#پای_درس_استادمحمدشجاعی
#شادی
🌺🍃انس و لذت برای شخصی است که به بلوغ رسیده.
در همه بخشها این مسئله صادق است.
❌در بخش اقتصادی اگر کسی بلوغ عقلی ندارد، نمیفهمد که پول چیست یا طلا و الماس و جواهرات چیست.
❌در بخش گیاهی شما اگر چلوکباب، مرغ و .... جلوی بچه شش ماهه بگذارید، نمیتواند آن را بخورد. پس هیچ جذابیتی هم برایش ندارد و تحریک هم نمیشود. همان سینه مادرش را به همه چیز ترجیح میدهد. چون بلوغ گیاهی ندارد.
❌در بخشهای عقلی، کسانی میتوانند از مطالعه و علم لذت ببرند که ذهن تشکیل داده باشند.
اگر کسی دچار عقب ماندگی ذهنی باشد، حتی اگر 30 سالش هم بشود، وقتی به او بگویی کتاب، مطالعه، دانشمند، اصلاً نمیفهمد. چون او بلوغ لازم را ندارد.
👌در بخش فوق عقلی هم همینطور است، یعنی کسی که اساساً بخش انسانیاش بلوغ ندارد وقتی به او بگویید یاد خدا، مسجد، حسینیه، حرم، شب، نماز شب، چون بخش فوق تجرد یا فوق عقلانیاش هنوز رشد نکرده، مسخره هم میکند و اصلاً میگوید:
😕یعنی چی وضو بگیریم یا مسجد نماز بخوانم، حرم بروم؟!
✅البته بعضیها هم هستند که بلوغ آن چنانی ندارند؛ ولی یک لذتهایی میبرند و آرامشهایی دارند یا حداقل برای نیازهای بخشهای پایینیشان پناهنده به آسمان میشوند؛ حتی اگر لذت نبرند
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#طنز
#خاطره فوق العاده #خواندنی 😂
#دلـــت_پاڪــــ_باشــــه🙄🙄
در یڪی از دانشگاه ها
پیرامون #حجاب سخنرانی میڪردم
ناگهان دختری جوان از وسط جمعیت فریاد زد
حاج اقااااااااااااااااا
چرا شما حجاب را ساختید؟!!!!
گفتم ؛ حجاب ، بافتهء ذهن ما نیست
حجاب را ما نساختیم بلکه در کتاب خدا یافتیم
گفت ؛ حجاب اصلا مهم نیست
چون ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه کافیه
گفتم ؛ آخه چرا یه حرفی میزنی ڪه
خودت هم قبول نداری؟!!!!
گفت : دارم
گفتم : نداری
گفت : دارم
گفتم : ثابت میڪنم ڪه
این حرفی ڪه گفتی خودت قبول نداری
گفت : ثابت ڪن
گفتم : ازدواج ڪردی
گفت : نه
گفتم : خدایا این خانم ازدواج نڪرده و
اعتقاد داره ظاهر مهم نیست دل پاڪ باشه
پس یه شوهر زشت زشت زشت قسمتش بفرما
فریاد زد : خدا نڪنه
گفتم : دلش پاڪه 🙄
گفت : غلط ڪردم حاجاقاااااااا😢😭😂😂😂😂
#مواظب_افڪارت_باش
چـــــــون
رفتـــــارت میشـــــــود
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
#تلنگر
این جمله را به یاد داشته باشید :
اگر در راه خدا #رنج را تحمل نکنید!
مجبور خواهید شد در راه #شیطان رنج را تحمل کنید.....
#وصیت_شهید_پور_مرادی
رنج تحملِ ترکِ #گناه خیلی آسون تر از رنج گرفتار شدن در منجلابِ #گناه و افسردگی بعدشه،
اگه جلو یه چیزایی رو بگیری مجبور نیستی وضعیت های ناخوشایند بعدشو تحمل کنی اینو همه مون بلدیم!
