eitaa logo
تلنگر دینی
110 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
5.4هزار ویدیو
49 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🇮🇷 زُلال سخن 🇮🇷
9.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرالزّمان (قسمت اول) 👈 با توجه به این روایت شما برای نجات در آخرالزمان، چه تصمیمی اتخاذ می‌نمایید؟! ✅لطفا حتما گوش کنید و پیگیری کنید ❌هشدار و 🔥تا در بلایا و فتنه های غرق نشده ایم ⛴دست به دامن نوح زمان یعنی امام زمان ارواحنافداه شویم 👌در روایات و ادعیه یکی از القاب امام زمان ارواحنافداه سفینه النجاه(کشتی نجات) میباشد 🦋کانال زلال سخن🦋 ╔══════╗ @zolalesokhan \ ╚.🔘.═══.🔘.╝
🔆 🔸آیت الله حائری شیرازی: ✍ نظم را رعایت کنید. آدم اگر بی برنامه باشد، پُف می کند مثل ! ✍ پشمک خورده اید؟ پشمک چقدر است؟ وقتی می گذارید دهان تان چقدر می شود؟ حجم زیادی دارد اما مغز چندانی ندارد! وقتی که شما برنامه نداشته باشید، وقتتان و کارهایتان می شود مثل پشمک. کارتان زیاد است، اما کارتان خیلی کم است. ✍ در عوض اگر برنامه داشته باشید و معلوم باشد چه زمانی می خوابید، چه زمانی برمی خیزید، چه زمانی مطالعه می کنید؛ اینها را وقتی فشرده می کنید دیگر پشمک نمی شود؛ است! فشرده است! @jomalat_talaei_olama_shohada
💎مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد. یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد. رهگذری پرسید: چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟ ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است. اموالت را هزینه کن عزیزم با دو شرط؛ در امور خیر و بدون اسراف @talangore_dini
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی / اعتقادات مردم کم شده؟! ⭕️کار احساسی بعضی شهروندان برای امام زمان (عج) 『@rezatofaniyan
❗️ شهید ثانی یک شب از خواب برخاست و دید که نمازشبش قضا شده... گریه کرد و گفت: خدا چه کردم که از دستم رفت. حالا امروز بعضی ها نمازصبحشان هم قضا می شود،اما برایشان مهم نیست. ⚠️هزارتومانی اش گم شود ناراحت است، اما قضا شده و نگران نیست و این را خسارت نمی داند. آیت الله مجتهدی تهرانی ره ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ @Na
هدایت شده از منتظران ظهور
🌼منتظران ظهور 🔻 💟 شهید چمران در کتاب بینش و نیایش درباره صبر امام عصر(علیه السلام) می‌گوید: 💧او به هيچ‏ وجه از غيبت خود ‏برد. 💧او نخوابيده است. 💧او است. 💧او است. 💧او خونريزي‏ها و جنايت‏ها و خيانت‏ها و ظلم و ستم‏ها و ناراحتي‏هايي كه بر مردم و محرومين ومستضعفين عالم مي‏گذرد، او همه را مشاهده مي‏كند و مي‏برد و مي‏بيند. ✔️او مي‏خواهد كه و ريشه ظلم و فساد را از اين عالم براندازد و عدل و داد را به جاي آن برقرار كند.»۱ ✅پروردگارا به همه ما ده تا رنج های بیشمار امام مان را درک کنیم. 🌤 🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃🌹🌸🍃 ⬇️⬇️ https://eitaa.com/joinchat/2182676614C2c2ec1c207
🌸✍ از یخ پرسیدن که چرا اینقدر سردی ؟ یخ جواب خوبی داد گفت: من که اوّلم آب و آخرم آب؛ پس "گرمی" را با من چه کار؟ حال اِی انسان؛ اوّلت "خاک" و آخَرت هم "خاک" پس این همه غرور از کجا! https://eitaa.com/joinchat/2105016323C3224901930
⚠️ شیطان میگه: همین یڪ بارگناه ڪن، بعدش دیگه خوب شو! (یوسف/9) خــدا میگه: با همین یڪ گناه، ممکنه دلت بمیره و هرگز توبه نکنی، و تا ابد جهنمی بشی...!! (بقره/81) حواست‌هست؟ کار شیطان‌ وسوسه‌ است‌ نه‌ اجبار... @jomalat_talaei_olama_shohada
✨⭕️﷽⭕️✨ ⭕️✨⭕️ ✨⭕️ ⭕️ 🔸این مبلغ را نذر شما کردم🔸 📝 دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر 🔹 مدتی بعد از آنکه پدر امامت جمعه را رها کردند، در قم رحل اقامت گزیدند. متاسفانه بعضاً هم تنها بودند! گاه گداری من و بچه ها سری می زدیم ... به واسطه ی بیماری ای که داشتند رژیم غذایی سختی هم گرفته بودند و مثلاً بین گوشتها فقط مجاز به خوردن شکمبه گوسفند بودند بلکه مداومت به آن مانند یک دارو . خب شکمبه ها را هم به جهت ارزان تر شدن و هم به جهت تمایل شخصیشان، پاک نکرده می گرفتند و خودشان پاک می کردند. از نیمه های شب چند ساعتی به حمام زیر زمین میرفتند و آنها رو خوبِ خوب تمیز می کردند و بار می گذاشتند و صبح، چنانچه همچو منی مهمانشان بود، با هم می خوردیم ... 