eitaa logo
ترنم حضور مهدوی 🇮🇷
34 دنبال‌کننده
598 عکس
2هزار ویدیو
2 فایل
رسول معظم اسلام محمد مصطفی صل الله علیه وآله وسلم : لحطه ایی تفکر بهتر است از هفتاد سال عبادت .
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه همه ما فکر میکنیم که اتفاقات خارق العاده ومعجزه آسا فقط در لابلای قصه های کتابهاست اما در زندگی همه ما شاید اتفاقات غیر قابل باور ومعجزه آسایی اتفاق بیفتد . ولی ما توجهی به آنها نداریم . بچه من دروس عمومی خود در دبیرستان را به سختی حفظ میکرد ولی دروس تخصصی را راحت می فهمید واسترس زیادی برای کنکور داشت که نمیدانم چه پیش خواهد آمد ، خیلی ناراحت بود وما هم همچنین ناراحت بودیم البته فرزندم خیلی مؤمن بود وتا میتوانست هم آزارش به کسی نمی رسید وهم تا میتوانست کمک هم میکرد . در سال ۱۴۰۲ از سازمان سنجش خبر رسید که دروس عمومی برای رشته ریاضی فيزيك حذف شده است . البته این را بگویم که این اولین سال بود که دروس عمومی در طی صد سال برگزاری کنکور حذف شد،به لطف خدا ، ولی دوباره امسال همان دروس به کنکور اصافه شد . وبچه من بدون دروس عمومی کنکور داد وسال اول، مهندسی برق دانشگاه دولتی را آورد . حتی امروز به او گفتم وقتی لطف خدا باشد قانون یک کشور برای یک نفر تغییر میکند . به خاطر همین هم با ید واقعا به خدا توکل کنیم خداوند در سوره رعد آیه ۱۲ الا بذکرالله تطمئن القلوب آگاه باش که دلها به یاد خدا آرام میگیرد . همه ما باید در زندگی تلاش خودرا بکنیم ولی نتیجه را به خدا بسپاریم . البته اولین راه بندگی خداوند آزار نرساندن به دیگران است حتی از آزار زبانی هم دوری کنیم وتا میتوانیم نیت خیر نسبت به همه داشته باشیم تا خودش غیبی دستمان را بگیرد . تمام زندگی اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین الگوی ماست .آنها حتی آزارشان به دشمنان خود هم نمی رسید .تا آنجا که ؛ مردی از شام به مدینه آمده بود وقتی فهمید امام حسن پسر امام علی علیه السلام هست بر اثر تبلیغات معاویه لعنه الله علیه شروع به دشنام وناسزا گفتن ! امام منتطر شد تا ساکت شد سپس به مرد گفت ؛: به نظر غریب هستی ، اگر گرسنه هستی غذا بهت میدهیم اگر کمکی میخواهی کمکت میکنیم ،اگر پول میخواهی بی نیازت میکنیم . مرد تا این اخلاق کریمانه را دید ،شرمنده شد وگفت خدا بهتر میداند که امامت را در چه خانواده ایی قرار دهد . جوان مسیحی در زمان پیامبر اسلام آورد به پیامبر صل الله علیه وآله وسلم عرض کرد من با پدر ومادر مسیحی خود چگونه رفتار کنم ؟ پیامبر رحمت فرمود با مهربانی وملاطفت . وقتی پدر ومادر جوان متوجه رفتار واخلاق او شدند که فرزند آنها از قبل بهتر با آنها رفتار میکند تعجب کردند وگفتند چرا تو این قدر خوب با ما رفتار میکنی !؟ جوان گفت زیرا من مسلمان شده ام وپیامبر اسلام محمد مصطفی صل الله علیه وآله وسلم امر فرمود که با پدر ومادر حتی اگر مسیحی است مهربان باش . که پدر ومادر جوان هم به اسلام گرویدند . پیامبر گرامی اسلام فرمود : مسلمان نیست کسی که دیگران از دست وزبان او در آسایش نباشند .ونیز فرمودند : با رفتار ناپسند خود مایه شرمساری ما نباشید . من الله توفیق
🔻 داستان واقعی از حکمت خدا! 🔹چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم. (بعنوان مسافر). آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود. 🔹راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم. هیچی نگفت و فقط گوش میکرد. صحبتم تموم که شد گفت یه قضیه‌ای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود. گفتم بفرمایید. برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده می‌نویسم. 🔹یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خیلی عصبانی بود. وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا انقدر همکاراتون ......(یه فحشی داد) هستند. از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود. گفتم چطور شده، مسافر گفت: ۸ بار درخواست دادم و راننده‌ها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند. من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن. 🔹این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت. مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص می‌خورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود). حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم. سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن. چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه. 🔹من پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ..... هستم و مسافر نمی‌دونست. خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!! 🔹دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم. من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم. تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم. اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد. گفتم دیدی حکمتی داشته. خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری. تو فکر رفت و لبخند زد. من اونموقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده. رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم. تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود! 🔹حکمت خدا دو طرفه بود. هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد. همیشه بدشانسی بد شانسی نیست. ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم. اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتیمو فراموش کردم. 🦋من هم به حکمت خدا فکر کردم