eitaa logo
تلنــــ⚠ــگر مــذهبـــی
10.5هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
2.1هزار ویدیو
6 فایل
🆔 اگر برای خداست، بگذار گمنام بمانم.....  😔شما را چه شده است که برای الله شأن و مقام و هیبتی قائل نیستید⁉ نوح/۱۳
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴⭕️ دوستان به آیه زیر دقت کنين:
🌺💐🌺💐🌺 🌴 سوره نور آیه ۲۶ 🌴 🕋 الْخَبِيثَاتُ لِلْخَبِيثِينَ وَالْخَبِيثُونَ لِلْخَبِيثَاتِ وَالطَّيِّبَاتُ لِلطَّيِّبِينَ وَالطَّيِّبُونَ لِلطَّيِّبَاتِ أُولَٰئِكَ مُبَرَّءُونَ مِمَّا يَقُولُونَ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ 🕋 ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻧﺎﭘﺎﻛﻨﺪ، ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﻧﻴﺰ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺎﭘﺎﻙ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﭘﺎﻙ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﭘﺎﻙ، ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﭘﺎﻙ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻧﺎﻥ ﭘﺎﻛﻨﺪ! ﺍﻳﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﺴﺒﺘﻬﺎﻯ ﻧﺎﺭﻭﺍﻳﻰ ﻛﻪ (ﻧﺎﭘﺎﻛﺎﻥ) ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻨﺪ ﻣﺒﺮﺍ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﻣﺮﺯﺵ (ﺍﻟﻬﻰ) ﻭ ﺭﻭﺯﻯ ﭘﺮﺍﺭﺯﺷﻰ ﺍﺳﺖ! 💟 @talangoremazhabi
💠💠 بعضی ها میگن ما دیدیم یه مرد ناپاک با یک زن پاک ازدواج کرده یا بالعکس... 💠💠 این چجوری با این آیه همخونی داره...؟
✳️✳️ منظور آیه کفويت هستش که برای ازدواج لازمه... ✳️✳️ خود قرآن مثالهای زیادی داره که مثلا زن حضرت نوح و لوط آدمهای خوبی نبودند و جزو هلاک شدگان بودند ،، یا همسر فرعون یکی از بهترین زنان تاریخ بوده...
🔰🔰 این دستور العملی که خدا میده،، هم بخاطر خوشبختيه دو طرف هستش.. 🔰🔰 و هم جنبه تنبیهی داره واسه افراد خبیث ،، که ای آدمهای طیّب، سراغ آدمهای خبیث نرید.
🔴⭕️ خدا تنبیه های بدتر از این هم درنظر گرفته،، به آیه زیر دقت کنين:
🌺💐🌺💐🌺💐🌺 🌴 سوره نور آیه ۳ 🌴 🕋 الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَٰلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ 🕋 ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺟﺰ ﺑﺎ ﺯﻥ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﻳﺎ ﻣﺸﺮﻙ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺯﻥ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﺭﺍ، ﺟﺰ ﻣﺮﺩ ﺯﻧﺎﻛﺎﺭ ﻳﺎ ﻣﺸﺮﻙ، ﺑﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺧﻮﺩ ﺩﺭﻧﻤﻰ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺑﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺣﺮﺍم ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ! 💟 @talangoremazhabi
🌻 یه خباثت خاصی تو زنا هست که خدا کلا حرام کرده این ازدواج رو.. 🌻 در حدی که تو آيه زنا رو هم ردیف شرک قرار داده.. 🌻البته من چند جا خوندم که اگه فرد زناکار توبه کنه از کارش... خدا ميبخشدش و دیگه ازدواج باهاش حرام نیست.. ولی حکم کليش همون تحریم هست.. 🍃🍂🍃🍂
🔴 یعنی خدا میخواد از نظر اجتماعی این افراد رو مطرود کنه...
تلنــــ⚠ــگر مــذهبـــی
🌺🌸🌺🌸🌺🌸 #برات_میمیرم ➋ 💠⇦قلبم به شدت می تپید.... فقط گل را گرفته بودم سمتشو هی حرفهامو میزدم...
... ➌ 💠⇦از صحبتهای شان فهمیدم اجازه می خواست که حضوری برای معارفه بیایند... ✴️⇦باورم نمی شد... چطور میشد یک نفر به این سرعت و بدون مقدمه و پیگیری راضی شده بیاد خواستگاری ؟! نکنه ریگی به کفش باشه... !!؟؟ از یک طرف از ذوق پر می‌کشیدم... از طرف دیگر ترس وجودم رو پر می کرد.. . نمیدانستم با مادرم چطور برخورد کنم تابلو نباشم... ✳️⇦مادرم بلافاصله بعداز پایان تماس آمد اتاقم... با دیدن دست پاچگی من فهمید که من از همه چیز خبر دارم... 💟⇦لبخندی زدو گفت: خب انشاا... که مبارکه... حتما راضی هستی که شماره تماس دادی... ولی تا تحقیق و بررسی نشه نمیشه چیزی گفت.... هول نشو گلم ... عجله هم نکن... 💭⇦شکر خدا مادرم زود از اتاق رفت... من که لال مونی گرفته بودم... اصلا نمیدانستم چیکار کنم ⚜⇦بعداز مشورت با پدرم یک روز برای حضور سینا و خانواده‌اش تعیین شد... تو این فاصله چند روزه کلاسهای دانشگاه را کنسل کردم... بعداز ماجرای خواستگاری دیگه نمی‌توانستم با حالت عادی سر کلاس حاضر باشم .... گفتم بزار تکلیفم روشن بشه بعد... ♻️⇦روز قرار سینا همراه خانواده‌اش آمدند... چادر نماز خوشگلمو سر کردم... اولین بار بود که جلوی مهمان چادر سر میکردم... چند روز بود که سینا را ندیده بودم... خیلی دلم براش تنگ شده بود... 🗯⇦با دیدنش قلبم از جا کنده میشد... تشنه نگاهش بودم... گاه به گاه با لبخندی خوشحالم میکرد... و امیدواری در دلم جای همه تردید ها را میگرفت... صحبتحایی مبنی بر معرفی خانواده ها می شد... من نه چیزی می دیدم ونه چیزی می شنیدم... 💟⇦یک شیدای بی قراری که جز رسیدن به معشوقش چیزی نمی خواهد... فقط فهمیدم آدرس داده شد برای تحقیق... و اجازه یک ملاقاتی که من و سینا در یک مکان عمومی باهم باشیم برای شناخت بیشتر... این برای من یک مژدگانی بود... 🌺⇦با رفتن شان دل من هم رفت... نه خواب داشتم نه خوراک... از قبل بی قرارتر شده بودم... اما بد حالی من زمانی بیشتر شدکه پدرم گفت: من از این خانواده خوشم نیومد... به نظر میاد از اون خشکه مذهبی هایی باشن که همه رو پست میبینن... دنیا روی سرم خراب شد... می خواستم دفاع کنم... ولی نمیدانستم چه جوری... توی دلم همه چیز را به خدا سپردم... قسمت سوم ادامه دارد..‌‌ 💟 @talangoremazhabi
🔺🔹تسویف چیست؟ 💟 @talangoremazhabi