eitaa logo
حمیدرضا ترقی
367 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
69 فایل
باسلام ،بصیرت در این دوران و در همه‌ی دورانها به معنای این است که شما خط درگیری با دشمن را تشخیص دهید؛ کجا با دشمن درگیری است؟ 
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا باید رأی بدهیم؟! 🔰 ۷ دلیل برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 🔷 برگرفته از کتاب اثر پژوهشی 💠 اندیشکده راهبردی 🆔 @soada_ir
❌ادعای پورمحمدی و پزشکیان در درباره افزایش فقر مطلق 🔹 و دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری در مناظره تلویزیونی، ادعا کردند فقر مطلق در سال‌های دولت شهید رئیسی افزایش پیدا کرده است 🔹نمودار بالا که توسط گزارش شده است، روند کاهشی نرخ فقر در سه سال اخیر در مقایسه با روند افزایشی آن در ۸ سال گذشته آن را همزمان با رشد اقتصادی نشان میدهد. 🔹در ۸ سال دولت روحانی، ۸میلیون نفر و بطور متوسط سالی ۱ میلیون ایرانی به زیر خط فقر رفتند. 🔹 اما در ۳ سال حدود ۶ میلیون نفر و بطور متوسط سالی بیش از ۲ میلیون ایرانی از زیر خط فقر خارج شدند. 🔹نرخ فقر در ایران از ۲۹.۳ درصد در سال ۲۰۲۰ به ۲۱.۹ در سال ۲۰۲۳ رسیده است. یعنی فقر در دوران دولت شهید رئیسی، ۷.۴ درصد کاهش داشته است. 🔹با این اوصاف، دکترفکت به این ادعای مطرح شده در مناظره ریاست جمهوری، نشان می‌دهد. 👈 در دکترفکت بخوانید 🌐 @drfact 👈 در سعداء بخوانید 🌐 @soada_ir
🔰 حاشیه رهبر انقلاب بر کتاب رسول جعفریان«جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی - سیاسی ایران» ⭕️ آخرین نظرات رهبر انقلاب درباره شریعتی: قضاوت‌های شهید مطهری درباره دکتر شریعتی مبالغه‌آمیز بود در پاورقی چند صفحه از کتاب، نظرات مقام معظم رهبری درباره مرحوم شریعتی منعکس شده است که اختصاصا برای نویسنده کتاب ارسال شده و مطالبی است که رهبر معظم انقلاب هنگام مطالعه چاپ سوم در حاشیه کتاب نگاشته‌اند. رسول جعفریان در چاپ ششم این کتاب ضمن انجام اصلاحات و افزودن مطالب جدید، نظرات مقام معظم رهبری را نیز در پاورقی کتاب افزوده است. در این کتاب و در خصوص «نامه نگاری شریعتی به ساواک و نوع تعامل وی با رژیم شاه»، نویسنده دو نظر را مطرح می‌کند: 1⃣ نخست نظر سید حمید روحانی که دکتر شریعتی را عامل رژیم معرفی می‌کند. 2⃣ دوم کسانی که شریعتی را عامل رژیم نمی‌دانند اما معتقدند که شریعتی و رژیم شاه در چند حوزه از جمله در برخورد با مسائل اجتماعی، روحانیت، مارکسیسم و...، دارای وحدت نظر و همسویی فکری بوده‌اند. در این زمینه مقام معظم رهبری با هر دو نظر فوق مخالفت می‌کنند و بر نظری تاکید می‌کنند که مطابق آن، نامه‌نگاری به ساواک و انتخاب محتوای خاص در این نامه‌ها، یک تاکتیک به قصد فریب دستگاه حکومت شاه تلقی می‌شود. 