نجوایِیکطلبه؛
؛
پذیرش دین تاوان دارد. وقتی از خبر سوختن زنی در تاریخ می سوزی، وقتی ذوب می شوی در علی، باید منتظر باشی مثل آنها غربتت به چشم بیاید. دیوانگی مجنون، سهم عشق به لیلی بود، محرومیت هم سهم عشق به علی است.
رسم دنیا اینگونه است. خیلی چیزها تا با هم تناسب نداشته باشند، کنار هم تعریفی ندارند. راكب و مرکوب. خالق و مخلوق. عاشق و معشوق.
دم زدن از علی، جگری چون جگـر حمـزه می خواهد. دلی به پهنای آسمان. صبری به اندازه صبر علی در احد وقتی چشمش به شهدا افتاد. در مقابل سوختن گلش وقتی دوره اش کرده بودند. در آن شب تاریک وقتی با دستان خیبرگشا تکه از خودش را دل خاک پنهان کرد.
شیعه بودن تاوان دارد. ابوذر در ربذه، میثم تمار در زندان، مالک اشتر آواره بیابان های مصر، مقداد، سلمان، صعصعه بن صوحان، جندب بن عبدالله و... .
شیعه تافته جدا بافته است. تقدیرش با همه فرق می کند. مثل ده سالگی علی، عقایدش را به سخره می گیرند. بوی خطر که مشموم می شود، تنهایش می گذارند
و تنهایش می گذارند،
و تنهایش می گذارند.
تاریکی شب، سجادهِ پهن روبه قبله، نخلستان، چاه، مناجات های پرسوز، مونس هر شبش می شود.
وقتی صاحب نفسی چون کمیل را می جوید، افشای راز دل می کند؛ از تنهایی می گوید؛ از غربت؛ از مرگی که انتظارش را می کشد.
هرکس تشیع را قبول کرد، باید آمده انواع محرومیت ها باشد.
| پایانِ کتاب #حیدر
930414-Panahian-M-ImamHusain-ModiriateZaman-06-18k.mp3
5.37M
جلسهِ ششم؛
استاد پناهیان،
#مدیریت_زمان
گفته بودی که تو هم حال ِمرا میفهمی ...
تلخیِ قصهِ هر فالِ مرا میفهمی ...!
بغض گیر کردهِ در آهِ مرا میفهمی !
خسته ام خسته تر از خسته مرا میفهمی؟؟
مولا حیدر 'ع':
شادی و خوشی دنیا
با غم و اندوه آمیخته است.
نهج البلاغه' خطبه ۱۰۳
7ثانیه.mp3
5.4M
اگه قهری با من باشه؛
رفاقت که سر جاشه..!
#حواستبهمنمباشه..
نجوایِیکطلبه؛
؛
علی بن ابیطالب مردانگی را در بهترین معانی آن و با هرچه که این صفت میتواند در خود جمع کند، مجسم میساخت، خویشتنداری و بزرگ منشی که در اصل از اصول حقیقت جوانمردی و مردانگی است، هردو از خصلتهای امام بود و از همینجا بود که دوست نداشت به کسی آزار برساند ولو اینکه اورا اذیت کرده باشد و یا به کسی در ستم و تجاوز بیشی جوید، اگرچه مطمئن باشد که او قصد کشتنش را دارد. روح خویشتنداری و بزرگ منشی او را به این مقام بلند رسانید که از ناسزا گوئی به بنی امیه، در روزیکه از هرسوی به او دشنام میدادند، خودداری کند، زیرا از اخلاق بزرگ آن نیست که دشمنان خود را بخاطر ناسزاگوئی ، ناسزا بگوید، بلکه او یاران خود را هم از ناسزاگویی به بنی امیه منع نمود. او هنگامیکه در جنگ صفین ازياران خودشنید که به مردم شام دشنام میدهند که چرا راه مکر و خیانت وحیله را پیش گرفتند، به آنها گفت: «من دوست ندارم که شما ناسزاگو باشید، ولی اگر شما اعمال آنان را شرح دهید و حال آنها را بازگوکنید شایسته تر است و حقیقت را بیان میکنید ـبـجـای ناسزاگونی و محاشی بگوئید: خداوندا، خـونمـا و خون آنـان را حفظ کن، میان ما و آنان را اصلاح بده، آنان را از گمراهی و ضلالت برهان، تا کسیکه حق را نشناخته بشناسد و آنکس که به ظلم و تجاوز پناه برده و آلوده گشته است، بازگردد.
| #امامعلیعصدایعدالتانسانی' جرج جُرداق
نجوایِیکطلبه؛
؛
طلبه را باید از اول درس خواندن وادار کرد به اینکه فکر کند. معروف بود می گفتند: «بدان، أيّدَكَ الله» -چرا گفت بدان و نگفت بخوان؟ منظور این است که اولا حس سوال پردازی را در طلبه زنده کند، بعد هم به او تفهیم کند که خواندن مراد نیست، دانستن مراد است. این بایستی برای برنامه ریزان ما واقعا به صورت یک دستورالعمل جامع باشد.
معرفی کتاب | #برایطلابِکانال
نجوایِیکطلبه؛
؛
نکاتی که تو این کتاب گفته شده رو
باید با طلا نوشت..!
طلبه های بزرگوار؛
ان شاالله بخونیم و عامل باشیم..