eitaa logo
تلنگر دینی
111 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 🔸 اگر یک هفته بیشتر زنده نباشی چیکار میکنی؟ 🔹 حجت الاسلام عالی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @talangoremazhabi ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
❤️ 🔔 وقتی ترسیدی بگو... ✅ آیت الله فاطمی نیا: امیرالمومنین(ع) به کمیل فرمودند هر وقت از چیزی ترسیدی بگو: لاحول ولاقوه الا بالله چقدر این فرمایش زیباست یعنی باور کن هیچ برگی بدون اذن خدا از درخت جدا نمیشود ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @talangoremazhabi ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 🔹 راه های جلب محبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🔸 استاد دارستانی ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @talangoremazhabi ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
⚠️ 🔔 روزها ✅ امام علی علیه السلام: اى مردم، روزها، دفتر مهلت شماست، آن را از بهترين كارهايتان پر كنيد. ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ @talangoremazhabi ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
1589699_346.mp3
3.45M
🔘شکر نعمت از خود نعمت بهتر است امام موسی‌ کاظم(علیه‌السلام)»: ✅ مَن حَمِد اللهَ عَلی النِّعمةِ فَقد شَکَرهُ وَ کانَ الحمدُ اَفضَل مِن تِلکَ النِعمةِ. ✅ کسی که بر نعمتی حمد خدا را کند او را شکرگزاری کرده است و این حمد او از آن نعمتی که به او داده أفضل و بالاتر است. 📚بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۱ 🔰 استاد عالی... @ahadithenabe
🔘پیامبر را آزار ندهید...! ✅عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ‌ مَا لَكُمْ تَسُوءُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ رَجُلٌ كَيْفَ نَسُوؤُهُ فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةً سَاءَهُ ذَلِكَ فَلَا تَسُوءُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ سُرُّوهُ. ✅سماعة گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه ميفرمود: شما را چه شده كه پيغمبر صلّى اللَّه‌ عليه و آله را ناراحت ميكنيد؟ مردى گفت: ما او را ناراحت ميكنيم؟! فرمود: مگر نميدانيد كه اعمال شما بر آن حضرت عرضه مى‌شود و چون گناهى در آن بيند، آزرده میشود؟ پس پيغمبر را غمگین نكنيد بلکه او را خوشحال سازيد. 📚 الكافي ج ۱ ص ۲۱۹ ----------------------- ✍ آیا یک مسلمان واقعا راضی میشود حضرت رسول خدا ص را آزار دهد؟ @ahadithenabe
Forotan: : حواست باشد ... داریم جایی زندگی میکنیم که : هرزگی "مد" است ! بی آبرویی "کلاس" است ! مستی دود "تفریح" است ! "روشن فکری" است ! گرگ بودن رمز "موفقیت" است ! بی فرهنگی "فرهنگ" است ! پشت به ارزش ها و اعتقادات کردن نشانه "رشد و نبوغ" است ! و ... خدایا من که نه باکلاسم نه روشنفکر و نه و .‌.. فقط تورو میخواهم و بس😊❤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 از دنیــ🌍ــا و آخـــ✨ــرت چه خبـــر ⁉️ استاد 🎙 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺سخنرانی استاد عالی ✍️موضوع: تفاوت اخلاق اروپایی و مسلمانان 🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤 ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