🔹🔸مقام معظم رهبری در این باره می‌نویسند: «به نظر من و با شناختی که از دکتر داشتم، وی تلاش کرد تا از وجود نقاط مشترک خود با دستگاه مانند ضدیت با مارکسیسم و انتقاد از روحانیت استفاده کند و ساواک را درباره خود به طمع بیندازد و در واقع آن‌ها را فریب دهد و موفق شد. شاکله او با نوکری ساواک سازگار نبود. حداکثر این بود که وی اهل خطر کردن در مبارزه با دستگاه نبود و مایل بود در حاشیه عرصه مبارزه قرار داشته باشد ... در سال ۵۴ که من از زندان آمدم و همه به دیدن من می‌آمدند، او به منزل من نیامد و برای دیدار من منزل جوانی از دوستان مشترکمان را معین کرد و چند ساعتی با هم بودیم (آن جوان فرحبخش بود که به من و دکتر ابراز ارادت می‌کرد).» دومین موضوعی که در این کتاب از حاشیه‌نویسی‌های مقام معظم رهبری منعکس شده است، مربوط به قضاوت تند و همراه با سوءظنی است که نسبت به دکتر شریعتی در نامه استاد شهید مطهری به حضرت امام خمینی (ره) در سال ۵۶ آمده است. بسیاری از افراد طرح این مواضع از سوی استاد مطهری را از سر عصبانیت تلقی کرده بودند و برخی نیز آن را به دشمن‌شناسی ایشان مربوط می‌دانند. در این زمینه هم نظر مقام معظم رهبری متفاوت است و در هر حال قضاوت شهید مطهری درباره شریعتی را نمی‌پسندند. ایشان در این زمینه می‌نویسند: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی - چه در آغاز آشنائی‌شان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت‌آوری ستایش می‌کرد و چه در سال‌های بعد که از او به نحو شگفت‌آوری مذمت می‌فرمود - غالبا مبالغه‌آمیز... بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه‌های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را در باره اظهارات شهید مطهری داشتند.» (پاورقی صفحه ۴۷۶ کتاب)
یادداشت| فردایِ بدون اجماع اگر رئیس جمهور منتخب، منتخب اجماعی نیروهای انقلاب نباشد، به سرعت به دلیل شکاف‌های خرده‌گفتمانی بوجود آمده، پشتوانه‌های سه‌گانه انتخابات چهاردهم یعنی اعتماد، احساس مسئولیت ملی و حس تکلیف ناشی از شهادت آیت‌الله رئیسی را از دست می‌دهد. به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، انتخاباتِ چهاردهم ریاست جمهوری یک رخداد «غیرمنتظره» بوده است؛ در عین حال فقدان رئیس‌جمهوری مغتنم و پرتلاش (فقدان یک سرمایه ملی) از یک سو و برنامه‌های ناتمامِ برجای‌مانده دولت سیزدهم از سوی دیگر بر غیرمنتظره بودن این انتخابات زودهنگام افزود. انتخابات زودهنگام اما ناشی از یک تصمیم سیاسی نبود بلکه محصول یک حادثه پیش‌بینی نشده و ناراحت‌کننده بود. دولت سیزدهم مسیر نویی را با وجود همه سختی‌ها و کاستی‌ها پیش برد، تلاش رئیس جمهور فقید ستودنی بود و سوگ ملی از دست دادن ایشان، مؤید این برداشت است. اما اکنون کشور در پس یک رخداد غیرمنتظره، منتظرِ یک تحول است. تحولی که می‌تواند بار دیگر مسیر کشور را در جهتِ درست اتکای داخلی و بی‌اثرکردن تحریم‌ها قرار دهد و مشکلات اقتصادی سال‌های اخیر را مرتفع سازد. پس از انتخاب قانونی بازۀ پنجاه روزه برای تعیین سرنوشت کرسی ریاست جمهوری از سوی رهبرمعظم انقلاب و ابلاغ آن به سرپرست ریاست جمهوری، به سرعت مقدمات یک انتخابات باشکوه مهیا شد، انتخاباتی که خود پشتوانۀ (1) اعتماد ناشی از سوگ مظلومانۀ شهید جمهور، (2) افزایش احساس مسئولیت به امید آینده ایران قوی در مسیرِ شهید جمهور و (3) احساس تکلیف برای جبران غم و