eitaa logo
🌹دهکلانی🌹
177 دنبال‌کننده
512 عکس
240 ویدیو
2 فایل
بیان معارف اسلامی، جبهه مقاومت؛ مسائل سیاسی جهانی و منطقه‌؛ شهید و شهادت گاهاً همراه با چاشنی طنز
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز همراهم سلام! «سقَّای ادب» «۵» آب«آور» خیمه‌ها بودم. امام من «تنها» بود. اجازه «میدان» نمی‌داد. صدای گریه «اصغر» عرشیان را وادار به اعتراض نمود. «ملائک» فوج فوج به «کربلا» می‌آمدند. امان «عبّاس» بُریده شد. خدمت «مولا» و جان خود، «حسین» رفتم. اجازه میدان طلبیدم. فرمود: عباس «من»! میدان «نرو»! صبح تا حالا «ناله» اصغر کبابم کرده است. «رُباب» سر به زیر می‌اندازد؛ هیچ به من نمی‌گوید. عباس من! برای آبرسانی به گلوی «خشک» اصغر، راهی میدان شو.! عباس «ادب» بودم. غیرت کجایی؟ دین را «ملعبه» دست خویش قرار دادند. پسر «زهرا»، جگر گوشه «پیامبر» در بیابانی «پناه» آورده است. «آب» را بر او بستند. اصغرش «تشنه» است. «من» عباسم، عباس بن علی بن ابیطالب. ممنون نگاه‌تانم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «سقّای ادب» «قسمت آخر» گفتم: «من» عباسم، عباس بن «علی» بن ابیطالب. این را گفتم و راهی میدان شدم. به «میدان» نرفتم، محاصره «شریعه» شکستم. به «شریعه» رفتم تا سلام «گرم» گلوی «خشکِ» اصغر را به «آب» برسانم. به «دریا» پا نهادم، نهر «علقم» بود. مهریه بتول سلامٌ علیک! عباسم منو ببخش! اصغر «تشنه» است، بی‌تابی می‌کند. منم تشنه‌ام! «آقا» هم لبانش خشکه؛ امّا بیا برویم پیش «اصغر». بیا زودتر برویم، شاید تا رفتمان، اصغر «جان» دهد. «من» و «آب» سوار بر مرکب «عشق» شدیم، بسوی چشمان منتظر حرکت کردیم. امّا دست راستم را از «بازو» بریدند. دست «چپم» را از مچ جدا نمودند. تیر به «چشمم» زدند، عمود آهنین بر «فرقم» کوبیدند. «ملالی» نبود، مشک داشتم، می‌رفتم؛ چون آب داشتم. با دستانی بریده، چشمانی نابینا، میرفتم؛ امّا «مشکم» را دریدند. دیگر کجا می‌رفتم؟! «آب» بر زمین ریخت، «جان» عباس هم تحمُّل ماندن نداشت؛ صدا زدم: «یا اخا ادرک اخاک» ای جانِ عباس! سقَّای بی«آبت» را دریاب. ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «منابع من» مطالبِ علمدار «ذوقی» نبود؛ گرچه به «ذوق» می‌نشست. این کم‌ترین «نوکر» که یک «بسیجی‌ام» خیلی «نوکری» کردم و در منابع «زیادی» گشتم تا کتاب «علمدارعاشقی» را نوشتم. گرچه فعلاً «حفظی» می‌نوشتم؛ ولی منابع، بسیار «غنی» بود. یکی از بزرگان «امر» فرمود: «نوکریت» کامل کن! منهم، دارم جلد۲ آن کتاب را با «رویکرد» جدید می‌نویسم. شاخصه‌های «بی»‌نظیر سقَّای «ادب» را جمع‌آوری کردم با «قلمی» متفاوت و کم نظیر(انشالله) در «حال» نوشتنم. الآن باید «تمام» می‌شد؛ اگر «جنتلمن‌های» پشت میز«مذاکره»، دست حاج «قاسم» جبهه‌ها نمی‌بُریدند و کمر شکسته نمی‌شدم؟ از کتابِ «بَطلُ العَلقَمِی»؛ «الموسوعه»؛ «الخصایص»؛ بلکه از «تمام» مقاتل، غافل نبودم. واقعاً «نوکرشم»... ثواب این «گفتار» را تقدیم می‌دارم به «شهدا» و «رزمندگان» خالصِ دفاع مُقدَّس... مردانِ مردی که برای حفظ دین، ناموس و شرف ملت «ایستادند»؛ بعد آن خوبان، «عده‌ای» اهل «اپوزیسیون» شدند و عده‌ای دیگر «اختلاس» را با «اخلاص» نسبت به بیت‌المال «رعایت» می‌کنند. ممنون نگاه‌تانم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیزهمراهم سلام! «گفتا گفتم» گفت: خیابان «شهید» شده «بازرگان». گفتم: الحمدلله که «استخر» نشد. گفت: خیابان «استخر» که داریم. گفتم: همان «داریم» را عرض کردم. گفت: «خندیدم» گفتم: گفتم تا «بخندی» گفت: دیگه «چه» خبر؟ گفتم: برو خدا را «شکر» کن بزرگراه «کردستان»؛ «آزاد» راه «لندن» نشد. «ترامپ» جای «همَّت» ننشست. گفت: ترامپ «احمقه»! گفتم: «امضای» اون «جانور» که تضمین بود! ترامپ هم «ظاهراً» مادرزادی «احمق» بود. تازه، مگر «دمکرات» و «جمهوری» خواه؛ با«هم» جشنِ «ترور» حاج قاسم❤ نگرفتند؟ گفت: «ترورِ» پهلوان «سلیمانی» پسابرجامی بود. گفتم: «زمزمه» مذاکره بعد حاجی؛ دوباره «کاسه» لیسی بود؟ یا «پالسِ» وادادگی و «تسلیم»طلبی؟ گفت: ترک «عادت» موجب «مرض» است. گفت: ببینمت گفتم: «بازرگان» یا «بابایی»؟ خندید و گفت: هی شهداء! تا «شما» بودید؛ هر شب، «کربلایی» داشتیم. ممنون نگاه‌تانم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیزهمراهم سلام! «فرماندهی دلی» این روزها «نامه» حاج «قاسم»❤ به نیروی خود، سرتیپ پاسدار، حسین پورجعفری؛ فضای «مجازی» وقلوب «شیفتگان» جهاد و شهادت را مُعطَّر به «اخلاص» جانفزای ایثار و «شهادت» کرده است. حسینِ حاج «قاسم» اهل «گُلباف» کرمان بود. توسط «کدخدا» در ۱/۲۰ دقیقه بامداد «فرودگاه» بغداد به آسمان‌ها «سفر» کرد. «۳۰» سال در کنار حاجی بود. مخزن «اسرار» لشکر «۴۱» ثارالله و «مَحرم» اسرارِ «حاج» قاسم «جبهه‌ها» بود. در سال «۶۱» با والفجر«مقدماتی» وارد «جهاد» شد و سال «۶۴» در منطقه آبی «تبور» دچار «شکستگی» «کمر» شد. باوجود این که سال «۹۵» باز«نشسته» شد؛ امَّا حاج قاسم با «نامه‌اش»، در دلِ «حسینِ» خود «کاری» کرد که «او» دوباره به عرصه «جهاد» برگشت. فرماندهی «دلی» در جبهه‌ها؛ «مُختص» قاسم سلیمانی نبود؛ بلکه یک «اصل» حاکم، بین «فرماندهان» و «جهادگران» ۸ «سال» حماسه و خون بود. «ژنرال» عارف در «وصیت» خود هم، از حسینِ«خود» نام می‌بَرَد. ممنون نگاهتم ✍علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! ✅ «1» دو «حرکت» تاریخی و سرنوشت ساز در «اسلام» رُخ داده است که این دو حرکت، به اسلام «حیات» داده است. یکی «هجرت» پیامبر گرامی اسلام از «مکه» به «یثرب» و «دیگری» هجرت امام حسین علیه‌السلام از «مکه» به کربلا. اگر آن هجرت رسول الله