eitaa logo
تهذیب نفس
1.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
21 فایل
کانال ما در پیامرسان سروش👇 sapp.ir/tahzibe #کپی_مطالب_آزاد حرفی انتقادی پیشنهادی 🫡 https://ngli.ir/785663921235 اینم لینک کانال پاسخگویی به سوالاتون👇 https://eitaa.com/joinchat/3344302224C32f10b25e6
مشاهده در ایتا
دانلود
داریم خودمان را اسراف مےڪنیم با گناه.. انگار...! جدے... ولے توبه‌هایم ... 🌱 @tahzibe
کآش حداقل مث حُر بودیم... این حداقلِ از |سرمونم|زیادهـ +نه؟💔:) @tahzibe
‌‍ دلنوشته یکی ازبرادران برای دختران و زنان سرزمینم ایران!!! 🐾🐾رد شد ، ولی هنوز ردش مانده است.🐾🐾 ای کاش پشت سرش چشمی داشت و می دید و یا دوربینی بود و از دور به او نشان می داد که هنوز ردش مانده است. یا کسی جرعتش را داشت و به او می گفت که ردش مانده است. کاش وقتی رد می شد، می دید پشت سرش چند نوجوانی که از مدرسه تعطیل شده بودند چگونه به شلوار تنگ و نازکش نگاه می کردند، می دید که آن نوجوان به خاطر سن بلوغ و نوجوانیش بعد از دیدن او به چه گناه هایی کشیده شد😭.ای کاش برمی گشت و می دید پسر مغازه داری را که بخاطر مشکلات مالی هنوز مجرد بود ،چگونه با حسرت و شهوت نگاهش می کرد و هر روز به کنترل نگاه و ایمانش ناتوان تر می شد😭.کاش زمانی که حجاب و پوشش خود را شخصی می دید، برمی گشت و می دید ردش را بر زندگی شخصی جوان متاهلی که وقتی آرایش غلیظش را می دید او را با همسرش مقایسه می کرد😭. کاش می دانست گرگ های انسان نما در پشت سرش چه می گفتند و وقتی دستشان به او نرسید نیت کثیف و مزاحمت های خود را بر سر دختر معصوم دیگری در آوردند😭. کاش می شد، می رفتم این چیزهایی که ازاو اطلاع نداشت را به او می گفتم، و به اوهم می گفتم که فکر نکند که من در ذهنم او را انسانی فاسد و بدکار می دانم، خداراشکر، این را می فهمم که افراد را از روی ظاهرشان به سیاه و سفید تقسیم نکنم، و حتما او انسان خوب و شریفی است ولی ای کاش آگاه می شد و کسی به او نشان می داد ردش را بر جامعه!!! شاید اصلا نمی داند که اگر چند تار موی او راهم نامحرم ببیند از لحاظ دین و قرآن گناه کرده است . شاید تا به حال چادر سرش نکرده است یا اصلا چادری ندارد که سرش کند!. ای کاش حداقل برای یک بار هم که شده چادری سرش می کرد تا زیبایی و بوی پاکی و امنیت چادر را حس کند. اکنون یک سال از آخرین باری که دیدمش گذشته است، همان خیابان ، همان کوچه، و روبروی همان مغازه، نمی دانم چه اتفاقی افتاده که اینقدر تغییر کرده است.او رد شد ، با چادرش🌹!! و این بار هم ردش مانده است.! دلم می خواست به او بگویم، کاش برمی گشتی و می دیدی پشت سرت جوان هایی را که وقتی دلشان از سیاهی جامعه گرفته بود و به خاطر پوشش های نامناسب جامعه ، نگران لرزش ایمانشان بودند ، وقتی چادر سیاهت را بر روی سرت می بینند که چگونه آب بر آتش چشم های ناپاک میریزی، شاید ندانی ولی چقدر از ته دل دعایت می کنند🌹. کاش برمیگشتی و رد سبز چادر سیاهت را در تعجب چشمان دختر بدحجاب می دیدی که با خودش می گفت : (چگونه یک دختر جوانی مثل من در این گرمای تابستان اینگونه حجابش را محکم و کامل گرفته است!!!) و می دیدی که چگونه تو را الگوی خود می کند و آرام آرام شال روی سرش از عقب به جلو برمی گردد.🌹 و کاش برمیگشتی و می فهمیدی که چگونه در اجتماع باسلاح چادرت امر به معروف می کنی🌹،و کاش، مادری را که پشت سرت با چادر خاکی دعایت می کند ، می دیدی... @tahzibe
