ررسی قرار گیرد. در این رابطه ده ها حدیث از مدارک و کتب شیعه و سنی وجود دارد که ماجرای کساء را به طور اجمال و خلاصه بیان کرده و آن را شان نزول آیه تطهیر قرار داده اند. از همه این روایات به طور اجمال فهمیده می شود که پیامبر (ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند، - و یا آنها به خدمت او آمدند - پیامبر (ص) عبایی بر آنها افکند و گفت «خدایا! این ها خاندان منند، رجس و آلودگی از آنها دور کن. » در این هنگام آیه تطهیر (33 احزاب) نازل شد.
ثعلبی در تفسیر خود ذیل آیه تطهیر از ام سلمه (یکی از همسران پیامبر «ص ») نقل می کند که گفت: پیامبر (ص) در خانه خود بود، فاطمه (س) پارچه حریری نزد آن حضرت آورد، پیامبر (ص) به او فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسین را صدا کن، فاطمه (س) آنها را آورد، سپس غذا خوردند، بعد پیامبر (ص) عبایی بر آنها افکند و گفت: «خدایا! این ها خاندان منند، هرگونه پلیدی را از آنها دورگردان، و از هر آلودگی پاکشان کن. » در این هنگام آیه تطهیر نازل شد.
ثعلبی نظیر این مطلب را از عایشه نیز نقل می کندو می افزاید: ام سلمه به رسول خدا (ص) گفت: «من نیز از اهل تو هستم؟» پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: «تنحی فانک الی خیر؛ دور باش، تو بر خیر و نیکی هستی. » (اما جزء این جمع نمی باشی)[2]
جالب این که حاکم حسکانی، که از علمای معروف اهل تسنن است، این حدیث و نظیر آن را از طرق مختلف نقل کرده، و بیش از 130 حدیث در این زمینه روایت نموده است[3] نتیجه این که: اصل مساله حدیث کساء و تطهیر اهل کساء (پنج تن آل عبا) از طرف خدا، با نزول آیه تطهیر (33 احزاب) به طور اجمال مسلم است، و در کتب شیعه و سنی در تفاسیرشان در ذیل آیه تطهیر آمده است.
اینک در اینجا این سؤال مطرح می شود که آیا حدیث کساء آن گونه که در آخر مفاتیح الجنان محدث قمی (ره) با شرح مبسوط آمده، مدرکی دارد یا نه؟
پاسخ این سؤال نیز مثبت است، محدثین و علمای متعددی، حدیث کساء را به طور مبسوط که در مفاتیح الجنان آمده نقل کرده اند از جمله:
1- علامه شیخ فخرالدین طریحی صاحب مجمع البحرین (متوفای 1085 ه. ق) در کتاب خود «المنتخب فی جمع المراثی والخطب » معروف به منتخب طریحی.
2- علامه شیخ عبدالله بحرانی، شاگرد برجسته علامه مجلسی، در کتاب عوالم العلوم، ج 11.
3- آیت الله العظمی سید محمد کاظم یزدی، صاحب العروة الوثقی (متوفای 1337 ه. ق) در کتاب «السؤال والجواب » ایشان در این کتاب درباره حدیث کساء می فرماید: «اصل داستان کساء، طبق احادیث بسیار، معلوم و متواتر است (یعنی بسیار نقل شده که موجب علم است) و هیچ مانعی ندارد که این حدیث همان گونه باشد که در کتاب منتخب طریحی (با آن شرح و تفصیل) باشد، اختلاف روایات در چگونگی ماجرای کساء همدیگر را کامل و تایید می کنند، و منافاتی بین آنها نیست.»
4- علامه سید عبدالرزاق مقرم، وفافة الصدیقة الزهرا. [4]
قابل ذکر است که در روایات متعدد از کتب شیعه و سنی نقل شده که پس از نزول آیه تطهیر، پیامبر (ص) مدت شش ماه، هنگامی که برای نماز صبح از کنار خانه فاطمه (س) [که علی و حسن و حسین علیهم السلام نیز آنجا بودند] می گذشت، در کنار در خانه با صدای بلند می فرمود: «الصلوة یا اهل البیت انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ هنگام نماز است ای اهل بیت! خداوند می خواهد هرگونه پلیدی را از شما خاندان دور کند، و شما را به طور کامل پاک سازد.»[5] این روایات نیز دلیل روشنی بر صحت حدیث کساء است. چرا نام علی (ع) در قرآن نیامده است؟
با این که حضرت علی (ع) دومین شخص جهان اسلام، و وصی پیامبراکرم (ص) بود، چرا نام او در قرآن نیامده است؟
ج: 1- قرآن در مقام بیان همه چیز نیست، بلکه بیانگر کلیات و عناوین اصلی اسلام است، به همین دلیل نام هیچ یک از اصحاب و همسران پیامبر (ص) در قرآن نیامده است، جز نام زید (زید بن حارثه) که پسر خوانده پیامبر (ص) بود، با زینب بنت جحش دختر عمه آن حضرت ازدواج کرد، سپس بر اثر ناسازگاری، او را طلاق داد، به دستور خدا به عنوان شکستن سنت جاهلیت که ازدواج با همسر مطلقه پسرخوانده را حرام می دانستند، پیامبر (ص) با زینب ازدواج کرد، به این مناسبت نام زید در قرآن آیه 37 احزاب آمده است آنجا که می خوانیم: «.. . فلما قضی زید منها و طرا زوجناکها لکی لا یکون علی المؤمنین حرج فی ازواج ادعیائهم؛ هنگامی که زید نیازش را از آن زن (زینب) به سر آورد (و از او جدا شد) ما او را به همسری تو (ای پیامبر) در آوردیم، تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده هایشان - هنگامی که طلاق گیرند - نباشد»
2- نظر به این که حضرت علی (ع) دشمنان پرکینه فراوان داشت، اگر نامش در قرآن ذکر می شد، قرآن را تحریف می کردند، و نام علی (ع) را حذف می نمودند، و از آنجا که اراده خداوند بر حفظ قرآن از دستبرد تحریف بود، نام حضرت علی (ع) را در قرآن ذکر نکرد.