هدایت شده از ریاحین
🌸🍃🌸🍃
#قصه_بیست_و_نهم:
#خدایان_پوشالی
✍جریان بت پرستی به وَدّ ختم نشد. پس از مرگ وَدّ پسرش سواع به حکومت رسید.پرستش بت وَدّ توسط قابیلیان موجب حسادت شدید سواع شد.او بت پدرش را ویران کرد و مردم را به پرستش خود وا داشت.
🗿پس از مرگ سواع نیز شیطان بتی از جنس چوب از او ساخت.این مسئله در میان قابیلیان به یک سنت تبدیل شد و ایشان از سه پادشاه بعدی خود نیز که به ترتیب یغوث، یعوق و نسر نام داشتند، سه بت از جنس های سنگ و طلا ساختند و به پرستش ایشان پرداختند.هر چند این پادشاهان هم پس از رسیدن به حکومت بت های پادشاهان قبلی را ویران می کردند،اما در میان قبیلیان همواره گروه هایی بودند که از ارادتشان به بت های پیشین کاسته نمی شد و مخفیانه به عبادت ایشان می پرداختند.اینگونه بود که هر بت در میان قابیلیان پیروان و طرفداران خود را حفظ کرد.
📈پرستش این بت ها در طول تاریخ ادامه داشته،و نه تنها در دوران حضرت نوح در میان قوم ایشان رواج کامل داشت، بلکه تا زمان بعثت رسول الله(ص) در میان اقوام خاورمیانه کاملا رایج بود.
🌀در طول تاریخ این بت ها تغییر ماهیت دادند به طوری که در زمان بعثت رسول الله(ص) ودّ به صورت مرد و نماد نرینگی،سواع به صورت زن و الهه مرگ،یغوث به صورت شیر، یعوق به صورت اسب و نسر به صورت کرکس در آمده بودند
🌸🍃🌸🍃
#قصه_سی
#غنا_شراب_شیطان
✍🏼به جبهه ی شیثیان برمیگردیم. همانطور که گفته شد در دوران ولایت حضرت انوش(ع) مومنان روزگار بسیار سختی را می گذراندند و قابیلیان در نهایت قدرت بودند. پس از ایشان فرزندشان قینان(ع) و پس از حضرت قینان(ع)، حضرت مهلائیل(ع) امامت و رهبری مومنان را بر عهده گرفتند.
🔸دوران رهبری هر سه بزرگوار در تقیه و شدت و سختی بسیار زیاد به اتمام رسید. در دوران ایشان شرک و گناه سرتاسر عالم را فراگرفته بود و قابیلیان به فساد گسترده بر روی زمین دست می زدند.
🔹 تا اینکه نوبت به حضرت یارِد(ع) رسید. در دوران ایشان گویا ورق در حال برگشتن بود. تعداد مومنان رفته رفته افزایش یافته بود و ایشان موفق شدند به دور از تمدن شرک آمیز و گناه آلود قابیلی، انسجام و یک پارچگی خود را حفظ کنند.
🔥همین امر موجب شد تا ابليس از قدرت گرفتن حزب حق در زمين بيمناک شود و چاره را در آن ببیند که به ترفندی این وحدت و انسجام را از بين ببرد و این ممکن نبود مگر آنکه فرزندان شيث را که اکنون یارد(ع) بر ایشان حکومت می کرد، به سرزمین قابیلیان بکشد و آلوده ی گناه کند، اما فرزندان آدم(ع) طبق وصیت پدر با خدای خود عهد بسته بودند که تحت هر شرایطی به سمت قابیلیان نروند. اینک شیطان به دنبال لذتی بود که برای بنی آدم ارزش پشت کرد به وصیت پدر را داشته باشد.
🍷🪕شیطان راهکار را در سه چیز میدید: غنا، شراب، زنا.
🌸🍃🌸🍃
#قصه_سی_و_یک:
#با_شیطان_برقص:
✍همانطور که قبلا گفتیم آدم(ع) و پیامبران بعدی یکی پس از دیگری به شیثیان وصیت کرده بودند که به هیچ وجه با قابیلیان اختلاط نکنند. ایمان و اعتماد آنان به وصیت آدم(ع) به اندازه ای بود که شیطان تا آن روز موفق به گمراه کردن ایشان و دعوتشان به مذهب قابیلیان نشده بود.
