5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رژه بسیج دانشجویی دانشگاه دامغان در مناطق سیل زده لرستان 😄
#روز_ارتش
#بسیج
#لرستان
#سیل
#من_یک_سپاهیم
#اول_بیل_بزن_بعد_حرف_بزن
بیل هامون تو چشم دشمن ....
.
.
.
© @TalabehLife
هویت هر کس یا هر چیز اوصاف ویژه او است که در کسان یا چیزهای دیگر دیده نمی شود. یعنی اموری که وجه تمایز آن چیز از اشیای دیگر است و موجب بازشناسی آن از دیگر اشیا می شود. بنابر این در بیان هویت #طلبه باید امور و اوصافی ذکر شود که اختصاص به طلبه دارد و طلبه را از سایر اصناف اجتماعی ممتاز می گرداند و موجب می شود مصداقطلبه از غیر طلبه به خوبی بازشناخته شود.
2. انَّ العُلَماءَ وَرَثَةُ الاَنبِیاءِ (کافی ج 1 ص 34)
3. #فقه با فهم سه تفاوت دارد؛ #فقه ، فهم همراه با تأمل و تعمق است. علاوه بر فکر با قلب نیز ارتباط دارد یعنی فهم همراه با دل است و نیز به سوی عمل تجهیز می کند یعنی فهم اگر به آستانه فقه برسد عمل زا است.
ذکر این نکته اینجا لازم است که ارتباط با منابع دینی و فهم و #تبلیغ و #پاسداری و اجرای آن وظیفه ای نیست که اختصاص به #طلبه داشته باشد. همه انسان های موءمن نسبت به پیام خدا احساس مسئولیت دارند و برای بندگی خدای متعال در فهم آموزه های دینی تلاش می کنند، تفاوت #طلبه با دیگران در این است که طلبه این مسئولیت را به عنوان رسالت صنفی خود گرفته و کل خدمات صنفی خود را در آن متمرکز کرده و زمان و توان خود را بیشتر به آن اختصاص داده است در حالی که سایر مردم بیشتر به کارها و خدمات دیگر مشغول اند و تنها در حاشیه، به امر دین می پردازند. نظیر این که یک پزشک، عمده نیرو و زمان خود را به فهم و تجزیه و تحلیل و انتقال و استفاده از آموزه های بهداشتی درمانی اختصاص می دهد در حالی که نیاز توده مردم به آموزه های بهداشتی و پزشکی کاملا در حاشیه فعالیت های روزمره تأمین می شود. یک مکانیک ممکن است آشپزی آموخته باشد و گاهی نیز آشپزی کند اما این مقدار برای آشپز بودن کافی نیست، زیرا او عمده زمان و توان خود را به مکانیکی می گذراند نه به آشپزی و همین مسئله باعث می شود که در مکانیکی تخصص و مهارت بالاتری نسبت به آشپزی به دست آورد و خدمات بیشتری ارائه کند.
.
.
.
© @TalabehLife
تننها و خستهام. خیابانها را دور میزنم. در و دیوار این دنیا خیلی برایم تنگ شده. هر جا میروم جای خالیتان بیداد میکند. برایم سخت است این همه آدم را ببینم و شما را نبینم. اینهمه سر و صدا را بشنوم و از شما صدایی نشنوم.
آقا جان دوری شما سخت است، بحث نبودنتان نیست، نه اینکه نباشید، نه؛ نقل دلتنگی است، نقل حیرانی و سرگشتگی دلم، نقل غفلت و جهل خودم... خیلی دیر فهمیدم دلتنگی واقعی برای چه کسی است.
شب عید است. خیابانها را دور میزنم. کوچهها را به امید یک نشانی رد میکنم.
سر هر کوچهای شیرینی و شربت و چراغانی است اما با هیچ کس نشانی زان دلستان ندیدم.
هی ریسهها را میبینم و غصه میخورم. هی سینیهای شربت را میبینم و حسرت میخورم. تشنگیمان به درازا کشیده. اما هنوز نمیفهمیم این شربتها عطشمان را رفع نمیکند و این شیرینیها کام تلخمان را عسل نمیکند.
