❌ طرفداران احمدی نژاد لطفا ناسزا نگویید و کمی بدون تعصب نگاه کنید ...
🗳 کاندیداتوری احمدی نژاد در انتخابات ۱۴۰۰ از نگاه رسانه های اسرائیلی
❓چرا اسرائیل از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد حمایت میکند ؟؟
📌 لطفا و خواهشا بدون تعصب نگاه کنید این کلیپ را داخلی ها جهت تخریب نساختهاند بلکه بازنشر رسانه های اسرائیلی است...
#قالیباف نامزد #انتخابات ۱۴۰۰ نیست
🔹پیرهادی، عضو هیئت رئیسه مجلس: آقای قالیباف در پاسخ به درخواست برخی نمایندگان برای نامزدی در انتخابات ۱۴۰۰ میگوید که با توجه به شرایط حساس کشور و مشکلات اساسی مردم، مهمترین موضوع پیروزی جبهه انقلاب و تشکیل دولتی کارآمد به منظور حل مشکلات مردم است.
🔹آقای قالیباف تاکید دارند که تمرکزشان بر وظایف مجلس است و بنای کاندیداتوری در انتخابات را ندارند و همه نیروهای انقلاب موظفند تلاش کنند هرچه سریعتر با وحدت، تمام ظرفیت های خود را متمرکز بر موفقیت گزینه واحد کنند.
🔹برداشت و استنباط من از سخنان آقای قالیباف این است که با افزایش احتمال حضور آیتالله رییسی، آقای قالیباف تصمیم به عدم کاندیداتوری گرفته است و آمادگی کمک به ایشان را دارد.
احمدی نژاد محبوب خیلی از ما بود چون استکبارستیز بود، هولوکاست را نفی میکرد، در قامت یک رئیس جمهور همایش جهان بدون صهیونیسم برگزار میکرد و شجاعانه از «نابودی اسراییل» سخن میگفت.
اما مصاحبه اخیرش با «فیگارو» و انفعالش دربرابر مواضع درست گذشته اش را ببینید: «هیچوقت آن جمله (نابودی اسراییل) را نگفتم، ممکن است سخن کس دیگر را نقل کرده باشم!»
این اگر اسمش استحاله نیست، پس چیست؟
جریان مختومه
🔻به طور عادی باطل زهق میشود ان الباطل کان زهوقا. چون باطل برای آن که بپاید باید خود را به حق بیامیزد. به مرور که تمحیص یا خالص سازی در عالم رخ میدهد، باطل عقب میرود. کذلک یضرب الله الحق و الباطل فاما الزبد فیذهب جفاء و اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض.(رعد۱۷)
🔻اما گاهی سرعت نابودی جریان باطل بیشتر و جدی تر میشود مثلا
إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَآ أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ ۙ أُولَٰٓئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (بقره، ۱۵۹)
یکی از دلایل سرعت گرفتن محو شدن و نابودی یک جریان اجتماعی این است. کسانی که با پنهان کردن حقایق در جامعه ای که تشنه حقیقت است، مخفی کاری میکنند تا جامعه را دچار انحراف کنند، اینان منفورترین انسانهای روی زمین هستند.
🔻کاری به بازیهای سیاسی ندارم، بنای مدح و ذم جریان ها را هم ندارم. اما بیایید با نگاهی کلان به تطور جریان اصلاحات در ایران نگاه کنیم. اول به خاطر درخواست انباشته مردم برای ایجاد یک جریان مردمی تر و صمیمی تر که درد آنها را بفهمد و خالصانه مقابل فسادهای رخنه کرده در نظام بایستد این جریان متولد شد. پایگاه معرفتی اش اما در مغرب اندیشه بود هرچند زیر پوست «خط امام». این جریان ماند و زیست و در صحنه سیاسی موثر بود تا جایی که سالها مهمترین جریان داخل نظام و در تقابل با نظام محسوب میشد.
