بعد از حذف برنامه برنده باش از کنداکتور شبکه٣، منتظر تشکیل کمپینهای نه به شبکه٣، ترند شدن هشتگ صدا و سیمای میلی، طنینانداز شدن آوای خوشِ «فقط به عشق گلزار تلوزیون میدیدیم»، امضای تومار توسط ١٣۵٠۴۶ نفر از فعالان حقوق بشر برای برگرداندن گلزار به دامان شبکه٣، اظهار اندوه گوگوش، اندی و اِبی از رفتن امید از رسانه ملی، انتشار خاطرات از ایشان و فحش به میثاقی هستیم.
🔺محمد امین پوررضا🔺
طنزیم| @tanzym_ir
بعد از کافه و قهوه بدون شکر و سیگار حالا دیگه میتونید با آیسپکی که تو نمایشگاه کتاب خوردین پز روشنفکری بدین!
🔺سادات موسوی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
شاید فکر کنید ((یکتا ناصر منوچهر هادی بیائید شام بخورید)) جمله مادریست که دارد چهار فرزندش رو صدا میزند اما درحقیقت مادر منوچهر هادی هست که پسر و عروسش به سر سفره رو دعوت میکند!
🔺سید محمدجواد کیش بافان🔺
طنزیم| @tanzym_ir
استاندار خراسان امروز صبح برای جلسه ای که با مسئولین و کارآفرینان گناباد داشتن عوض ساعت هفت و نیم، هشت و نیم تشریف فرما شدن...
فکر کنم هنوز تو فاز ساعت قدیم و جدید موندن!
🔺ابراهیم کاظمی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
فال ۲۲۲۱
ای صاحب سگ! مدتیست سگ شما، ولگرد و پاچهگیر شده و شلوارهای همسایگان را میدرد. تربیت صحیح شما کارساز نبوده و وقتی او را به اتاقش میفرستید که به کارهای زشتش فکر کند، فقط میخوابد. غرور خود را کنار گذاشته، برای او قلادهای خریده و به جایی وصلش کنید تا لایهی اُزون را هم ندریده است. اینقدر هم لابه لای برگههای فال در انتظار رستگاری، رسیدن به یار یا خبر خوش برای او نباشید!
🔺فیروزه کوهیانی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
بداهه با موضوع هجو آل سعود
ولیعهد بشکه صفت، ابن سلمان!
دو صد گاو در بطن گوساله پنهان
نشاید تو را نام آدم نهادن
تویی مایه ننگ نام هر انسان
ببین طنز تلخ و نچسب زمان را
که شیطان شده بر در کعبه دربان
جز اعدام و سلاخی و گاز و جفتک
چه در چنته داری؟ بگو نامسلمان
بخر موشک و بمب تا میتوانی
که افتد به زودی به دست جوانان
هوای ته دره خوب است و مطبوع
برو با همین شیب تا خط پایان
گمانم که در انگلیسی دبیرت
به تو جای مای گاد آموخت مای گان!
تو گاوی! بزن شاخ، گردن نيافکن!
بمان گاو، لطفاً نکن نقض پیمان
تو مصداق گویای «بل هم اضلّ»ی
چرا گاو و گوساله؟ بیچاره حیوان!
بزن دار و خوش باش چندی، که روزی
بگیرد تو را آهِ این سربداران
ز فرط جگرخوارگی در قیامت
شوی بر سر سفرهی هنده مهمان
بیا مردک خر، از این شبدر تر
کمی له بفرما، کمی هم بلمبان
فیوز مخت را پرانده است انگار
ایوانکا نموده تو را مات و حیران
به چشم ترامپی که شیرت بدوشد
تو تنها کمی دنبه، سردستی و ران
الهی که در جاده خاکی بیفتی
ز رویت شود رد دو میلیارد نیسان
نجس می کند سگ اگر خیس گردد
تو را جان سلمان نرو زیر باران
نزن جفتک و شاخ بر گربه ی ما
که چون مشت باشد به پولاد و سندان!
بترس از زمانی که غرّد سپاهی
دو دستی بچسب آن زمان بند تنبان
شنا کردنت را برو تقویت کن
به زودی تو هم روی آبی کپل جان
تو ای ابن شیطان بترس از شبی که
بیافتی چونان موش در دست شیران
دمت را بگیرند و بعد از دو تا چک
رود بر دو چشم تو چاقوی زنجان
سر بی مخت را بکوبند بر سنگ
درآید ز بینی تو ماسه سیمان!
