eitaa logo
طنزیم
9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.1هزار ویدیو
30 فایل
🔴از طنزیم باد مسئولین تا مسائل اجتماعی، سیاسی، تاریخی و... زیر قیمت بازار!😎 در تلگرام، بله و ایتا با شناسه @Tanzym_ir راه راه: instagram.com/rahrahtanz نطنز: instagram.com/natanz_ir 📢تبلیغ وتبادل: @tanzym_tabligh ارتباط با ادمین: @tanzym_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی می‌رود که آمده باشد، نه آنکه ریشه در این خاک دارد [ریشه‌های خود را بین دلارها در چمدان چپانده و به فرودگاه می رود] 🔺زهرا جاودانی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
بدون شرح! جاسوسی اکبری برای انگلیس 🔺سید محمدجواد طاهری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
گاری سواری هوایی ۲۶ دی روزی مثل امروز در سال ۱۳۵۷، شاه (ممدرضا به فتحه میم اول و سکون میم دوم، نکند انتظار دارید رضا را هم اِعراب گذاری کنم!) رفت. البته در رفت، شاید هم در به در رفت. قضیه این‌جوری شروع شد. شاه که دست به فرارش ملس بود و تا تقی به توقی می‌خورد، دست عیال وقت (والا ما که گیج شدیم، چون هر دفعه یکی بود) را می‌گرفت، بقچه و بندیل آماده را که دم در کاخ، توی زیرپله، کنار گنجه، پشت تابلو باباشاه و داخل چند عدد کانتینر قائم کرده بود را می‌زد زیر بغل و می‌رفت یک دوری بزند و برگردد. البته قبل از رفتن هم می‌گفت: «شما تا کی باز هستید، چیز ببخشید، شما تا کی آرام می‌شوید که من همون موقع بیام؟» مردم هم با شعار «تا مرگ شاه خائن، نهضت ادامه دارد» اعلام کرده بودند که ما هیچ جا نمی‌رویم و همین‌جا هستیم. البته شاه که بار اول در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ه.ش. با استمداد از امریکا، اعوان و انصار ملکه، شعبان عاری از مخ و پری بلنده و نیز همراهی جمعی از اراذل و اوباش مرکز و حومه که اهل حساب و کتاب بودند، به حساب مردم رسیدن و کتاب زندگی بعضی را بستند. اما بعد از گردیدن چرخ گردون، بار دیگر که شاه به خنسی خورد و موتورش واشر سرسیلندر سوزاند، جمع کرد و به هوا رفت. البته در نوع رفتن بین برخی ار راویان، اختلاف نظر است که آیا با هواپیما به هوا رفت؟ یا منطبق بر شعار «شاه فراری شده، سوار گاری شده» سوار گاری و سپس فراریده شده است. هرچند نوع رفتن چیزی از ارزش‌های رفتن نمی‌کاهد. قضیه این‌جورکی‌ ادامه داشت که شاه این بار هم دست به پاچه شلوار اجانب شد؛ ولی زهی خیال باطل که این تو بمیری از آن‌ها نیست. حتی امریکا با لشکرش هم بیاید، توفیری نمی‌کند. مردم هم که دیگر سر از پا نمی‌شناختند، رفتن دانمارکی رِ آوردند و با شعار «شاه در به در شده، ساواک بی پدر شده» و حفظ موازین شرعی به جیغ و دست و هورا پرداختند. 🔺محمدعلی النجانی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
پاسکاری شاه فراری! پابه‌راه 🔺صادق هدایتی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