ولی خیلی کمترا هستن که اهل عمل هستن👌...
میگه:
زندگیم عوض شده....
خدا اونجور ک قبلنا نگام میکرد الان نگاه نمیکنه...!
اون حس و حال خوبی که قبلا داشتم الان دیگه ندارم!
کلا زندگیم ازین رو به اون رو شده!
بعد اخرشم میگه خدا منو فراموشم کرده☺️
یه فراز از دعای کمیل هست که میگه:
اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم!
ینی:
خدایا گناهانیو که نعمتامو عوض میکنه ببخش!
بچه ها،
هر #گناهی یه اثر خاص داره!
مثلابعضی از #گناهان نعمت هارو ازت میگیرن!
حال خوبو ازت میگیرن!!
اشک برا سیدالشهدا رو میگیرن!!
ادمای خوبو ازت میگیرن!!
رفیقای خوب و جاهای خوبو و...
بعضی #گناها نعمت هاتو عوض میکنه!
مث میمونه که یه چیزیو بهت بدن و بگن این وسیله مال خودته تا هر وقت بخوای ازش استفاده کن!!
فقط یادت باشه تو فلان زمینه ازش استفاده نکنیا!!!
که اگه استفاده کردی دیگه شایستگی داشتن این وسیله رو نداری!!
مث داشتن #چشم_پاک!
یه چشم پاک!
یه دل پاک و رقیق که تا اسم کربلا میاد میلرزه!
یه فکر پاک که سمت گناه نره،
یه دست پاک،
یه زبون پاک که دل کسیو نمیشکنه!
اینا یجور نعمت ان!
اگه مواظبِ چشم پاکه نبودی
خب معلومه نعمت گریه برا اهل بیتو ازت میگیرن!!
خب معلومه اگه مراقب دلِ پاکت نبودی و رقتش از بین رفت دیگه هرچی از سیدالشهدا براش بخونن #نمیلرزه!
اگه مواظب زبون پاکت نبودی،
و اون چیزایی گفتی که نباید میگفتی....!
اگه خدایی نکرده صدات رو مادر و پدرت رفت بالا....!
اگه چیزیو که ندیدی
به زبون جاری کردی،یا گوشت غیبتو دادی بهش این زبون دیگه سمت#ذکر خدا نمیره!
اگه با دستایی که باهاش برا #حسین به سینه میکوبیدی رو خرج جای دیگه کردی این دستا دیگه قدرت ابراز عاشقی برا #سیدالشهدا رو ندارن....
اگه با پاهایی که مسیر مسجد و هییتو خوب بلدن،
جایی رفتی که نباید....
معلومه این پاها دیگه توان رفتن سمت جاهای خوبو ندارن،
و اون دل پاک!
اگه مشغول ناپاکی شد دیگه حسین حسین گفتنو یادش میره!!
اگه سرش گرمِ #گناه شد دیگه حال نداری بشینی با خدات فقط
یه دقیقه حرف بزنی!
همه اینا رو در نظر داشته باش حالا...!
اللهم اغفرلی الذنوب التی تغیر النعم!
خدایا ببخش گناهانیو ک نعمتامو عوض میکنه....
من میخوام امانت دار خوبی باشم...
میخوام این دلیو که برا #حسین فاطمه میتپه رو تا قیام قیامت پاک نگهش دارم...
فردای محشر که کارم گیر بود ببرم بدم دست سیدالشهدا بگم اینم دلی که یه عمر #حسین #حسین گفت....
حالا خود دانی....
میخوام این چشمارو ببرم نشون
بی بی فاطمه بدم..😭
بگم دیدی دل پسرت #آسیدمهدی رو نلرزوندم....
دلت میاد این چشا گریون باشه؟!
کی چی میدونه..
یهو دیدی منادی ندا داد....،
#یااهل_العالم_اناالمهدی.....
