاربری و مصرف‌کننده بودن در فضای مجازی رضایت داده‌اند و به جای آستین بالا زدن و زحمت کشیدن برای هم‌سطح شدن با کشورهایی نظیر چین و آمریکا، با تولید ادبیات و بکارگیری واژگانی نظیر فیلترینگ، مسدودسازی، محدودیت، سواد رسانه‌ای و کلی‌گویی‌های دیگری مثل آن، خود را در این عرصه قهرمان نشان می‌دهند و با طرح‌هایی که موجب قدرتمند شدن کشور در فضای مجازی می‌شود، به مخالفت برمی‌خیزند. جای تعجب است که چرا این عده، با توجه به گرایش شدید به آمریکا و غرب، در این موضوع آمریکایی عمل نمی‌کنند و نمی‌خواهند کشور در این موضوع مثل آمریکا صاحب فناوری شود؟! وزیر ارتباطات کشورمان در مصاحبه اخیر تلویزیونی خود بارها از کلیدواژه فیلترینگ استفاده کرده تا کم‌کاری‌ها و ضعف‌های مدیریتی این وزارتخانه را در موضوعاتی مثل شبکه ملی اطلاعات، در پوشش مبارزه با فیلترینگ جبران کند. این نوع اظهارنظرها تعبیری جز آدرس غلط دادن به مخاطب و گرایش به شعارهای پوپولیستی برای جلب رضایت مردم ندارد.
تغییر نگاه ایران به شرق «اکاترینا بلینوا»، تحلیلگر روسی در اسپوتنیک یادداشتی با این عنوان منتشر کرد: «چگونه مشارکت استراتژیک ایران- چین شاید آخرین میخ را بر تابوت سیاست فشار حداکثری ایالات‌متحده وارد کند؟». بلینوا آورده است: «چشم‌انداز یک همکاری بلندمدت چینی- ایرانی باعث برانگیختن واکنش‌های متنوع ناظران مسائل بین‌المللی شده است. بر همین اساس (نشریه آمریکایی) فارین پالیسی ادعا کرد که این توافق «خبر بدی برای غرب» است و پیش‌بینی یک تغییر سازماندهی مجدد ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و آسیا را کرد که بر اساس آن چین جای پای خود را در مناطق مهم استراتژیک تقویت می‌کند». به نوشته او «دوم آگوست (۱۲ مرداد) مایک پامپئو وزیر خارجه ایالات‌متحده هم به این دسته هشداردهندگان (درباره توافق ایران و چین) وارد شد و در مصاحبه با فاکس نیوز مدعی شد که ورود چین به ایران «خاورمیانه را بی‌ثبات خواهد کرد» و اسرائیل، عربستان سعودی و امارات را «در معرض خطر» قرار می‌دهد. هیچ موضوع شگفت‌آوری درباره مخالفت رسانه‌های جریان اصلی و دولت‌های غربی با توافق چین و ایران وجود ندارد؛ توافقی که نمادی از تغییر قاطعانه ایران به سمت شرق است».
چرا اکبر طبری به اعدام محکوم نشد؟ علی بهادری جهرمی، رئیس مرکز وکلای قوه قضائیه در توضیح رأی دادگاه به پرونده اکبر طبری، توضیح داد: «در حال حاضر در نظام کیفری ما جرائم به چهار دسته تعزیر، حد، قصاص و دیات تقسیم می‌شوند. آنچه مشخص است جرايم ارتکابی آقای طبری از نوع تعزیر می‌باشد و خود مجازات‌های تعزیری هم به هشت درجه تقسیم می‌شود که شدیدترین آن، مجازات تعزیری درجه ۱ و میزان حبس در آن بیش از ۲۵ سال است. تعیین ۳۱ سال حبس به عنوان مجازات اشد برای وی (طبری) بیانگر صدور یک حکم سنگین علیه آقای طبری است و در واقع می‌توان گفت شدیدترین مجازات تعزیری برای وی در نظر گرفته شده است. این حکم را نباید با جرایم حدی مستوجب اعدام یا جنایات عمدی مستوجب قصاص مقایسه کرد؛ چراکه نوع اتهامات ماهیتاً متفاوت از یکدیگر است. علاوه بر این باید متذکر شد که وی تنها به مجازات حبس محکوم نشده است، بلکه برای وی جزای نقدی سنگین و مصادره اموال نیز در نظر گرفته شده است.»
تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق.pdf
1.69M
کتاب تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق جلد اول ریشه های تهاجم علل و زمینه های شروع جنگ
تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق جلد 2.pdf
2.64M
کتاب تجزیه و تحلیل جنگ ایران و عراق جلد دوم جنگ؛ بازیابی ثبات بررسی تحولات سیاسی نظامی از 1359 تا 1361
با مشکلات کشور چه کنیم؟ رئیس‌جمهور طی چهار ماه گذشته دو بار به وزارت صمت دستور ساماندهی بازار خودرو را داده است؛ ولی تنها چیزی که امروزه در بازار خودروی کشور مشاهده نمی‌شود، ساماندهی است! نگاهی ولو سطحی و با عینک مردم کوچه و بازار به سایر بازارها و حوزه‌های اقتصادی نیز کم‌وبیش از همین نگاه حکایت دارد! اما علت یا علل رها بودگی مسئولیت‌ها در مباحث اقتصادی چیست؟ چگونه می‌شود همچنان امور را با انگیزه و جدیت کامل تا روز آخر مسئولیت‌ پیگیری کرد؟ نکات تحلیلی: 1- دو مدل و الگو در این حوزه قابل شناسایی است؛ در کشورهای غربی و توسعه‌یافته، تکلیف دولت با داشتن رویکرد و عقبه حزبی، مشخص است. حزب به خاطر آبرو و حفظ سازمان رأی خود و برای این‌که فرصت‌های آتی خود را تخریب نکند، تا لحظه آخر کار می‌کند و دولت متبوع خود را به کار و پایان دادن به برنامه‌ها و وعده‌ها، ولو با کمترین امید به رأی آوری، وادار می‌سازد. 2- اما در دولت‌هایی که ساختار حزبی جا نیفتاده، مکانیزم‌های پایشی و کنترلی دیگری در قانون پیش‌بینی شده است. البته شکی نیست که بهترین سازوکار کنترلی در منظر دینی و دولت اسلامی، انجام کارها به قصد قربت و خدمت و پاسخگویی به وجدان بیدار خود، ملت، تاریخ و در آخر دادگاه عدل الهی است؛ اما به‌هرحال لازم است مکانیزمی بیرونی نیز تعبیه شود. این موضوع در قانون ما، در کارکردهای مجلس پیش‌بینی شده است. مجلس در کنار وظیفه جعل قانون، رسالت نظارت بر حسن اجرای آن را نیز بر عهده دارد. از این منظر، کسانی که سفرهای استانی نمایندگان خانه ملت را دور از ابعاد قانونی تحلیل کردند، به کژ راهه‌ای افتادند که خود در تحلیل‌هایشان نگران آفات و شائبه‌های سیاسی آن بودند! چراکه اصل کار مجلس در راستای جدیت بخشی و مصون‌سازی به اقدامات دولت قانونی است. اساساً، هر سفری از سوی هر مسئولی که سبب آشنایی با مشکلات مردم شود و در نهایت به حل و گره‌گشایی از آن‌ها منجر گردد، پسندیده است. نکته نهایی: مجلس باید صیانت کند و با درایت و نظارت میدانی، جلوی ورود ویروس تنبلی، بی‌تفاوتی، رهاسازی کارها و تزلزل‌ها را در دولت بگیرد؛ این بزرگ‌ترین خدمت به دولت و حیثیت آن است. مجلس کارآمد و هوشمند تنها با نیت کارگشایی و البته به دور از شائبه‌های سیاسی می‌تواند با پیشنهاد راه‌های قانونی و گشایش روزنه‌های حقوقی در جذب سرمایه‌گذاری‌های تازه، شناسایی منابع درآمدی جدید، هموارسازی قانونی مسیر، دولت را تا روز پایانی آن ترغیب به کار و خدمت نماید. (نویسنده: فتح‌الله پریشان)
