eitaa logo
طلبه عصر ظهور🌹
204 دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
9.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
روحانیون وطلاب باید مسلح وآماده، وارد عرصه مقابله باشبهات و تفکرات غلط وانحرافی درفضای مجازی شوند(مقام معظم رهبری)🌹🌿🌹 لینک گروه برای ارتباط(چت)باما :👇 https://eitaa.com/joinchat/58392633Cefff408831
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ امروز ، حکومت وسیاست اسلامی🇮🇷
هدایت شده از Soavi
هدایت شده از Soavi
هرروزباقرآن: همراه با حنانه(جزء21ص402)
هدایت شده از Soavi
402.wav
14.43M
ترتیل
هدایت شده از Soavi
۴۰۲.wav
17.5M
ترجمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(؏) 🌟اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ‏ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهید صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ‏.🌟 ♥ 🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱 @talabeasrezohoor1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از طلبه عصر ظهور🌹
🔖داستان كوتاه یه نوجوان ۱۶ ساله بود از محله‌های پایین شهر تهران چون بابا نداشت خیلی بد تربیت شده بود خودش می‌گفت: گناهی نشد که من انجام ندم تا اینکه یه نوار روضه زیر و رویش کرد و بلند شد اومد جبهه یه روز به فرمانده‌ گفت: من از بچگی حرم امام رضا علیه‌السلام نرفتم، می‌ترسم شهید بشم و حرم آقا رو نبینم، ۴۸ ساعت به من مرخصی بدین برم حرم امام رضا علیه‌السلام زیارت کنم و برگردم… .. اجازه گرفت و رفت مشهد دو ساعت توی حرم زیارت کرد و برگشت جبهه توی وصیت نامه‌اش نوشته بود: در راه برگشت از حرم امام رضا علیه‌السلام، توی ماشین خواب حضرت رو دیدم آقا بهم فرمود: حمید! اگر همین‌طور ادامه بدهی خودم میام می‌برمت… …یه قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود نیمه شب‌ها تا سحر می‌خوابید داخل قبر، گریه می‌کرد و می‌گفت: یا امام رضا علیه‌السلام منتظر وعده‌ام… آقا جان چشم به راهم نذار… … توی وصیت‌نامه‌اش ساعت و روز و مکان شهادتش رو نوشته بود می‌گفت امام رضا علیه‌السلام بهم گفته کی و کجا شهید میشم حتی مکانی هم که امام رضا علیه‌السلام فرموده بود شهید می‌شی تا حالا ندیده بود… …روز موعود خبر رسید ضد انقلاب توی یه منطقه است و باید بریم سراغشون فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمی‌خواهیم همه‌ی بچه‌ها شروع کردند التماس کردن که آقا ما رو ببرید دیدند حمید یه گوشه نشسته و نگاه می‌کنه ازش سوال کردند: مگه تو دوست نداری بری به این عملیات؟ حمید خندید و گفت: شما برا اومدن التماس‌هاتون رو بکنید، اونی که باید منو ببره خودش می‌بره خود فرمانده اومد و گفت: حمید تو هم بلند شو بریم … … بچه‌ها میگن وقتی وارد روستایی که ضد انقلاب بودند شدیم، حمید دستاش رو به سمت ما بلند کرد و گفت: خداحافظ کسی اون لحظه نفهمید حمید چی میگه اما وقتی شهید شد و وصیت‌نامه‌اش رو باز کردیم دیدیم دقیقا توی همون‌روز، ساعت و مکانی شهید شده که تو وصیت‌نامه‌اش نوشته بود… 🖌خاطره ای از زندگی شهید حمید محمودی 🌱🌷{°طلبه عصر ظهور°}🌷🌱 @talabeasrezohoor1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید وبا برکت🎊🎊