🔻اما مخفی کاری اش ادامه یافت تا در صحنه هشتاد و هشت، این جریان دست به یک کتمان بزرگ زد. او هم رای مردم را نادیده گرفت، هم قانون را، هم آزادی و آزاداندیشی را هم خط امام و حفظ نظام را هم همه شعارهای مختلفی که سر میداد. آنهم جلوی چشم همه مردم، خاتمی در جمعی گفته بود بیان حقایق باعث میشود پایگاه اجتماعی ام را از دست بدهم و این جمله عجیب و غریب معنای هویت پنهان کار این جریان بود.
🔻امروز اصلاحات در فضای حقیقی و مجازی تقریبا نابود شده. به جز تک مضرابهای تاجزاده درباره حصر و خفقان که اساسا وجود تریبون او و زبان هتاکش، مهمترین ناقض خود او شده. رفتارهای پارادوکسیکال این جریان در رای دادن در مجلس شورا و حضور در تشییع سردار بی مرز همه آخرین نفسهای جریان کتمان بود.
🔻حالا دیگر جریان جوانان آرمانجویی متولد شده بودند که وجودشان حکم فاتحه ای داشت که با سنگ ریزه بر سنگ قبر نعش جریان اصلاحات زده میشد، آن بدنه اجتماعی تندرو اصلاحات هم شعار «دیگه تمومه ماجرا» سر داد. جبهه گیری و کتمان پشت حسن روحانی و علی لاریجانی هم دیگر بی معنی بود. خاتمی همه هستی اش را صرف لیستهای مجهولی کرد که خروجیش دزدی و ناکارآمدی شد. و نامه سرگشاده خویینیها در فضای گله مند اجتماعی حتی به هیچ گرفته شد. حالا نامه خاتمی به رهبری را در این کانتکست باید فهمید. او میخواهد با تکان دادن دست و پای بی جان یک جریان مختومه و مرده، آن را جان ببخشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
هر بار که در مورد سوخت کش بلوچ صحبت می کنیم بدانیم مساله قدری با کوله بر کردستانی که یک یخچال بر پشتش می زند و از کوههای غرب کشور به داخل قاچاق می کند تا نان شبی بدست آورد متفاوت است، سوخت کش بلوچ یعنی راننده یک وانت بی پلاک با دو هزار لیتر بنزین که ظاهر این خودرو بی شباهت با ماشین جنگی نیست ، بنزین را لیتری 3 هزار تومان در ایران می خرند و 100روپیه (19هزار تومان) در پاکستان می فروشند، یعنی سود هر بار که شاید دو روز هم زمان نبرد بیش از سی میلیون تومان!
و جالب هست بدانید همین کوله برهای مظلوم با این سود سرشار زمین و خانه های فراوانی در خارج بلوچستان، در شهرهای کرمان و مشهد و تهران و ... می خرند و غیر از اینکه عاملی برای گرانی های زمین اند، عامدانه با شعار چهار-چهل(چهار همسر،چهل فرزند) به فکر تغییر بافت جمعیتی اند !
البته اگر ساده لوحانه دوربین دست بگیرید و با اینها مصاحبه کنید خواهند گفت هیچ نداریم!
مسولیت های کلیدی در سیستان و بلوچستان با بلوچهاست و سپاه و مرزبانی اجازه ندارند با خودروهای سوخت کش برخورد کنند و روزانه ، حداقل 10هزار وانت سوخت کش در مرز تردد می کنند، با یک حساب سرانگشتی سالانه بیش از 116 هزار میلیارد تومان از جیب مردم ایران به حساب کوله بران مظلوم بلوچستان واریز می شود(سالانه 1,5 میلیون از جیب هر ایرانی)!
جالب هست بدانید زمین و خانه در زاهدان از خیلی شهرهای ایران گرانتر هست، به دلیل وجود همین پولها ، گرانترین خانه ها هم از آن همین کوله بران مظلوم بلوچ هست.
