تندیس درخواستنشدهترین دعا هم میرسه به جملهی «خدایا یه عقلی هم به من بده».
🔺زهرا جاودانی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
یه نفر هرروز میاومد رستوران دو پرس چلوکباب سفارش میداد و همزمان از هردو میخورد.
ازش پرسیدم چرا دوتادوتا سفارش میدی؟ خب یه سینی بزرگ سفارش بده.
گفت که یکیش برای خودمه یکیش برای رفیقم که نیومده.
یه روز اومد و فقط یه پرس سفارش داد.
پرسیدم رفیقت اومده و برای خودش سفارش داده که یه غذا خواستی؟
گفت: «نه! خودم امروز سیرم.»
🔺خدیجه رفیعی وردنجانی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
رفتن به مکانیکی اینطوریه که «یه فیلر برام بگیری رفتم»، ولی «آره دیگه، بده سرسیلندر رو تراش بدن، تعمیر روغنسوزیش اساسی بشه».
🔺محمدحسین صادقی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
«تو کیوتی» چیست؟
شکل دیگری است از جملهی «حالا اونقدرا هم بد نیستی» که برای آرامکردن مخاطب در مواقعی که فکر میکند زشت است، بهکار میرود.
🔺فاطمه بوجار🔺
طنزیم| @tanzym_ir
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
بابای رفیقم هیچوقت کاری رو بهصورت دستوری به بچههاش نمیگه.
مثلا میگه: «هر وقت حالش رو داشتی، برو ماشین رو از تعمیرگاه بیار، تا یه ربع دیگه.»
🔺عارفه زراعتی🔺
طنزیم| @tanzym_ir
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از مزاح الدین
عربی در سفر ۶
در عراق چگونه عربی صحبت نکنیم
الأسَدُ المشروب: شیر نوشیدنی، شیر مشروبخور.
مثال:
أنا اُرید الأسدُ المشروب، لا أسدُ الجَنگَل. الذی یقول وووووعع (صدای غرش شیر):
من شیر نوشیدنی میخواهم؛ نه شیر جنگل. همانکه میگوید ووووااا. (شیر در زبان فارسی چون لهجه عربی ندارد از عین استفاده نمیکند)
🔸محمدحسین علیان🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
۱۳ شهریور ۱۴۰۲
هدایت شده از مزاح الدین
#پویش_خاطرات_اربعین
ممنوع التصویر
چند سال پیش جلوی بابالقبلهی کاظمین علیهالسلام ایستاده بودیم یه عکس دستهجمعی بگیریم که یهو یه سربازی دوید جلو و داد میزد: «ممنون، ممنوع»
حال گروه داشت گرفته میشد که دستمو انداختم گردن سربازه گفتم: «میای یه عکس یادگار با هم بگیریم؟»
گل از گلش شکفت. اومد بین ما وایساد و عکس گرفتیم، به همین سادگی.
🔸یاسر پناهی فکور🔸
مزاحالدین | @mezahoddin
۱۳ شهریور ۱۴۰۲