اون وقت تا ما بخوایم خودمونو جمع و جور کنیم دیگه دیره!!!
بچه ها اون موقع دیگه خیلی دیره!
از الان مواظب #نعمت هامون باشیم...
البته خود من از همه به این حرفا محتاج ترم..
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🌱حکایت
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به جبرئیل فرمود دوزخ را براى من وصف کن.
جبرئیل، درکات و ساکنان آن را یک به یک وصف کرد تا سخنش به طبقه اول رسید، آنگاه سکوت کرد.
پیامبر فرمود اى جبرئیل، ساکنان این طبقه چه کسانى اند؟
جواب داد عذاب این طبقه از همه طبقات آسان تر است و ساکنانش عاصیان امت تواند.
پیامبر فرمود آیا از امت من کسى به دوزخ مى رود؟
جبرئیل گفت آنان که آلوده به گناه کبیره بوده و بى توبه از دنیا رفته اند.
پیامبر به گریه نشست و سه شبانه روز در گریه بود تا آنکه روز چهارم حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زیارت آن حضرت آمد.
مشاهده کرد پیامبر، روى مبارکش را بر خاک نهاده و چندان گریسته که خاک زیر صورتش از اشک او گِل شده.
عرضه داشت چه واقعه اى و حادثه اى اتفاق افتاده است؟
فرمود جبرئیل به من خبر داده که طبقه اول دوزخ، جاى گنهکاران از امت من است و این سبب گریه من شده.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) عرضه داشت از جبرئیل پرسیدىد گنهکاران را به چه صورت به دوزخ مى برند؟
فرمود آرى، موى مردان و گیسوى زنان را مى گیرند و آنان را به دوزخ مى کشند و چون نزدیک دوزخ رسند و مالک دوزخ را ببینند، فریاد و عربده سر دهند و به مالک دوزخ التماس کنند که ما را اجازه ده بر حال خود گریه کنیم.
مالک اجازه مى دهد تا چندان بگریند که اشک در چشمشان نماند و به جاى اشک خون گریه کنند.
مالک گوید چه نیکو بود اگر این گریه ها در دنیا بود و این اشک ها از ترس امروز از دیدگانتان فرو مى ریخت.
پس مالک، آنان را به دوزخ دراندازد و ایشان ناگهان فریاد برآورند «لا اله الا الله».
آتش از آنان دور شود.
ملک بر آتش صیحه زند که اى آتش، آن را بگیر.
آتش گوید چگونه آنان را بگیرم در حالى که کلمه طیبه «لا اله الا الله» بر زبانشان جارى است؟
مالک باز فریاد کند اینان را بگیر، ولى از سوى حق خطاب رسد که رویشان را مسوزان که خدا را سجده کرده اند و دل هایشان را مسوزان که در ماه مبارک رمضان تشنگى کشیده اند.
پس در دوزخ تا زمانى که خدا بخواهد بمانند.
پس از آن به جبرئیل ندا رسد حال گنهکاران امت به کجا رسیده؟
مالک دوزخ پرده برکشد.
گنهکاران، جبرئیل را به صورتى نیکو مشاهده کنند، گویند این کیست که چنین صورت نیکویى دارد؟
پاسخ دهند این جبرئیل است که در دنیا به سوى حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) وحى مى آورد.
اسیران دوزخ چون نام مبارک پیامبر را بشنوند، فریاد برآرند که از جانب ما حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را سلام برسان و بگو که گنهکاران امت در دوزخ گرفتارند.
امین وحى این خبر را به پیامبر رساند.
سرور عالمیان سر به سجده گذارد و به پیشگاه حق عرضه بدارد که گنهکاران امت مرا به دوزخ بردى، اکنون ایشان را به من ببخش.
خطاب رسد آنان را به تو بخشیدم.
پس پیامبر آنان را از دوزخ بیرون مى آورد و چون مانند ذغال شده اند، آنان را به عین الحیات برند.
