eitaa logo
معاونت تهذیب مدرسه معصومیه
490 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
965 ویدیو
108 فایل
اطلاع رسانی و گزارش برنامه های فرهنگی مدرسه
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌹 مسلمان شدن ژاکلین زکریا توسط شهید علمدار در عالم رویا ✍خیلی دوست داشتم با مریم به این سفر معنوی بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند به پدر و مادرم نگفتم که به سفر زیارتی فرهنگی می‌رویم بلکه گفتم به یک سفر سیاحتی که از طرف مدرسه است می‌رویم اما باز مخالفت کردند دو روز قهر کردم لب به غذا نزدم ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم 28 اسفند ساعت 3 نیمه شب بود هیچ روشی برای راضی کردن پدر و مادرم به ذهنم نرسید با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم. کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم خواندن هرچه بیشتر در دعا غرق می‌شدم احساس می‌کردم حالم بهتر می‌شود نمی‌دانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم در بیابان برهوتی ایستاده‌ام دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا». بعد ادامه داد: «می‌خواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم اسمم ژاکلین است». ولی هرچه می‌گفتم گوشش بدهکار نبود مرتب مرا زهرا خطاب می‌کرد. راه افتادم به دنبال آن مرد رفتم در نقطه‌ای از زمین چاله‌ای بود اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو». گفتم این چاله کوچک است گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی به خودم جرئت دادم و اینکار را کردم آن پایین جای عجیبی بود یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند وسفیدش نور آبی رنگی پخش می‌شد. آن نور از عکس شهدا بود که بر دیوارها آویخته بود. انتهای آن عکس‌ها عکس رهبر انقلاب آقا سیدعلی خامنه‌ای قرار داشت به عکس‌ها که نگاه کردم می‌دیدم که انگار با من حرف می‌زنند ولی من چیزی نمی‌فهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا. آقا شروع کرد با من حرف زدن خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آن‌ها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهان‌آرا، شهدی همت، شهید باکری، شهید علمدار و...» همین که آقا اسم شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود. آقا نگاهی به من انداختند و فرمودند «علمدار همانی است که پیش شما بود همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی». به یک باره از خواب پرسیدم خیلی آشفته بودم نمی‌دانستم چکار کنم هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه می‌خورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد. باورم نمی‌شد پدرم به همین راحتی قبول کرد. خیلی خوشحال شدم به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار رفتم برای ثبت‌نام موقع ثبت‌نام وقتی اسم مرا پرسید مکث کردم و گفتم زهرا من زهرا علمدار هستم. بالاخره اول فروردین 1378 بعد از نماز مغرب و عشاء با بسیجی‌ها و مریم عازم جنوب شدیم کسی نمی‌دانست که من مسیحی هستم به جز مریم. در راه به خوابم خیلی فکر کردم. از بچه‌ها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمی‌دانست وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم کم مانده بود از خوشحالی بال در بیاورم. چند نوار مداحی خریدم در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش می‌دادم بیشتر متوجه می‌شدم که آقا چه فرمودند. درطی چند روزی که چند روزی که جنوب بودیم اسلام چه دین شیرینی است و چقدر زیباست. وقتی بچه‌ها نماز جماعت می‌خوانند من کناری می‌نشستم زانوهایم را بغل می‌گرفتم و گریه