گدایی حیثیت! اعلام عادی‌سازی روابط بین برخی کشورهای مرتجع حاشیه خلیج‌فارس با رژیم صهیونیستی به‌صورت دومینووار یکی از تحولات رخ داده در غرب آسیا است. به نظر می‌رسد در مرحله بعدی کشور کوچک دیگری قربانی سیاست‌های ترامپ و رژیم صهیونیستی باشد. گزاره خبری: «آری شابیط» تحلیل‌گر سیاسی کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی در این کانال اعلام کرد: «بحرین حقیقتاً کشور مستقلی نیست و تحت نظارت و کنترل عربستان قرار دارد؛ بنابراین باید بگوییم که عربستان به‌طور کامل در جریان روند عادی‌سازی روابط میان بحرین و اسرائیل قرار دارد.» کانال 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی اعلام کرد، «پس از امارات و بحرین، کشور سوم عربی که توافقنامه عادی‌سازی روابط با اسرائیل امضا می‌کند، تا پیش از نوامبر امسال، این اقدام را عملی خواهد کرد». این کانال نام این کشور را اعلام نکرد. گزاره‌های تحلیلی: عادی‌سازی روابط بین برخی از کشورهای منطقه همچون امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی دارای ابعاد مختلف تحلیلی است؛ 1- یکی از مهم‌ترین بازیگران اصلی در امضای این توافقنامه‌های به‌اصطلاح صلح، ترامپ و داماد یهودی وی هستند. ترامپ که بدترین سیاست خارجی را در طول چندین دهه گذشته برای ایالات‌متحده به ارمغان آورده است، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، نیاز اساسی به راه‌اندازی شوی تبلیغاتی ولو با کشور کوچکی همچون بحرین دارد. لذا اعلام دومینووار سازش، برنامه تبلیغاتی است که ادامه خواهد داشت؛ بنابراین امضای این نوع توافقنامه‌های به‌اصطلاح صلح، برای ترامپ تا روز انتخابات اهمیت خواهد داشت. 2- آل خلیفه در بحرین و آل نهیان در امارات از هیچ‌گونه حمایت مردمی برخوردار نیستند. آن‌ها برای ادامه ظلم خود به مردمشان که از کوچک‌ترین حق آزادی برخوردار نیستند، سرسپرده آمریکا و صهیونیسم شده‌اند، غافل از آنکه رژیم پهلوی سال‌ها خود را خام آمریکا کرد و در آخر نیز با سیلی محکم مردم از کشور رانده شد. وضعیتی که در منطقه حاکم است، بی‌شباهت به ایران قبل از انقلاب اسلامی نیست. امنیت پایدار، محصول داخلی است نه امری وارداتی. (نویسنده: اکبر معصومی)
ترور چهره‌های انقلابی، دستور کار تیم‌های تروریستی وارداتی رزمندگان قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) در پاسخ به شرارت‌های ضدانقلاب، در چند روز اخیر مقر گروهک‌های ضدانقلاب در منطقه کردستان عراق را طی سلسله عملیات‌های توپخانه‌ای، موشکی و پهپادی هدف قرار دادند. معاون عملیات این قرارگاه با اعلام این خبر از مأیوس شدن آمریکایی‌ها با انهدام کامل تیم‌های تروریستی در مرزهای شمال غرب کشور طی سال‌های گذشته خبر داد و گفت: «از سال گذشته ایادی استکبار با طرق مختلف، ایجاد ناامنی در مرزهای کشورمان را در دستور کار خود قرار داده‌اند.» سردار خلیل زاده با بیان این‌که اقتدار نیروهای مسلح در مقابله مؤثر با گروهک‌های تروریستی ضدانقلاب باعث شد تا آن‌ها نتوانند به‌صورت نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند، افزود: «استکبار جهانی با سازمان‌دهی هسته‌ها و اعزام عناصر وابسته خود به داخل کشور، نقشه شوم ترور افراد انقلابی را در دستور کار خود قرار داده‌اند. عملیات اخیر سپاه در پاسخ به شرارت ضدانقلاب در انجام یک‌ مورد ترور در استان کردستان بود. در عملیات‌های چند روز اخیر مقر ضدانقلاب کاملاً منهدم شد و علاوه بر این تعدادی از گروهک‌های تروریستی نیز که در جدار مرزی کشور ترکیه و کشورمان، با هدف ایجاد اختلاف، مستقر شده بودند، هدف قرار گرفتند.» سردار خلیل زاده تصریح کرد: «پیام ما به عناصر وابسته گروهک‌های ضدانقلاب این است که اگر شرارت‌های خود را ادامه دهند مقر ضدانقلاب در آن سوی مرز مورد هدف حملات توپخانه‌ای سپاه قرار خواهد گرفت.»