در این مهلکه خوش خیال و مشنگی
اگر فکر کردی که در میبری جان!
بکن شرّ خود را خود بی وجودت
بکن! تا نگردد دهانت اتوبان
به غیر از تقلا چه از دستش آید؟
اگر سوسک با سر رود توی فنجان؟
به زودی شوی پاک ای لکه ننگ
به جادوی سیف سیف و سردوش سوبان!
همه عمر کابوس سردار دیدی
دگر وقت تعبیر خوابست الان
بسوزند در آتش خشم شيران
یهودیِ صهیون، سعودیِ نادان
چه نزدیک باشد که با یک اشاره
نه گاوی بماند نه دوشنده آن
چو خورشيد باز از سر کعبه سر زد
بسوزد رگ و ريشه آل سفيان
بتان سعودی فرو ريزد آن روز
شود کعبه جارو به دست خلیلان
✍️ بداهه سرایان:
امين شفيعي، زاهده شاد، طاهره ابراهیم نژاد، محمود حسني مقدس، مهدي پيرهادي، زهرا آراسته نيا، سیدمحمد صفايي، محمد محمدي، ميلاد سعيدي، ایمان قیلاوی زاده، محمد سلامي، احد ارسالي، زهرا خاکباز
🔷🔶 وطنز | پایگاه شعر و ترانه طنز 🔶🔷
🇮🇷 @vatanz 🇮🇷
فال روز
ای صاحب فال بدان و آگاه باش!
.
.
.
.
دنبال چی اومدی؟!
خب میخوای ندان و آگاه نباش!
بعدا که دانستی و آگاه شدی پشیمون میشی
🔺طوبی عظیمی 🔺
طنزیم| @tanzym_ir
+: سلام. امروز به نمایشگاه کتاب اومدیم تا نظر کسانی که به اینجا اومدن رو درمورد نمایشگاه بپرسیم.
مادر جوانی بههمراه پسر کوچکش: من اومدم تا کتابایی که بهترین نحوه تربیت کودکان رو آموزش میده، بخرم. تا الان هم کتابای "سیخ داغ، کمربند چرم" و "آن لکلک را لولو خورد" رو موفق شدم بخرم که خیلی خوبند.
یک دانشجوی خوشحال: خب من قبل از اینکه دانشجو بشم اصلا کتابخون نبودم. حتی بعد از اینکه دانشجو شدم هم کتابخون نشدم. کلا تو کل زندگیم هیچ کتابی نخریدم؛ حتی درسی! ولی وقتی فهمیدم کتاب "فرمول پاس شدن" اثر هَرتِرم پاسطور امسال تو نمایشگاه هست، خودمو رسوندم تا بخرمش.
آقایی با سبیلهایی شبیه اصغرآقا قصاب: من امسال موفق شدم جلد دوم کتاب "حسنی نگو بلا بگو" رو پیدا کنم. جلد اول این کتاب، اولین کتابی بود که تونستم بدون غلط بخونم. اون موقع هشت سالَم بود و پدرم ازم خواست تا تو اوج خداحافظی کنم. این کتاب برای من غرور و افتخار رو تداعی میکنه.
یک خانم جوان و بسیار شیک بههمراه همسرش: خب امسال با اینکه خیلی زود اومدیم نمایشگاه ولی متأسفانه سریعتر از هرسال ست آبیعنابی کتابای "شاهنامه" و "چندجلدی تاریخ ویل دورانت" و "قورباغهات را قورت بده" تموم شدهبود و مجبور شدیم ست آبینفتیشون رو بخریم تا لااقل اگر کتابا با مبلا و پردهها ست نمیشن، با جعبه دستمالکاغذی و کنترل تلویزیون ست شن.
مردی با ساندویچی نصفه در دستش: خدا رو شکر امسال وضعیت فلافلها خیلی خوب بود ولی سمبوسههاشون اصلا مزه خوبی نداشت. بهنظر میرسه ساندویچای بندریشونم خوب باشه. برم امتحان کنم.
+: بله... نظرات مردم رو شنیدیم و امیدواریم این نظرات به کسانی که هنوز نیومدن نمایشگاه کمک کرده باشه. تا گزارش بعد خدانگهدار
🔺محدثه مطهری🔺
طنزیم| @tanzym_ir