فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمونهای از دخترا باباییان
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودن:
از تفرقه بپرهیزید و هرکس شعار تفرقه سرداد او را بکشید،
هرچند عمامه سیادت من روی سرش باشد.
🔹بچه ها این پست رو میخاستم دو سه روز پیش که مثلا روز رفع القلم بود بذارم.. فرصت نشد..
الان که همزمان قصه مهاجران افغان داغ شده و دشمنان میخان یجوری با این حربه شایعه پراکنی کنند و به دنبال اون شایعات نا امنی ایجاد کنند منتشرش کردم..
🔺هر ندایی از حنجره هرکسی بیرون آمد که به ایجاد اختلاف و نا امنی و درگیری های قومی و نژادی و مذهبی دامن میزد بدونید که از طرف دشمنان ماست..
ما به کید دشمنان آگاهیم و فریب بازی های نخ نما شده ی آنان را نمی خوریم..
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و_ششم قوی بودم ... چاره ای جز قوی بود
🏖 @salehe_keshavarz
✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀
🖋به نام خداوند مهر آفرین ...
📕داستان #حضرت_دلبر
🔍 #قسمت_سی_و_هفتم
صدای قدمهای کسی را شنیدم .
قرآنم را بوسیدم و بلند شدم .
مرتضی بود .
_سلام
+ علیک سلام
خم شد روی مزار بابا و با انگشت ضربه ای زد و شروع به خواندن فاتحه کرد .
زیر چشمی نگاهش کردم .
چقدر غریبه شده بود این مرد برایم ...
مثل همیشه کت و شلوار پوش و مرتب ...
تایپ های Dc معمولا خوش پوش هستند
البته کمی غلبه سودا هم عامل تمیزی این تایپ هست .
من سراپا سیاه پوشیده بودم .
بعد از فوت امیر فقط برای عروسی مهدا روسری رنگی سر کردم .
اصلا انگار با این رنگ آرام تر میشدم ...
فاتحه خوانیش تمام شد ...
+ممنون ازتون ...
_سلامت باشید ، وظیفه س ، از آقا محمد چه خبر ...
+ والا حال ایشون رو که باید از شما پرسید .
لبخندی زد و گفت :
_ شیر پسریه واسه خودش ...
ماشالا به محمد و رسول ...
ستون کارن ...
+ خدا حفظشون کنه ...
چرا معذب بودم نمیدانم .
انگار هیچ حرفی برای گفتن نداشتیم .
دلم میخواست زودتر از آنجا بروم .
یک لحظه یاد چشمهای نگران امیر افتادم .
هرجا که مرتضی بود پریشان میشد .
طوری که میرفتم و دستش را میگرفتم و فشار میدادم با لبخند نگاهش میکردم تا آرام شود .
کجا بود الان ؟
چادرم را مرتب کردم و گفتم :
+ بازم ممنون که اومدید ...
به راحله خانم و عمه سلام برسونید ...
با اجازتون ...
به سمت ماشین حرکت کردم .
سوار شدم و دنده عقب گرفتم .
او همچنان ایستاده بود و با نگاه بدرقه میکرد .
کمی که عقب آمدم دیدم در قبرستان هیچ کس جز ما دو نفر نیست ...
ماشین دیگری هم نبود ...
نم نم باران بهاری هم داشت شروع میشد...
نمیشد باید تعارف میکردم .
آمدم جلو و شیشه را پایین کشیدم :
+ بیایید من میرسونمتون .
صدای رعد و برق و باد شدید آن منطقه راه را بر تعارف بست ...
با خجالت سوار شد و حرکت کردیم .
سکوت ...
وای چرا مسیر تمام نمیشد .
یک پیچ مانده به روستا کنار باغهای زیبا و روخانه پرآب آخر اسفند گفت :
_ میشه چند دقیقه وایسی ...
راهنما زدم و کناری ایستادم .
از دور به جایی که سیزده بدر ها بساط میکردیم و آن درخت تاب بازی نگاه کردم .
کمی صندلی ماشین را عقب کشیدم . چادرم را صاف کردم و متمایل به مرتضی نشستم .
+ در خدمتم ...
متفکر و مسلط حرف میزد، فرماندهی و استاد دانشگاهی برازنده اش بود.
