📚چهره زشت نفرت
معلم یک مدرسه به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.
فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به مدرسه آمدند.در کیسهی بعضی ها ۲ بعضی ها ۳ ، و بعضی ها ۵ سیب زمینی بود.معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند.روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده. به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند.پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید؟بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد: این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید. بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد میکند و شما آن را همه جا همراه خود حمل میکنید.حالا که شما بوی بد سیب زمینیها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید.
#طلبگی_عشق_است
#کانال_مدرسه_علميه_جوادالائمه_عليه_السلام_درود
@talabegeeshgast
🌤اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»
Khamenei.irبیانات 19.mp3
زمان:
حجم:
6.63M
🎙صوت کامل بیانات #رهبر_معظم_انقلاب در نوزدهمین روز از ماه مبارک رمضان
#طلبگی_عشق_است
#کانال_مدرسه_علميه_جوادالائمه_عليه_السلام_درود
@talabegeeshgast
🌤اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»
4_5908852539381514424.pdf
حجم:
240K
✅ فایل pdf دعای جوشن کبیر
#شب_قدر
#طلبگی_عشق_است
#کانال_مدرسه_علميه_جوادالائمه_عليه_السلام_درود
@talabegeeshgast
🌤اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»
آیت الله بهاءالدینی نقل کردهاند :
مرحوم علامه امینی موقعی به کتابی جهت نوشتن الغدیر نیاز پیدا کرده و به محضر امیرمؤمنان (علیهالسلام) متوسل میشوند، ولی مدتی میگذرد خبری نمیشود.
در آن حین روزی در حرم بودهاند. یک عرب بیابانی میآید، رو به ضریح کرده و با جسارت میگوید: یا علی! اگر مردی کار مرا انجام بده؛ و هفته بعد موقعی که علامه در حرم بوده، در همان نقطه برمیگردد و میگوید: یا علی! مردی، کارم انجام شد. علامه ناراحت میشوند که چهطور حاجت ایشان روا نمیشود.
شب در عالم رؤیا حضرت را زیارت کرده، به ایشان میگویند: آخر آنها بدوی هستند و طبق طفولیتشان با ایشان برخورد میکنیم، نباید آنها را معطل کرد؛ اما شما که با ما آشنایی دارید، معطل هم بشوید از ارادت شما کاسته نمیشود. صبح فردا، پیر زنی کتابی را در دستمالی بسته محضر علامه میآورد، علامه مشاهده میکند که همان کتابی است که از حضرت خواسته بودند.
📚سیری در آفاق (زندگینامه آیتالله بهاءالدینی)، ص245.
#طلبگی_عشق_است
#کانال_مدرسه_علميه_جوادالائمه_عليه_السلام_درود
@talabegeeshgast
🌤اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج»