#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #احقاف، صفحه 506، آیات 30 تا 35
🗓1400/03/30
💐 @nedaye_tahzib
🌱 tahzib-howzeh.ir
❇️ یکشنبههای هفته: #اسوه_های_اخلاقی ❇️
⏺#نقش_الگو_در_تربیت
شماره 19
—————————
🔅گستره اثرگذاری الگوها (قسمت اول)
گستره تقلید و اسوه پذیری از الگوها، جنبه های گوناگونی دارد، همچون: تعدد الگوها؛ محیط های تربیتی گوناگون مانند: خانواده، مدرسه، گروه هم سالان، جامعه و رسانه های عمومی مثل: صدا و سیما و مطبوعات.
همچنین الگوپذیری دارای حیطه ای گسترده است، به گونه ای که تقریبا همه شئون انسان را دربرمی گیرد؛ چون بخش مهم و زیادی از آنچه انسان در سرتاسر زندگی می آموزد، با تقلید و الگوبرداری به دست می آید.
به گفته آلبرت بندورا، یادگیری انسان با مشاهده پی آمدهای رفتار الگو حاصل می شود. از آنجا که انسان همواره در معرض تجربه های گوناگون الگوبرداری قرار می گیرد، می توان نتیجه گرفت که بیشتر اصول و قواعدی که رفتار انسان را هدایت می کنند، از چیزی شبیه به الگوبرداری انتزاعی به وجود می آیند.((مقاله «روش الگویی در تربیت اسلامی»، مجله معرفت، ش 69.))
الگوبرداری و تنظیم رفتار در زندگی بر اساس تجربه ها و مشاهده ها، از خردسالی آغاز می شود و تا پایان عمر ادامه دارد. در کودکی، رفتار و گفتار الگو، تقلید می شود، ولی با افزایش سن و قدرت شناختی الگوپذیر، تقلید، جای خود را به اندیشه و انتخاب می دهد. الگوپذیر در این مرحله با دیدن رفتار الگو، به تجزیه و تحلیل آنها می پردازد و با استنباط شخصی خود از آنها الگوبرداری می کند
1️⃣ خانواده، اولین و مهم ترین الگوی تربیتی فرزندان
انسان، بسیاری از رسوم زندگی و آداب معاشرت، مانند: غذاخوردن، لباس پوشیدن و شیوه سخن گفتن را از پدر و مادر و دیگر هم نشینان فرامی گیرد و به کار می بندد.
بنابراین، انسان در همه عمر، کم و بیش از دیگران تقلید می کند.
بین یک تا پنج سالگی، تقریبا همه یادگیری های کودک، از راه تقلید است. کودک تا مدتی از مصالح و مفاسد واقعی امور چندان آگاهی ندارد و نمی تواند برای کارهایش، هدف های عاقلانه و درستی تعیین کند. در این مدت، تمام توجهش به پدر و مادر و دیگر هم نشینان است. او کارهای آنان را می بیند و از آنان تقلید می کند.
گاهی کودک از تماشای هنرپیشگان سینما و صحنه های قتل، جنایت، دزدی و چاقوکشی که در صحنه سینما یا در صفحه تلویزیون ظاهر می شوند، چنان تحریک می شود که همان رفتار را از خود ظاهر می سازد.
شما در مجله ها و روزنامه ها، شرح حال کودکانی را می خوانید که به قتل و جنایت یا دزدی دست زده و تماشای صحنه های پلیسی، قتل و جنایت در سینماها و تلویزیون را از عوامل محرک خویش معرفی کرده اند.(ابراهیم امینی، آیین تربیت، صص 164 _ 167.)
بی تردید، والدین و خانواده، نخستین عامل مؤثر در تربیت انسان ها به شمار می روند. هر فردی در نخستین مرحله از مراحل زندگی خود با والدین و خانواده روبه رو است. بسیاری از ویژگی های انسان ها از راه مسائل ژنتیک و ارثی یا از راه مسائل اکتسابی و برنامه تربیتی تحت تأثیر والدین و خانواده شکل می پذیرد.
از مطالعه آثار دانشمندان تربیتی و روان شناسی چنین به دست می آید که خانواده در امر تربیت، نقش بسیار مؤثری دارد. وقتی انسان را تربیت پذیر دانستیم و شکل پذیری او را از عوامل تربیتی پذیرفتیم، چون اولین عامل تربیتی انسان، خانواده است، به شکل طبیعی، حالت ها و برنامه های اعضای خانواده در فرد مؤثر است.(محمد اسدی گرمارودی، درس هایی از تربیت انسانی، صص 47 _ 59.)
