طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#طرح_سفره_مهربانی #اطعام_نیازمندان واریز : 25 هزار تومان سود حاصل از فروش ماسک مبلغ جمع آوری شده
#طرح_سفره_مهربانی
#اطعام_نیازمندان
واریز : 25 هزار تومان
سود حاصل از فروش ماسک
مبلغ جمع آوری شده تاکنون 110 هزار تومان
منتظر کمک های شما خوبان هستیم🌹
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#طرح_سفره_مهربانی #اطعام_نیازمندان واریز : 25 هزار تومان سود حاصل از فروش ماسک مبلغ جمع آوری شده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مشکلات
💠 استاد مسعود عالی:
🌀 فلسفه مشکلات و سختیها توی زندگی چیه؟!
✅خیلی عالیه حتماً ببینید و نشر بدید!
حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انیمیشن_بهنام
با فرزند دلبند تان ببینید😉
حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#انیمیشن_بهنام با فرزند دلبند تان ببینید😉 حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹 #وقف_هادی https://eit
🔺ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی
روایت سرهنگ قمری در این زمینه را در ادامه میخوانید:
بهنام محمدی نوجوان ۱۳ ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم، و بهعنوان اطلاعاتچی در خدمتم بود. یک روز به بهنام گفتم «برو پیش عراقیها و بگو صدام کِی به خرمشهر میآید؟ مادرم یک گوسفند نذر کرده که هر وقت صدام آمد زیر پایش قربانی کند؛ آنوقت آنها دیگر با تو کاری نخواهند داشت. بعد به آنها بگو که تعداد زیادی تانک از فلان مسیر در حال حرکتند و دارند به سمت شما میآیند»؛ میخواستم با استفاده از این ترفند جلوی پیشروی دشمن گرفته شود، تا نیروی کمکی برسد؛ که البته جلوی پیشروی دشمن گرفته شد، اما نیروی کمکی هیچ وقت نرسید.
همچنین در برخی اوقات که درگیر جنگ و دفاع بودیم، بهنام محمدی را میدیدم که دوان دوان جلو آمده و اطلاعاتی از آرایش نظامی دشمن به ما میداد، یا مثلا میگفت «تیمسار! به جان مادرم از فلان کوچه پنج تانک دارند به طرف ما میآیند»؛ که من فورا آرپی جی زن ها را به آن محور میفرستادم. خدا رحمتش کند.
🔹شجاعت بهنام در تعویض پرچمها
یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمانهای بلند خرمشهر میبیند، بهطور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثیها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق میکند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچهها ایجاد کرده بود، و جالبتر اینکه عراقیها تا ۱۸ آبان متوجه این موضوع نشده بودند.
بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کولهاش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمیداد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود میکشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمیایستی؟! میخواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر میخورند.»
هرچه سعی کردیم این نوجوان ۱۳ ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت.
🔹چگونگی شهادت نوجوان دلاور
حدود ساعت ۹ صبح روز ۲۴ مهر، بهنام در «بازار نقدی» مورد اصابت ترکش «خمسه خمسه» قرار گرفت، و در پیادهرو به زمین افتاد؛ سپس تانک از روی زانوانش عبور کرد، که در اثر آن پایش از زانو به پایین قطع شد، و ایشان به این ترتیب به شهادت رسید.
🔹ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از ۳۱ سال سالم بود
مادر شهید محمدی میگفت که بهنام هر شب به خوابش میآید و میگوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال ۹۰ نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند.
آیتالله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوانهای این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکهای از این سنگ روی آنها بیافتد استخوانها از بین میرود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوانهایش را سالم برداریم».
آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از ۳۱ سال هنوز زانویش خون میچکید.
مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود، و حاضر نبود او را از خود جدا کند؛ او میگفت «مردم! این بچه بوی گلاب میدهد؛ چرا میخواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمیبینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا میخواهید او را دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شدهاید»؛ واقعا صحنهی عجیبی بود.
من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم میآمد و با من حرف میزد، و میگفت "جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم"، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمیآید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت «خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که...
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهدای_خان_طومان
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
🔺ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی روایت سرهنگ قمری در این زمینه را در ادامه میخوانید: بهنام محمدی
بسیار خواندنی و جالب...