تئوری‌سازی برای پذیرش ذلت نشريه صدا در تمجيد رفتار رئیس‌جمهور صربستان مقابل ترامپ، نوشت: «آيا اقداماتي از جنس كنش رئیس‌جمهور صربستان را بايد مايه شرمساري او دانست؟ فرض كنيم سياستمدار صرب همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده در مقابل همتاي آمريكايي خود نشسته است؛ اگر منافع صربستان چنين اقتضايي كند، بايد اقدام رئیس‌جمهور اين كشور را تمسخر كرد يا بايد آن را عقلانيتي سياسي خواند؟! حالا رئیس‌جمهور آمریکا (برای انتخابات) عکس دلخواهش را گرفته، در مقابل، رئیس‌جمهور صربستان هم به آنچه منافع کشورش بوده، دست یافته است؛ آیا این، دستاورد برای ووچیچ در مقام یک سیاستمدار است؟ باید بلند می‌شد و بر سر ترامپ عربده می‌کشید یا به صورتش تف می‌انداخت یا حداقل جلسه مذاکره را ترک می‌کرد؟ رویکردی که سیاست را نه کنشی منطقی بر شجاعت اخلاقی و تصمیمی مبتنی بر تدبیر که رفتاری هیجانی و جنجالی با شعارهای تند می‌داند که هرچه هیجان و تندی آن بیشتر و هرچه از عقلانیت و تدبیر دورتر شود، انقلابی‌تر و مقدس‌تر است، این رویکرد به سیاست و روابط بین‌الملل، ناسیونالیسمی وارونه و هراسی است انزواطلبانه که حاصلی جز عقب ماندن کشور از مسیر توسعه اقتصادی و حذف شدن از چرخه تعاملات بین‌الملل ندارد». گفتنی است، طرفداران این نوع نگرش بودند که هفت سال پیش شعار گذر از مشکلات اقتصادی با مذاکره و بستن با کدخدا را سر می‌دادند و اکنون نیز بعد از تجربه بدعهدی‌ها هنوز چاره کار را در مذاکره و زانو زدن در برابر دشمنی که تمامی موجودیت کشور را نشانه رفته، می‌دانند.
چرا روحانی تنها مانده است؟ جعفر گلابی در بخشی از یادداشت خود در روزنامه اعتماد با عنوان «رئیس‌جمهور تنها!» نوشت: «درست است که ‏دستان دولت برای اقدام و اجرا چندان باز نبوده و نیست ولی آنجا که ربطی به محدودیت‌ها و فشار‌های مخالفان هم نداشت، بسیاری ‏از انتظار‌ها عقیم ماند و به مشورت‌ها و دلسوزی‌ها وقعی نهاده نشد. ظاهراً یکی از مشکلات اصلی به روابط رئیس‌جمهور با ‏شخصیت‌ها، چهره‌ها، جریان‌ها و گروه‌های مختلف و حتی مدیران ارشد دولتی بازمی‌گردد که ظاهراً مسئولانه مدیریت نشد و در ‏اختصاص زمان به آن اهتمامی نشد و شاید از این زاویه انزوایی خودساخته پیش آمد! رئیس‌جمهور افزون بر تمشیت امور اجرایی، ‏باید توان اقناع حداکثری و جذب همدلی و همکاری افراد و مدیران مختلف را داشته باشد و برای آن وقت بگذارد که در این صورت ‏برای دولت و برنامه‌هایش جریانی قدرتمند از حمایت ساخته می‌شود. به نظر ‏می‌رسد این معنا حتی برای وزیران و رؤسای سازمان‌های عریض و طویل دولتی هم برساخته نشد، تا جایی که خود آقای روحانی ‏از ایشان انتقاد کرد که روزه سکوت گرفته‌اند! چرا کسانی که پست و سمت و صندلی خود را ‏مدیون رئیس‌جمهور هستند، انگیزه لازم برای دفاع از دولت را نداشته‌اند و دیده نشده که به دفاع تمام‌قد از منویات ایشان بپردازند؟»