تأثیر خانواده بر کودک، بدون مقدمه، آغاز و با قدرت و فراگیری ویژه ای آشکار می شود و امکان دارد تأثیر آن در سراسر زندگی فرد باقی بماند.
ادامه دارد...
#الگو_و_تربیت
♾♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌹کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
❇️ یکشنبههای هفته: #اسوه_های_اخلاقی ❇️
⏺#نقش_الگو_در_تربیت
شماره 20
—————————
🔅گستره اثرگذاری الگوها (قسمت اول)
1️⃣ خانواده، اولین و مهم ترین الگوی تربیتی فرزندان (قسمت دوم)
از نظر تاریخی، نظریه پردازان یادگیری اجتماعی یکی از دیدگاه های مهم را در مورد خانواده ارائه داده اند.
این نظریه پردازان بر اصول یادگیری تأکید بیشتری دارند و از این دریچه به مفهوم خانواده می نگرند. به همین دلیل، بر میزان اثرگذاری پدر و مادر بر کودک و اثرپذیری کودک از خانواده تأکید می ورزند.
در این نگرش، والدین با به کارگیری تشویق و تنبیه و با الگو قرار دادن خود یا تشریح روش خودشان در حال و گذشته، به رفتار فرزندان شکل می دهند.
بدون تردید، نگرش والدین بر رفتار آنان با فرزندانشان تأثیر می گذارد.
در شکل گیری نگرش های والدین، عوامل گوناگونی دخالت دارند که یکی از مهم ترین آنها، الگوهای شخصیتی والدین است. پس می توان گفت نگرش والدین نسبت به فرزندان، به مقدار زیادی متأثر از الگوهای شخصیتی آنان است.( شکوه نوابی نژاد، سه گفتار درباره راهنمایی و تربیت فرزندان، صص 13 _ 16.)
جنبه تقلیدی در فرزندان خردسال بسیار قوی است و از ماه نهم تولد در طفل ظاهر می شود و در سال های اولیه کودکی به اوج خود می رسد. بعدها به هر میزان که انسان، رشیدتر و از نظر عقلی کامل تر می شود، تقلید در او ضعیف تر و جنبه ابتکاری در او قوی تر خواهد شد. کودک در خانه، ناظری تیزبین، موشکاف و دقیق است که زود عمل می کند و سریع آنچه را آموخته است، پس می دهد. بنابراین، والدین به ویژه از اوایل نه ماهگی کودک باید بیشتر مراقب رفتار خود در حضور کودک باشند. والدین، الگوی کودک در تقلید هستند. به این دلیل، باید بیشتر در کارهای خود دقت کنند. کودک به سبب اعتمادی که به پدر و مادر خود دارد، از کارشان تقلید می کند و رفتار خوب یا بد آنان را می آموزد.
تقلید کردن کودک، قوه تکلّم او را رشد می دهد، انجام کارها را برایش آسان می کند و گاهی سبب ابتکار می شود. با این حال، ممکن است زیان هایی مانند بدآموزی نیز داشته باشد؛ چون تقلیدش، کورکورانه و بدون اندیشه است.
برای اینکه از اهمیت نقش والدین و جنبه الگویی آنها در برابر دیدگان فرزندان بیشتر آگاه شویم، نخست باید بپرسیم که کودکان از والدین و خانواده خود چه می آموزند؟ پاسخ این است که کودکان و فرزندان، همه چیز را از خانواده خویش می آموزند. از نخستین کلمه تا راه رفتن، آداب معاشرت، آداب غذا خوردن، شیوه لباس پوشیدن، روش برخوردها، سخن راست یا دروغ، انجام وظیفه، مسئولیت پذیری، مهر و صفا، پرخاشگری، محبت، شجاعت، پاک دامنی، عاطفه، تعاون و یاری رساندن به دیگران، حیله و فریب، ستم و تجاوز و... .
چشمان کودک چون دوربین عکاسی است که متوجه رفتار والدین است. هیچ چیز از نظر او پنهان نمی ماند و او از آنچه در اطرافش می گذرد، عکس برمی دارد و آن را در مخزن ذهنش جای می دهد. پس رفتار و ارتباط خانواده در رفتار کودک مؤثر است. خانواده، چون مدرسه ای آداب آموز است و رفتار والدین سرمشق اوست.( علی قائمی امیری، خانواده و تربیت کودک، صص 259 و 260.)
