لطفا از همه چی خبر نداشته باشید!❌😮❌
بعضی وقتا ندیده گرفتن اشتباه دیگران
باعث میشه
دیگه اون اشتباه رو تکرار نکنن!😟
آخه اگه به روش نیاری،
برچسب #خطاکار بهش نزدی،
و می تونه راحت تر اون خطا رو خط بزنه...⛔️
👀چشم پوشیدن
گاهی خیلی خیلی لازمه!!...
پ.ن:
منظورمون توی اشتباهات و اشکالات شخصیه رفقا!
اما چیزایی که اثر جمعی یا جهانی دارن،
دیگه شوخی بردار نیستن!😬
پ.ن:
بعضی وقت ها برای کمک به درست شدن یه اشتباه،
نباید عیب رو گفت🔇
بعضی وقتا هم باید گفت!🔊
#تلنگر
#چشم_پوشی
#شتر_دیدی_ندیدی😁
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
#ارسالی_از_بر_و_بچ
💞سلام یار صمیمی!💞
فعلا این چندتا رو داشته باشین تا کم کم تو کانال مفصل ترررررررر بهتون معرفی کنیم!😉👇
🔹پرزیدنت اکتور سینما
🔹یتیم خانه ی ایران
🔹زندگی به سبک آخر الزمان(با #کلیپ_ویژه میتونید تو کانال 10 قسمتش رو پیدا کنید.)
🔹بعد از ظهر
🔹محرمانه ی کولا
و...😊😍😍
#ما_صمیمی_هستیم
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
خدا عاشق❤️ ماست!
به معنای حقیقی و واقعی❣️ کلمه!
خدا میگه:
+ من زمین🌏 رو برای تو مثل گهواره درست نکردم؟
- ببخشیدا من نماز نمیخونم😑
+ کوه ها رو هم یه جوری قرار دادم که مانع ل ر ز ش⚡️ زمین باشن.
_ دین رو هم قبول ندارم😒
(دیدی یه مدت بدخوابی بکشی🛏 یا خوابت نبره،
کلا اعصاب و روان و سلامت و حال و حست میریزه بهم؟!🥵)
+ خواب رو هم برای آرامشت گذاشتم عزیز دلم!💫
_ اوهوم! این یکی خیلی چیز خوبیه!😴
+ بعد همیشه که نمیشه مثل مرده ها خواب باشی!!
انرژی که گرفتی، روزش میکنم که بری سراغ کارات..🏃♂️
_ من با روزام کنار نمیام!🌀 مثل شبام...
+ خب بد زندگی میکنی! اما...
بازم من کل هفت آسمون🌦رو برای تو ساختم،
دارن برای تو کار میکنن...
البته تو فقط یه ذره از یه طبقه اشو می بینی...
_ هنوزم داری نعمت میدی؟!😳
گفتم که اولش... اصلا اساسا نماز خون نیستم!
+ مگه بچه دست مامانو ول کنه مامان دست بچه رو رها می کنه؟!
مهربونی رو خودم به مامان ها یاد دادم!!💝
.
.
.
مراقب خودت باش عزیزم!🌈
#زندگی_خوب
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به زووووووووووووووووووووووودی...💪🇮🇷💫🇵🇸😊
پ.ن:
بخشی از سریال 3 قسمتی "برای قاسم"👆 🎥
#کلیپ
#برای_قاسم
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
از اول خلقتت تا الان
طبیعتا هزارااااااااااااان مرتبه رفتی جلوی آینه!💎
اگه آدم دقیقی باشه احتمالا متوجهش شدی...
که:
⭐️فاصلهی بین مو های سر و ابرو
.
.
ده سانتی متر 〰️ هم نمی شه!!
جنس هردو هم یکیه!➰➰
اما
نه ابرو به بلنـــــــــدی موی سر میشه،😬
نه رشد موی سرت مثل ابرو هات کمه!!🙄
✅ تنظیمات به این میگن... 😍 ☺️ 😇 👍
#تفکر
#ساخت_خدا
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
تک رنگ
#نقد_رمان #سمفونی_مردگان👇👇👇👇👇👇👇👇
#نقد_رمان
#سمفونی_مردگان
نویسنده: عباس معروفی
📕⭕️ بهترین برداشت از کتاب:
مرگ تمدنِ یک جامعه، مرگ ایران اسلامی با تمام افکار و اندیشه هایش...
جمله ی کلیدی رمان هم این است:
به نفع شماست که زیر نظر ما باشید.😈
نبض شما در دست ماست💀
بالاخره باد این پنکه های لردیک روز همه ما را خواهد برد؛☄️
و اینها جملات تأکیدی است که به ظاهر در هذیان های فصل آخر کتاب سمفونی مردگان گفته می شود؛
اما در حقیقت فصل آخر ترسیم پیچیده ای از جهان در هم تنیده امروزی است که
حق و باطل و کفر و واقعیت،
چنان با هم قاطی شده اند که نه می توانی حق را تشخیص بدهی
و نه می توانی از باطل گریزان باشی.
چون به نفع توست زیر نظر باطل باشی و …😞
نویسنده در رمان سمفونی مردگان دقیقا می دانسته که می خواهد چه بگوید
و تیرش را با مهارت به سمتِ نشانه فرستاده است.
او با قلمی توانمند، با ذهنی هدف مند
و با ایده ای بیمارگونه دست به نوشتن این رمان زده است...