کنار خیابان پارک کردهام. ترافیک است و جمعیت زیاد. شب تولد است؛ کیک بزرگی رامیآورند. همه دست میزنند. چشمم به شمعها که میافتد بی اختیار بغض دلم میشکند. ۱۱۸۵ عدد کمی نیست. وقت خاموش کردن شمعهاست. باید چراغ به دست بگیریم و در این تاریکی به دنبال تو بگردیم. کجایی ای یوسفِ حُسن؟!
.
.
.
© @TalabehLife
سوء ظن مشکلی که امروزه همه درگیرش هستیم
اینکه فکر ما دنبال چیز های بد میگرده و نقاط منفی رو پیدا میکنه مارو شبیه مگس میکنه
مگس رو دیدید؟
فقط میگرده دنبال چیز های کثیف
دنبال زخم
دنبال نقاط منفی
پیداش که کرد دستشو میزاره روش
اما بعضی ها هستن دنبال نکات مثبتن
دنبال چیزهای خوش بو
مثل زنبور
فقط دنبال گل میگرده
وسط میدون مین گل رو میبینه....
زنبور باشید..
امام جماعت مسجد ...بود و مورد احترام مردم، اما یک حدس، یک گمان، یک تهمت یا یک قضاوت عجولانه و از روی جهل یک نفر و سپس پیچیدن این حرف در مسجد و محل، زلزله ای در زندگی او انداخت که از آن پس نه تنها بنده خدا به مسجد نیامد بلکه از آن محل هم کوچ کرد، حتی پس از مدتی گفتند برخی اعضای خانواده این امام جماعت او را ترک کرده اند؟؟
این ماجرای تلخ از آن جا شروع شد که روزی یکی از نمازگزاران داخل وضوخانه مسجد متوجه می شود که شیخ از دستشویی بیرون می آید و بدون اینکه وضو بگیرد وارد مسجد می شودو جلوی صف مأمومین به نماز می ایستد. این حرف آنقدر دهان به دهان شد تا شد آن چه نباید می شد. برخی گفتند شاید او اصلا مسلمان نیست، شاید او منافق است، شاید جاسوس است و...
فرد قضاوت کننده درباره شیخ نگون بخت، می گفت: به حج مشرف شدم، در آن جا کسالتی پیدا کردم که دکتر برای معالجه علاوه بر چند قرص، آمپول هم تجویز کرد. هنگام اذان و نماز به مسجد الحرام رسیدم، وضو داشتم اما برای اطمینان از این که محل تزریق و لباسم به خون آغشته نشده باشد، به دستشویی رفتم و بعد از اطمینان با عجله خودم را به سف نمازگزاران رساندم. بین راه چیزی به ذهنم رسید و آه از نهادم برخاست خدایا من چه کردم؟ شاید آن شیخ هم آن روز که وضو نگرفت چنین مشکلی داشته . پس از بازگشت از حج آن قدر به دنبال او گشتم تا این که بالاخره سرنخی پیدا کردم، هر طور بود مغازه کتاب فروشی را پیدا کردم، صاحب مغازه گفت: بله شیخ هادی تا چند هفته پیش گاهی به این جا سری می زد. از احوال شیخ پرسیدم گفت: اواخر حال و روز چندان خوبی نداشت، انسان شریفی بود، یک روز خلاصه آن قدر سوال کردم که مجبور شد در جوابم بگوید برای مطمئن شدن از خونی نبودن لباسم بر اثر تزریق آمپول به دستشویی مسجد رفتم وقتی مطمئن شدم رفتم و به نماز ایستادم اما گویاا یکی از نمازگزاران این صحنه را دیده و به دیگران گفته بود فلانی بدون اینکه وضو بگیرد به نماز ایستاد و خلاصه....
مردعجول و پشیمان حرف کتاب فروش را قطع کرد و گفت: نشانی او را بده تا از او طلب حلالیت کنم. کتاب فروش گفت چند وقتی است که شیخ از این شهر و حتی ایران رفته و شنیدم این روزها مقیم نجف اشرف شده است.
.
.
.
