eitaa logo
معاونت تهذیب حوزه علمیه کرمان
721 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
728 فایل
جهت ارتباط با معاون تهذیب @Amomen313 جهت ارتباط در مورد فعالیتها و شبهات قرآنی @ghadirmohyi جهت ارتباط با ادمین محتوایی کانال @boreshha_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاج قاسم را با گوشت و پوست خود باور داشت و برای آن برنامه ریزی کرده بود. یکی از کارهایی که انجام داد این بود از خوبان شهادت و اقرار می گرفت؛ چنان که برای برخی از دوستان شهیدش هم از مردم اقرار گرفته بود. برش اول: در جمع فرماندهان و نیروهای سپاه سخنرانی می کرد. گفت شما همه مؤمنید و در جمع تان افراد مخلصی وجود دارند. اقراری که از شما می خواهم این است که «آیا در ذهن تان من آدم خوبی هستم؟» نگذاشت تعارفات حضار سر بگیرد. گفت: «من یک اقرار شرعی می خواهم وگرنه هر جا می روم به من قاب و هدیه زیاد می دهند و گذارم گوشه ای». وقتی همه یکصدا بله گفتند. ادامه داد: امیدوارم خداوند این شهادت شما را بپذیرد و امیدوارم روزی همراه با دیگران کنار جنازه ام هم این شهادت را بدهید. برش دوم: بیوت مراجع و علما زیاد سر می زد. بار آخری که رفته بود از خیلی های شان از جمله و خواسته بود که پشت کفنش را به اسم امضا کنند. پیش علاوه بر اینکه امضا گرفته بود، گفته بود می خواهم پشت سرتان چند رکعت نماز بخوانم. موقع رفتن آیت الله نوری، حاج قاسم را بغل کرده بود و در گوشش آیه “من المؤمنین رجال صدقوا” را خوانده بود. موقع خداحافظی چشم های هردوشان خیس خیس بود. برش سوم: آه می کشید از اینکه از پدرش نگرفته بود برای رضایت از خودش. می گفت: از مادرم امضا گرفتم که از من است اما از پدرم نه. آنقدر امروز و فردا کردم که آخرش هم نشد. برش چهارم وصیت کرده بود موقع دفن، آن کفنی که خیلی ها امضا کرده بودند، و نامه دختر شهیدی که نوشته بود: «سی و پنج سال بعد از شهادت پدرم، وقتی شما آمدید خانه ما، غم شهادت پدرم از یادم رفت» را در کفنش بگذارند. ؛ گذری بر زندگی و رزم شهید حاج قاسم سلیمانی. نویسنده: عالمه طهماسبی، لیلا موسوی و مهدی قربانی. ناشر: حماسه یاران. نوبت چاپ: سوم-۱۳۹۸٫ ؛ صفحات ۱۶۵-۱۶۶ و ۱۸۲ و ۲۱۰ و ۲۲۶-۲۲۷.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرازی از : خداوندا! از سویی باید امروز شویم تا آینده بماند و از سویی باید امروز بمانیم تا آینده شهید نشود... عجب دردی است. خدایا! چه می شد اگر امروز شهید می شدیم و باز زنده می شدیم تا در آینده شهید شویم... به راستی همه آنان که رفتند نگران آینده بودند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب جهاد اکبر ؛ قست 3 ‏‏‏[سفارش به حوزه های علمی]‏‏‏ حوزه های علمیه همزمان با فراگرفتن مسائل علمی، به تعلیم و تعلم‏‎ ‎‏مسائل اخلاقی و علوم معنوی نیازمند است. راهنمای اخلاق و مربی‏‎ ‎‏قوای روحانی و مجالس پند و موعظه لازم دارد. برنامه های اخلاقی و‏‎ ‎‏اصلاحی، کلاس تربیت و تهذیب، آموختن معارف الهیه، که مقصد‏‎ ‎‏اصلی بعثت انبیا ـ علیهم السلام ـ می باشد، باید در حوزه ها رایج و رسمی‏‎ ‎‏باشد. متأسفانه در مراکز علمی به اینگونه مسائل لازم و ضروری کمتر‏‎ ‎‏توجه می شود. علوم معنوی و روحانی رو به کاهش می رود، و بیم آن‏‏‎ است که حوزه های علمیه در آتیه نتوانند علمای اخلاق، مربیان مهذب و‏‎ ‎‏آراسته و مردان الهی تربیت کنند؛ و بحث و تحقیق در مسائل مقدماتی‏‎ ‎‏مجالی برای پرداختن به مسائل اصلی و اساسی، که مورد عنایت قرآن‏‎ ‎‏کریم و نبی اعظم(ص) و سایر انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ است باقی‏‎ ‎‏نگذارد. خوب است فقهای عظام و مدرسین عالی مقام ـ که مورد توجه‏‎ ‎‏جامعۀ علمیه می باشند ـ در خلال درس و بحث به تربیت و تهذیب افراد‏‎ ‎‏همت گمارند و به مسائل معنوی و اخلاقی بیشتر بپردازند. محصلین‏‎ ‎‏حوزه ها نیز لازم است در کسب ملکات فاضله و تهذیب نفس کوشش‏‎ ‎‏کرده، به وظایف مهم و مسئولیتهای خطیری که بر دوش آنان است،‏‎ ‎‏اهمیت دهند.‏‏‎ ‎‏‎ صفحه 1 و 2. .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 معرفی کتاب از شبکه پنجم سیما ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹 🌏 خرید آسان ◀️ http://lish.ir/1Pee 📲 ارسال "درگاه این خانه بوسیدنی است" به سامانه ◀️ 3000141441 📞 مرکز پخش ◀️ 02537840844 ❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹❄️🌹
درگاه این خانه بوسیدنی است نویسنده: زینب عرفانیان "درگاه این خانه بوسیدنی‌است" شرح حال زنی از شیرزنان روزهای دفاع مقدس. خاطرات یکی از مادران مرد آفرین، از جگرگوشه‌هایش. بچه‌هایی که قد کشیدند، مرد شدند و به شهادت رسیدند. بچه‌هایی که هر کدام یک دنیا خاطره و کتابند. کتابی سرشار از روایت‌های بارانی و آسمانی. روایت‌های ناب مادرانه. این کتاب به روایتی ست جذاب و خواندنی از بانو "فروغ منهی" مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی‌پور که به قلم توانای خانم زینب عرفانیان به رشته تحریر درآمده است.