🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت چهاردهم
🔸 #ایام_انقلاب
#ابراهیم از همان کودکی عشق وارادت خاصی به #امام_خمینی داشت هرچه بزرگتر میشد این علاقه بیشتر میشد
در سال ۱۳۵۶ که هنوز خبری از درگیری ها نبود صبح جمعه از میدان ژاله به سمت خانه بر میگشتیم #ابراهیم شروع کرد از #امام_خمینی برای ما تعریف کردن وبا صدای بلند فریاد زد درود بر #خمینی ما هم با او ادامه دادیم وچند نفر دیگر به ما ملحق شدندتا نزدیک چهار راه شمس چند تا ماشین پلیس اومدن وما به داخل کوچه ها پخش شدیم
دوهفته از این ماجرا میگذشت از همان جلسه که مردم بیرون می آمدند #ابراهیم شروع کرد به شعار دادن وبقیه هم پشت سرش شروع کردند قبل اینکه پلیس👨✈️ بیاد #ابراهیم مردم را متفرق کرد دقایقی بعد پلیس اومد وما سوار تاکسی🚕 شدیم جلوتر که رفتیم دیدیم ۱۰تا مامور ساواک ماشینها رو بازرسی میکنن یکی از همون ساواکی ها توی جمعی که شعار میدادیم بود قبل اینکه به تاکسی ما برسند #ابراهیم فرار کرد وما به خونه رفتیم ساعت ۱۱شب بود که #ابراهیم اومد به خونه وبا لبخند همیشگی بهش گفتم چطوری گفت میبینی که سالم وسر حال بدن قوی💪 همین جاها بدرد میخوره
یه شب با ابراهیم رفتیم مسجد حاج آقا چاوشی حدیث از امام کاظم علیه السلام گفت
🌷 #مردی_ازقم_مردم_رافرامیخواندگروهی_استوارهمچون_پاره_های_آهن_دوراوجمع_میشوند چند دقیقه بعد دیدم ساواکی ها ریختند تو مسجد زن مرد نمیکردن با چوب میزدند #ابراهیم عصبانی شد وبا اونها درگیر شد در این فرصت راه برای بقیه باز شد
با شروع انقلاب فکر وذهن #ابراهیم سمت اعلامیه و پخش نوار رفته بود .....
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#وقف_ابراهیم_هادی
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
#استوری
استوری یکی از اعضای عزیز کانال
دوستان اگه میتونن بسم الله
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#استوری
عاشق که باشی هر کاری از دستت بیاد برا معشوق انجام میدی...
هرکسی به اندازه وسع و توانایی خودش...
اینم یه استوری دیگه از عزیزان کانال
خداقوت به همتون
ماجور باشید
https://eitaa.com/vaqf_hadi
دوستان در صورت صلاح دید استوری هایی که عزیزان درست میکنند و تو پیچ خودشون بکار بگیرن🌹😳☺️
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ⭕️ #سلام_علی_ابراهیم 🔸قسمت چهاردهم 🔸 #ایام_انقلاب #ابراهیم از همان کودکی عشق وارادت
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
⭕️ #سلام_علی_ابراهیم
🔸قسمت پانزدهم
🔷 #هفده_شهریور
صبح روز هفدهم بود با موتور 🏍رفتم دنبال #ابراهیم وبه همان جلسه مذهبی در اطراف میدان ژاله رفتیم
جلسه تمام شد سر وصدای زیادی از بیرون میآمد. شب قبل حکومت نظامی اعلام شده بود وبسیاری از مردم خبر نداشتند تا چشم کار میکرد از هرطرف جمعیت به سمت میدان میآمد
کم کم صدای شلیک گلوله آمد وعده ای شهید ومجروح روی زمین افتادند
من و #ابراهیم موتور رو گرفتیم ومجروح ها🤕 رو به سمت بیمارستان میبردیم
شعارهای #درودبرخمینی✊ به #مرگ_برشاه تغییر یافته بود تا نزدیک ظهر ۸بار رفتیم وبرگشتیم
یکی از مجروحین نزدیک پمپ بنزین⛽️ انداخته شده بود مامورها از دور نگاه میکردند کسی جرات نداشت برای نجات مجروح جلو تر برود #ابراهیم میخواست به سمت پمپ بنزین⛽️ بره که من دستش رو گرفتم گفتم مامورها اون رو تله کردند #ابراهیم گفت اگه #برادرت_هم_بود این حرف رو میزدی
#ابراهیم سینه خیز سمت مجروح رفت واون رو روی کولش گذاشت وسینه خیز برگشت وبه همراه یک نفر دیگر اون مجروح رو به بیمارستان برد در راه برگشت مامورها کوچه را بستند و من #ابراهیم رو ندیدم
#ابراهیم تا عصر به خونه بر نگشته بود ومادرش نگران بود اما شب خبر اومد که #ابراهیم تونسته از دست مامورین فرار کنه
فردا با #ابراهیم رفتیم بهشت زهرا برای تدفین شهدا😔
وبعد ۱۷ شهریور هرشب خانه یکی از بچه ها بود وبرای هماهنگی مدتی پشت بام خانه #ابراهیم محل تشکیل جلسه بود...
🌷تا اینکه امام آمد....
https://eitaa.com/vaqf_hadi
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