© @TalabehLife
🚫 افشاگری به صرف گمان جایز نیست🚫
🔸 يكى از دوستان اشاره كردند كه اميرالمؤمنين در فرمان خود به مالك اشتر فرمودهاند كه آدمهاى سوءاستفادهجو را رسوا كنيد؛ شما گفتهايد كه افشاء نكنيد. اميرالمؤمنين (عليهالسّلام) نفرمودند موردى را كه اثبات نشده، افشاء كنيد. هيچ وقت چنين چيزى در بيان اميرالمؤمنين نيست، و اين قطعاً از اسلام نيست.
🔸ما چطور چيزى را كه اثبات نشده، به صرف اتهام، افشاء كنيم؟ ممكن است اينقدر حجم اتهام زياد و وسيع باشد كه يك عدهاى به چشم يك امر قطعى و واقعى به آن نگاه كنند، اما هيچ پشتوانهى استدلالى نداشته باشد، جائى ثابت نشده باشد. ما هيچ حجتى نداريم كه اين را بگوئيم. حتّى من در همان جلسهاى كه اشاره كردند، از اين بالاتر را گفتم. من گفتم حتّى جرمى كه ثابت شد، اصل نبايد بر افشاى آن جرم باشد. بالاخره يك مجرمى است، يك غلطى كرده، مجازات هم ميشود؛ خانوادهى او، فرزندان او، پدر و مادر او گناهى نكردهاند؛ ما چرا بيخود اينها را رسوا كنيم؟
🔸 مگر آنجائى كه خود نفس افشاء كردن، يك مصلحت بزرگى داشته باشد. بله، يك جائى هست كه نفس افشاگرى در يك مسئلهى ثابتشده، مصلحتى دارد؛ آنجا ايرادى ندارد. اين، منطق ماست. هيچ چيزى هم نه از اميرالمؤمنين (عليه الصّلاة و السّلام) و نه از هيچيك از ائمهى هدى (عليهمالسّلام) برخلاف اين وجود ندارد. ما واقعاً حق نداريم افراد را به صرف گمان، متهم كنيم، مشهور كنيم؛ واقعاً جايز نيست؛ نه در سايت، نه در روزنامه، نه در تريبونهاى گوناگون. حيثيت افراد را بايد حفظ كرد.
📆 ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
.
.
.
© @TalabehLife
در دورههای پیش از انقلاب، عالمی به مسجد میرفت، نمازی میخواند و مسئلهای میگفت؛ در ایّام مخصوص هم یک منبری دعوت میشد و سخنرانی میکرد. اگر امروز - که روز حاکمیت اسلام و ارزشهای اسلامی است - مساجد به همان شکل، بلکه در مواردی با افت کیفی و کمّی اداره بشود، آیا این مقتضای حق و مصلحت است؟! آیا این پیشرفت است؟!
🗓۷۰/۱۲/۱۴
#حضرت_آیةالله_خامنهای
.
.
.
© @TalabehLife
🔹نقش حوزههای علمیه
در جامعهی ما - چه در گذشته، چه حال و چه در آینده - دربارهی این نقش باید خیلی مطالعه و تدبر بشود. از مجموعهی روحانیت، بخصوص حوزهی علمیه را انتخاب کردیم؛ چون اینجا مزرع علمای دین و پرورشگاه نهالهای بالندهی فقاهت در آینده است. این حوزهها در طول زمان توانستهاند اولاً دین را حفظ و تبیین کنند - که اگر زحمات حوزههای علمیه از آغاز تا امروز نمیبود، یقیناً از دین و حقایق دینی چیزی باقی نمیماند؛ بقای دین مدیون تلاش علمی حوزههاست - ثانیاً توانستهاند روحیهی دینی مردم را تقویت کنند. از این حوزهها بوده است که علما و مبلّغانی برخاستند و در میان مردم تبلیغ دین کردند و روحیهی دینی را در مردم تقویت نمودند و همچنین توانستند فکر جامعه را هدایت کنند. از هزار سال پیش تا امروز - یعنی بعد از دوران حدیث و متنگرایی، و از اول دوران استدلال - این حوزههای علمیه بودند که توانستند فکر دینی مردم را هدایت کنند و به آنها روحیهی دینی بدهند و دین را حفظ نمایند.