ادامه دارد...
#الگو_و_تربیت
♾♾♾♾♾♾♾
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌹کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
👈 توصيهاي از امام خميني(قدس سره)به طلاب و فضلا 👉
*اگر عالمى مهذب باشد، اخلاق و آداب اسلامى را رعايت نمايد، جامعه را مهذب و هدايت مىكند. در بعضى از شهرستانهايى كه تابستانها به آنجا مىرفتم، مىديدم اهالى آن بسيار مؤدب به آداب شرع بودند. نكتهاش اين بود كه عالم صالح و پرهيزكارى داشتند. اگر عالم ورع و درستكارى در يك جامعه يا شهر و استانى زندگى كند، همان وجود او باعث تهذيب و هدايت مردم آن سامان مىگردد، اگر چه لفظاً تبليغ و ارشاد نكند. ما اشخاصى را ديدهايم كه وجود آنان مايه پند و عبرت بوده؛ صرف ديدن و نگاه به آنان باعث تنبه مىشد.
(جهاد اکبر/16)
*شما كه امروز در اين حوزهها تحصيل مىكنيد و مىخواهيد فردا رهبرى و هدايت جامعه را به عهده بگيريد، خيال نكنيد تنها وظيفه شما ياد گرفتن مشتى اصطلاحات مىباشد، وظيفههاى ديگرى نيز داريد. شما بايد در اين حوزهها خود را چنان بسازيد و تربيت كنيد كه وقتى به يك شهر يا ده رفتيد، بتوانيد اهالى آنجا را هدايت كنيد و مهذب نماييد. از شما توقع است كه وقتى از مركز فقه رفتيد، خود مهذب و ساخته شده باشيد، تا بتوانيد مردم را بسازيد و طبق آداب و دستورات اخلاقى اسلامى آنان را تربيت كنيد، اما اگر خداى نخواسته در مركز علم خود را اصلاح نكرديد، معنويات كسب ننموديد، به هرجا كه برويد العياذباللّه، مردم را منحرف ساخته، به اسلام و روحانيت بدبين خواهيد كرد.
(جهاد اكبر/13)
*اخلاق بايد در همهجا و در همه دروس، مورد توجه قرار گيرد؛ و اعتقادم بر اين است كه بايد هركس حوزه درسى بزرگ يا كوچكى دارد، يكى دو دقيقه- مقدمتاً يا مؤخرتاً- درس اخلاق بگويد كه طلاب با اخلاق اسلامى بار بيايند.
(صحيفه امام/20/191)
*اگر تهذيب در كار نباشد، علم توحيد هم به درد نمىخورد. «العلم هوالحجابالاكبر» هرچه انباشتهتر بشود علم، حتى توحيد كه بالاترين علم است، انباشته بشود در مغز انسان و قلب انسان، انسان را اگر مُهذَّب نباشد، از خداى تبارك و تعالى دورتر مىكند. بايد كوشش بشود در اين حوزههاى علميه، چه حال و چه بعدها كوشش بشود كه اينها را مهذَّب كنند. در كنار علم فقه و فلسفه و امثال اينها، حوزههاى اخلاقى، حوزههاى تهذيب باشد، و حوزههاى سلوك «الىاللهتعالى». شما مىدانيد كه مرحوم شيخ فضلاللَّه نورى را كى محاكمه كرد؟ يك معمم زنجانى؛ يك ملاى زنجانى محاكمه كرد و حكم قتل را او صادر كرد؛ وقتى معمم، ملا؛ مهذّب نباشد، فسادش از همهكس بيشتر است. در بعض روايات هست كه در جهنم، بعضيها- اهل جهنم- از تَعفُّن بعض روحانيين در عذاب هستند، و دنيا هم از تعفُّن بعضى از اينها در عذاب است.
(صحيفه امام/13/420)
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌹کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #محمد، صفحه 507، آیات 1 تا 11
🗓1400/03/31
🌷 @nedaye_tahzib
✅ tahzib-howzeh.ir
#دوشنبه_های_بصیرتی
👈 راهكارهای كسب و ارتقای بصیرت 👉
1️⃣ تقویت اعتقادات و باورهای دینی
2️⃣ تشخیص صحیح و دقیق حق و باطل
3️⃣ درك درست موقعیت و وظیفهشناسی
4️⃣ پرهیز از سطحینگری
پرسش مهمی كه گاهی مطرح میشود این است كه، بهراستی، مرجع تشخیص و ملاك واقعی بصیرت چیست؟ چگونه میتوان پی برد كه فردی بصیرت دارد یا فرد دیگر فاقد آن است؟
اگر ملاك بصیرت، برخورداری از هوش بالاتر است، قطعاً كسانی هستند كه هوش بالایی دارند، اما كمترین بصیرتی ندارند.