فقدان رئیس جمهور مردمی را دارد. اکنون پس از تعیین نتایج احراز صلاحیت‌ها و تأیید شش نامزد، به گمان برخی رسانه‌ها تعدادی از این نامزد‌ها در مقابل اقلیت ایشان صف آرایی کردند؛ فارغ از همه این دست تحلیل‌ها که در جای خود لازم‌اند، می‌خواهیم به بررسی جامعه‌شناختی آینده بدونِ اجماع بپردازیم و ترسیم کنیم اگر اجماع نیروهای منتسب به جریان انقلاب شکل نگیرد، چه وضعیتی در انتظار آنان خواهد بود، با این پیش‌فرض که ملتفتیم رهبر انقلاب فرموده‌اند: «بعد از این حادثه تلخ، مردم جمع بشوند با آراء بالا مسئول (رئیس‌جمهور) بعدی را انتخاب بکنند»[1] 1. پیروزی و شکستِ بی‌اجماع یعنی باخت! اجماع شرایطی غیر تحمیلی است که افراد و گروه‌های مختلف به صورت منطقی و با رضایت آن را می‌پذیرند. در واقع اگر منطق و استدلال وجود داشته باشد و طرف‌ها راضی باشند، آنگاه با یکدیگر توافق و همکاری خواهند کرد. بر این اساس اگر اجماع به واسطه رضایت و به صورت مستدل و منطقی حاصل نشود، نامزدها و مهم‌تر از آن حامیان و طرفداران‌شان حاضر نخواهند شد تصمیم مشترک بگیرند، چرا که اجماع یک عمل جمعی است نه محصول توافق چند نفر؛ البته افراد بانفوذ و دارای اعتبار و نامزدها در تعیین جهت رأی‌دهندگان بسیار مؤثر خواهند بود و حتماً مقدمه اجماع رأی‌دهندگان، اجماع نخبگانی در سطح نامزدهای جریان انقلاب است. بنابراین اگر این وضعیت به دست نیاید، تبعاٌ شاهد اجماعی نخواهیم بود و پیروزی و شکست در انتخابات بدون پدید آمدن اجماع یک باخت را رقم خواهد زد. چرا که هدف، صرفا انتخاب یک نفر از جریان انقلاب نیست، بلکه روی کارآمدن شخصی «کارآمد با رأی بالا» است. موضوعی که در شرایط کنونی جز با اجماع حاصل نمی‌شود. باید توجه داشت که در این نوشته الزاماً فرد مشخصی برای این اجماع مدنظر نیست. از این رو بدون توضیح بیشتر در این خصوص، به بررسی پیامدهای عدم اجماع (در هر دو صورت شکست و پیروزی جریان انقلاب) خواهیم پرداخت. 2. پیامدهای سرنوشت‌ساز عدم اجماع 1-2. ایجاد و تشدید شکاف در میان پایگاه اجتماعی جریان انقلابی در صورت شکست نامزدهای جریان انقلاب، طرفداران هرکدام از نامزدها، دیگر نمایندگان و حامیانش را متهم می‌کنند. تجربه انتخابات 92 و تکرار مجدد آن باعث تشدید جناح‌بندی‌ها درون جریان انقلاب شده و به سرعت این اختلافات مصداقی در انتخاب نامزد اصلح، به اختلاف نظری و گفتمانی بدل شود. این وضعیت فقط محصول شکست نامزدهای جریان انقلاب نیست، بلکه در صورت پیروزی یکی از نامزدها نیز، دیگر نامزدها و جریان‌ها و رأی‌دهندگان حامی‌شان به هر بهانه‌ای نامزد پیروز را متهم به ضعف می‌کنند و افراد حاضر نخواهند بود هیچ هزینه‌ای را برای دولت آینده تقبل کنند. این شرایط موجب می‌شود که نزاع رسانه‌ای و تنش اجتماعی به سرعت افزایش پیدا کند و این گروه‌ها و جناح‌های فکری درون جریان انقلاب فاصله بیشتری از یکدیگر بگیرند. تداوم این شرایط می‌تواند تفاوت‌های فکری درون جریانی را به سمت ایجاد جریان‌های مختلف و بعضاً متعارض سوق دهد، خطری که می‌تواند به ایجاد و تشدید شکاف در میان پایگاه اجتماعی جریان انقلاب منجر شود.