در طول زمان، در مسائل سیاسی هم این حوزهها تأثیر گذاشتند، و ما این را درتاریخ گذشتهی خودمان هم دیدهایم؛ مثل دوران علامهی حلی(رضواناللَّهعلیه) که مدرسهی سیار داشت و طلاب را حتّی با خود در شهرها و بلاد گوناگون حرکت میداد؛ و قبل از آن، در زمان شیخ طوسی و شاگردان آن بزرگوار، که در آفاق دنیای اسلام پخش میشدند - چه در طرف شرق، چه در طرف غرب؛ مثل شهرهای شام و طرابلس و مصر و دیگر مناطق - و یا در زمان سیّدمرتضی ؛ و چه درزمانهای نزدیک به زمان ما، مثل دوران قبل از شیخ انصاری ، زمان مرحوم کاشفالغطاء ، که حوزههای علمیه آن وقت در وضع تحولات جاری زندگی مؤثر بودند؛ و بعد شاگردان شیخ انصاری - مثل مرحوم میرزای شیرازی - و بعد آخوند خراسانی و دیگرانی که نقش آنها را در قضایای قبل از مشروطیت و در خود قضیهی مشروطیت و بعد از آن تا زمان ما، همه میدانند (یعنی باید گفت همه هم نمیدانند. متأسفانه این جزو مباحث کمتحقیقشده و کمکار ماست؛ باید همه بدانند. اینها چیزهای دانستهشده و شناختهشده و ثبتوضبط شدهیی است)؛ و چه درزمان ما، که تحرک ملت و تحقق انقلاب اسلامی و حدوث جامعهیی با پایههای اسلامی، به وسیلهی حوزههای علمیه انجام گرفت. استاد حوزهی علمیه بود که پیشاهنگ بود. طلاب و فضلای حوزهی علمیه بودند که در سرتاسر کشور، سربازان آن فرمانده و آن رهبر بودند. کاری انجام گرفت که در طول تاریخ اسلام، از بعد از صدر اول تا امروز انجام نگرفته بود، و آن تحقق این نظام اسلامی بود. در دوران بعد از انقلاب تا امروز هم که حضور طلاب و حوزههای علمیه در مراحل مختلف انقلاب واضح است.
پس، حوزهی علمیه از جهات مختلف برای جامعه یک نقش حیاتی دارد و - همانطور که عرض کردیم - این باید مورد تدبر قرار بگیرد؛ یعنی کسانی روی این فکر کنند، تحقیق کنند، مواد لازم را جمعآوری کنند و در این زمینه فکر نو ارائه نمایند.
#حضرت_آیةالله_خامنهای | #مطلب_اول
🗓۱۳۷۹/۰۶/۳۱
.
.
.
© @TalabehLife
. ﷽
حضرت آیت الله خامنه ای
🚫| عالِمِ خطرناک
آن عالمی که توجیهکنندهی ظلمِ دستگاههای فاسد باشد، از خود آن دستگاهها خطرناکتر است. آن روحانیّتی که مبتنی بر اهداف استکبار عمل کند، زشتترین و پلیدترین ایادی او به حساب میآید؛ چون با ظاهر حق، باطن باطل را ترویج میکند.
🗓 ۶۸/۰۴/۰۴
.
.
.