وقتى از آن چشمه بنوشند و بر خود ریزند، آلودگى هاى ظاهر و باطنشان برطرف شود و پاک و پاکیزه گردند و بر پیشانى هایشان این عبارت نقش بندد:
«عتقاء الرحمان من النار» یعنی «آزاد شدگان خداى مهربان از آتش».
چون آنان را به بهشت برند، اهل بهشت ایشان را به یکدیگر نشان دهند که دوزخیان هستند که نجات یافته اند.
پس آنان گویند پروردگارا، بر ما رحمت آوردى و ما را به بهشت درآوردى، این علامت را از پیشانى هاى ما برطرف کن.
خواسته آنان مورد قبول قرار گیرد و آن نقش از پیشانى آنان زایل شود.
📚شرح دعای کمیل، حسین انصاریان، صفحه 305
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از نایت کویین
#فڪر_قـوی✌️
فاصله میان باختن و ساختن تنها یک کلمه است
"خواستن"
تو میتوانی زندگیت را به زیباترین شکل بسازی
و میتوانی آن را با کج خلقیهایت ببازی
پس لبخند بزن وبهترین زندگی رابساز
💐 @bluebloom_madehand 💐
هدایت شده از رفاقت با امام زمان(عج)
4_5938530763396878471.mp3
42.54M
هدایت شده از رفاقت با شهدا
YEKNET_IR_shoor_4_shahadat_hazrat_roghayeh_1400_nariman_panahi.mp3
2.62M
🔳 #شهادت_حضرت_رقیه(س)
🌴امان ز شهر شام شنیدن دشنام
🌴میزندن از رو بام وای حسینم وای
🎙 #نریمان_پناهی
⏯ #شور
👌بسیار دلنشین
🥀🕊@baShoohada 🥀🕊
🍃تا اخر بخون
✅داستانی واقعی و عبرت انگیز از یک قاضی مصری
یک قاضی با ایمان مصری به نام محمد عریف در کتابی که خودش نوشته بود یک رویداد واقعی از خودش را تعریف میکند:
15 سال پیش وقتی وکیل دادگستری بودم یک روز صبح میرفتم سر کار و تا شب به خانه برنمی گشتم. جلو درب محل کارم یادم افتاد که چند برگه مهم را خانه جا گذاشتم و فورا سوار ماشینم شدم و به خانه برگشتم تا برگه ها را بردارم.
وقتی وارد خانه شدم دیدم یک مرد غریبه با زنم .......
و نمیدانستم چکار کنم. خودم وکیل بودم و قوانین را خوب میدانستم و اگر آن مرد را میکشتم هیچ شاهدی نداشتم.
تصمیم گرفتم با مرد هیچ کاری نکنم و به او گفتم: از خانه من برو بیرون و من این کار را به خدا می سپارم.
آن مرد هم رفت بیرون و کمی به من خندید. یعنی به عقل من میخندید که باهاش هیچ کاری نکردم.
او رفت و به زنم گفتم: وسایلت را جمع کن تا تو را به خانه ی پدرت ببرم و از هم جدا می شویم. سوار ماشین شدیم و به راه افتادیم.
خانه پدر زنم تو یک شهر دیگر بود و تو راه فقط به آن موضوع فکر می کردم و بغض گلویم را گرفته بود تا به آنجا رسیدیم.
من کار خودم را به خدا سپرده بودم و نخواستم آبروی زنم را ببرم و به خانواده ی زنم گفتم: ما دیگر به درد هم نمیخوریم و میخواهیم از هم جدا شویم.
خانواده ی زنم میگفتن: شما تا حالا با هم مشکل نداشتید و از این حرفها. و من هم تاکید میکردم که به درد هم نمیخوریم و باید از هم جدا بشویم.
وقتی از خانه می آمدم بیرون زنم به من گفت: واقعا درود بر شرفت تو خیلی بزرگی که آبرویم را نبردی. من هم بهش گفتم: برو و توبه کن از کاری که کردی.