_ وقتی امیرخان به رحمت خدا رفت .
حتی تو اون یک سال بیماریشون
نتونستم بیام نزدیک و تسلیت بگم ...
نمیدانم چرا عصبانی بودم .
نمیدانم چرا صدایم خشم داشت .
+ خب واسه چی خب ...
تو مگه پسر عمم نبودی ...
مگه آقا سید محمدم نبودی ...
نمیفهمم ...
جدی تر ادامه داد :
_ نمیشد خب ...
عصبی جواب میدادم :
+ باشه ...
مشکلی نیست ...
مگه اعتراضی کردم ...
الانم گلایه نیست ...
_ من فقط میخواستم ...
حرفش را قطع کردم .
+ فقط میخواستی پسر خوبه ی داستان باشی .
همون که خیییلی مرده ...
همون که آقاس ...
عصبی شروع به کف زدن کردم .
+ آفرین آقا سید ...
آفرین بهت ...
حالا اومدی که چی بگی ...
سرش پایین بود .
_ طیبه خوشت میاد منو خفت بدی ؟ باشه تو عزاداری هر جور دوس داری حرف بزن .
من وظیفه داشتم عذرخواهی کنم ...
+ باشه ممنون
عذرخواهی کردی .
هرچند اصلا نیازی نبود ...
با سرعت حرکت کردم .
باز هم سکوت بود .
جلوی خانه عمه رسیدیم .
هوا تاریک بود و باران می بارید .
کوچه بدون چراغ و گل آلود ...
_ ممنون ازت نمیای تو ...
با سر جوابش را دادم که نه ...
پیاده شد و رفت داخل ...
چه مرگم شده بود .
از دست امیر و دنیا عصبانی بودم .
کجا رفتی که باز من پریشان شدم .
سرم را روی فرمان گذاشتم و اشکهای گرمم همه لجم از زندگی را می بارید...
در ماشین باز شد .
خم شد و همانطور که دستهایش روی سقف ماشین بود زیر باران نگاهم میکرد .
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
🏖 @salehe_keshavarz ✤ ⃟⛱ ⃟⃟ ⃟❀᪥✾✤❀ 🖋به نام خداوند مهر آفرین ... 📕داستان #حضرت_دلبر 🔍 #قسمت_سی_و
☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️
_ نکن با خودت ...
خجالت زده اشکهایم را پاک کردم .
+ تو چه میدونی حال منو ...
پس قضاوتم نکن ...
_ من فقط یه چیزو خوب میدونم طیبه ...
تو از پس همه چی بر میای .
تو طیبه قوی هستی .
تو خدا و امام زمان رو داری .
تو بیماری امیر و مراسم جلو نیومدم . چون دلم میخواد همیشه تو رو قوی ببینم .
اما میدونی که حواسم به کارها بود ...
+ خیر ببینی ...
همینکه مراقب محمد بودی یه دنیا کمکه ...
ببخش منو ...
این روزها میزون نیستم .
سعی میکرد به صورتم نگاه نکند .
با لبخندی گفت :
_ درست میشه ...
خدا بزرگه ...
گفتم :
+برو تو خیس شدی ...
برو تو خیس شدی ...
ممنون ازت ...
دستی تکان داد:
_ یا علی ...
حرکت کردم .
عید ۱۳۹۷ بنا به سنت قدیمی به یاد امیر منزل ما در روستا خرجی داده میشد .
رفت و آمد فراوان و همه در تلاش بودند .
برای مهدا و همسرش یکی از اتاقها را آماده کردم که راحت باشند.
سر مزار هم حسابی شلوغ بود .
تا چشم کار میکرد جمعیت ایستاده بود .
به جمعیت نگاه میکردم ...
چرا دنبال مرتضی میگشتم ...
از دور ماشینش را شناختم ...
از ماشین پیاده شد و رفت به راحله کمک کرد .
آن سال اولین سالی بود که راحله با عصا راه میرفت .
بیماریش تازه عود کرده بود .
دیدم دستهایش را گرفته و قدم قدم می آیند.
چند حس مختلف را به یکباره تجربه کردم :
غم ؛
خشم ؛
تنهایی ؛
نا امیدی ؛
خجالت ؛
چشمهایم را بستم و باز کردم .
نگاه خیره عمه روی من بود .
