🌿🌿 یادداشتهای هر از گاهی🌿🌿🌿 بسم الله الرحمن الرحیم قوم لازم الچوب... خدای متعال در قرآن کریم در دو مطلب اشاره می فرماید که یهود تا چوب بالای سرش نباشد سر به طاعت و عدم شیطنت نخواهد داد. یک موضع آنجاست که می فرماید: نتقنا الجبل فوقهم کانه ظله... و موضع دیگر آنجاست که فرمود: لا یوده الیک الا ما دمت علیه قائما... پیشتر در همین کانال عرض شد وقتی گرگ زوزه می کشد راهش تضرع و تجمع برای دعا نیست. گرگ تنها زبانی که می فهمد زبان چوب و چماق و سنگ و شمشیر و گلوله است... حضرت آقا اخیرا در سه موضع فرمودند آمادگی برای جهاد را باید در عمل نشان داد ولی ظاهرا بیشه از شیرمردان لر خالیست... شیر ژیان و رستم دستان و پهلوانان لرستانم آرزوست... الان باید پشت مرزها مملو از جمعیت باشد و نخیله ها مالامال جمعیت باشد از خشم انتقام جنایات صهیونیست ها درغزه ... نه مساجد و جانپناه ها و دارالشفاء های حرم های مطهر... رحمت خدا بر نبی مکرم اسلام که بیش از ۷۰ درصد جهادهایش با یهود بود و با کوچکترین بوی خیانت و شیطنت یهود به آیه ی ما دمت علیه قائما عمل می فرمود و به سرعت چوب خدا را بالای سر یهود نگه می داشت و با لشکر مجهز قبل از کوچکترین تحرک یهود سر صحنه حاضر میشد... کی می خواهیم یاد بگیریم... اینقدر باید اسرائیل را زد که دست از شیطنت بردارد.. اگر یک پیای لر در تصمیمگیران نظامی کشور وجود دارد از هر جا که لازم می داند با سنگینترین ضربات بازدارنده اسرائیل را بکوبد.. اگر از عراق و سوریه و یمن اسرائیل را نمی زند از خاک غیرت خیز لرستان اسرائیل را بزند ما لرها از هیچ چیز نمی ترسیم و تا آخر پای پاتکهای این حمله ایستاده ایم... نه از اتم هراس داریم نه از ناتونیم و نه از کوانتوم... خداوند در لرها ترس خلق نفرموده است.. یا حیدر کرار... بسم الله مجراها و مرساها... یا حسن مجتبی قهرمان جمل شکن @talabegitaejtehad

🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸بدون علوم انسانی اسلامی، هر پیروزی‌ای موقت خواهد بود🔸 در جنگ احد حضرت به نگهبانان تنگه فرموده بود که اگر ما مشرکین را شکست دادیم و آنها را تا مکه تعقیب کردیم، شما از جای خودتان نباید تکان بخورید و اگر آنها ما را تا مدینه تعقیب کردند، باز شما در جای خودتان استوار باشید. در باب علوم انسانی هم ماجرا از این قرار است. اگر ما همه پیروزی‌ها را از دست بدهیم اما کرسی علوم انسانی دانشگاه‌ها به دست اسلام بیافتد، ما همۀ عقب ماندگی‌ها و ناکامی‌های خودمان را جبران می‌کنیم. اما اگر پیروزی‌هایی در سطوح مختلف بدست بیاوریم، درحالیکه اسلام نتواند کرسی علوم انسانی را در دانشگاه‌ها تسخیر کند، تمام پیروزی‌ها موقتی است و ما همۀ آنها را در فاصله زمانی کمی از دست خواهیم داد. ملاحظه می‌کنید که خطر، همان خطرِ تنگۀ احد است. مسأله تهاجم فرهنگی ریشه در مسائل علوم انسانی دارد. @haerishirazi

