کانال تخصصی نماز
#شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_پنجاه_ویکم 🌺 پادشاه و مقامات مالزی در سالن مسابقات نشسته و خبرنگار ها ا
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_پنجاه_ودوم
‼️زمان اعلام نتایج رسید.
مجری به سه زبان مالزی، انگلیسی و عربی، اسامی برندگان را اعلام کرد.
🔆🔅 اول نفرات برتر حفظ اعلام شد. از نفر سوم شروع شد تا رسید به اول.
نوبت به قرائت که رسید محسن خیال کرد باز از سوم شروع می کند.
🔶🔸 نفر سوم از الجزایر بود.
نفر دوم از بروئنی و نفر اول از فیلیپین!
باورش نمی شد
هیچ رتبه ای نیاورده بود!
🔷🔹 اما وقتی مجری به خواندن اسامی ادامه داد کم کم فهمید که نفرات برتر قرائت پنج نفر هستند.
پس آن سه نفر قبلی،
نفرات پنجم تا سوم بودند.
💎 هنوز نفرات اول و دوم مانده بود.
نفر دوم هم از مالزی بود.
محسن دیگر مطمئن شد که رتبه ای نیاورده.
🔮 آخر دیده بود که مسئولین چطور قاری اندونزیایی را عزت و احترام کرده بودند.
با اینکه می دانست قرائت آن قاری ضعیف بوده اما حتم داشت رتبه اول را به او می دهند.
🌺 با خودش فکر کرد اگر مصطفی اصرار نمی کرد به شیوه مسابقات بخواند و تلاوت خودش را ارائه می داد، الان حتما یک رتبه ای گرفته بود ... 😔
🕌 کانال تخصصی نماز
@takhasosi_namaz
30.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠تلاوت دلنشین #شھید_محسن_حاجی_حسنی کارگر در مسابقات مالزی👌
مرتبط با پست بالا👆
🕌 کانال تخصصی نماز
@takhasosi_namaz
🔸صفحه ۵۰۹
مصحف شریف
سوره مبارکه محمد
┏━━━🍃═♥️━
━━┓@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
✅✅✅
🌹🌹🌹🌹
4_5773643468505089798.mp3
819.3K
ترتیل صفحه۵۰۹
مصحف شریف
سوره مبارکه احقاف
┏━━━🍃═♥️━
━━┓@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
💠 مروری بر واقعه مباهله
۲۴ ذیالحجّه ، يادآور ماجرای مباهله اهل بيت پيامبر اسلام با مسيحيان «نجران» در سال دهم هجرت بر شما مبارک باد
#مباهله
🕌 کانال تخصصی نماز
@takhasosi_namaz
کانال تخصصی نماز
❤️ بسم رب الشھـدا ❤️ #شھید_محسن_حاجی_حسنی #قسمت_پنجاه_ودوم ‼️زمان اعلام نتایج رسید. مجری به سه ز
#شھید_محسن_حاجی_حسنی
#قسمت_پنجاه_وسوم
😔 💔 محسن سرش را کشید سمت مصطفی که جلوتر نشسته بود.
گفت :
_مصطفی! گفتم بذار کار خودمو بکنم! تو سیستم منو عوض کردی! دیدی رتبه ای نیاوردیم؟!
😢😭 اشک توی چشم های مصطفی جمع شد.
گفت :
آره! ای کاش می ذاشتم تلاوت خودمون رو می کردی. حداقل جزو دو سه نفر اولی که می شدی!
محسن هم گریه اش گرفت.
🌺 مجری داشت نفر اول را به زبان مالزیایی معرفی می کرد.
برای محسن، زبان گنگ و نامفهومی بود. مصطفی به نظرش آمد که مجری اسم محسن را گفت.
🍁🍂 گوش هایش را تیز کرد. نفر اول به انگلیسی هم خوانده شد. آن هم دست کمی از مالزیایی نداشت.
این بار هم واژه ای که شبیه محسن بود تکرار کرد.
گفت :
_گمونم اسم تو رو خوند!
محسن اشک هایش را پاک کرد و گفت :
_ نه بابا! من نبودم.
این بار وقتی مجری با زبان عربی شروع به صحبت کرد، اسم محسن حاجی حسنی به وضوح شنیده شد.
😢 دوباره بغض گلوی محسن را گرفت. اما وقتی فهمید دوربین ها زاویه شان را به سمت او تغییر دادند خودش را کنترل کرد.
😭 شانه های مصطفی به شدت تکان می خورد. محسن خودش را به او رساند و محکم بغلش کرد. گفت :
_ داداش چقدر چینشت خوب بود!
مصطفی خندید :
_ آخرش نفهمیدم چینشم خوب بود یا بد؟! 😅
🌸 مسئول همراهی برندگان که می خواست محسن را برای گرفتن جایزه اش ببرد، نمی توانست این دو را از هم جدا کند.
محسن رفت سمت جایگاه و مصطفی شماره بابا را گرفت.
😍 با گریه خبر موفقیت محسن را گفت. بابا و مامان حرم بودند.
اضطراب تلویزیون را ول کرده بودند و آمده بودند حرم برای محسن دعا کنند ....
دعا مستجاب شده بود ... 🌹
🔸صفحه ۵۱۰
مصحف شریف
سوره مبارکه محمد
┏━━━🍃═♥️━
━━┓@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛
✅✅✅
🌹🌹🌹🌹
4_5776067346183489015.mp3
935.9K
ترتیل صفحه۵۱۰
مصحف شریف
سوره مبارکه احقاف
┏━━━🍃═♥️━
━━┓@takhasosi_namaz
┗━━━♥️═🍃━━━┛