می‌کردم گریه به حال خودم که با آن‌ها زمین تا آسمان فرق داشتم. شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم احساس می‌کردم خاک آنجا با من حرف می‌زند با مریم دعا می‌خواندیم یک آن احساس کردم شهدا دور ما جمع شده‌اند و زیارت عاشورا می‌خوانند منقلب شدم و از هوش رفتم در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم. آن خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه می‌رویم چون قرار است امام خامنه‌ای به شلمچه بیایند. و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم. از خوشحالی بال درآورده بودم به همه چیز در خوابم رسیده بودم. بعد که از جنوب برگشتیم تمام شک‌هایم به یقین بدل گشت آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را می‌گفتم. احساس می‌کردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شده‌ام. @tahzibmm
📣 تجمع بزرگ خانوادگی 🔺 در سالروز شهادت مظلومانه جمع کثیری از مومنین در حریم رضوی در دفاع از حجاب 🔹وعده همه ما ۲۱ تیرماه ساعت ۱۹ میدان آستانه قم ✊بسیج مدرسه معصومیه قم: @basij_masoumieh @tahzibmm
🔹کتاب ، مناظره بین اهل تشیع و تسنن 🔺خلاصه ای از کتاب 🌺 به مناسبت عیدالله اکبر ارائه کتاب فوق با تخفیف 20 درصدی در مسجد مدرسه علمیه معصومیه @tahzibmm
❤️ پویش نذر غدیر 🍗مشارکت در تهیه و توزیع غذای نذری و برپایی ایستگاه صلواتی 🔰 شماره کارت واریز نذورات: 5041-7210-8669-6441 🔹بنام هیئت فقه و شهادت (سموعی-قنواتی) 🔺جهت تحویل اقلام خوراکی برای پخت غذای نذری به حساب کاربری زیر پیام بدهید: @Rmahdiyar @tahzibmm
🎉جشن بزرگ و خانوادگی عیدغدیر 🔺همراه با مراسم عمامه گذاری جمعی از طلاب مدرسه علمیه معصومیه ⏰ زمان: یکشنبه 26 تیرماه ساعت 18:30 🕌 مکان: مسجد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها مدرسه معصومیه 🎙سخنران: حضرت آیت الله اعرافی 🎁 همراه با اجرای مولودی و تواشیح 🔸 بعد از مراسم جهت صرف شام مهمان سفره اهل بیت علیهم السلام خواهیم بود @tahzibmm
📣 اردوی جهادی تبلیغی محرم 🔺 منطقه محروم نورآباد ممسنی 🔹 بصورت متاهلی و مجردی ♨️ ویژه طلاب و اساتید مدرسه علمیه معصومیه 🔘 آخرین مهلت ثبت نام: جمعه 24 تیرماه ☑️ کسب اطلاعات بیشتر: 09376293028 🌐 لینک ثبت نام: https://b2n.ir/e17781 ✊بسیج مدرسه معصومیه قم: @basij_masoumieh
💚 🔸ای مردم، علی را فضیلت دهید. هیچ علمی نیست مگر آنکه خداوند آن را در من جمع کرده است و هر علمی را که آموخته‌‏ام در امام المتقین جمع نموده‌‏ام، و هیچ علمی نیست مگر آنکه آن را به علی آموخته‌ام. 🔸اوست «امام مبین» که خداوند در سوره یس ذکر کرده است: «وَ کُلَّ شَیی‏ءٍ اَحْصَیناهُ فی اِمامٍ مُبینٍ»، «و هر چیزی را در امام مبین جمع کردیم». 📚فرازی از خطبه غدیر @tahzibmm
💞 🌱الا امیر سحر، ای مسافر زهرا امید وصل تورا بین هر دعا دارم... 🌱گدایی در این خانه آرزوی من است ز نام توست اگر ذره ای بها دارم... 🍃تعجیل در فرج مولا صلوات 🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چند نفر از علمای سنی « خم» را قبول دارند؟⁉️ 🔹نکات جالب حجت‌الاسلام قرائتی درباره غدیر خم @tahzibmm
🌹براي حفظ حريم زيباي تو 🇮🇷جان ها فدا شده است تو نيز براي حفظ اين حريم ...
💞 مـا همـانیـم ڪہ از عشـق تـو غفلـت ڪردیـم بـا همہ آدمیـان غیـر تـو خلـوت ڪردیـم سـال هـا مے گـذرد، منتظـرے بـرگـردیـم و مشخـص شـده مـاییـم ڪہ غیبـت ڪردیـم 🍃تعجیل در فرج مولا صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز شمار عیدغدیر ◽️۴روز تا بزرگترین عید خدا ◽️رسول خدا صلی الله علیه و آله هشدار که هرگز به جز این برادرم کسی نباید امیرالمومنین خوانده شود 📚فرازی از خطبه غدیر @tahzibmm