رُخ نمی‌داد؛ اسلام در همان سرزمین مکه دفن می‌شد. آن قدر، این هجرت پیش «خدا» عزیز آمد که در «لیلةُ المبیت»، جانشینی «خانه‌ زاد» خدا «برای» « رسول خدا» را، خدایشان «سُتود» و آن را معامله با «خدا» نامیده است. (بقره ۲۰۷) مُفَسِّرین اهل «سنَّت»؛ حتَّی ابن ابی‌الحدید معتزلی هم، زبان به اعتراف گشودند که این «آیه» مختص «علی» علیه‌السلام است. (شرح نهج؛ ج۱۳، ص۲۶۱) در هجرت «دوم»، استمرار و بقای «اسلام»، آغار شد؛ یعنی «مُحَرَّم» و «صفرِ» خون «خدا»؛ آن امام «سرجدا» روحی له‌الفدا، «اسلام» را «زنده» نگه داشته است. ممنون نگاه‌تانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! ✅«۲» چرا می‌گویند: محرم و صفر اسلام را «زنده» نگهداشته است؟ آیا «گریه»؛ «نوحه»؛ «سینه زنی» اسلام را زنده نگهداشته است؟ مگر «دین» نزد خدا، اسلام نیست؟ (آل‌عمران/۱۹) مگر «غیر» از «اسلام» هر «دینی» نزد خدا «مردود» نیست؟ (آل‌عمران/۸۵) مگر خدا «اسلام» را برای «خودش» انتخاب نفرمود؟ (خطبه/۱۸۹) پس چگونه چنین «دینی» با سینه‌زنی، نوحه و گریه زنده نگهداشته می‌شود؟ «محرم» و «صفر» دو ماه عزای «قتل» امام سرجدای ماست🌷 «امامی» که در مبارزه با تحریف و «بدعت» در دین؛ «بُعد» حماسی «دین» را، در دلِ «هستی» کاشت🌹 اسلام «سیاسی» یا اسلام «مُجَسَّم» ناب «محمدی» را برای «زندگانی» یا همان ادامه «حیاتِ» انسانی بشریَّت، «زنده» کرد. پس هرچه «عزای» محرم و صفر با «شکوه‌تر» باشد؛ «بُعد» حماسی «دین»، نسل به نسل «نمایان‌تر» می‌شود. همه «ترس» کفّار هم، از این اسلام «حماسی» است، نه چرخشِ «سانتریفیوژها»❗️ ممنون نگاه‌تانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام «۱» ✅بصیرت را در «لغت»، این‌گونه معنا می‌کنند: «بینایى. دانایى. زیرکى. هوشیارى. بینش. آگاهى و چشم خِرَد.» (دهخدا) به این معنا که: «(امام) حسین علیه‌السلام،‌ در آن روز، چیزهایی در خِشْتِ‌ خام، می‏دید که «مردم» در آیینه هم، نمی‏دیدند.» (مرحوم مطهری) ✅پس باید نوشت: ترویج، تبلیغ، حفظ و نگهداری دین از انحراف؛ نیاز به درکی «عمیق» از دین دارد که در زمان امام سرجدای‌مان؛ این درک را نه تنها «عوام» نداشتند؛ بلکه برای «خواص» جامعه هم، قابل درک نبود. ✅با این بیان، بصیرت «امروز» یعنی، چهار چوبه «دین» را شناختن و ایمان یقینی و التزام عملی به «دین» داشتن است. ✅با این شاخصه، انسان با «بصیرت» وارد عرصه تبیین و تبلیغ آیین آسمانی اسلام می‌شود و در کُورانِ حوادث و در میان گرد و غُبارِ تاریکِ فتنه‌های شیطان و شیطان صفتان، «حق» را از «باطل» تشخیص می‌دهد و مانع «انحراف» مسلمین از دستورات «دین» می‌شود. ✅نگاهی اجمالی به «عکسِ» ذلیلانه رئیس جمهور صربستان در مقابل «کدخدا»، در فضای مجازی بیندازید. ممنون نگاهتانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «۲» بصیرت