eitaa logo
کانال طهورایی ها
189 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
185 ویدیو
55 فایل
السّلامُ عَلَیکُم یا اَهلَ بَیتِ النُّبُوَّه در کانال طهورایی مداحی نوگلان حسینی و ستایشگران نوجوان را که در مراسمات و کلاس اجرا کرده اند بارگزاری می کنیم. تلفن تماس 09222664842 ارتباط با : مسئول موسسه @kabirkhou ادمین کانال: @Tahoora_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابچه آداب مداحی.pdf
حجم: 1.57M
🏴 | مجموعه بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره آداب مداحی اهل‌بیت (علیهم‌السلام)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️روز ششم محرم در کربلا چه گذشت؟ ▪️تکمیل سپاه عمربن سعدازطرف ابن زیاد ▪️دعوت حبیب بن مظاهر از قبیله بنی‌اسد برای یاری امام حسین(ع) ▪️روز ششم محرم محاصره کاروان کربلا لحظه به لحظه تنگتر می‌شود، عمر بن سعد نامه‌ای از عبیدالله بن زیاد دریافت کرد که در آن نامه بیان شده بود با سپاهیان خود، بین «امام حسین (ع)» و یارانش با آب فرات فاصله بینداز، تا بدین ترتیب قطره‌ای آب به آنان نرسد. https://eitaa.com/joinchat/3975544838C45014a163d
‍ ‍ 💢روز هفتم محرم بر کاروان امام چه گذشت؟ ▫️روز هفتم محرم، عمربن سعد، عمر بن حجاج را با ۵۰۰ سوار در کنار شریعه فرات مستقر کرد و مانع دسترسی امام حسین (ع) و یارانش به آب شد. این رفتار غیرانسانی سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) صورت گرفت. ▫️ روز هفتم محرم آب به روی سپاه امام حسین (ع) بسته شد و آرام آرام زمان هرچه بیشتر به نمایانگر شدن جلوه‌های ایثارگری در صحرای کربلا نزدیک می‌شد. ▫️هنگامی که کاملا آب به روی امام حسین (ع) و یارانشان بسته شد مردی به نام عبدالله بن حصین ازدی که از قبیله بجیله بود فریاد برداشت که:‌ ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید، به خدا سوگند که قطره‏‌ای از آن را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی. امام حسین (ع) فرمودند: خدایا او را از تشنگی بکش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار مده. ▫️حمید بن مسلم می‌گوید: به خدا سوگند که پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی که بیمار بود، قسم به آن خدایی که جز او پروردگاری نیست، دیدم که عبدالله بن حصین آن‌قدر آب می‏ آشامید تا شکمش بالا می‏ آمد و آن را بالا می‏ آورد، و باز فریاد می‏ زد: العطش! باز آب می‏‌خورد تا شکمش آماس می‏‌کرد، ولی سیراب نمی‌شد، و چنین بود تا جان داد. https://eitaa.com/joinchat/3975544838C45014a163d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «فرازی از شعر: اولین قربانی» . دوست دارم شرح حُسن شبه پیغمبر بگویم بعدِ هر الله اکبر یا علی اکبر بگویم . حُسن او باشد حسینی، مظهر تقوا و ایمان ای اجل مهلت بده عمری از آن مظهر بگویم . نام زیبایش گواه سربلندیّ و بزرگی رفعتش تحلیل کن تا مدحتش بهتر بگویم . شاه شاهان را ملازم، پیشمرگ آل هاشم مشتری شو گوهری شو قیمت گوهر بگویم . یوسفش مشتاق دیدار اهل کنعانش خریدار صد عزیز مصر را در درگهش نوکر بگویم . تا سخن میگفت، بابش احسنی می گفت و می گفت: آن سخن تکرار کن تا احسنی دیگر بگویم . قدر او والاست دل دریاست اسمش با مسماست مانده‌ام با چه زبانی وصف آن دلبر بگویم . بر حسین او دلبر است و دلبر عالم حسین است من که باشم از کمال زاده ی حیدر بگویم . اوّلین قربانی از اولاد حیدر این جوان بود باید او را چون علی سردار نام آور بگویم . بارالها در ره اسلام جان بر کف نهادم تا فدایت جان، به زیر نیزه و خنجر بگویم . تو گواهی، داد خواهی، تکیه گاهی یا الهی اذن ده در محضرت راز دل مضطر بگویم . رفت آن عاشق جهادی کرد در راه عقیده آفرین گوید جهانی زآن جهادش گر بگویم . سینه در تاب و تب افتاد آن عزیز از مرکب افتاد گفت با جانان خوشم از ساقی و ساغر بگویم . پیکرم بر دفتری مانَد که شیرازه ندارد عالمی سوزد اگر یک باب از این دفتر بگویم . زیر باران سنان و تیر و شمشیرم ولیکن رسم مردان نیست درد دل بر این لشکر بگویم -های_عاشقی