2-2. شکل‌گیری دولتِ ضعیف پشتوانه هر دولتی اولا تعداد رأی‌دهندگان به رئیس آن و دوماً اعتماد جامعه(رأی‌دهندگان و غیر آنان) به نهاد دولت است. دولتی که از وضعیت بی‌اجماعی حاصل شود، حتماً به نسبت وضعیت اجماع سرمایه اجتماعی کم‌تری خواهد داشت، چراکه افراد کمتری به آن رأی خواهند داد و کمتر هزینه‌های تصمیمات آینده آن دولت را می‌پذیرند. به صورت معمول برخی از رأی‌دهندگان مدتی پس از انتخابات به جهت نیافتن اثر آنی وکوتاه‌مدت در بهبود زندگی‌شان یا متأثر از نظرات رأی‌ندهندگان و یا رأی‌دهندگان به نامزدهای دیگر، از تصمیم خود پشیمان می‌شوند. این وضعیت موجب می‌شود که دولت انتخابی ضعیف شود و قدرت چندانی در همراه کردن مردم را نداشته باشد، حال آنکه مطابق بیانات رهبری، اساساً شرایط کنونی اقتضاء دارد یک دولت قوی و مورد اجماع حداکثری مردم سرکار بیاید (مردم جمع بشوند با آراء بالا مسئول (رئیس‌جمهور) بعدی را انتخاب بکنند). 3-2. احساس ترس در کوتاه‌مدت و شکست در میان‌مدت پایگاه اجتماعی جریان انقلاب پس از کشمکش‌های بوجود آمده در وضعیت بی‌اجماعی، به دلیل بروز انتقادهای متعدد، افزایش نفرت، تخریب‌ها و شایعات و همچنین توهم پیروزی جریان رقیب، اولاً در کوتاه مدت دچار ترس از رقیب خواهند شد و به سرخوردگی و وادادگی مبتلا خواهند گشت، ثانیا این ترس موجب تقویت جریان رقیب و پیدایش وضعیت‌های مشابه انتخابات در سال 96 خواهد شد. باید توجه داشت گاهی اگرچه جریان رقیب در کوتاه مدت پیروز نمی‌شود اما به دلیل ترس کاشته شده در ذهن جریان انقلاب، در میان‌مدت یا بلندمدت با بهره‌برداری از همین ترس و اختلاف ناشی از عدم اجماع، به پیروزی خواهد رسید. 4-2. خدشه به تصویر کشور در عرصه بین‌الملل همانطور که رهبر انقلاب نیز در سخنان خرداد ماه خود تأکید داشتند، انتخاب رئیس‌جمهور با رأی بالا می‌تواند یک تجلی درخشان در عرصه بین الملل باشد. حال آنکه عدم تحقق این مهم، می‌تواند تصویر کشور در عرصه بین المللی را دچار خدشه کند و مشروعیت[2] نظام در این عرصه را تاحدودی کاهش دهد. احتمالاً این وضعیت موجب شود که دشمنان به خیال کاهش مشروعیت و سرمایه اجتماعی نظام، پرتحرک‌تر شوند. همچنین نکته دیگر بحث قدرت رئیس‌جمهور آتی در تعاملات و تبادلات خارجی است. بی‌شک یک رئیس‌جمهور حداقلی و غیراجماعی، توان و قدرت کمتری برای نمایندگی ملی خواهد داشت و این موضوع در نوع محاسبات دولت‌ها اثرگذار خواهد بود. 5-2. پیدایش انتظارات متعارض و تحمیل به رئیس‌جمهور منتخب نظام اولویت‌های کشور تابع اصول و برنامه‌های کارشناسی‌شده و اقتضائات و انتظارات جامعه است. و رئیس‌جمهور منتخب باید بتواند مردم را قانع کند که براساس این نظام اولویت‌ها عمل کند. اما رئیس‌جمهوری که از اجماع حاصل نشده باشد اولا باید حامیانی که به او رأی داده‌اند را راضی نگه‌دارد(بخش حداقلی) و ثانیا اقناع بخش‌هایی که با فاصله‌ای نسبت به او تعریف می‌شوند را در دستور کار خود قرار دهد(مخالفان). حال اگر در بخش‌ها و طیف‌های نزدیک به او(حامیان جریانی) نیز اختلاف و نزاع در زمینه این اولویت‌ها وجود داشته باشد باید توان و انرژی زیادی را صرف این امر نماید تا با بسیج نیروها و افکار که مقدمه‌ای حیاتی برای کارآمدی اوست، امر پرزحمت دولت را پیش ببرد. در این وضعیت حتما بخشی از این انتظارات بر خلاف نظرات کارشناسی به رئیس‌جمهور منتخب تحمیل خواهد شد و روند اجرایی کشور برخلاف الگوهای معنادار و منطقی پیشین، دچار تعارضاتی خواهد شد.