به‌وقت تهران سه‌شنبه - ۱۳۵۷/۱٠/۲۶ ساعت ٠۸:٠٠ - دکه‌ی روزنامه‌فروشی: - راه که نمی‌دین ما هم ببینیم، حداقل یکی بلندبلند بخونه. + گوش بدین دارم می‌خونم. به گزارش خبرگزاری فرانسه، شاه و شهبانو به مصر می‌روند. شاه امروز بعد از رأی اعتماد مجلس به بختیار، ایران را ترک می‌کند. - خود بختیار هم راضی به زحمت نیست والا... زودتر حرکت کنن که یه‌وقت سر سفره نرسن؛ خوبیت نداره! ساعت ٠۹:٠٠ - مجلس شورای ملی: بختیار: (درحال زمزمه) امشب چه شبی‌ست شب مراد است امشب... آخ نینای‌نینای نینانینا نای نانانای... ساعت ۱٠:٠٠ - فرودگاه مهرآباد: کفتر جلد فرودگاه: بق بقووووووه! این گاردی‌ها رو ببین... حالا لازم هم نیست این‌قدر تنگ، فرودگاه رو قرق کنین... بعد هوا نمی‌رسه، همون گاگول فراری‌تون خفه می‌شه یه‌وقت! ساعت ۱۱:۳٠ - فرودگاه مهرآباد: شاهین (هواپیمای بوئینگ ۷٠۷ اختصاصی محمدرضا): ایش! افاده‌ها طبق طبق! با دو تا هلی‌کوپتر جداگانه اومدن! بد نباشه یه‌وقت من دوتایی‌شون رو دارم با هم می‌برم! جاشون تنگ نباشه، ستون فقراتشون اوخ بشه! ساعت ۱۲:٠٠ - فرودگاه مهرآباد: محمدرضا: یک مدتی‌ست که احساس خستگی می‌کنم و احتیاج به استراحت. صدای مغز فرح: آره جون تاج‌الملوک! عُرضه نداشتی؛ نایب‌السلطنه که داشتی! یه گوشه می‌تمرگیدی، خودم یادت می‌دادم چه‌جوری مملکت‌داری می‌کنن! محمدرضا: ضمناً من گفته بودم که تا خیالم راحت بشه و دولت مستقر بشه، بعد مسافرت خواهم کرد. صدای مغز فرح: ای که کفن‌پوش بشی، من هم خیالم راحت بشه! حیف اون لباس دنباله‌دار با یک کیلو طلاش که روز تاج‌گذاریِ‌ توی خرفت پوشیدم! یعنی روز تاج‌گذاری‌م که حالا تو هم بودی! مصاحبه‌کننده: اعلی‌حضرت چه مدت در مسافرت خواهند بود؟ محمدرضا: بستگی به حالت مزاجی من خواهد داشت البته، از الان که نمی‌توانم بگم. صدای مغز فرح: ای که حالت مزاجی‌ت رو خودم چال کنم! ساعت ۱۳:٠٠ - فرودگاه مهرآباد: افسر گارد: قرررربون اشک‌هاتون بشم اعلی‌حضرت! اوضاع مزاجی‌تون خرابه که این‌قدر دل‌نازک شدین. هوای مصر هم که برای اختلالات مزاجی عالیه! می‌خواین لُپ‌تون رو بوس کنم که دیگه گریه نکنین؟ محمدرضا: نع! همین دستم رِ ببوس! حواست باشه دستم رِ تُفی نکنی. ساعت ۱۳:٠۸ - فرودگاه مهرآباد: شاهین: رفتم... رفتم و بار سفر بستم... نای نانای‌نای، نای نانای‌نای نای! ساعت ۱۴:٠٠ - خیابان‌های تهران: - آهاااا... شُله... این کمره یا شاه‌فنره! + ببین، یاد بگیر! این‌جوری پشتک می‌زنن؛ نه اون‌جوری! ساعت ۱۶:٠٠ - خیابان‌های تهران: - برییییید کنار که نیفته روی سرتوووون! + این چندمی‌ت بود که امروز انداختی؟ - نمی‌دونم؛ تعداد مجسمه‌ها از دستم دررفته... تازه برای کلی از عکس‌هاش هم گوش و سبیل گربه‌ای کشیدم. 🔺فاطمه بحرکاظمی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
شرایط تو خونه ما اینطوریه که برای رفتن به اتاق های دیگه، فقط چترمون رو برنمی‌داریم. 🔺محمد مطلبی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
در من فرمانده‌ی نیروهای واکنش سریعی در انتظار بلعیدن اولین دانه خرماست، که فرمان بمباران جوش‌های سراسری را صادر کنند... 🔺زینب ناجی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
این قسمت بابا طاهر پوشیده! 🔺نرگس حسنی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
1337335554_1013470596.mp3
4.08M
📻 نَقل‌های ننه صفا قسمت ششم: هم‌اکنون کودتا! - بخش سوم (کودتای ۲۸ مرداد) 🖌🎙 کاری از: فاطمه بحرکاظمی زهره کاظم‌زاده محمدرضا اسلامی‌فر هانیه سادات حسینی‌زاده صدیقه شفیع‌پور علی شهبازی 🔺طنزیم🔺 طنزیم| @tanzym_ir
هم‌وطن عزیزی که با کلاه و پلیور و جوراب پشمی توو خونه راه میری، دمت گرم! فقط ببین وقتی پنجره‌های خونه‌ت بازه و پکیجت روی بالاترین درجه فردای آزادی به جای رقصیدن باید دنبال هیزم و پهن باشیا از ما گفتن بود! 🔺زینب ناجی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