آمدم ای شاه پناهم بده ... @talabegitaejtehad

بشناسند این مرد بزرگ را ... مجموعاً بهترین حاشیه‌ بر مکاسب، حاشیه ی سیّد است.. بر روی هم که نگاه کنیم، [از لحاظ] اتقان استدلال، جامعیّت، پختگی فقهی، احاطه ی به ابواب گوناگون و استفاده ی از آنها در تنقیح مسئله، انصافاً حاشیه ی سیّد بی‌نظیر است.... ما عادت کردیم در طول زمان که وقتی نسبت به بزرگان بحث میکنیم، مثلاً می آییم همان کتاب او را تنقیح میکنیم، چاپ میکنیم؛ بزرگداشت یک عالم این نیست. شما ببینید الان مثلاً وقتی که میخواهند در باره ی فلان حقوقدان فرنگی یا فیلسوف فرنگی بحث کنند، ناگهان می بینید از صد جا روی شاکله ی فکری او بحث میشود، کار میشود؛ ما این کار را بکنیم. شاکله ی فقهی سیّد یزدی چیست و خصوصیّات مبانی فقهی او کدام است که او را از دیگران ممتاز کرده؟ جهات اختلاف او را با استادش میرزای شیرازی، با اساتید دیگرش، با شیخ، که حرفهای شیخ انصاری در حوزه ها رائج و متداول است، جهات خاصّ این بزرگوار را که شالکه ی فکری ذهنی فقهی تو را مشخّص میکند در بیاوریم. به نظر من این یک تحقیق قوی میخواهد. سعی کنید این کنگره عمقی برگزار بشود... کاری بشود که این شخصیت زنده بشود در چشم عامه ی مردم [تا] افکار عمومی بشناسند این مرد بزرگ را. بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره‌ی بزرگداشت علامه آیت‌الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی در تاریخ 22 خرداد 1391 نسخه کیفیت بالا به زودی در سایت طلبگی تا اجتهاد

جای سوختگی سیگار بر روی گردنی که آماده ی شهادت بود... ... بعد از شهادت شیخ فضل الله سخت گیری از طرف نفوذی ها نسبت به سید یزدی رحمه الله بیشتر شد. آيت الله محسنی ملايري نقل می کند كه پدرم فرمودند : یك روز مرحوم سيد يزدي در حرم حضرت علي عليه السلام دعاي سمات مي خواند، ناگاه يكي از روحاني نمایان مشروطه طلب كه سيگار مي كشيد، رفت و سيگارش را گذاشت پشت گردن آقا سيد محمد كاظم يزدي. ایشان بعد از اینکه گردنشان قدری سوخت برگشت و يك نگاهي كرد و هيچ نگفت. بعدها همان شخص دستش قانقاريا پيدا كرد و قطع شد... نفوذی ها تصميم به تهديد و ارعاب ايشان مي گيرند. در پي اين تصميم اطلاعيه اي دال بر ترور سيد كه بر روي آن تصوير دو عدد ششلول كشيده بودند به در و ديوار حرم مقدس چسبانيدند. نقل شده كه روزي يكي از اهالي يزد به بهانه پرسشي خدمت سيّد يزدي رسيد و به محض حضور، نامه اي دالّ بر تأييد مشروطه جلوي آقا نهاده و با تهديد اسلحه خواستار امضاي آن شد. سيد سپر كرد و گفت: من سالهاست آماده شهادتم. بعدها وقتی مرحوم آخوند هم فهمید بازی خورده است در تلگرافی به مشهد نوشت : مبارزه با مشروطه بر هر مسلمانی واجب است. اما دیگر دیر شده بود. وقتی ایشان خواست به ایران بیاید و خمره شرابی که به نیت سرکه انداخته بود را بشکند نفوذی ها شهیدشان کردند. حتی نفوذی ها خواستند به جرم کشتن مرحوم آخوند، سید یزدی را هم شهید کنند که همسر مجاهد مرحوم آخوند حماسی درخشید و مانع شد. ( بخشی از مقاله ی برادر رضا رمضان نرگسی با عنوان سيد محمدكاظم طباطبائي يزدي و مشروطه با اضافات)