🔹 در این ایام، اموراتشان هم نوعاً از سخنرانی هایی که دعوت می شدند می گذشت. پاکت سخنرانی را هم در جیب بالای قبایشان می گذاشتند. من هم به رسم فضولی، بعضاً پاکت را چک می کردم تا ببینم وسعت دخل و خرج به چه میزان است؟ این بار در پاکت فقط یک تراول پنجاهی بود و میبایست تا سخنرانی بعدی با همین مبلغ مدیریت میکردیم ... بماند. 🔹 یک روز صبح گفتند: فردا جلسۀ کمیسیون خبرگان دارم و می‌خواهم یک حمام اساسی بروم. تو هم میای؟! اول استقبال نکردم ... بعد ادامه دادند، در یکی از کوچه های فرعی گذر خان، یک حمام عمومی قدیمی هست. قبلاً یکبار تنهایی رفتم؛ خوب دَم می شود، دلاک کار بلدی هم دارد. احساس کردم تنهایی سختشان است که بروند؛ پذیرفتم همراهیشان کنم. بقچه ای از حوله، لباس و صابون فله‌ای با خود بردیم. وقتی وارد شدیم، روی در نوشته بود: «هزینه هر نفر، دو هزار و پانصد تومان». پیش قدم شدم و حساب کردم. پدر راست می گفت. آنچنان حمام دم داشت که گویی به سونای بخار رفته ایم. دلاک پیرِ کار بلد هم روی هر نفر قریب نیم ساعت تا سه ربع ساعت وقت می گذاشت! حمام خیلی خیلی خوبی بود. آدم واقعاً احساس سبکی و نشاط میکرد. 🔹 در وقت خارج شدن، دم در به من گفتند انعام دلاک را حساب کردی؟ گفتم نه! گفتند: صدایش کن. پیرمرد را صدا کردم آمد. پدر دست در جیب کرد و همان پاکت تراول پنجاهی را به او داد! او تراول را گرفت، بوسید، بر چشم گذاشت و نگاهی به بالا کرد و رفت. من هاج و واج و متعجب به پدر نگاه می کردم. گفتم زیاد ندادید؟ گفتند نه! بعد مکث کردند و گفتند: مگر چقدر بود؟ گفتم پنجاه تومان؛ و این هر آنچه بود که در پاکت داشتید! نگاهی تیز و تند کردند. پنج یا پنجاه؟ پنجاه!! نچ ریزی گفتند و برگشتند بسمت حمام. چند قدم نرفته، توقف کردند، برگشتند نگاهی به بالا کردند، بعد به سمت من آمدند. گفتند: «دیگه امیدوار شده، نمیشه کاریش کرد، بریم» 🔹 وارد گذر خان شدیم به فکر مخارج تا شب بودم. هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که کسی از حجره‌ای با لهجه غلیظ اصفهانی بلند داد زد: «حَجا آقا! حَجا آقا! خودش را دوان دوان بما رساند و رو به من کرد و گفت: «آقای حائری شیرازی هستند؟» گفتم: بله. گفت: «حاج آقا یه دقه صبر کنید»! رفت و از میز دکان، پاکتی آورد و به پدر داد. پدر با نگاهی تند گفت: «من وجوهات نمی گیرم!» گفت: «وجوهات نیست، نذر است». گفتند: «نذر؟» گفت: «دیروز برای باری که داشتم، در گمرک مرز اشکالی پیش آمد. شما همان موقع در شبکه قرآن مشغول صحبت بودید. مال، خراب شدنی بود. نگاهی به بالا کردم که اگر مشکل همین الان حل شود، مبلغی را به شما بدهم. همان موقع، حل شد و شما امروز از این جا رد شدید!!» پدر متبسم شد. رو به من کرد که پاکت را بگیر. گرفتم. خداحافظی کردیم و راه افتادیم. 🔹 در حین حرکت، آرام در گوشم گفتند: «بشمارش!! » من هم شمردم. ده تا تراول پنجاه هزار تومانی بود. بعد بدون آنکه چیزی بگویم، درِ گوشم گفتند: 🧮 «ده تا بود؟!» بعد این آیه را خواندند: «مَن جَاءَ بِالحَسنَةِ فَلَهُ عَشرُ أَمْثَالِهَا» ... نگاهی به بالا کردند و گفتند: ♥️خـدا بی‌حساب می‌دهد. به هرکه اهل حساب و کتاب باشد با نشانه می‌دهد که بفهمی مال اوست نه دیگری. آنرا در جیبت بگذار تا به اهلش بدهیم. 𓂃 ִֶָ 𓂃 ִֶָ 𓂃 ִֶָ 𓂃 ִֶָ @zekrroozane☜ ⭕️✨⭕️✨⭕️
غیبت میکنی میگی دیدم که میگم ؟! رفیق من اگر ندیده بودی که تهمت بود!! مثل خدا ستارالعیوب باش اگه چیزی هم میدونی نگو :) ؟! @rezatofaniyan
•بزرگی‌می‌گفٺ: همه‌مردم‌نسبت‌به‌همدیگه‌حق‌الناس‌دارن! پرسیدم‌ینی‌چی‌ڪه‌نسبت‌به‌هم؟! فرمودن‌وقتی‌یڪی‌زار‌میزنه‌‌تا‌امام‌زمانش‌روببینه... یڪیم‌بی‌خیال‌داره‌گناه‌میڪنه! این‌بزرگترین‌حق‌الناسیه‌ڪه‌باهر‌گناه‌؛ میفته‌به‌گردنمون•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📍زنده‌به‌گور کردن اُسرای ایرانی 🥺 🔺خواهرم  خواهرم خواهرم ..... حجابت را با هر قیمتی حفظ کن و دشمن شادمون نکن با پوشش بد این  سرزمین  امنیتش و آزادیش را مدیون این شهداست و راضی نشو خون این شهدا پایمال بشه .... 🔹 شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🔹 با ذکر صلوات نثار ارواح شهدا این پست را برای مخاطب هاتون هم ارسال کنید . ‌✨ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @steker_5