© @TalabehLife
🔹نقش حوزههای علمیه
--------------------------------
حالا گنجینهیی با این عظمت در اختیار ما و در اختیار جهان اسلام و روحانیت اسلام است. قاعدتاً در هر جای دنیا یک چنین گنجینهی اساسی وجود داشته باشد، برای آن شب و روز برنامهریزی میکنند و لحظهیی از هدایتش غافل نمیمانند. بزرگان و صاحبنظرانی، برای اینکه چگونه از این ذخیرهی عظمی استفاده بشود، در حال برنامهریزی هستند؛ ما چهطور؟ ما برای حوزههای علمیهی خود چهقدر برنامهریزی میکنیم؟ چه کسی این برنامهریزی را میکند؟ چنددرصد وقت بزرگان و برجستگان روحانیت، صرف برنامهریزی برای حوزه میشود؟ آیا برای حوزه، به قدر یک ادارهی کوچک در امور دنیایی، یا به قدر یک دانشگاه کوچک، برنامهریزی منظم انجام میگیرد؟ تحقیقاً نه! بله، یک نفر ممکن است برای درس خودش بنشیند فکر کند که تا آخر سال چه مسائلی را بگویم، چهطوری بگویم، به کدام کتابها مراجعه کنم. این کجا، و برنامهریزی برای حوزه کجا؟
ما الان در کشور چهقدر حوزهی علمیه داریم؟ در دوران تاریخ شیعه، آیا هرگزحوزهی علمیهیی چون حوزهی علمیهی قم وجود داشته است؟ نه نجف، نه قم، نه اصفهان، نه مشهد، نه تبریز، و نه حوزههای بزرگ دیگر، هیچکدام شاهد آن شکوفایی و عظمتی که حوزهی علمیهی قم در این دوره و در قُبیل زمان ما داشته و دارد، نبودند. چه کسی برای این گنجینهی به این عظمت، با حوزههای دیگری که امروز بحمداللَّه در سرتاسر کشور هست - چه حوزههای بزرگی مثل مشهد و اصفهان و تبریز و بعضی شهرهای دیگر، و چه حوزههای کوچکی که در سرتاسر کشور هست - برنامهریزی میکند؟ چند درصد وقت ما برای برنامهریزی صرف میشود؟ در مقابل این ارزش عظمی، آن کاری که ما میکنیم، تقریباً در حکم صفر است!
ما باید بدانیم که برای حوزههای علمیه، به برنامهریزی احتیاج داریم. باید گروههای متخصص و متمحض در برنامهریزی، برای این کار باشند؛ بنشینند و مرتب بهحوزهی علمیه و مسیر آن، نگرش داشته باشند و برای فردا و فرداهایش، برنامهریزیهای علمی کنند.
#حضرت_آیةالله_خامنهای | #مطللب_دوم
🗓۱۳۷۹/۰۶/۳۱
.
.
.
© @TalabehLife
جایی که ما زندگی میکنیم همه چی متفاوت است ، یکی گناه میکند و دیگری را حد میزنند.
•|تنها علتش عمامهات بود.
ناراحت نشو خیلیها با این عمامه و به جرم همین عمامهها شهید شدند.
• عمامهای بر سر بود و فرق شکافته شد.
• عمامهای بر سر بود و سر بریده شد.
• عمامهای بر سر بود و کشان کشان داخل کوچهها دست بسته بردند.
اصلاً رسم است هر جا عمامه بر سرت بود مظلوم گیرت میآورند.
| حاجی جان... |
قسمت هر کس از این سفرهی انقلاب یک چیزی میشود یکی طلای ناب ، یکی سرب داغ. حال قسمت این بود. حاجی ناراحت نشو شما عمامه به سرها مهم نیستید بگذارید افشارها راحت بخوابند و بخورند و امثال شما را مسخره کنند ، بالاخره پول ملکه انگلیس است هر که بخورد نمک گیر میشود.
حاجی یک سوال شنیدهام مملکت دست شماست و مفت خورید ؟ فهشهایش و گلوله و کتک خوردن هایش را میگویم ، عیب ندارد که خونت بی گناه ریخته شد بگذار افشار و ذهنهایی مثل افشارها راحت بخوابند.
عیب ندارد که بچهات یتیم شد همسرت تنها شد مهم این است دیگر فهش و کتک نمیخوری.
•| حاجی آخرین مطلب سلام ما را به اولین مظلوم عالم برسان.
••• گنه کرد در بلـــــــــخ آهنگری به شوشتر زدند گردن مسگری •••
#شهید_مصطفی_قاسمی
#من_یک_طلبه_هستم #طلبه #طلبه_انقلابی #طلبه_شهید #طلبه_همدانی #طلبه_شهید_همدانی #طلبه_تودی #طلبه_لایف #زندگی_طلبگی
#فضای_مجازی #حق_الناس #آذری_جهرمی
#نشر_اکاذیب #نشر_کذب #محاکمه #محاکمه_افشار #محاکمه_مهناز_افشار
.
.
.
© @TalabehLife