eitaa logo
طلبه مجاهد
226 دنبال‌کننده
369 عکس
251 ویدیو
2 فایل
[ هوالمعز ] کانال "شیخ‌ الف_کاف"🌱 -طلبه‌‌ی‌مشغول‌کارفرهنگی‌وجهادی -فعال‌حوزه‌جامعه‌شناسی -فعال‌جهادی/آسیب‌شناسی -فعال‌رسانه/نویسنده کانالی با‌حال‌و‌هواۍ‌طلبگی‌و‌کار‌فرهنگی‌وکارجهادی😉 شروط کانال سرباز‌بودن‌برای‌حضرت‌عصر(عجل)
مشاهده در ایتا
دانلود
شنیدید میگن هیچ فرصت ِدوباره‌ای نیست ؟
خدای ما دمش گرمه .
مسیر ها برای کسی نو میشن که دلش عمیقا ًیه صفای الهی میخواد ؛ عمیقا ً.
خالق واسه مخلوق کم نمیذاره، اگه بن‌بستی هم بوده * از ماست که بر ماست .
ناامید نشو مسلم .
؛
عهد ِرفاقت را در راه خدا و برای خدا ببندید ؛ در مسیر الهی، کسانی طرح ِ رفاقت می‌بندند و هم‌پای می‌شوند، که پاك هستند .. حق هستند .. ولو سرشان برود عهدشان با خدایشان نمی‌رود . همچنین خلق و خوی رفیق، خلق و خوی و طبع ِشما را نشان می‌دهد ؛ و تاثیر پذیری ِ دو دوست از یکدیگر بسیار است و خود نشان می‌دهد که چه مقدار انتخاب ِرفیق حائز اهمیت است . همانطور که پیامبر اکرم صلی‌الله فرمودند : آدمی بر آیین دوست ِخود است پس بنگرید با که دوستی می کنید .
1.mp3
12.72M
بس ِمنی ارباب .
نیمه شب بود. نسیمِ هوا به طرز عجیبی سوزِ ملیحی داشت. ماه را نمی‌دیدم. شاید هم او نمی‌خواست که ببینمش. به هر حال آنچه برایم قابل لمس بود تاریکیِ محض بود و نورِ چراغِ ماشین‌هایی که هرچه دورتر می‌شدند بیشتر از دیدنشان لذت می‌بردم. انگار این ستاره‌ها بودند که یواش و آهسته، دور و دورتر می‌شدند. من هم از میانِ چراغ‌ها که از دید من ستاره ای در کهکشانِ خیالم بودند؛ یکی را برمی‌گزیدم و هرچه دورتر می‌شد برای فاصله‌ی ایجاد شده‌ی بینمان غصه میخوردم و ابیات را در کنار هم سوار می‌کردم. تابلو های سبز رنگِ کنار جاده هم که همیشه توجه آدم را جلب می‌کنند. من همه‌شان را با دقت می‌خواندم. یکی از آنها با فلش سمت راست را نشان می‌داد و دیگری فاصله میان شهرها را نوشته بود. من اما در همه آن تابلوها به دنبال مقصدی بی‌بازگشت میگشتم. جایی که بتوانم خودم را به آن برسانم‌. جایی که بخاطرش پایم را روی پدال گاز فشار بدهم و تنها به رسیدن فکر کنم. جایی که بدانم میتوانم در آنجا بی دغدغه بمانم و به حیات ادامه دهم. اما حیف که آن تابلو های سبز رنگ نشانی نداشتند که بتواند من را مفرح کند. که بتواند لبخندم را واقعی‌تر جلوه دهد. در این میان اما من هنوز به دنبال ماه میگردم . ماهِ عزیزی که شاید چون می‌داند خیلی دوستش دارم‌ خودش را پنهان می‌کند... پ.ن : هم اکنون در جاده ‌