♥🖇 دست برسینه ادب حکم کند وقت قیام رو به ارباب دوعالم دهی هرصبح سلام 📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿. @tahzibe
⚠️ اثـرِ چت با نامحرم مثل بعضی تصادفهاسـت😣 همان موقع تو را نمیکشد..! اما بعد از مدتی، به یکباره، حتی با یک ضربه کوچک همه چیزت را میگیرد😞 مراقب داشته هایت باش...😓 📌 〰❁🍂❁🥀❁🍂❁〰 @tahzibe
🔵 🗣 🖲 فرستادن😍😘💋به نامحرم چه حکمی داره؟ ‌ 〰❁🍃❁🌸❁🍃❁〰 @tahzibe
[ ] 🤍 ⚠️امروز تمام تلاشم اینه که کسی رو مسخره نکنم📛 😣 @tahzibe
سلوک در مکتب روضه_4.mp3
9.64M
۴ روح زیبابین، و قدرت کشف باطنِ مصائب، برای تحمل آسانتر مشکلات و فقدان‌های زندگی، از آثار مجالس عزاداری است. آیا این اتفاق برای همه‌ی عزاداران رخ می‌دهد؟ علّت این تبدیل و استحکام، در عزادار چیست؟ @tahzbe
🎯♻️🎯 ♻️🎯 🎯 💥درمان غیبت یه موقع غیبت از روی غرور به اعمال نیک خودمون نشات میگیره😐 فکر می کنیم خدا اگه توفیق دوتا کار خوب رو بهمون داده دیگه نظر کرده شدیم🙊 ولی نباید فراموش کنیم که⏬ هیچ کس از عاقبت کارش خبر نداره که بتونه با اطمینان فکر کنه که اون بهشتی میشه و بقیه جهنمی ❗️❗️❗️ انسانی که یک روز یه نطفه ی بدبو بوده چه جای غرور ورزیدن داره؟؟؟ 💥 مورد بعد که در درمان موثره این هست که وقتی با غیبتمون خواستیم کسی رو رسوا کنیم به رسوایی خودمون در پیشگاه خدا فکر کنیم ❗️😶 واقعا ارزشش رو داره؟ @tahzibe
••• استادمـ می‌گفت :↓ ‌فقط‌بـه ‌پیرهن‌سیاھ‌نیستــ جانم؛ یھ‌پرچمِ‌عزای‌حسینی‌هم‌بایـد‌بھ‌قلبت‌ بزنی :)🏴|🌸• @tahzibe
🏴 💌 از شـ🍼ـیر خواره ای 📩 به همه شـ🍼ـیر خوارگان آغـــوش گــرم مـ💚ـادرتان نوش جانتان 😔💔
در وقت نیاز (واقعی) سلام😊 مجدا هستم، مادر هفت کوچولو☺️ من وارد پانزده سالگی شده بودم و داشتم امتحانات سال آخر راهنمایی رو میدادم که رفت و آمد های عمه خانوم به منزلمون زیاد شد، بعد چند وقت متوجه شدم برای پسر عمه اومدن خواستگاری🙈 مادرم بخاطر حس مادری و دلسوزی موافق ازدواج زود من نبودن ولی پدرم میگفتن جوون خوب و مومن که اومد نباید ردش کرد، وقتی پدر بزرگ ها هم موافقت کردن دیگه مادرم چیزی نگفت و مقدمات ازدواج فراهم شد . هر چند بعضی از اقوام هم مخالف جدی ازدواج من بودن مثل یکی از عمه هام، بقیه هم از دور یه زمزمه هایی داشتن که حالا میگذاشتی دوتا خواستگار بیاد و بره بعد... مگه هول بودید و.... ولی حرف پدرم همون بود و واقعا هم راست میگفت بعدها از آقای پناهیان شنیدم که میگفتن اگر خواستگار خوب اومد و رد کردید، منتظر بهترش نباشید... موقع تعیین مهریه بزرگترها روی ۲۰۰ سکه توافق کرده بودن که آقای داماد ازون وسط با خجالت گفتن، هم توان پرداختشو ندارم، هم شاید بشه برای عقد بریم محضر آقا و ایشون بیشتر از چهارده تا عقد نمیکنن، عروس خانم راضی هستن به این مقدار؟؟ منم نه گذاشتم نه برداشتم عین این دخترهای هول بلند گفتم بلهههههه😄 و ما بعدش به فاصله شاید دو هفته عقد کردیم... یه نکته رو درباره سنم بگم، شاید خیلی از شماها الان با خودتون بگید خیلی بچه بودم یا چقدر زود و.... درسته، من صبح روز خواستگاری مشغول دوچرخه بازی بودم، اتفاقا وقتی خواهر کوچیکم رو سوار کرده بودم بخاطر شیطنت زیادیم، با هم افتادیم و سرش شکست😁🙈 ولی اگه قرار بود تو این بازی های بچه گانه متوقف بشم تا بیست سالگی هم ادامه داشت، من با ازدواج هم پخته شدم، هم اتفاقا چون هر دو سن زیادی نداشتیم به تفریحاتمون هم رسیدیم، با هم کوه میرفتیم و.. 😍 (حالا بعدا براتون از بعد ازدواجم بیشتر میگم) کما اینکه هستن تو خانواده خودمون که متاسفانه مادرها با این طرز تفکر که حالا بچه اس و زوده دختر هاشون رو نگه داشتن و الان بالای سی سال دارن و ازدواج نکردن😔 بگذریم..... خانواده ما اون موقع مشغول ساخت خونه بودن و از نظر مالی در تنگنا، همین باعث ناراحتی مادرم میشد ولی همسر عزیز میگفتن در حد ضروریات کفایت میکنه... جهیزیه من در عین سادگی، با کمترین وسایل ممکن آماده شد. بخوام یکم جزیی تر بگم بوفه و تلویزیون ومبل و وسایل تزیینی که اصلا نداشتیم، کل وسایل بزرگ من خلاصه میشد تو یخچال و گاز و لباسشویی و اتو ، یه سری وسایل برقی آشپزخانه هم بهمون هدیه داده شد که بعضی هاش دوتا بود، روزهای اول عروسی مون یه خانمی اومد در خونه و تقاضای کمک کرد همسر جان بدو بدو اومد گفت مجدا راضی هستی اینا رو بدیم و صدقه اول زندگی رو هم اینطوری دادیم 😍☺️ و به این ترتیب اثاث مختصر من بدون چیدمان عروس که با روبان و... هست تو خونه ای چهل و پنج متری که آقا داماد خودش تو حیاط منزل پدری ساخته بودن چیده شد. روز عروسی من لباس عروس کرایه کردم، به یه آرایشگاه خیلی ساده رفتم و ماشین عروس هم نداشتم چون مسیر آرایشگاه تا خونه یه کوچه هم نبود😊 عروسی ما در منزل صورت گرفت با مختصر مهمان های درجه اول از دو خانواده، این در حالی بود که اکثر دوستان من که همون سال یا یکی دو سال قبل و بعد ما ازدواج کردن، همه در سالن و با تشریفات معمول ازدواج کردن... ازدواج من شبیه به ازدواج دختر رسول خدا صورت گرفت، این برای من باعث افتخاره و مهم این بود که ما دو زوج عاشق😜 به هم رسیدیم. این شاید هنجار شکنی محسوب میشد و قطعا سخت بود اما همیشه خوشحالم که راه درست و کار درست رو انتخاب کردم و البته (هذا من فضل ربی ) این نکته رو هم بگم که یکی از علتهایی که باعث میشد من به این سادگی ها رضایت بدم این بود که آدم تو سنین پایین تر کمتر به تجملات و چشم و هم چشمی ها توجه داره. الان من هم درسم رو خوندم، هم بچه دار شدم و هم تجربه سالها زندگی رو دارم و از خیلی هم سن و سالای خودم جلو ترم☺️ دخترهای خوب سرزمینم ... امروز هم خیلی ها هستن که پا روی رسم و رسومات خرافی و غلط و دست و پا گیر میگذارن و آینده خودشون رو درست و زود و خوب رقم میزنن، بیاید جزو این خط شکن های پر افتخار باشید😎 @tahzibe