پس از دیدن انیمیشن بهنام ، این توضیحات رو به فرزندتون بدین😉🌹
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
سلام رفقا شب جمعه این هفته مصادف با رحلت رسول خدا و شهادت کریم اهل بیت علیهما السلام هستش، و ما ان ش
با سلام
دوستانی که میخوان تو نذری شب جمعه سهیم باشند، کمکهای نقدی رو به شماره کارت فوق واریز کنند...
تا الان مبلغ 110 هزار تومان جمع شده
#کار_فرهنگی
در راه برگشت از حرم ، تو خیابون آیت الله واعظ طبسی که یه شبیه سازی بسیار زیبا از موکبها و بین الحرمین درست کردن با خانمم میومدیم که دوتا دختر جلومون ظاهر شدن😳 اولش جا خوردیم بعد دیدم یه بسته با محتویات بالا بابت حجاب به همسرم دادن ☺️ گاهی باید از محجبه ها تشکر کرد😉.
یه کار فرهنگی ساده ولی خاطره ساز
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
طلبه کوهسرخی 🇮🇷🇵🇸
#کار_فرهنگی در راه برگشت از حرم ، تو خیابون آیت الله واعظ طبسی که یه شبیه سازی بسیار زیبا از موکبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفقای عزیز لطفاً از کارهای فرهنگی که اطرافتون انجام میشه و یا خودتون انجام میدین رو برامون ارسال کنید، گاهی یه طرح ساده شما ، باعث میشه چند نفر اونو انجام بدن و باقیات و صالحاتی برای شما باشه....
#جملک
وقتی چیزی را از دست می دهید،
💥 درسی را که از آن گرفته اید از دَست ندهید...!
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
📌 #پندانه
🔸هر گاه عیبی در من دیدی،به خودم خبر بده نه کسی دیگری...
چون تغییر آن دست من است!!!
🔺کار اولت باعث پیشرفت و بهبودم میشود اما گزینه دوم غیبت است و مرا در تاریکی نگه میدارد...
⁉️چرا موقعی که چیز منفی در کسی می بینیم، جز خودش همه را خبر میدهیم؟؟؟
🔸جمله ای که در یک هتل نوشته بود:
"اگر سبب رضایتت شدیم از ما سخن بگو و گرنه با خود ما بگو"
بر خود تطبیقش دهیم تا غیبت از میانمان از بین برود!!!
💠بهشت وعده دور از دسترسی نیست اگر بی بهانه خوب باشیم!
🔅حضرت علی (عليه السلام) :
دردناکترین مردم ( در قیامت ) غیبت کننده است.
📚غررالحکم ج۲ ص۳۸۱ حدیث ۲۹۱۱
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
🌹روبه شش گوشه ترین قبله ی عالم
🌹بردن نام حسین بن علی میچسبد
🌹اَلسلام علَی الْحسَیْن
🌹وعلی علی بْن الْحسین
🌹وعلی اولادالحسین
🌹وعلی اصحاب الحسین
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#هر_صبح_با_قرآن
#زنگ_قرآن
سوره مبارکه بينه آیه 5
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاء وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ
به اهل كتاب فرمانى داده نشده جز آنكه خدا را بپرستند در حالى كه دين را براى او خالص ساخته و گرايش به حق داشته باشند و نماز را به پا دارند و زكات بپردازند و اين است دين استوار.
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#در_محضر_اهل_بیت
#حدیث_روز
- درباره آنچه لقمان عليه السلام به پسرش گفت ـ
اى پسرم! دشمنى با مؤمنان، از دوستى با فاسق، بهتر است.
ـ فيما قالَ لُقمانُ عليه السلام لاِبنِهِ ـ
يا بُنَيَّ، مُعاداةُ المُؤمِنينَ خَيرٌ مِن مُصادَقَةِ الفاسِقِ؛
(الاختصاص، ص 338 - بحار الأنوار، ج 13، ص 428، ح 23)
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
#تاملانه
هستند کسانی که این روزها به خاطر مشکلاتشان، با خدا قهر کرده اند. اما مشکل ما خدا نیست.
💥 مشکل ما انسان هاییست که خود را نماینده خدا دانستند و هر کاری که دلشان خواست به نام خدا انجام دادند.
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi
🔹بسیار زیبا....
عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.
کودکی پرسید: چه می نویسی؟
عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!
پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.
عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری.
اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!
دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!
سوم: مداد همیشه اجازه میدهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!
چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!
پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛
پس در انتخاب اعمالت دقت کن!
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهدای_خان_طومان
#وقف_هادی
https://eitaa.com/vaqf_hadi