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 شهرک‌نشین یا اشغالگران وحشی؛ روزنامه‌نگار آمریکایی از جنایات شهرک‌نشینان اسرائیلی می‌گوید! 🔹‌«جرمی لوفردو» روزنامه‌نگار و فیلم‌ساز: شهرک‌نشینان خانه‌ها را آتش می‌زنند، درختان فلسطینی‌ها را قطع می‌کنند و حیواناتشان را می‌کشند. @fetan2
جای تعجب است که این کاندیدای قانون‌مدار و حامی فرهنگ تحمل و مدارا ، به عنوان مشاور فرهنگی خود یک استاد قانون ستیز اخراجی بداخلاق و کم تحمل را که احتمالا وزیر فرهنگ آینده است به میز گرد فرهنگی می آورد که در همان صحنه اول نه تنها روحیه کم تحملی و خشونت و بی فرهنگی خود را به نمایش می گذارد بلکه به نامزد مورد علاقه خودش هم بی حرمتی می کند . این مشاور بی فرهنگ انتخاب او است یا انتخاب ستاد ؟ همراه بردن آقای ظریف به‌عنوان مشاور سیاست خارجی چه پیام و پیامدی دارد ؟ آیا قرار است در دولت ایشان همان راهبرد شکست خورده اعتماد و التماس به آمریکا و شرطی کردن و متوقف کردن اقتصاد ایران که شاخصه اصلی دولت اعتدال بود برای هشت سال دیگر تکرار شود ؟ اگر چنین است چرا این کاندیدای محترم می گوید من دنباله رو دولت اعتدال نیستم . قسم حضرت عباس را قبول کنیم یا دم خروس را ؟ آیا در حالی که مجلس و نظام ، صد در صد با رویکرد تکیه به آمریکا در سیاست خارجی مخالف است ، معرفی امثال ظریف برای سیاست خارجی مقدمه کشمکش های پر خسارت داخل نظام و ایجاد حاکمیت دوگانه و طمع ورزی دشمن و از دست رفتن فرصت ها نخواهد بود ؟ تبعیت از رهبری که در سخن این کاندیدای محترم تکرار می شود مصداق های روشنی دارد که یکی از آشکارترین آنها بی اعتمادی به آمریکا است ، در حالی که راهبرد کلان و عملکرد بلند مدت آقای ظریف در سیاست خارجی ، اعتماد به آمریکا است . چگونه می توان این دوگانگی بین سخن و عمل این کاندیدا را توضیح داد ؟ ایشان در پاسخ به انتقادها و برای آنکه هیچ پاسخ منطقی ندارد ، با صراحت می گوید من برای رأی آوردن ، این افراد را در ستاد خود پذیرفته ام . کاندیدائی که در انتخابات برای رأی آوردن ، به براندازان و فتنه گران و فریب خوردگان از آمریکا و یا دوستان آمریکا متوسل شود آیا پس از رئیس جمهور شدن برای حفظ هواداران همین مشی را ادامه نخواهد داد ؟ چرا به‌جای راه‌حل درست که استفاده از نیروهای خوشنام و خوش سابقه است ، راه خلاف و راه همکاری با خلافکاران را پیش گرفته و مملکت را به سمت بحران سوق دهیم؟ آیا این کاندیدای محترم نباید از آقای ظریف بپرسن د ، چرا در جمع هواداران و یک هفته قبل از برگزاری انتخابات ، اعلان پیروزی زودهنگام کرده و هواداران را به جشن پیروزی در روز شنبه دعوت کرده است ؟ آیا این اعلان پیروزی زودهنگام و این دعوت به جشن پیروزی درست مشابه همان اعلان پیروزی زود هنگام و دعوت به جشن پیروزی در فتنه ۸۸ نیست ؟ . چرا برای رأی مردم و انتخاب مردم و صندوق رأی احترام قائل نیستیم و به محض آنکه نظر سنجی ها ، رأی نیاوردن کاندیدای ما را پیش بینی می کنند ، وارد فاز تحریک هواداران برای شورش و لگد زدن به صندوق رأی و آتش زدن به منافع ملی و امنیت ملی می شویم ؟ کاندیدای محترم باید به مردم پاسخ دهند که این نوع رفتار ها چه نسبتی با قانون گرائی مورد تأکید ایشان دارد . این کاندیدای محترم باید در خود بنگرند و ببیند آیا قدرت و توان کنترل این ژنرالهای قانون گریز را دارند و می توانند آنها را در مدار قانون قرار دهند یا آنها او را در جدول قانون گریزی قرار خواهند داد ؟ در روزهای آینده پاسخ این سؤال روشن خواهد شد . مردم عزیزی که سه سال ، خلوص ،صداقت و یک رنگی شهید رئیسی و مواضع منسجم و هماهنگ ایشان را دیده اند و با حماسه بزرگ تشییع ، مشی و مکتب شهید جمهور را امضا کرده اند از کاندیداها انتظار دارند در مناظره ها ، میز گردها و ستادهای خود ، همان خلوص و یک رنگی را داشته و ، ادب و آداب رقابت و اقتضائات مردم سالاری دینی را مراعات کنند تا برکات انتخابات که جشن ملی مردم ایران است روز افزون گردد .