🏕اما این پایان ماجرا نبود. همانطور که قبلا گفته شد اردوگاه شیثیان یکی از کوه های اطراف مکه بود و جهان پایین کوه، تماما در اختیار و تصرف قابیلیان بود.
🌌شبی از شب ها پدیده ای عجیب آرامش اردوگاه شیثیان را برهم زد.
🎼 آن شب از دامنه ی کوه اصواتی به گوش شیثیان رسید که تا آن روز نشنیده بودند. اصواتی که نه به صدای انسان می ماند و نه هیچ کدام از مخلوقاتی که تا آن روز دیده بودند! نه همچون صدای پیچیدن باد در میان درختان بود و نه حرکت آب روان در جویبار! این اصوات شبیه هیچ چیز دیگری نبود! شیثیان بهت زده و حیران از جای خود برخاستند و به پایین کوه خیره شدند تا منشاء این اصوات شگفت انگیز را بیابند. در دامنه ی کوه، در روستای قابیلیان هیاهویی بر پا بود! روستای قابیلیان از نور آتش چون روز روشن شده بود و صدای قهقهه های مستانه ی قابیلیان گوش فلک را کر می کرد. قهقه هایی که با آن اصوات عجیب و غریب و زیبا هماهنگ شده بود و یک حس خاص را به انسان منتقل می ساخت!
🌀چقدر زیبا بود! چقدر شگفت انگیز بود! عده ای از شیثیان شیفته و مسحور آن اصوات سحرآمیز شدند. می خواستند هرچه بیشتر به منشاء صدا نزدیک شوند. هیچ اهمیتی نداشت که این صدا از روستای قابیلیان است. فقط می خواستند آنجا باشند، هرچه نزدیک تر به آن نواهای مسخ کنند. عده ای از شیثیان مست و مدهوش شروع به حرکت کردند. اما ناگهان فریاد یارِد نبی(ع) همه را به خود آورد و در جای خود میخکوب کرد.
@rayahin1366
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
#حرف_اول
از جلو نظام/
با احترام /
یا مرتضی علی (ع)/ بابا سلام
✍ اینکه میایستیم روبروی "مَثَلُ الأعلی"
دست روی سینه میگذاریم،
و تمام جانمان ترانه میخواند "سلام بابا"
اتفاقی نیست ...
روح که ریشهاش را پیدا میکند،
دیگر به کم راضی نیست!
به هر چیزی که میرسد دنبال اثری از ریشههایش، در آن میگردد!
※ ریشهای که همهی قیمت اوست ...
تنها دارایی او ....
تنها چیزی که نگران است در کثرتها، گُمَش کند باز ...
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#حرف_دوم
※ گمش کند باز ...
شبیه روزهای گم کرده راه!
شبیه روزهایی که چشمانش در شلوغیهای دنیا، فقط شلوغی میدید!
فقط شلوغی میشنید!
شبیه نعشی افتاده در کنجی، که نه قلبش میتپید، نه فهمی از عالم داشت ...
※ شبیه کودکی که دیگر یادش رفت روزی کس و کاری داشته و ریشهای که علّتِ پادشاهی او بر عالَم است...
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#حرف_چهارم
※ پدری کردی برایمان،
از جنس همان پدرانهایی که روحمان میشناخت،
روحمان از آن خلق شده بود،
از آن متولد شده بود،
روحمان بدان عادت داشت و گمش کرده بود!
آرام آرام ....
از سینهی شما، معرفت نوش کردیم،
تا یادمان آمد، این جنس از امنیت را جایی تجربه کرده بودیم !
و باید عبور کنیم و برسیم به همان امنیت!
※و زیر سایهی امن پدرانمان،
بشویم مظهر اسماء عالیشان،
بشویم فرزند خلفشان،
و مایهی زینتشان ...
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#حرف_آخر
پدری کردی برایمان
زیر هِرَمی که از الله آغاز شد،
و در جلوههای معصومش، تمثّل یافت!
و جانِ #شما ، واسطهی فیض شد تا دست ما به پدران آسمانیمان رسید...
تا امروز یاد گرفتیم پدری داریم که باید تمام قد بایستیم و ترانه بخوانیم ؛
از جلو نظام / با احترام
یا مرتضی علی (ع) / بابا سلام
※ خستگی بدنی که سالهاست آرام نگرفته تا یتیمان گم کرده راهِ اهل بیت علیهمالسلام را به سامان برساند، بالاترین علّتیست که ما را روبروی شما به صف میکند؛
💫 پدر روزتان مبارک ....
@ostad_shojae