🌹🌹اى پدر وصيت من به تو اين است كه:
1⃣ دست و پاى مرا محكم ببند تا مبادا تيزى كارد بر من رسيد، حركتى كنم و لباس تو خون آلود گردد.
2⃣ وقتى به خانه رفتى به مادرم تسلى خاطر بده و آرامبخش او باش.
3⃣ مرا در حالى كه پيشانيم روى زمين است و در حال سجده هستم قربان كن كه بهترين حال براى قربانى است، وانگهى چشمت به صورت من نمى افتد و در نتيجه محبت پدرى بر تو غالب نمى شود و تو را از اجراى فرمان خدا باز نمى دارد.
💟 @talangoremazhabi
💦💦ابراهيم دست و پاى اسماعيل را با طناب بست و آماده قربان كردن اسماعيل عزيزش شد، روحيه عالى اسماعيل، پدر را در اجراى فرمان كمك مى كرد،
💦💦 ابراهيم كارد را بر حلقوم اسماعيل مى گذارد، و براى اين كه فرمان خدا سريع اجرا گردد، كارد را فشار مى دهد، فشارى محكم، اما كارد نمى برد،
💦💦 ابراهيم ناراحت مى شود از اين رو كه فرمان خدا به تأخير مى افتد، با ناراحتى كارد را بر زمين مى اندازد، كارد به اذن خدا به زبان مى آيد و مى گويد: خليل به من مى گويد ببر، ولى جليل (خداى بزرگ) مرا از بريدن نهى مى كند
📗(مجمع البيان، ج 7، ص 252)
💟 @talangoremazhabi
⚜⚜ابراهيم از اسماعيل كمك مى خواهد، به او مى گويد فرزند! چه كنم؟
⚜⚜ اسماعيل مى گويد: سر كارد را مانند نحر كردن شتر در گودى حلقم فرو كن، ابراهيم مى خواست پيشنهاد اسماعيل را عمل كند در همان لحظه نداى حق به گوش ابراهيم مى رسد:
💟 @talangoremazhabi
🔰🔰هان اى ابراهيم! قَد صَدَّقتَ الرُّؤيا؛ فرمان خدا را با عمل تصديق كردى
🔰🔰همراه اين ندا گوسفندى كه مدتها در صحراى علفزار بهشت چريده بود، نزد ابراهيم آورده شد، ابراهيم ندايى شنيد كه از اسماعيل دست بردار و به جاى او اين گوسفند را قربانى كن.
📗 (معراج السعادة،ص 491؛ مجمع البيان، ج 8،ص 453)
💟 @talangoremazhabi
🕋🕋خداوند تشنه خون نيست، نمى خواهد آدم بكشد، بلكه مى خواهد آدم بسازد، ابراهيم و اسماعيل با اين همه ايثار و بندگى و ايستادگى در سخت ترين امتحانات الهى، قهرمانانه فاتح شدند.
🕋🕋قصه ابراهيم و اسماعيل، قصه كشتن و خونريزى نيست بلكه قصه ايثار و استقامت و فداكارى و تسليم حق بودن است، تا ابراهيميان تاريخ بدانند كه بايد اين چنين به سوى خدا رفت، از همه چيز بريد و سر به آستان الله نهاد.
💟 @talangoremazhabi
🌐🌐چرا كه تا انسان اين چنين نفس كش و ابليس بر انداز و ايثارگر و مرد ميدان نباشد نمى تواند ابراهيم شود و به امامت برسد،
🌐🌐 بر فرق فرقدان كمال تكيه زند و بر ملكوتيان فايق گردد، و خداوند بر او سلام كند، و در قرآن مى فرمايد: سلام بر ابراهيم، ما اين چنين به نيكوكاران توجه داريم، ابراهيم از بندگان با ايمان ما بود
💟⇦(صافات، 109/111)
💟 @talangoremazhabi
🔆🔅اين است معنى ايثار، قربانى، انتخاب بزرگ، فداكارى و استقامت و بالاخره همه چيز را براى خدا خواستن و در راه او فدا كردن.
