eitaa logo
فرهنگ و اندیشه ی تمدنی
935 دنبال‌کننده
979 عکس
394 ویدیو
292 فایل
🔸️مسعود پارسافر🔸️ 🔹️دستیار سابق استاندار یزد 🔹️رییس سابق ستاد مردمی سازی دولت استان یزد 🔹️دبیر ستاد سهام(سیاست گذاری و هدایت اقتصاد مردمی) #تمدن_نوین_اسلامی #گام_دوم_انقلاب #حکمرانی_مردمی ارتباط مستقیم: @masood_parsafar
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 یک و فرضیه این است که اشاعۀ بیماری در جهان، با هدفِ عبور دادنِ ملت‌ها از نظم فعلیِ تمدنی به‌سمتِ حکمرانیِ بلامنازع مجازی باشد. 💥 جوانانِ آتش‌به‌اختیار بستر تأیید یا رد این قبیل فرضیه‌ها را فراهم کنند. 💥 ویروس کرونا برخلاف همۀ طراحی‌ها، می‌تواند ضربه‌های مهلکی بر پیکرۀ مدرنیته وارد کند. 📄 متن کامل در: ↙️ https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2584 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/2585 https://eitaa.com/tamaddone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت روز جمهوری اسلامی این شعر زیبا که در محضر رهبری خوانده شد را ببینید... https://eitaa.com/tamaddone
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂 🎥مصاحبه شیرین و دیدنی شهید بیطرفان(معروف به دائی محمد) از گردان کوثر لشکر ۱۷علی بن ابی طالب قم بالهجه شیرین قمی😁 جالبه حتما ببینید👌
پیام آقا به طلبه های جهادی 🔻حاج آقای محمدی عراقی نماینده حضرت آقا است برای طلاب قمی. یک روز خسته و کوفته رسیدم قرارگاه. دیدم رفقا جمع شدند توی یکی از اتاقها. نگاه کردم دیدم پیرمردی با محاسن سفید و لبخندی بر چهره اومده بین جوانها. 🔻من که توی بیمارستان سن و سال بالا زیاد دیده ام، اصلا توی این شرایط به پیرمرد ها که میرسم نمیتونم نگرانیم رو بهشون منتقل نکنم. اما توی جلسه چیزی نگفتم. 🔻حاج آقا گفت من اومدم سلام آقا رو بهتون برسونم و مراتب تشکرش رو از شما طلبه ها و جهادیها. شاید براتون مهم نباشه ولی برای طلبه هایی که دار و ندارشان لبخند رضایت آقاشون و خوشنودی او است این خبر یعنی شعفی که با دنیا نمیشه عوض کرد. 🔻مسوول قرارگاه به من اشاره کرد و به حاج آقا گفت: ایشون در بیمارستان ها حضور داشته. حاج آقا نگاهی با محبت کرد و گفت آشیخ چه خبر؟ 🔻دو تا خاطره براش تعریف کردم یکی خاطره اون جوون لات که بستری بود و داشت توی یکی از اتاقها داد میزد و فحش میداد که لوله ها رو ازش باز کنند. رفتم جلو گفتم کاری داری برادر؟ با اینکه لباس طلبگی هم نداشتم یه نگاهی کرد و با احترام گفت نه حاج آقا مشکل خاصی نیست. (این خاطره رو که گفتم همه خندیدند.) 🔻دومی هم خاطره اون بیماری رو گفتم که نفسش سخت بالا میآمد اما هر از گاهی بعد از چند تا نفس نفس، دستش را بالا میآورد و خدا رو شکر میکرد. 🔻پیرمرد متاثر شد. از فرصت استفاده کردم و گفتم حاج آقا مراقب خودتان باشید. این بیماری خطرش برای سن و سال شما بیشتره. با لبخند گفت، نگران نباشید من که بادمجون بم هستم. جنگ هم رفتم چیزیم نشد. 🔻آخر جلسه بچه ها گفتند دو خط روضه بخونیم. روضه حضرت رقیه سلام الله علیها خواندند. همه انگار منتظر بودند به یک بهانه ای گریه کنند. شب خوبی بود. 🔻جای همتون خالی.... @ali_mahdiyan نوشته: https://eitaa.com/tamaddone