اگر ملاك بصیرت آن است كه انسان تجربة زیادی داشته باشد، کسانی هستند که حتی تجربة سیاسی بالایی دارند، اما بصیرت آنها كمتر از بصیرت كسانی است كه تجربة سیاسی ندارند.
حتی ممكن است برخی بتوانند بهخوبی مسائل را تحلیل كنند، اما باز هم بصیرت لازم را نداشته باشند. ما میدانیم كه در زمان فتنة 1388 كه مقام معظم رهبری به كسب بصیرت توصیه میفرمودند، خطابشان به همین دسته از افراد بود؛ چون كسانی با این ویژگی بودند كه در آن فتنه، بصیرت لازم را بهکار نبردند. در آن فتنه، از فرمایشهای مقام معظم رهبری اینگونه استفاده میشد كه ایشان بصیرت را در عدهای نمیدیدند؛ اما همان عده خود را به سبب تجربة طولانی در سیاست، اهل بصیرت میشمردند.
حال چگونه میتوان قضاوت صحیحی دراینزمینه کرد؟ تردیدی نیست كه پایة اصلی بصیرت، فکر است. بصیرت یعنی بینش عمیق در برابر بینش سطحی.
گاهی ممكن است کسی دربارة رخدادهای پیرامون خود، درك ابتدایی داشته باشد و قضاوت سطحی بکند؛ اما گاهی شخص میتواند لایهای را در پشت یك قضیهای مشاهده كند و به مرتبهای از بصیرت دست یابد؛ اما كسی از این هم فراتر میرود و لایههای بعدی را نیز درك میكند. در اینجا او مرتبة عمیقتری از بصیرت را درك کرده است. این بحث شبیه همان روایتی از پیامبر اكرمصلی الله علیه و آله میباشد كه در آن آمده است:
ان للقرآن ظهرا وبطنا، ولبطنه بطن إلی سبعة أبطن؛
«همانا قرآن ظاهری و باطنی دارد؛ باطن آن هم باطنی دارد تا بطن هفتم».
پس همیشه نمیتوان به ظاهر مطالب بسنده کرد؛ بلكه لازم است مقداری به عمق آنها وارد شد و لایههای زیرین آنها را دید؛ بهویژه، آنجایی که توطئههایی از طرف کسانی طراحی
میشود که صدها سال است کارشان همین است.
کسانی هستند که خواستههایشان را زیر لایههایی پنهان میکنند و هنرشان در این است که طوری وانمود میکنند که مردم فریب خورند.
این یکی از مصادیق آن آیة شریفه میتواند باشد که فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ؛(آل عمران (3)، 7.)
اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتاند تا فتنهانگیزی كنند».
در زمان رویارویی با افرادی با چنین سوابق فریبکارانه و شیطنتهایی ازایندست، باید بسیار مراقب بود؛ چراكه دراینصورت، به قضاوتهای سطحی، هرگز نمیتوان بسنده کرد و باید کوشید لایههای زیرین را نیز مشاهده كرد. هر اندازه كه در توان باشد، باید فکر و عقل را بهکار گرفت و به عمق كار پی برد.
اگر بصیرت به معنای بهکار گرفتن قوة عقل و فکر باشد، طرف مقابل ما نیز انسان جاهلی نیست كه عقل و فكر نداشته باشد؛ بلكه او هم ممكن است هوش بالایی داشته و فکر، استدلال، تحصیلات و تجربة بسیار داشته باشد. در اینجا باید توجه كرد كه نیروی اندیشه، همچون ابزاری است که با بهکارگیری صحیح آن میتوان نتیجة خوب گرفت و با استفادة نادرست از آن، نقشههای شوم کشید. بنابراین تنها با فكر نمیتوان موفق به كسب بصیرت شد؛ بلكه باید کوشید تا از فكر، درست استفاده كرد و در زمان بروز مشكلات، نیروی عقل را بهکار گرفت تا به اشتباه و مغالطه نیفتاد.
✅ به #ندای_تهذیب بپیوندید:
🌹کانال ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3433889827C48be11f7a9