🔆🔅خداوند در قرآن سوره صافات آيه 107 مى فرمايد:
🌹وَ فَدَينَاهُ بِذِبحٍ عَظيمٍ؛
🔆🔅ماقربانى بزرگى فداى اسماعيل كرديم
💟 @talangoremazhabi
🔘🔘 در مناسك حج، كه بر حاجيان واجب شده با زدن هفت سنگ به جمره اخرى، سپس با بيست و يك سنگ، سه ستون سنگى جمره اولى و وسطى و اخرىرا سنگ باران كنند،
🔘🔘براى آن است كه در كلاس بزرگ حج، همچون ابراهيم و همسر و فرزندش به ميدان شيطان بروند و مردان و زنان و جوانان، اين چنين شيطان را ترور كنند نه اين كه خود مورد ترور شيطان شوند.
💟 @talangoremazhabi
🔔 #قربانی_کردن فقط ذبح گوسفند
یا گاو و .... نیست میتوان خیلی
چیزها را قربانی کرد و اجرش کمتر
از ذبح نباشد ...
⇦ #قربانی_میکنم در خود ،
تمام منیت ها را، تمام آنچه که باعث دوری من از خدایم میشود ؛
⇦ #قربانی_میکنم حسادت را،
که مبادا به آنچه دیگری از من برتری دارد
حسد بورزم ؛
⇦ #قربانی_میکنم حسرت را،
که ذره ای من را از خود واقعی ام دور
نکند ؛ و هرگز آهی نکشم برای داشته ها و نداشته هایم ؛
⇦ #قربانی_میکنم ترس را در وجودم،
که با اشتیاق صد برابر در راه رسیدن به
کمال قدم بگذارم ؛
⇦ #قربانی_میکنم وابستگی هایم را به این دنیای فانی؛
زیرا که میدانم هر چه در این مسیر
سبک تر باشم رهایی ام آسان تر میشود ؛
💟 @talangoremazhabi
﷽
| #دروغ_سرچشمه_گناهان ⚠️
| دروغ را ترک کن سایر گناهان ترک می شود❗
فردی چهار گناه بزرگ را خیلی دوست
میداشت. گویا به آن عادت کرده بود ؛
روزی توفیق شرفیابی به محضر حبیب
و بهترین مخلوق خدا، حضرت محمدﷺ
را پیدا نمود ...
در محضر نورانی رسول خداﷺ نشست.
بعد از مدتی که به صورت نورانی او نگاه
کرد و به صحبتهای ایشان گوش داد،
به شدت تحت تأثیر نورانیت و معنویت
حضرت قرار گرفت.به همین علت رو به
حضرت کرد و عرض نمود:
«اى رسول خدا
چهار گناه را خیلی دوست دارم ؛
_ ارتباط جنسی نامشروع
_ شرابخوارى
_ دزدى
_ دروغ
☝️هر کدام را که بفرمایید
به خاطر شما ترک مىکنم .
| حضرت فرمودند : «دروغ را رها کن»
مرد رفت و #تصمیم به رابطه نامشروع
گرفت اما با خود گفت: اگر پیامبر از من
بپرسد [که زنا کردهاى یا نه؟] اگر انکار
کنم، قولى را که به ایشان دادهام
شکستهام و اگر هم اقرار کنم، حد
مىخورم»
تصمیم گرفت دزدى کند،بعد تصمیم
گرفت شراب بخورد؛اما هر بار همین فکر
را با خود کرد . . .
لذا نزد رسول خدا برگشت و عرض کرد:
« شما راه را به کلى بر من بستید
من همه این کارها را رها کردم»
#دروغ_ریشه_خیلی_از_گناهان_دیگر_است.
| مراقب باشیم!!!! |
💟 @talangoremazhabi
سلااااام ودرووود ....ب قلبـــــ پاک تک تک شمااا همراهااانم..☺️
وقتتون بخیررر ..🌹
سروران محترم شما راب #قسمت_اول_ودوم #قصص_قرآنی_حضرت_یعقوب_ع دعوت مینماییم ...
لطفا توجه بفرماایید:👇
👈مختصری در مورد یعقوب علیه السلام
🌻🌻يكى از پيامبران، حضرت يعقوب بن اسحاق بن ابراهيم، نوه حضرت ابراهيم خليل ع است كه نام او شانزده بار در قرآن آمده است،
🌻🌻او همان است كه گروهى از فرشتگان همراه جبرئيل، نزد ابراهيم ع آمدند، همسرش ساره را به فرزندى به نام اسحاق، و پس از او يعقوب، بشارت دادند...