🌱 💌 «ره» عرقی ڪه زیر مےریزد سه جا برای او میشود ...✨ ⚜ درون ⚜ در ⚜ در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پول آرامش نمیاره،قران میگه زندگیش سخت میشه کسی که.... 🎤 استاد مسعود عالی ┄┅═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧═┅┄ ✅کانال استاد عالے 🆔 @ostad_aali110
🔆 🔸سخت‌ترین آزمون قضاوت یکی از دوستان قدیمی که در ارتش با درجه تیمساری خدمت می‌کرد روزی مطلبی را برای من تعریف کرد که فوق‌العاده زیبا بود: در سال ۱۳۵٠ هنگامی که با درجه سرهنگی در ارتش خدمت می‌کردم، آزمونی در ارتش برگزار شد تا افراد برگزیده در رشته حقوق عهده‌دار پست‌های مهم قضائی در دادگاه‌های نظامی ارتش شوند. در این آزمون، من و ۲۵ نفر دیگر رتبه‌های بالای آزمون را کسب کرده و به دانشگاه حقوق قضائی راه یافتیم. دوره تحصیلی، یک ساله بود و همه با جدیت دروس را می‌خواندیم. یک هفته مانده به پایان دوره، روزی از درب دژبانی در حال رفتن به سر کلاس بودم که ناگهان دیدم دو نفر دژبان با یک نفر لباس شخصی منتظر من هستند و به محض ورود من فرد لباس شخصی که با ارائه مدرک شناسایی خود را از پرسنل سازمان امنیت معرفی می‌کرد مرا البته با احترام، دستگیر و با خود به نقطه نامعلومی برده و به داخل سلول انفرادی انداختند. هرچه از آن لباس شخصی علت بازداشتم را می‌پرسیدم، چیزی نمی‌گفت و فقط می‌گفت: من مأمورم و معذور و چیز بیشتری نمی‌دانم! اول خیلی ترسیده بودم. وقتی داخل سلول انفرادی رفتم و تنها شدم، افکار مختلفی ذهنم را آزار می‌داد. از زندانبان خواستم تلفنی به خانه‌ام بزند و حداقل خانواده‌ام را از نگرانی خلاص کند که ترتیب اثری نداد و مرا با نهایت غم و اندوه در گوشه بازداشتگاه به حال خود رها کرد. آن روز، شب شد و روزهای دیگر هم به همان ترتیب گذشت و گذشت، تا اینکه روز نهم، در حالی که انگار صد سال گذشته بود، رسید. صبح روز نهم مجددا دیدم همان دو نفر دژبان به همراه همان لباس شخصی به دنبال من آمده و مرا با خود برده و یک‌راست به اتاق رئیس دانشگاه که درجه سرلشکری داشت، بردند. افکار مختلف و آزاردهنده لحظه‌ای مرا رها نمی‌کرد و شدیدا در فشار روحی بودم. وقتی به اتاق رئیس دانشگاه رسیدم، در کمال تعجب دیدم تمام هم‌کلاسی‌های من هم با حال و روزی مشابه من در اتاق هستند و البته همگی هراسان و بسیار نگران بودند. ناگهان همهمه‌ای بپا شد که ناگهان در اتاق باز شد و سرلشکر رئیس دانشگاه وارد اتاق شده و ما همگی بلند شده و ادای احترام کردیم. رئیس دانشگاه با خوش‌رویی تمام با یکایک ما دست داده و در حالی که معلوم بود از حال و روز همه ما کاملا آگاه بود، اینچنین به ما پاسخ داد: هرکدام از شما که افسران لایقی هم هستید، پس از فارغ‌التحصیلی، ریاست دادگاهی را در سطح کشور به عهده خواهید گرفت و حالا این بازداشتی شما، آخرین واحد درسی شما بود که بایستی پاس می‌کردید. و در مقابل اعتراض ما گفت: این کار را کردیم تا هنگامی که شما در مسند قضاوت نشستید، قدرتمند شدید و قلم در دستتان بود از آن سوءاستفاده نکنید و از عمق وجودتان حال و روز کسی را که محکوم می‌کنید، درک کرده و بی‌جهت و از سر عصبانیت یا مسائل دیگر کسی را بیش از حد جرمش، به زندان محکوم نکنید! در خاتمه نیز از همه ما عذرخواهی شد و همه نفس راحتی کشیدیم. به قول سعدی شیرازی: زیر پایت چون ندانی، حال مور همچو حال توست، زیر پای فیل