رفتم و با مهمانها مشغول شدم .
آن سال محمد و رسول و مرتضی تنها ۵ روز از نوروز پیش ما ماندند و بعد هر ۳ به ماموریت رفتند ...
بیشتر تعطیلات را با عمه بودم و کتاب جدیدم را با او اصلاح کردم.
باید خودم را مشغول میکردم .
طیبه باید قوی باشد مثل همیشه ...
تصمیم گرفتم محمد که برگشت درباره ازدواجش جدی صحبت کنم .
اما با صحبت های عمه فاطمه تمام فکرم بهم ریخت ...
✍ صالحه کشاورز معتمدی
#ادامه_دارد ...
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
رسول اکرم ص میفرمایند:
«فرزندان خود را گرامی بدارید
و خوب تربیتشان کنید
تا گناهان شما آمرزیده شود.»
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🔰وقتی خدا بهتون بچه میده...
فکر نکنید فقط قراره یه انسانی رو تربیت کنید به این هم فکر کنید که قراره خدا با این فرزند شما را رشد بده، تربیت کنه و ضعف هاتونو برطرف کنه.🎈
پایان.😊
دمت گرم خدای مهربونم🤗....🌹
#تربیت_فرزند
#رشد
#تربیت_مهدوی
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
17.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#فرزندآوری #تببین #اربعین
🔶 اربعین و تبیین اهمیت فرزندآوری(در۱۲قسمت)
👈 قسمت هفتم👇
🖍 تبیین یکی از مبانی اسلام در اهمیت چندفرزندی
❗️تک فرزندی بلای جان مردم
📣 هر فرزند یک نسل و هر نسل یعنی بی نهایت
📽 محمدمسلم وافی/۱۴ شهریور۱۴۰۲/شهر کربلا
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #گفتوگو
✅ طلبه دهه شصتی که ۱۰ فرزند دارد
🗓 پنجشنبه ۶ مهر ۱۴۰۲
اردوی خانوادگی طلاب باشکوه
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
مامان بابا من غول نیستم.pdf
10.84M
#رایگان_به_نیت_مادرحضرت
#نشرحداکثری
🚨دانلودرایگان کتاب در زمینه فرزندآوری و تربیت آن
📘کتابک تربیتی مامان بابا من غول نیستم...
✍🏼تألیف:محمدمسلم وافی
🤲 هزینه: ۵ صلوات به نیت مادر حضرت ولی امر علیه السلام 🤲
#فرزندآوری #تربیت #وافی
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
تنها مسیر آرامش(راز حیات برتر)
#نهال_ولایت_در_نهادخانواده #صوت_ششم #جلسه_هجدهم ✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🔸 خیلی به من گفتن شما
#نهال_ولایت_در_نهادخانواده
#صوت_ششم
#جلسه_نوزدهم
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨
🔸از امام صادق پرسیدن منظور از احسانا چیه در آیه و بالوالدين احسانا
فرمود یعنی👇
1⃣ خوب با والدينت نشست و برخاست کنی
یعنی چی?
⚜مثلا اگه چیزی تعریف میکنه پدرتون با اشتیاق گوش بدید و بهش توجه کنيد👌✅
🔸یا اگه یه خاطره تکراری براتون تعریف کرد، حرفی نزنيد و تا آخرش گوش کنید
چیزی ازتون کم نميشه دوباره بشنويد 😊
🔹حتی اگه وسطش فهمید تکراری تعریف کرده تو نگو آره تکراری بود
بگو اینقدر برام جالب بوده و شما جذاب تعریف میکنی آدم دوست داره ده بار دیگه ام بشنوه☺️👌👏
🔹اینو بگو راه دوری نمی ره و تو هم بهشتی میشی
این مدل رفتار کردن چقدر دل پدر و مادر رو شاد میکنه و صفا میکنن😊
ادامه پاسخ امام صادق رو عرض کنم خدمتتون👇
2⃣کاری بکن مامان و بابات راحت ازت چیزی بخوان و سختشون نباشه
حتی اگر خودشون بی نیاز باشند👉
🌱🔆🌱🔆🌱🔆
یعنی چی?
🔹یعنی اگه ازت چیزی خواستن و تو نداشتی بخری، نگی ندارم
شده قرض کنی که حرف اونا رو زمین نمونه
🔸شنیدید هر رفتاری با پدر و مادرت داشته باشی بچه هات با تو خواهند داشت
🌀💠🌀💠🌀💠
🔻اون وقته که آقا بچه هات رو انتخاب میکنه چون اونا هم مثل تو ولایت مدار شدن
3⃣بعد میفرماید 👇
اگر پدر و مادرت زجرت دادن بهشون حرف بد نزن و اگه کتکت هم زدن بعد از زجر دادن
🔸تنها حرفی که میزنی این باشه
ان شاءالله خدا همه ما رو ببخشه
اونم نه جوری که فکر کنن مسخرشون میکنی👌
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
یک آیه داریم در سوره اسرا👇
🌹وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا 🌹
🌺ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﻯ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﺤﺒﺖ ، ﺑﺎﻝ ﻓﺮﻭﺗﻨﻰ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﺑﮕﻮ : ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﺱ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﻮﺩﻛﻰ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﻣﻮﺭﺩ ﺭﺣﻤﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻩ .(24)🌺
⚜امام صادق می فرماید این پهن کردن بال یعنی خیره خیره به پدر و مادرت نگاه نکن⛔️
درست نگاه کن و بهشون طولانی خیره نشو❌
🔹هرچقدر بیشتر محبت کنی و ذوق زدشون کنی بیشتر هم رشد خواهی کرد
🔹چقدر خوبه معلم ها بچه ها رو تشویق کنند که برای خوشحالی پدر و مادرشون درس بخونند
🌷☘🌷☘🌷☘🌷
یه نکته مهم هم خود پدر و مادر باید رعایت کنند
🔻به هیچ وجه جلو بچه با هم دعوا نکنید
به هم توهین نکنید و احترام همو نگه دارید👌
حتی اگه همسرتون زجرتون داده جلو بچه نباید باشه اعتراضتون
🔹احترام امامزاده رو متولی اون امامزاده نگه ميداره
به هم احترام نذاريد دودش تو چشم بچه میزه اونوقت عاقبتش سیاه ميشه
⚜🔱⚜🔱⚜🔱⚜
🔹البته اگه با این شرایط بد بزرگ شدی نگی دیگه من تموم شدم عاقبتم سیاه شد
🔸نه شما تلاشتو بکن عاقبت بخیر شی جوری که تو رو اون پدر و مادر تاثیر بذاري
🔅🔆🔅🔆🔅🔆🔅
💠یه شهید بزرگواری
بابای خیلی بداخلاقی داشته طوری که ايشونو کتک می زده
وقتی باباش عصبی میشده و میخواسته بزنه او از خونه میومده بیرون👌
💠بهش میگفتن بمون باهاش صحبت کن و جلوشو بگیر
میگفته بابام وقتی عصبی میشه بدجوری میزنه میترسم عصبی بشم یه چیزی بگم خدا پدرمو در بیاره☺️
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🔸یا یه دانش آموزی بود بسیار با استعداد
🔹 درس طلبگی میخوند و چون پدرش خوشش نميومد کتکش ميزد
روزی که میخواست بیاد جبهه و اجازه پدر شرط نبود به امر حضرت امام چون کمبود شدید نیرو داشتیم👇
👈گفت من میخوام برم جبهه
اگر برم بابام مامانمو طلاق میده چون خیلی درگیری داشتن با هم
🔸رفت شهید شد سر چهلمش باباش مامانشو طلاق داد
🔹یعنی این شهید تو خونه پدر و مادر رو
کنار هم نگه داشته بود👌✅
❌اعتیاد و خودکشی و . . . ریشه خانوادگی داره ولی دلیل مطلق نیستن
🔸ما شهیدی داشتیم که تو خونه باهاش خیلی بد رفتار میکردن ولی شد گل سر سبد جبهه ها
دل میبرد از همه
🔸اون همه تاکید در خانواده ها هست ولی همه چی رو میشه جبران کرد✅
💥عاطفه رو در خانواده ها ببرید بالا تا سرریز بشه به کل فامیل برسه
خیلی مهمه
💥 خوب شدن و احترام گذاشتن شما تو خانواده باعث افزایش محبت میشه
این افزایش محبت سرایت میکنه به کل اقوامتون
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🔹به بچه خواهر و برادر خودتون بی نهایت محبت کنید و در آغوش بگیریدشون و لبریز از محبت کنید اونا رو
🔹کاری کنید وقتی دیدنتون از ذوق بال در بیارن