📖هود/71
💟 @talangoremazhabi
🌕🌕نيز خداوند در ضمن شمارش امتيازاتى كه به ابراهيم خليل ع بخشيده، يعقوب را نام مى برد و مى فرمايد:
🌹🌹وَ وَهَبنا لَهُ اِسحاقَ وَ يَعقُوبَ كُلّاً هَدَينا؛
🌕🌕و اسحاق و يعقوب را به ابراهيم ع بخشيديم، و هر دو را هدايت كرديم..
📖انعام/ 84
💟 @talangoremazhabi
🔰🔰در قرآن از حضرت يعقوب ع به عنوان يكى از بندگان صالح، و پيامبران برجسته از نسل ابراهيم ع و پدر آل يعقوب و داراى امتيازات عالى ياد شده است،
🔰🔰 داستان هاى جالب زندگيش در رابطه با دوازده پسرش، به خصوص حضرت يوسف ع است، كه بعداً در ذكر داستانهاى يوسف ع آن را خاطرنشان مى كنيم.
💟 @talangoremazhabi
🔆🔅آرى، يعقوب ع از خاندان بزرگى در سرزمين فلسطين به دنيا آمد، و در آغوش پر مهر مادرش رُفقه در زير سايه پدر ارجمندش اسحاق بزرگ شد.
🔆🔅او را به عنوان اسرائيل مى خواندند، اسرائيل به معنى پيروز يا خالص است. دودمان بزرگ بنى اسرائيل از يعقوب شروع گرديد،
🔆🔅 يعقوب پدربزرگ بنى اسرائيل و دهها پيامبر بنى اسرائيل است، حدود چهارصد سال بعد، بنى اسرائيل تحت شكنجه طاغوتى به نام فرعون قرار گرفتند، تا آن كه حضرت موسى ع آنان را نجات داد.
💟 @talangoremazhabi
🔥حسادت برادر يعقوب
🍄🍄يعقوب برادرى به نام عيص يا: عيساد داشت، اين برادر نسبت به يعقوب حسادت داشت و باعث رنجش خاطر او مى شد،
🍄🍄علت حسادتش اين بود كه اسحاق ع براى يعقوب دعاى بركت نموده بود و به او فرموده بود: تو داراى نسل فراوان پاكى خواهى شد و به يعقوب ابراز دوستى مخصوصى نموده بود.
💟 @talangoremazhabi
🍁🍁آزار عيص به يعقوب به حدى بود كه يعقوب نزد پدرش اسحاق كه در آن وقت پير شده بود، رفت و شكايت او را نمود،
🍁🍁اسحاق از اختلاف دو فرزندش ناراحت و اندوهگين شد، به يعقوب گفت: مى بينى كه من پير شده ام و عمرم به لب ديوار رسيده است،
💟 @talangoremazhabi
💦💦 من ترس آن را دارم كه پس از من، برادرت بر تو غالب شود و زمام اختيار تو را به دست گيرد،
💦💦به تو وصيت مى كنم به سرزمين حاران در خاك عراق كنونى بروى و در آن جا به خدمت رييس آن جا لابان بن تبوئيل برسى و با دختر او ازدواج كنى،
💟 @talangoremazhabi
♻️♻️در نتيجه او و بستگان او از تو پشتيبانى كنند و در اين صورت برادرت نمى تواند در برابر تو عرض اندام كند.
♻️♻️يعقوب از پدر تشكر كرد و به خانه اش برگشت تا در مورد اين سفر فكر كند..
📖اقتباس از كتاب المعارف ابن قتيبه
ادامه دارد✍....↙️
💟 @talangoremazhabi
همراهان مهرباااانم..ادامه براے جلسه بعد!☺️
از صبر وشکیبایی شمااااا سپاسگذارم 🌹
فراوان سپاس ک مثل همیشه همراه و حامے کانال خودتااان میباشید..❣
در پناه پر نورخداوند قرآن وائمه اطهار علیه السلام باشید!
🌴یااااااعلے🌴
هدایت شده از واعظین
hasasiat be emam hosein.daneshmand.mp3
3.54M