یعنی «انسان» باید خود را، لحظه به لحظه به «امام» خویش که حجَّت خدا و ذخیره‌ای الهی است، نزدیک و نزدیک‌‌تر نماید. برای «حفظ» دین و «دینداری» خود؛ مسایل دنیای کنونی را باید تجزیه و تحلیل نماید. قدرت «تعلیم» و «تعلُّم» مسایلی را پیدا نماید که برای اسلام و مسلمین «خطر» آفرین هستند. دور اندیشی را، برای «مصلحت» اسلام و مسلمین باید در نظر بگیرد. انسان با بصیرت، کارِ تربیتِ خویش را هم، بر عهده‌ می‌گیرد و در مکتب اهلبیت علیهم‌السلام، زانوی «ادب» می‌زند و از عادت‌های زشتِ نَفْس امَّاره «دوری» می‌گزیند. به تعبیر آقاجان‌مون:‌ هر صبح و شام خداترسی در وجود او نمایان است و از فریب‌ کاری دنیا، بیم و هراس دارد. (نهج/نامه۵۶) ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! ✅ «۳» چند سؤال ساده: ۱- آیا صربستان دست‌پرورده «آمریکا» نبود و مذهب «غالبِ» مردمش «مسیحی» نیست؟ ۲- آیا«صربستان» هیچ یک از «شاخصه»‌های ایران را در مقابل «آمریکا» و رژیم «کودک»کُش دارد؟ ۳- آیا «مردم» و مسئولین صربستان یک بار هم «مرگ» بر «آمریکا» گفته‌اند؟ ۴- پس چرا نماینده «قانونی» یک «ملت» را کدخدای «توهُّمی» و ساختگی، چنین تحقیر کرد؟ ۵-راستی پندار «مذاکره» با چنین «شیطانِ» بزرگی؛ «احمقانه» نیست؟ ۶- مذاکره‌ای که «رئیس» جمهور ایران با «۳۰۰» هزار شهید بر روی میز «محاکمه» بنشیند؛ توهین به «آرمان» شهدا نخواهد بود؟ ۷- مگر حاج قاسم نفرمود: «ما ملت امام حسینیم»؛ آیا معنی هیهات منّاالذِّله حسین بن علی، «مذاکره» با «نماد» کُفر است؟ ۸- چرا شیطان، جنازه «برجام» را دفن کرد؟ مگر برجام، ماحَصَل «مذاکره» نبود؟ . ممنون نگاه‌تانم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57
عزیز همراهم سلام! «بصیرت عاشورایی» «۴» جریانِ«تحریف» برای امروز نیست، در صدر «اسلام» هم بود. یک «حربه» کارآمد و «آبدیت»(بروز شده) در هر «زمانی» است. در جنگ «تحریف»، رهبری معظم انقلاب «زیبا» عمل می‌کند. فرمود: «جنگِ» اراده‌ها... اون «مردک» احمق را دیدید رئیس «جمهور» صربستان را، در «قالب» مذاکره؛ «محاکمه» می‌کرد؟ توهین به مصطفای «عالَمیان» و برگزیده «آدمیان» را دیدید؟ فرانسه بود؛ «اراده» نابودی «اسلام» را داشته و دارند. باید بیدار بود: ابزار «رسانه» دارند. بعضی از «داخلی‌ها» هم؛ در تحریف «انقلابِ» شهیدان، ورژِن «جدیدِ» نسخه «سازش» را سازِشان کردند و رقصیدند. البته از این راه «رفته»؛ لاشه «برجامی» نصیب «ایران» شد که اون «احمق» به سربُریده جنازه «برجام»، تیر «خلاص» زد. «تنها» راه نجات «کشور» تقویت روحیه «امید» در بین رویش‌های «انقلاب» است. دشمن «امید» را «هدف» گرفته است. همه بدانند: «۴۱» سال ایران «ایستاد» و ساخت بازهم می‌ایستد و «می‌سازد.» «آرمان» شهیدان‌«مان» آرزوست. ممنون نگاهتم ✍️علی تقوی دهکلانی @taqavi57