انبارلویی هم: ادب رقابت در مردم‌سالاری دینی محمد کاظم انبارلویی انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری تماشایی است. فضای انتخابات آکنده از نسیم روح‌بخش فداکاری و جان‌فشانی شهدای خدمت و حضور مردم است. این فضا ، خلاف ادب و اخلاق را برنمی‌تابد. رقبا ، تحت تأثیر این فضا ، پرهیز دارند از این که در گویش‌های رقابتی شان ، بدگویی، بدزبانی، دروغ‌گویی، ، تهمت‌زنی، فحاشی ، سیاه نمائی و اقدامات دشمن شاد کن وجود داشته باشد ، اما گاه ، در ستادهای و به ویژه در میان مشاوران و هواداران حساب کار از دست می‌ رود . ادب رقابت ، در مردم‌سالاری دینی اقتضا دارد به فرهنگ انتخابات ، و آزادی انتخاب مردم احترام بگذاریم. « هر نفر یک رأی» را به‌عنوان یک اصل و یک امانت نگاه کنیم و برای تصمیم مردم حتی وقتی مطابق میل ما نیست ، ارزش قائل شویم. این‌که مشاور یک کاندیدا که سابقه هشت سال وزارت خارجه را دارد و باید از همه سیاستمداران پخته تر ، سنجیده تر و متین تر باشد و به هواداران درس قانونپذیری و خویشتنداری بدهد ، یک هفته قبل از برگزاری انتخابات در جمع هواداران ، مثل یک نوجوان احساساتی ، با هیجان فریاد بزند و با قاطعیت تمام ، اعلان پیروزی کند و کاندیدای خود را که در انتخابات اخیر مجلس حتی در استان خود نتوانسته نفر اول باشد ، پیروز قطعی انتخابات کشوری معرفی کند و ویروس خطرناک خوداکثریت‌بینی و خود پیروز پنداری را زیر پوست هواداران هیجان زده ، تزریق کند، عبور از یک خط قرمز است. از این صحنه پردازی تحریک کننده نه تنها وفاق و وحدت ملی بیرون نمی‌آید بلکه شورش اجتماعی نمایندگی می شود . سکه این تحریک احساسات دو روی دارد؛ یک طرف نا آگاهی و رؤیاپردازی توهمی و فانتزی است که مخصوص برج عاج نشین های جدا از مردم است ، طرف دیگر هم بستر سازی برای کنشگری ساختار شکن ، و هم سو با اشاره دشمن است . نامزد محترمی که خودش ، انگیزه ای و اعتقادی برای ایجاد شورش اجتماعی ندارد ، وقتی درب ستاد خود را به روی فعالان پروژه براندازی نرم می گشاید ، معلوم است که کارها توسط آنها مدیریت خواهد شد و او را هم مثل دیگر فریب خوردگان به راهی خواهند کشاند که تأمین کننده راهبردهای ساختار شکن سرویس‌های سیا و موساد باشد . معلوم نیست نامزد محترم با چه منطقی و با کدام توان و تجربه ، گمان کرده می تواند چنین ستادی را مدیریت کند ؟ ایشان از یک سو خیلی صریح بر قانونگرائی و عملیاتی کردن سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری و قانون برنامه هفتم تأکید می کند و برای اثبات ادعای خود آیه قرآن و کلام امیر مؤمنان (ع) را شاهد می آورد ، و از سوی دیگر ، مشاوران و اعضای ستاد او که از ژنرالهای دولت اصلاحات و دولت اعتدال هستند چیز دیگری را فریاد می زنند. مگر ایشان اطلاع ندارند که این مشاوران و اعضای ستادشان نه تنها در دولت های اصلاحات و اعتدال به سیاستهای ابلاغی و برنامه پنج ساله و سندهای بالادستی وفادار نبوده اند بلکه در مقابل نظام ، سه نبرد نرم دشمن در فتنه های ۷۸ ، ۸۸ و ۹۸ را نمایندگی کرده اند . این رفتارها و سوابق سوء چه نسبتی با قانونگرائی و ولایتمداری مورد تأکید این کاندیدای محترم دارد ؟ ایشان در هر فرصتی تکرار می کنند که باید به نظر کارشناسان و متخصصان احترام گذاشت و مملکت را بر اساس نظر آنان اداره کرد ، این حرف درستی است. اگر این سخن ، اعتقاد قلبی ایشان باشد باید موضع خود را در قبال گزارش های رسمی و کارشناسی در مورد عملکرد دولت های اصلاحات و اعتدال بیان کنند ، برای نمونه ، در گزارش رسمی کارشناسان مالیه عمومی در دیوان محاسبات تفریغ عملکرد نفت در بودجه سال ۸۳ دو خبر مهم از همه برجسته‌تر است. 1- دولت آقای خاتمی 6 میلیارد دلار از فروش نفت را به خزانه واریز نکرده است و همچنین فروش نفت در داخل را وفق تبصره 38 قانون بودجه به خزانه واریز نکرده است. 2- قرارداد ننگین کرسنت و فساد استات‌اویل در این گزارش کارشناسانه ، افشا و موارد تخلف دولت در آن تبیین شده است . این نامزد محترم که خود را ادامه دهنده دولت اصلاحات معرفی می کنند چه پاسخی به این گونه گزارش های کارشناسان می دهند ؟ ، آیا گزارش رسمی کارشناسی را مبنا قرار داده و این تخلفات بزرگ را محکوم می کنند ، یا نظر کارشناسان را زیر پا می گذارند ؟ این کاندیدای محترم ، با این دوگانه ای که بین سخن و ستاد خود دارند ، پدیده حیرت انگیز این انتخابات هستند که حتی هواداران جبهه اصلاحات در داخل و خارج را هم سرگردان کرده اند ، چگونه می شود در سخن مدافع قانونمداری و در عمل حامی قانون گریزان بود ؟ .
🔸توافق ایران و بحرین جهت گفتگو برای احیای روابط میان دو کشور 🔹علی باقری در نشست خبری: در اخرین حلقه در دیدار میان من و وزیرخارجه بحرین اخرین حلقه از سیاست خارجی ایران تکمیل و پر شد. 🔹دو طرف توافق کردند که مراحل گفتگو برای بررسی ترتیبات لازم برای احیای روابط را اغاز کنند و قبل از اغاز دولت جدید این حلقه از سیاست همسایگی دولت شهید رییسی تکمیل شد.