🔸کسی که اقوام لبریز از محبت داشته باشه و احساس عشق بکنه ،نمیره تو خیابون گناه بکنه👇
♦️چه دختر چه پسر
سنگینه، وزینه، سرشاره
گدای محبت و نگاه دیگران نیست🌺🌺🌺🌺
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🔻ابا عبدالله تو کربلا خیلی ایستادگی کردن
بعضی وقت ها مصیبت اینقدر بر امام حسین سخت میشد
آقا دیگه زانوهاش نمیکشید رو زانو میفتاد😔😭
بعضی میگن ما شنیدیم آقا خیلی مقاوم بودن
بله آقا مقاوم بودن ولی تو میدون جنگ👌
تو خانواده آقا خیلی لطیف بودن😭😭
🔻وقتی قاسم یتیم امام حسن که خیلی بهش محبت کرده بودن و بهتر از بچه های خودشون بزرگش کرده بودن
♦️گفت عمو میخوام برم میدون😔
ابا عبدالله فداش بشم اینقدر گریه کرد که به حالت غش روی زمین افتاد😭😔
اینجوری به ما خانواده داری یاد دادن
اینجوری به ما عاطفه یاد دادن😭😭😭
🔸اولش فرمود قاسمم نه😔
بعد از اصرار زیاد و بوسیدن دست ابا عبدالله و گشتن دور ابا عبدالله😭
آخر قاسم رو بغل گرفت و گفت برو عمو جان برو ولی بیا خداحافظی کنی😭😭
اینجا بود که اینقدر گریه کرد و روی زمین افتادند عمو و برادرزاده و همدیگه رو در آغوش گرفتن😭😭😭
محبت خانوادگی رو میبینید👌👉
کربلا همه چیزش برای ما درسه
درس ولایت مداری رو درک میکنید❓❓❓
ابراز علاقه و عشق عمو به برادرزاده یتیمش رو میبینید❓❓
وصل الله علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸🌸
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
InShot_۲۰۲۳۰۹۲۸_۱۹۱۲۱۶۸۷۷_۲۸۰۹۲۰۲۳.mp3
14.43M
#دندان_فیل
༺◍⃟🐘჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄
رویکرد داستان: قدر داشته هامون بدونیم 😍خدایا شکرت
#داستان
#قصه
🍎 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
AUD-20220320-WA0016.mp3
1.82M
دعـای عــهــــد ،با صوت زیبای و دلنشین استاد فرهمند
سعی کنیم هر روز حتما دعای عهد را بخوانیم و با امام زمانمان عهد ببندیم که یاور او هستیم چه درزمان غیبت و چه در هنگام ظهور ان شاءالله
اللهّمَ عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
❤️ https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
سلام روشنی دل احرار ...
ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم
فڪری بڪن برای من و آتش دلم
دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم
صبحت بخیر حضرت آرامش دلم
#السلامعلیڪیابقیهالله
#نخسا
❤️ https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
🌷#متن بند ۳۷ استغفار🌷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
۳۷-اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ ذَنْبٍ أَدْنَانِي مِنْ عَذَابِكَ أَوْ نَأَى عَنْ ثَوَابِكَ أَوْ حَجَبَ عَنِّي رَحْمَتَكَ أَوْ كَدَرَ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِي يَا خَيْرَ الْغَافِرِينَ.
بند ۳۷: بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که مرا به عذابت نزدیک کرده، یا از پاداش نیکویت دور نموده، یا مانع رحمتت گشته، یا نعمتت را بر من مکدّر نموده است؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
❤️ https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد #رائفی_پور
📱 کار اصلی دشمن اینه که حواست رو به وسیلهٔ رسانهها در فضای مجازی پرت کنن تا آرمان و هدفت رو گم کنی...
🔅 ویژگی افرادی که در #آخرالزمان جامعه مهدوی رو تشکیل میدن و مقدمات ظهور رو فراهم میکنن اینه که از سرزنشها نمیترسن.
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🇮🇷 https://eitaa.com/tanhamasiraaramesh