اینروزا قطع کردن vpn شده مثل قطع کردن سیم بمب ساعتی! 🔺سوده پاکاری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
به حدی در مصرف انرژی دقت عمل دارم که امروز متوجه شدم، داخل خونمون سرد تر از بیرونه . 🔺فاطمه دهقان🔺 طنزیم| @tanzym_ir
ما کارمون با یه درجه کم‌ کردن بخاری راه میفته، شما به فکر فرغون پهن و پشکل خودت باش 🔺سوده پاکاری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
اشک برای وطن! فرار شاه 🔺سید محمدجواد طاهری🔺 طنزیم| @tanzym_ir
اگه میخوای شب راحت بخوابی به دو چیز فکر نکن ۱- جن ۲- و اون حرفی که وسط دعوا باید می‌گفتی و نگفتی شب خوش 🔺عباس داوری 🔺 طنزیم| @tanzym_ir
حالا که روز مادر تموم شد ولی برای سال دیگه میگم سوتی ندید. ما گلی به اسم سانسوریا نداریم. چون اساسا گل؛ حلقه فیلم نیست که سانسوری و غیر سانسوری باشه. اسم این گل سانسِوِریاست. 🔺علیرضا حسین‌زاده🔺 طنزیم| @tanzym_ir
🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
وات دو یو دو جواد؟ بووق بووق بوووق - سلام امضاش تضمینه بفرمایید؟ + هِی جواد هاو آر یو؟ - اِهِم...یک: هیچ‌وقت به یه ایرانی همون اولِ کار نگو هِی! دو: سلام به روی مااااهت عزیزم +دیدم بعد از امضای یادگاریم پیدات نیست. گفتم تو این سالگرد برجامی احوالت‌ رو بپرسم. وات دو یو دو جواد؟ "چی" ها چطورن؟ - هان؟ چی؟! +عراقچی.تخت روانچی... - آهان! تنکیو جونم. در حال سکوتیم و دور هم مشغول کار علمی آموزشی. یه موسسه آموزشی زدیم مدرسانِ ظریف... +چی؟ - مدرسانِ ظریف! +ادامه نده جواد! دامادِ خودم ایرانیه، من خودم پیام بازرگانی‌ام. منظورم اینه چی تدریس می‌کنید؟ - آهان. هر چیزی غیر از سیاست و دیپلماسی. خودم کلاس "یوگای خنده" دارم، آموزش "فشار ایمیلی"، بعد از اون جمله ای که به زبان چینی گفتم بهم پیشنهاد شد روی آموزش زبان چینی به ناشنوایان کار کنم. کتاب "هیچ ملاقاتی اتفاقی نیست" رو تدریس می‌کنم. آموزش دور زدنِ میدان. و خلاصه هر کار آموزشی که از دستم بر بیاد. + اینترستینگ. بقیه چی؟ - عراقچی مربی دارت با خودکار شده. صالحی مدیریت دوره‌ی "شناخت سیمان و کاردبردهای آن" رو داره تخت روانچی یه دوره‌ی کاربردی "زمانبندی" گذاشته که کمک میکنه هرگز بیسکویت تو چایی غرق نشه حسین فریدون هم.... اِممم اون موقع برگزاری همه این کلاس‌ها میاد کمک‌مون. +کمک؟ مگه برای تدریس تو یه کلاس چند تا استاد لازمه؟ - نمیان تو کلاسا آخه. باید بزور بیاریم فریدون برای این قسمتشه +اوه شِت. عالیه. تا قطع نشده بگم هر کمکی خواستی اگر نگی مشغولزومبه؛ مشغلزمه؛مشغول زنده؛ مش غول زنده... - مشغول ذمه +آرهههه. آره جواد جان مش غول زمبه‌ای! بوووووووووووووق 🔺زهرا جاودانی🔺 طنزیم| @tanzym_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 از خون جوانان وطن... 🎤خواننده: علی نصیرنژاد 🎵 شعر: امین شفیعی 🔺🔺 طنزیم| @tanzym_ir
صبح بلند شدم یه لحظه حس کردم تو خونه اسکیموها نفس میکشم از بس همه‌چیز یخ بود. رفتم سراغ بخاری مامانم گفت دست به بخاری گذاشتی نذاشتیا؛ مردم گاز ندارن مصرف کنن. مگه این آپشن کولر و بخاری مال باباها نبود؟ ‌ 🔺علیرضا حسین‌زاده🔺 طنزیم| @tanzym_ir
یکی از بزرگترین حسرت‌های زندگیم اینه که تو دوران شاهنشاه زندگی نکردم تا منم جزو کسانی باشم که افسارش رو می‌گیره و به سمت همون طویله‌ای که ازش اومده هدایتش می‌کنه. 🔺علیرضا حسین‌زاده🔺 طنزیم| @tanzym_ir