مسیر مشروطه عوض می شد... مرحوم آسیّد محمد کاظم جزو اولین کسانی است که مشروطه را امضاء کرد و قبول کرد در اول کار. وقتی مرحوم شیخ فضل الله نوری نوشت که یک چنین کاری در تهران دارد انجام میگیرد، جزو اولین کسانی که این را امضاء کردند و قبول کردند، مرحوم آسیّد محمد کاظم بود. بعد که اساسنامه – یعنی همان قانون اساسی – مطرح شد، ایشان گفت که من باید قانون اساسی را ببینم، من باید این که بنا است تأیید بکنم را ببینم. مرحوم آشیخ فضل الله از تهران نوشت که ما دیدیم، درست است، خوب است. خب، آشیخ فضل الله هم معاصر اینها بود، هم دوره ی اینها بود، مرد بزرگی بود، به او اطمینان داشتند. ایشان گفت نه، من خودم باید ببینم! این نهایت اهتمام این مرد را نشان میدهد که با اینکه کسی مثل شیخ فضل الله نوری که مورد قبول اینها بوده تأیید میکند، ایشان میگوید من [باید ببینم]؛ چون کار، کار بزرگی است، میفهمیده که کار ریشه دار و دنباله داری است، نمیشود این را با سهل انگاری از سر گذراند؛ که بعد هم قضایای بعدی تأیید کرد که همین درست بوده؛ یعنی باید از اول همین کار را میکردند... این دقّت و احتیاط این مرد را نشان میدهد در امر دین. این به نظر من خیلی مهم است. با اینکه فشار هم زیاد بود – یعنی شرائط، شرائط عادی نبود؛ فشار فکری، فشار سیاسی، از اطراف روی این مرد [بود]؛ عشایر نجف و اینها مرید ایشان بودند، لکن در خود حوزه ی نجف اغلب مخالف بودند – ایشان ایستاد...ایشان شخصیت جامع الاطراف بزرگی بوده. اگر در قضیه ی مشروطه نظر ایشان تأمین میشد و آن شرطی که ایشان گذاشته بود تحقق پیدا میکرد، بنده گمان میکنم مسیر مشروطه عوض میشد...

🔴 واکنش جدی آیت الله دژکام نماینده ولی فقیه و امام جمعه شیراز نسبت به حرمت گردشگران نسبت به اماکن مذهبی و تذکر جدی به وزیر گردشگری و مسئولین زیربط

پخش زنده، مشهد مقدس

توضیحات برادر آشیخ حسن مرادی بزرگوار درباره مسائل مطرح شده پیرامون آیت الله صدیقی عزیز و بزرگوار...

خراب کردن باغ و ساخت حوزه علمیه @hasanemoradi

قضیه هتل جهان مشهد @hasanemoradi

پاسخ ادعاهای جدید در مورد حوزه ازگل @hasanemoradi

عذرخواهی حاج آقای صدیقی هر چند نشانه ی تواضع و بی هوایی ایشونه ولی دشمن با قرار دادن این تکه از جورچین در کنار بقیه قطعات می خواد القا کنه که ایشون که سنبل عرفان و معنویت نظام بود هم مجرم بوده و متاسفانه حزب اللهی های فاقد سواد رسانه هم در نشر این قطعه از جورچین به دشمن کمک می کنند. جالبه که بعضی رفقا و حتی اساتید حوزوی هم احساس تکلیف کردند و در حالی که قبلا هیچ حرکتی در این باره نکرده بودند این فیلم اخیر عذرخواهی رو برای همه فرستادند... وا بصیرتا... لااقل کن فی الفتنه کابن اللبون ان لم تکن عمارا...

🌿🌿🌿 یادداشتهای هر از گاهی🌿🌿🌿 ویل للمطففین.... منبرهای کم فروشانه... خدا رو شکر امثال برادر راجی ها و برادر وکیلی ها و صرامی ها هستند که امید آینده ی حوزه باشند.کم فروشی امروز برخی حوزویون آن است که در این بازار داغ شبهات سیاسی و اذهان تا خرخره آلوده به تشکیکات، همان حرفهای همیشگی و سخنرانی های سنتی انجام شود... متاسفانه چند آخوند دیدم که به شرح دعای روزهای ماه رمضان برای منبرشان اکتفا می کردند و حتی زحمت مطالعه ی جدید در همان عناوین اخلاقی سنتی را هم به خودشان نمی دادند... موج شبهات به احکام رسیده و همین اخیرا چند نفر پرسیدند شکسته شدن روزه در سفر مال ۱۴۰۰ سال پیش بوده و امروز گفتنی نیست.. سر در برف کردن به منزوی شدن می انجامد... امروز حتی احکام هم باید با زبان دفع شبهات گفته شود و حکیمانه و مستند و عقل پسند از دین دفاع کرد.. کم فروش ها عاقبتی به جز انزوا و حذف شدن از معاملات و معادلات مردم ندارند... آخوند امروز راهی به جز آخوند تمدنی بودن ندارد وگرنه در تاریخ دفن خواهد شد... @talabegitaejtehad