او زمان حمله روس ها به آذربایجان و اوضاع سیاسی آن را به تصویر می کشد
و پر رنگ تر از آن خانواده ای با سه پسر و یک دختر را به صحنه ی داستان می آورد.
پدر مسلمانی خشک مغز و متعصب،
مغازه ی تخمه فروشی دارد و مادرزنی تو سری خور و سر در آخور زندگی.😐
آیدین پسری که دل به افکار و عقاید توده ای ها می دهد و می خواهد که مقابل پدر بایستد
و پدر او را آنقدر خُرد می کند که فراری می شود و عاطل و باطل و دیوانه.
زندگی این خانوده بدبختی محض است،
پسر اول در خود تنیده و فلج،
دومی گریزان،
سومی عقده ای و دخترشان که دنبال راه فرار است و سر آخر خودش را آتش می زند.
پدر به بدبختی می میرد، مادر هم پسر سوم برادر فلجش را می کشد، آیدین را آنقدر آزار می دهد که گمش می کند و خودش هم به جفت می رود.
معروفی نماز و چادر و عبا و تربت و قبله و … را در ردای این خانواده و پدر آن به تصویر می کشد پدری که بی رحم است،
کم فهم و کم شعور است،
پدری که یک ظالم است و ….
و انصاف و تدبیر و امنیت و …
را در سایه لرد انگلیسی...!
📕🔴 حرف آخر:
به هر حال گاهی قلمی،
قد علم می کند و فرهنگ و آدابی را به سر بلندی می رساند،
و گاهی قلمی می نویسد که ویران کند و…
نویسنده خود می داند که چه نوشته است
و کاش خوانندگان هم می دانستند!...😓
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
هدایت شده از نمکتاب
📚#زنان_عنکبوتی
♨️#تازه_های_کتاب
📣انتظار به پایان رسید.....📣
👠👠کتاب #زنان_عنکبوتی رسید👠👠
💢و این بار با یک پرونده امنیتی و بر اساس یک پرونده ی واقعی...😎 از نویسنده صاحب سبک، نرجس شکوریان فرد...✍
♨️♨️♨️♨️♨️
من فقط عکسای خودمو می ذاشتم.📸 عکس های مهمونیا و گردشایی که می رفتم. یا گردش و تفریح.🏞
عکسای خودمو دوست داشتم. البته برام مهم بود که لایک ❤️و پیام هم داشته باشم💌.
پیجم مثل بچه ام شده بود. مثل خونه خودم. هم دوستش داشتم، هم توش راحت بودم💞. خیلی راحت...
همین که نامحدود بود و آزادی رو لمس می کردم، احساس قدرت می کردم.
💠💠💠💠💠
بشتابید🏃🏃🏃
قیمت با تخفیف ویژه ۲۲۰۰۰ تومان
#سفارش از طریق👇
📦 @sefaresh_namaktab
☘️دنیای با ظهور تو دنیای دیگریست!...☘️☘️☘️
حضور امام همیشگی است!
اصلا الفبای بودنِ تمام عالم✨ است!
آغاز بودن است و ابتدای تمام هستی💫 ها...
و اوج غربت اینکه:
حضور داری و بی لیاقت ترین های دنیا
حاکمان زمین شده اند . . . 😰😭😭
ظهورت را می خواهیم!💖
بودنت را
همان جایی که خدا اراده کرده است!
جایگاهی که جهان، همه اش، زیر سایه ات🌴 باشد!
در پناه محبت و رحمتت!
در معرض مهربانی بی نظیرت!❤️
مهربان من!🦋🕯
بیابان نشینی برای تو...😓
حاکم شدن _ برای قاتل ها...😰
چقدر وضعیت دنیا نابسامان است!💔
ما✋
💧این معادله را بر هم می زنیم...
"کاری"میکنیم برای ظهورت...💧
#مهربان_من
#میخواهم_یار_تو_باشم
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
#بریده_کتاب🙎♀️🕸
کافه دلش تنگ می شد یا نمی شد دیگر خیلی فرق نمی کرد.
قهوه های تلخ☕️ و سرد زیادی اینجا خورده شده بود و نخورده باقی مانده بود.
آدم ها برای خودشان و عمرشان زیاد وقت نمی گذارند
اما تا دلت بخواهد
هرچه وقت دارند به راحتی در آبکش میریزند.
آب ها از سوراخ ها می روند و آبکش می ماند.
یعنی هیچ نمی ماند و آدمیزاد انگار هیچ را بیشتر از همه دوست دارد!🙃
#زنان_عنکبوتی🙎♀️🕸
#نرجس_شکوریان_فرد
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼
📕تاریخ مستطاب آمریکا
الیزابت اسپرینگز دختری شاد و فعال بود که در سال 1756در یکی از مزارع آمریکا کار میکرد. او در نامه ای به پدرش چنین نوشته است :
من یکی از کارگران هستم که روز و شب در اصطبل اسب ها خرحمالی میکنم، اما به اندازه ی یک سگ هم ارزش ندارم! صاحب کارم دست و پایم را میبندد و جوری مرا با شلاق میزند که تا الان هیچ حیوانی را اینجور نزده است. تنها غذایی که به من میدهد ذرت است. نه کفش و جوراب دارم و نه لباس! تقریبا لخت مانده ام و مجبورم پتویی دور خود بپیچم و توی اصطبل بخوابم. 😐😬😰
#نه_به_آمریکا
#مرگ_بر_آمریکا🔥
#تاریخ_مستطاب_آمریکا
🌼 @yaran_samimii
samimane.blog.ir🌼