خلاصه از هم جدا شدیم و مدتها فکرم درگیر آن قضیه بود و همیشه وقتی توی تلویزیون یا خیابان یا محل کارم کسی را می دیدم که میخندید یاد آن مرد می افتادم که موقع رفتن به من میخندید.
بعد از مدتی دوباره ازدواج کردم و یک زن با تقوا، با ایمان نصیبم شد. سالها گذشت و بعد از 15 سال من قاضی دادگستری شدم.
یک روز یک پرونده ی قتل آمد جلو دستم و مرد قاتل را داخل آوردند.
به نظرم میرسید که آن مرد را جایی دیده ام و بعد از کلی فکر کردن یادم افتاد که همان مرد است که با زن قبلیم..........
ولی او مرا نشناخت.
بهش گفتم: ماجرا را برایم تعریف کن که چرا مرتکب قتل شدی.
گفت: جناب قاضی رفتم خانه دیدم یک مرد غریبه با همسرم........
و نتوانستم جلو خودم را بگیرم و با چاقو کشتمش.
گفتم: شاهد داری؟
گفت: نه
گفتم: اگر راست میگویی پس چرا زنت را هم نکشتی؟
گفت: زنم زود از خانه فرار کرد.
گفتم: نباید می کشتیش چون قانون میگوید که باید 3 شاهد ماجرا را می دیدند.
گفت: جناب قاضی اگر این اتفاق برای شما می افتاد آن مرد را نمی کشتی؟
گفتم: نه، در زمان خودش قاضی هم بوده که این اتفاق برایش افتاده و با مرد هیچ کاری نداشته.
آن موقع بود که یادش افتاد من آن وکیل 15 سال پیش هستم که با زنم......... ..
و باهاش کاری نکردم.
گفتم: من آن روز کار خودم را به خدا سپردم و من الان با نوک خودکارم حکم اعدامت را صادر میکنم.
و طبق قانون باید آن مرد اعدام میشد و من حکم اعدامش را صادر کردم.
✅"به در هر خانه ای بزنی فردا در خانه ات را میزنند"
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
هدایت شده از رفاقت با امام زمان(عج)
4_5953882028779770964.mp3
39.77M
🔻بی حسین به جایی نمی رسید...❗️
آیت الله العظمی محمدتقی بهجت(ره):
در فرمایش حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) به محمد حنفیّه هست که می فرماید: مَن تَخَلَّفَ عَنِّی فَلَا یَنَالُ الفَتح (هر که همراه من نیاید به فتح و پیروزی نیم رسد) لذا مسلمان ها نتوانستند بعدها، به جایی برسند
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
تاثیر کلام شما روی خودتان
❌اگر شما فقط یکبار به خودتان بگویید کاری را نمی توانم انجام دهم ،
1⃣2⃣باید یک نفر دیگر 21 مرتبه به شما بگوید که شما می توانید آن کار را انجام دهید تا همان یک دفعه را خنثی کند
مواظب باش چه جمله ای را برای خودت به کار میبری👌
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"🎗"
چرا براے یه زیبایـے ظاهرے زودگذر
خدایـے نکرده یه ابدیت عذاب رو
برا خودش بخره …😕!
🔗⃟♥️|#خودمونیم
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨
🔰علت تمام بیماری ها جسمی🔰
▫️مولا امیرالمومنین علیه السلام
💎هر بيمارى اى از پُرخورى است، مگر تب، كه ناگاه به بدن درمى آيد.
📚 الكافي، جلد ۶، صفحه ۲۶۹، حديث ۸،
____
🔰علت بیماری معنوی 🔰
🌟رسول خدا - صلّي الله عليه وآله - فرمودند:
💎 شكم خود را از غذا سير نكنيد كه نور معرفت در دل هايتان خاموش ميشود.
📚بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۷۱
🍃
🦋🍃 @takhooda ✨