این یک قضیه است ... آن هم یکی...😔 @talabegitaejtehad

تو چه کردی با قلبم .... الهی بعلی بعلی بعلی ... @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت

نیرو می گرفتیم ... وقتی جوان گیلانی سرِ قبر میرزا كوچك خان می رود و می بیند این مرد تنها، این مرد باایمان و باصفا، اگرچه در وسط جنگل های گیلان در مظلومیت مُرد، اما شخصیت خودش را در تاریخ ایران تثبیت كرد؛ مُرد، اما یك مشعل شد. ما در دوران مبارزه ی خودمان، هر وقت نام میرزاكوچك خان را به یاد می آوردیم و شرح حال او را می خواندیم، نیرو می گرفتیم، او از همت و اراده و شخصیت و هویّت خود خرج كرد، برای این كه به یك نسل هویّت و شخصیت و نیرو و اراده ببخشد این بسیار ارزش دارد امثال او تعدادی بودند كه در غربت مبارزه كردند، در غربت هم مُردند؛ اما می بینید كه امروز غریب نیستند. جریان تاریخ، جریان عجیبی است، نگذاشت و نخواهد گذاشت شیخ فضل الله ها و میرزاكوچك خان ها و خیابانی ها و امثال اینها، همچنان كه غریب مُردند، غریب بمانند. دشمنان می خواهند این مفاخر را از دست جوان ایرانی بگیرند. از بیانات حضرت امام خامنه ای در تاریخ 12 اردیبهشت 1380 @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت

از این مالک مولای متقیان تا این میرزای شهید مدرس... دکتر علی مدرسی نواده شهید آیت الله مدرس درباره ارتباط شهید مدرس و میرزا کوچک خان چنین می گوید: در این تردیدی نیست که مرحوم مدرس تمام تلاش خود را در جهت تقویت میرزا کوچک خان انجام داد. ایشان قصد داشت میرزا کوچک‌خان را از شمال و سردارمحمدتقی‌ خان پسیان را از مشهد به تهران بکشاند و حرکتی شبیه به دوره مشروطه را در مقابله با استبداد رضاخان شکل دهد . شهید مدرس مکرر به میرزا پیام می داد که به سمت تهران حرکت نماید اما نفوذ خائنین و منافقین در یاران جنگل و کنار کشیدن روحانیون میرزا را به غربتی عجیب سوق داده بود... صریح ترین سخن شهید مدرس درباره میرزا کوچک پس از شهادت میرزا در نطق مجلس شورای ملی انجام شد. مدرس در مجلس گفت: «کاش در شرایط سخت کنونی مردان وطن‌پرستی چون میرزا تقی‌خان امیرکبیر، میرزا کوچک‌خان وسردار محمدتقی ‌خان پسیان داشتیم». (ماهنامه شاهد یاران ویژه شهادت میرزا کوچک خان جنگلی آذرماه 1385 به نقل خبرگزاری دانشجو با اضافات)

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad

تنها باری که روح الله دیر رسید ... حضرت امام در طول عمر مبارک شان، تنها یک بار به گیلان سفر کرده اند و آن در زمان نوجوانی شان در حدود سال 1300 شمسی بوده است. ایشان در سن پانزده سالگی دقیقا زمانی که نهضت جنگل به رهبری سردار بزرگ میرزاکوچک خان جنگلی پنجه در پنجه استعمار افکنده بود به گیلان می آید تا به نهضت بپیوندد و روح انقلابی خود را تسکین دهد. اما ورود او به گیلان مصادف با شهادت میرزاکوچک و جمع شدن طومار نهضت جنگل شد. (کتاب خمینی روح الله، نوشته سید علی قادری، مرکز حفظ و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، 1383، جلد اول، ص 232 238- با اضافاتی از وبلاگ رنگ ایمان از نویسنده) @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad

از هیئت تا کمیته ... جنگلی‌ها توانستند در مدت کوتاه خود نهضت در شمال ایران، چندین مدرسه نوین، چندین کارخانه بافندگی و چندین مرکز بهداشت را راه‌اندازی کنند و امنیت را برقرار سازند. شاید یکی از عوامل موفقیت جنگلی‌ها حمایت و مشارکت علما از نهضت بوده است. به روایت میرفخرایی «مرکز ثقل و مغز متفکر جنگل را هیئت اتحاد اسلام تشکیل می‌داد که افرادش به استثنای چند نفر همه از علما و روحانیون بودند». اما با کمال تأسف عده‌ای دگر اندیش نتوانستند این وضع راتحمل کنند، بنای به هم زدن وضع موجود را نهادند و «این وضع که تعدادی روحانیون زمام کار را به دست گرفته، کارگردانی و رهبری امور انقلاب را عهده‌دار شده‌اند به مذاق عده‌ای گوارا نیامد و ترتیبی دادند که «هیئت اتحاد اسلام» به «کمیته‌» تبدیل شد و در نتیجه این تغییر نام افراد غیرروحانی نیز توانستند به صورت رسمی به عضویت هیئت اسلام درآیند و اکثریت اعضای کمیته را به دست آوردند». اعضا که به 27 نفر رسیدند بیشتر در جلسه حضور نمی‌یافتند و کمیته به سستی گرایید. از نوشته های مرحوم حجت الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان، در بخشی از کتاب ارزشمند «چهارده قرن تلاش شیعه برای ماندن و توسعه» @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad

به برکت اخلاص او... کتاب درباره میرزا کوچک زیاد نوشته شده است.خوشبختانه اخلاص این مرد موجب شده که برخلاف دیگر کسانی که در این صراط‌های مبارزات وارده شده‌اند اسمش سر زبان‌ها باشد و همه بشناسند او را ... انشا‌ءلله چهره او بیشتر در بین مردم ما، جوان‌های ما، شناخته شود. ایشان یک واحد مینیاتوری از نظام اسلامی، جمهوری اسلامی را در رشت و همان محدوده خاص خودش، گیلان به وجود آورده است. از بیانات حضرت امام خامنه ای حفظه الله در جمع اعضای ستاد کنگره بزرگداشت میرزا کوچک خان جنگلی 29 آبان 1391 @talabegitaejtehad

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad

کنار کشیدند.... همه چیز از اختلاف افکنی نفوذی ها در صفوف روحانیون شروع شد. میرزا علاقه خاصی به شورایی کار کردن داشت. شهید ملا محمد خمامی مجتهد عالی مقام و شخص اول علمای گیلان با اینکه از یاران شیخ فضل الله و همراهان مشروعه خواه او در تهران و همکاران تهیه متمم قانون اساسی بود به هیئت اتحاد اسلام میرزا کوچک خان مشروطه خواه پیوست. ولی نفوذی ها این اتحاد را برنتافتند و حاجی خمامی را شهید کردند و برخی دیگر از یاران روحانی میرزا را تبعید کردند. میرزا در فکر متحد کردن و قیام مجتهدان و طلاب و مردم گیلانی علیه اشغالگران خارجی و دولت مستبد احمد شاه بود. به این منظور هیئت اتحاد اسلام را از روحانیون گیلانی تشکیل داد و ریاست آن را به آیت الله سید عبدالوهاب صالح ضیاء بری جوان سپرد. به این ترتیب هسته اولیه نهضت جنگل در سال 1292 در نرگستان روستایی در شهرستان صومعه سرا شکل گرفت و مرامنامه ای در 9 ماده تصویب کرد تا بر اساس آن حکومت در دست نمایندگان مردم باقی بماند. با تبعید آیت الله و شهادت برخی دیگر از روحانیون کم کم تطمیع ها، تهدیدها و یاس های شیطانی اثر کرد و بعد از پیمان با انگلیسی ها در حفاظت از رشت روحانیون میرزا را تنها گذاشتند و کنار کشیدند. پس از آن نفوذ در حلقه مرکزی نهضت جنگل روز به روز بیشتر می شد. میرزا علاوه بر اعتقاد به شورا در پذیرش افراد هم بسیار باز عمل می کرد. از طرفی این گفته ی شهید مدرس را که برای فناوری به جای رفتن جوانان به غرب باید غربی ها را به ایران آورد را عملی کرد و از غربی ها در آموزش های نظامی کمک می گرفت. عاقبت میرزا هیئت مرکزی جنگل را که از اسلام فاصله گرفته بود ...

فایل با کیفیت @talabegitaejtehad