جالب هست بدانید هیچ پیمانکار داخلی و خارجی ای حاضر نبوده و نیست یک پروژه ساده را در بلوچستان انجام دهد چرا که امنیت پایه ی ساخت و ساز هست و قرارگاه خاتم سپاه از هزار و پانصد کیلومتر آنطرف تر از بوشهر گاز را اول به ایرانشهر سنی نشین میرساند و در آخر به زابل شیعه نشین ، به این شیوه که یک جمع نگهبانی میدادند و یک جمع کار می کردند! و مزدشان هم این بود که اتوبوس حامل چهل درجه دار سپاه ،سال گذشته توسط یکی از همین خودروهای بی پلاک و نشان، با باری از تی ان تی که از پاکستان سوغاتی آورده بود قربتا الی الله منفجر شد.
به اهل سنت توهین نمی کنم برادران ما اند،اما برادران ما قاچاق را حلال می دانند، نه به قدر نان شب بلکه بی انتها حلال می دانند.
از چابهار تا زاهدان و سیستان هزینه های بسیار شده است و جاده های اتوبانی تاسیس شده است، دانشگاهها تاسیس شده است،آب رسانی ها شده است ، اینها و حتی خط آهن کرمان به زاهدان با صرف هزینه بسیار جهت ایجاد امنیت در بیابانی که همان بلوچها هم نمی رفتند کارگری کنند،صفر تا صد بوسیله سپاه بوده است.
آنکه مظلوم است نظام اسلامی است.
لطفا انتشار دهید.
✅کلیپ غیراخلاقی و ۹ پیشنهاد مادرانه برای سوادرسانه ای
مسوولین کم کاری می کنند؟ شبکه اجتماعی هم مصیبت شده است؟ میلیاردها دلار خرج می شود تا فرزندتان را از خودش و از شما بگیرند؟
همه اینها درست. اما نقش مادر کلیدی است. #سواد_رسانه ای مادر کارگشا است. در روزگاری که همه خوابند هیچ کس مثل مادر هوشیار نیست و موثر.
🔸این متن از جهت سواد رسانه ای به نقش مادرانه می پردازد؛ فقط از جهت سواد رسانه ای و نه بیشتر.
شما می خواهید به فرزندتان کمک کنید. حالا فرض کنید سردبیر یک رسانه اید و او مخاطب . باید چه کرد؟
تغییر در مخاطب از طرق فرآیند اقناع انجام می شود. رسانه با اقناع بینش و گرایش و رفتار مخاطب را تغییر می دهد.
🔹با این مقدمه باید چه کرد؟
1⃣یکم. نگران باشید نه مضطرب
گام اول خودتان اید. شما رسانه اید. اما رسانه هیجانی وعصبانی هیچ وقت نمی تواند موثر باشد. پس بر خود مسلط باشد. نه خودتان احساس گناه کنید و نه به فرزند احساس گناه دهید. صبور باشید و همه چیز را تمام شده نپندارید.
2⃣دوم مقتدرانه عمل کنید نه مستبدانه.
مستبدانه تصمیم نگیرید و برخورد متصلبانه نکنید. با این حال مقتدر باشید. آدم مقتدر، قدرتش از اعتبارش است. هم قدرت دارد و هم مشروعیت. مادر به خودی خود اعتبار دارد. این اقتدار را نگه دارید که بسیار از آن کار بر میاید. اولین گام برای اقناع اعتبار منبع است که مادر در اوج آن قرار دارد.
3⃣سوم. اهل مدارا باشید نه مسامحه.
فرق ظریفی ایندو دارند. با فرزندتان متناسب با شرایطی که دارد مدارا کنید. اما مسماحه نکنید. یعنی بی خیال نباشید. ادمی که مدارا می کند تلاش می کند متناسب با شناخت و ظرفیت فرزند او را گام به گام به مقصد هدایت کند. اما ادم اهل مسامحه فرزندش را رها می کند.
4⃣چهارم نظارت کنید نه مچ گیری.