در گفت‌وگو با ایران آنلاین؛ ترقی: آیت‌الله رئیسی سیاست‌خارجی ایران را از انفعال خارج کرد / نقش موثر شهید جمهور در تلفیق دیپلماسی و میدان آرزو نوروزجم سیاست - ۱۴۰۳/۰۳/۰۱ عضو شورای مرکزی حزب موتلفه گفت: شهید آیت‌الله رئیسی برای بازسازی چهره جهانی ایران در مبادلات و معاملات بین‌المللی تلاش کرد و از دیگر دستاوردهای رئیس‌جمهور فقید احیای فضای بازرگانی و اقتصادی و امنیتی و تلفیق بین دیپلماسی و میدان برای ارتقا اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در تأثیرگذاری مسائل منطقه به ویژه حمایت از مردم مظلوم فلسطین بود. حمیدرضا ترقی عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در گفتگو با خبرنگار سیاسی ایران آنلاین با بیان اینکه آیت‌الله رئیسی با حضور خود در جایگاه ریاست جمهوری این جایگاه را نسبت به گذشته ارتقا داد، اظهار کرد: امروز که ما بدرقه ایشان را انجام می‌دهیم، می‌بینم شخصیت‌های مهم و قدرت‌های بزرگ بین‌المللی و به شکل بی‌سابقه‌ای تعداد زیادی از کشورها نسبت به این شخصیت احترام کرده و در برخی از کشورها عزای عمومی اعلام شده است. وی افزود: برای اولین بار می‌بینیم در شورای امنیت به نشانه احترام سکوت می‌کنند و این اتفاق‌ها نشانه تأثیرگذاری شخصیت شهید رئیسی در بین کشورهای مختلف و نهادهای مهم بین‌المللی است. ترقی با تأکید بر اینکه غم وسیع ملت ایران به پاس زحمات و خدمات ارزنده شهید آیت‌الله رئیسی، نتیجه خلوص ایشان در کار و مردمی بودن در خدمت و رسیدگی به مشکلات آنها بود، گفت: در طول سه سال حضور ایشان، رکوردهای متعددی در حوزه‌های مختلف چه در رابطه با رفع موانع تولید در کشور و بازسازی بنگاه‌های اقتصادی در دهه‌های گذشته و چه در خصوص اجرای پروژ‌ه‌های نیمه‌تمام موثر و مفید در زندگی مردم به ویژه در غرب کشور و نقاط محروم به جای مانده است. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با اشاره به تلاش شهید آیت‌الله رئیسی برای بازسازی چهره جهانی ایران در مبادلات و معاملات بین‌المللی تصریح کرد: از دیگر دستاوردهای رئیس‌جمهور فقید احیای فضای بازرگانی و اقتصادی و امنیتی و تلفیق بین دیپلماسی و میدان برای ارتقا اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران در تأثیرگذاری مسائل منطقه به ویژه حمایت از مردم مظلوم فلسطین بود. وی ادامه داد: شخصیت شهید آیت‌الله رئیسی کفایت لازم برای مسولیت این پست را داشت و از اخلاص و خستگی‌ناپذیری و تلاش بی‌وقفه برخوردار بود که توانست بسیاری از عقب‌ماندگی‌های کشور در ابعاد مختلف را برطرف کند و دولت را روی ریل اصلی خودش قرار دهد. این فعال سیاسی لمس دستاوردهای آیت‌الله رئیسی بعد از شهادت ایشان را برای مردم قطعی دانست و گفت: آنهایی که به دلیل غبار شایعه‌پراکنی، شبهه‌افکنی و تبلیغات بدخواهانه نمی‌توانستند زحمات و تلاش‌های ایشان را ببینند بعد از شهادت ایشان بهتر می‌توانند به درک درستی از خدمات ارائه شده از سوی این شهید والامقام برسند. همچنین آن دسته از افرادی که با بی‌انصافی‌ نسبت به ایشان سخن می‌گفتند باید عذرخواهی کنند. ترقی شهید امیرعبداللهیان را یکی از فعال‌ترین و موثرترین وزرای امورخارجه کشور در طول چهار دهه پس از انقلاب دانست و اظهار داشت: ایشان توانست ضمن هماهنگی با میدان و نیروی‌های نظامی و برون‌مرزی، سیات‌خارجی ما را از انفعال خارج کند. او توانست عزت، مصلحت و حکمت را که مورد تاکید رهبری بود، در دستگاه دیپلماسی به گونه‌ای ساری و جاری کند که دستاوردهای عظیمی برای ملت ایران به وجود آید. وی ادامه داد: دورزدن تحریم‌ها و خنثی کردن آنها و موفقیت ایران در عضویت بریکس و شانگهای و ایفای نقش ایران به عنوان یکی از قدرت‌های تأثیرگذار در نظم نوین جهانی به ویژه در چندجانبه‌گرایی حاکم در جهان و رفع کدورت‌ها و رفع تنش بین ایران و کشورهای منطقه مرهون تلاش‌های بی وقفه ایشان در عرصه دیپلماسی است. عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در پایان خاطرنشان کرد: شهید امیرعبداللهیان در حوزه کاری خود نشان داد اگر وزارت‌ امورخارجه در چهارچوب سیاست‌های مقام معظم رهبری عمل کند، نه تنها منفعل نخواهد بود بلکه عزت و اقتدار جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی ارتقا یافته و ایران به جایگاه والایی خواهد رسید.