نرم افزارهای مختلفی برای نظارت بر فرزند وجود دارد؛ از آنها استفاده کنید. برای نظارت وقت بگذارید اما هر اطلاعی کسب کردید جار نزنید. مچ نگیرید تا حریم ها حفظ شود و فرزندان احساس نکند راه بازگشت وجود ندارد. فقط اطلاع کسب کنید تا متناسب با آگاهی تصمیم بگیرید.
5⃣پنجم. فعال باشید نه منفعل
مرحله بعدی شکستن مقاومت است و در اینجا شکستن تابو. ماجرا را عادی کنید تا حس کنجکاوی بر دیگر هیجان ها اضافه نشود. خیلی صادقانه و تا دیر نشده موضوعی که نگرانش هستید را با او در میان بگذارید. مثلا اگر اطمینان دارید که فرزندتان در معرض مواجه با کلیپ است خودتان زودتر او را مطلع کنید که ماجرا چیست وحس کنجکاوی را تعدیل کنید. بگذارید از شما بشنود تا دیگری.
6⃣ ششم. تذکر دهید نه تعلیم
مرحله بعد از شکستن مقاومت، ایجاد تردید است. برای ایجاد تردید استدلال کافی نیست. از عواطف استفاده کنید. از ابزارهایی که می تواند یک تلنگر برای فرزندان محسوب شود. آنچه فرزندتان می داند را در این مرحله تذکر دهید. مثلا توجه دادن به خودش؛ به بزرگیش و هویتش. یا تذکر دادن به عقوبت های دنیایی و غیردنیایی. یا حتا اینکه هر آدم عاقلی در هر جای دنیا نسبت به این موضوع نوعی نفرت دارد. این مرحله تذکر است نه تعلیم. بین ایندو تفاوت است. مثل تفاوت حکمت و موعظه. در تذکر، برخلاف تعلیم شخصیت متذکر و اعتبار منبع بسیار مهم است. مادر و مادری ازین جهت خیلی موثر است.
7⃣هفتم. تعلیم دهید نه تخدیر
حالا نوبت شناخت است. فرزنداتان را در مرحله دودلی رها نکنید. تحمیق یا تخدیر یعنی بی اعتنایی به آگاهی بخشی و رها کردن فرزند در جهل. با زبان همدلی و متکی به نقاطه مشترک با فرزند برای او استدلال کنید. استدلال درباره چی؟ سه چیز. اولا صاحب اثر کیست و چه ویژگی هایی دارد. دوم درباره خود اثر. اینکه چه مشخصاتی دارد. موسیقی و شعر و بازیگران و .... مرحله سوم نیز اینکه این کلیپ در شرایط امروز جامعه چه کارکردی دارد؟چه چیز را در مخاطب هدف گرفته است. چرا برایش تخریب این وجه در مخاطب اهمیت دارد؟
8⃣هشتم تشویق کنید نه تادیب
واپسین مرحله در اقناع ترغیب است. یعنی ایجاد رفتار. این مرحله را با تشویق امتحان کنید تا تادیب. مثلا تشویقش کنید همین مسیر را برای کمک به دوستانش دنبال کند. تلاش کنید در این ایام بیشتر سمت کارهای دلپسند و دوست داشتنی برای خودش و خانواده برود. بیشتر سمت معنویت برود و کمتر در تنهایی و خلوتی شبکه های اجتماعی باشد.
9⃣نهم. پیروزید نه شکست خورده
توجه کنید که در هر شرایطی پیروزید. زیبایی نزد فرزند شماست به امانت. بخواهد و نخواهد درونش خوبی ها را فریاد می کند. هم از درون به فضائل کشش دارد و هم از بیرون. هرکاری از دستتان ساخته است انجام دهید اما توجه کنید که هدایت اصلی دست من و شما نیست. دست اوست که حاضراست و ناظرست و باقی است. اوست که هادیست. به اسم رب ظاهر است و مربی است و تربیت با اوست. پس اول تلاش و بعد هم با حسن ظن و ایمان به پیروزی دعا کنید.